نحوه پاسخگویی به پست های آزاردهنده و تهاجمی در رسانه های اجتماعی
همه ما به نوبه خود، کم یا زیاد، درگیر فضای مجازی و رسانه های اجتماعی هستیم. همانطور که می دانید، فضای این روزهای شبکه های اجتماعی به گونه ای متشنج است و اغلب با موضوعات مختلف مواجه هستیم.
اخیرا تبادلات و پست هایی که در شبکه های اجتماعی تان می بینید چه طور است؟ آیا وقتی در حال وب گردی در شبکه های اجتماعی هستید، این محیط برای تان بحث برانگیز و استرس آور است؟
مردم در حال تجربه استرس و تحول عظیمی هستند که به دلیل همه گیر شدن ویروس کویید 19، دیدن بیعدالتی ها، مشکلات اقتصادی و .. بیش از پیش افزایش یافته است.
در رسانه های اجتماعی و خبری اغلب به منظور لایک گرفتن بیشتر با احساسات مردم بازی می کنند و با عناوین مختلف سعی در دیده شدن بیشتر دارند. به همین خاطر است که فیدهای رسانه های اجتماعی ما اغلب دارای محتوایی قطبی شده است.
از آن جایی که ما وقت بسیار زیادی از روزمان را صرف همین فضا می کنیم، لازم است به نحوی درست به محتوای آن پاسخ دهیم.
در محیط فضای مجازی ارسال پاسخ سریع به پست های دیگران آسان است اما در دنیای واقعی نشستن با یک انسان دیگر برای بحث و گفتگو در مورد مسائل عاطفی و پیچیده بسیار سخت تر به نظر می رسد، به خصوص وقتی عقاید دو طرف متفاوت باشند.
با توجه به واقعیت های تکنولوژی به عنوان شکل اصلی ارتباطات امروزی، لازم است یاد بگیریم که در این فضا چگونه رفتار کنیم. موارد زیر توصیههایی برای رفتار در رسانههای اجتماعی در زمانی است که نوبت به موضوعات دشوار می رسد:
در مورد واکنشی که می خواهید نشان دهید کمی تامل کنید
قبل از ارسال واکنش یا پست گذاشتن در مورد موضوعی خاص، کمی صبر کنید، خصوصاً اگر واکنش های احساسی شدید دارید.
عصبانیت، اضطراب یا ناراحتی عاطفی ممکن است باعث شود که ما به روش هایی واکنش نشان دهیم که ممکن است به ضرر خودمان یا دیگران باشد.
کمی مکث و تامل در مورد واکنشی که می خواهیم نشان دهیم باعث کاهش واکنش های لحظه ای مضر خواهد بود.
هنگام پست گذاشتن یا واکنش نشان دادن آنلاین، هدف را در نظر بگیرید
آیا هدف پست یا نظر شما رسیدن به آگاهی بیشتر یا درک بیشتر از طرف مقابل است؟ آیا پست یا پاسخ شما منجر به درک و ارتباط بیشتر خواهد شد یا باعث تفرقه و مشکلات بیشتری خواهد شد؟ تا حد ممکن با خودتان صادق باشید و این را نظر بگیرید که آیا این پیام و واکنش شما بهترین رویکرد برای رسیدن به هدف شماست یا خیر.
گاهی لازم است سکوت کنید
باور کنید یا نه، برخی اوقات سکوت و واکنش نشان ندادن، بهترین پاسخی است که می توانید در برابر جو موجود بدهید. باز هم، هدف و نتیجه احتمالی را در نظر بگیرید. انسان موجودی پیچیده است. همه ما همانطور که نقاط قوتی داریم، دارای نقص و نقاط ضعف نیز هستیم.
ادامه یافتن راههایی برای برقراری گفتگوی واقعی و ترویج وحدت یکی از دشوارترین و در عین حال مهم ترین چالشهای زمان ما محسوب می شود.
و اما سخن پایانی…
رفتار صحیح در هر فضایی چه واقعی و چه مجازی یکی از اصولی است که هرکسی باید رعایت کند، موارد گفته شده را رعایت کنید و رفتار و واکنش درستی را در فضای رسانه اجتماعی خود نشان دهید.
همچنین بخوانید: انشا در مورد فضای مجازی
شبکه های اجتماعی و خانواده ها
چند ساعت از وقت خودتان در خانه را به صورت واقعی به دور از اینترنت و شبکه های اجتماعی به خانواده اختصاص میدهید؟
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ امروزه نقش رسانهها و میزان نفوذ آنها در جوامع بر کسی پوشیده نیست و در اثر رشد رسانههای جمعی و گسترش ارتباطات الکترونیک، شاهد تغییرات شتابنده در سطح جهانی هستیم. این مسئله تمامی ابعاد زندگی را تحتتاثیر قرار داده و چالشهایی را در روابط اجتماعی به وجود آورده است.
یکی از ابعاد مهم زندگی که این روزها در اثر رشد روابط جدید شاهد تغییرات قابلتوجهی در آن هستیم، خانواده است. اهمیت خانواده و نقش آن در زندگی گذشته، حال و آیند ما بر کسی پوشیده نیست و صاحبنظران، خانواد سالم، گرم و صمیمی را شاه کلید سلامت همهجانبه افراد در زندگی میدانند و بر پربارسازی روابط خانوادگی تأکید میکنند.
این نهاد مهم تحتتأثیر تغییرات به وجود آمده در عصر جدید و استفاده از شبکههای اجتماعی با چالشهای بسیاری روبهرو شده است که در این مقاله به برخی از این چالشها پرداخته خواهد شد.
شبکه های اجتماعی، افراد دور را به هم نزدیک می کنند و افراد نزدیک را از هم دور
اگر عضو فعال رسانههای اجتماعی باشید، حتما تاکنون با این مطلب روبهرو شدهاید که «رسانههای اجتماعی افراد دور را به هم نزدیک میکنند و افراد نزدیک را از هم دور». اینکه با استفاده از این رسانهها میتوان با دوستان قدیمی، آشنایان و فامیلهای دور در ارتباط بود و روابط گذشته را تجدید نمود، احساس شیرینی است.
اما استفاده از این رسانهها زمانی فرد را دچار مشکل میسازد که غرق در این احساس شیرین از اطرافیان خود غافل میشود. نمونۀ بارز این غفلت را میتوان در شکایتهای پدربزرگها و مادربزرگها مشاهده نمود؛ زیرا در مهمانیهای خانوادگی نیز دیگر کسی به آنها و خاطرات و داستانهای آنها توجه زیادی ندارد و بیشتر افراد خانواده مشغول ردوبدل کردن پیام در شبکههای اجتماعی هستند و در بسیاری از موارد این پیامها برای اعضای دور از خانواده است، بدون اینکه به دلخوری اعضای نزدیک توجه شود.
گسترش ارتباطات و ایفای نقش ها
هنگام ورود به شبکههای اجتماعی، به طنزهای جالبی برمیخوریم که جدا از جنبه طنزآمیز آن، نکات تأملبرانگیزی را به ما نشان میدهد. شاید عکسهای طنزآمیزی از خانمهایی که کنار اجاق گاز، غرق در تلفن همراه خود هستند و توجهی به غذای در حال سوختن ندارند و یا کودکانی که در حال انجام کارهای منزل هستند و از مشغول بودن مادرشان در شبکههای اجتماعی گلایه میکنند، گویای تعارضاتی باشد که در ایفای نقش، برای خانمها به وجود آمده است.
البته باید توجه داشت که این تعارضات تنها گریبانگیر خانمها نیست و دیگر اعضای خانواده را نیز درگیر نموده است. نمونه بارز آن ایجاد تداخل در نقش اعضای محصل خانواده است. در بسیاری از موارد دیده میشود که این افراد زمان زیادی را در شبکههای اجتماعی میگذرانند و این مسئله در وظایف تحصیلی آنان تداخلاتی را به وجود میآورد.
شبکه های اجتماعی و خلأهای زندگی
یک شبکه اجتماعی میتواند به فرد در گسترش ارتباطات و همچنین پر کردن بخشی از اوقات فراغت کمک کند. اما گاهی نیز افراد با درگیرکردن خود در این رسانهها، از بروز تعارض در روابط رودررو فرار میکنند. این گریز، فاصله عاطفی بین اعضای خانواده را روز به روز بیشتر خواهد کرد و در نتیجه آن فرد در زندگی خود احساس خلأ خواهد نمود.
در این زمان به منظور پاسخ دادن به این نیازروحی و عاطفی، ممکن است از دمدستترین و جذابترین وسیله ارتباطی استفاده نماید. بنابراین در معرض ورود به روابطی قرار خواهد گرفت که با توجه به مجازی بودن آن ممکن است به نظر بی خطر بیاید.
این مسئله شاید در برخورد اول رضایت بخش باشد، اما به مرور ممکن است آسیبهای جبرانناپذیری را به بار آورد و همچون آتش زیر خاکستر به یکباره شعلهور گردد.
آنچه از شبکه های اجتماعی می آموزیم
نباید چنین پنداشت که استفاده از یک شبکه اجتماعی، سراسر آسیب است. افراد در این شبکهها در معرض اطلاعات زیادی قرار میگیرند؛ برخی از آنها مفید و کاربردی و برخی دیگر نامناسباند. شاید آسانترین قسمت کار، برخورد با اطلاعات نامناسب باشد، زیرا فرد در برخورد با آن تکلیف خود را میداند و احتمالا از برخورد با آنان در پی راه گریز میگردد.
اما در این میان خبرهای دروغین و اطلاعاتی که به منظور تحتتأثیر قرار دادن باورها و عقاید فرد طراحی شدهاند نیز کم نیستند. این اطلاعات به ظاهر بیخطر به نظر میرسد، اما به مرور روی زندگی او اثر میگذارد و اگر او در مقابل اطلاعات دریافتی برخوردی هوشمندانه نداشته باشد، میتواند آسیبهای بسیاری برای او و خانوادهاش به همراه داشته باشد.
شیوه های بهره برداری از شبکه های اجتماعی
شاید بتوان تمامی مواردی را که تا اینجا آوردیم، در چالش آخر خلاصه کنیم؛ در تمامی گزینههای مطرح شده تاکنون، مزایا و معایب شبکههای اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. مسئلهای که در این میان دارای اهمیت است، روش بهرهبرداری ما از این شبکههاست. در صورت استفاده درست، نه تنها افراد از نزدیکان خود دور نمیشوند، بلکه به عزیزان راه دور نیز نزدیک میگردند.
افزون بر اینها، تداخل در نقشها نیز کاهش مییابد و افراد به جای پرکردن خلأهای عاطفی خود با این رسانه، به دنبال حل مسائل خود میروند. همچنین در مقابل اطلاعات دریافتی هوشمندانهتر عمل مینمایند.
به طور کلی به منظور بهرهبرداری درست از این رسانه یا هر وسیله ارتباطی دیگر، شما باید در وهله نخست از هدف خود برای استفاده از آن آگاه باشید. در این صورت میتوانید در برابر انبوه اطلاعات دریافتی، گزینشی رفتار نموده و نسبت به آنها هوشیار باشید. همچنین با اختصاص دادن زمان مناسب برای استفاده از آن، میتوانید از وابستگیهای آسیبرسان به آن جلوگیری کنید.
تاثیر شبکه های اجتماعی بر کودکان و نوجوانان
با محبوب تر شدن شبکه های اجتماعی مخصوصاً شبکه های اجتماعی موبایل محور والدین نیز نگرانی های خاص خود را پیدا کرده اند.
مادر بسیار نگران است. میگوید: «پسرم، در یک رابطه با جنس مخالف وارد شده است.» میگویم: «از کجا چنین حدسی میزنید؟» پاسخ میدهد: «در شبکههای اجتماعی وارد گروهی شده است که از لحاظ جنسیتی مختلط است.» میگویم: «پیامی را دیدهاید که بین او و دختران عضو آن گروه ردوبدل شده باشد؟» جواب میدهد: «نه؛ ولی همین که در گروهی است که چند دختر نیز در آن عضو هستند، یعنی اینکه با آنها دوست است.»
تلاش میکنم با بیان اینکه در شبکههای اجتماعی اعضای یک گروه الزاماً همدیگر را نمیشناسند، چه برسد به اینکه دوست باشند، اضطراب مادر را کمی کاهش دهم.
این روزها نوجوانان زیادی هستند که با ورودشان به گروههایی در «تلگرام» و «لاین» و «واتساپ» و «تانگو»، نگرانیهای بسیاری را برای مادران و پدرانشان ایجاد میکنند. نگرانیهایی که گاه دلایل واقعی دارد و گاه دلایل صرفاً ذهنی.
جنس نگرانیهایشان از همان جنس است که مادران و پدران نوجوانان و جوانان سهدهه پیش برای گوشکردن نوارهای کاست موسیقی و دیدن فیلمهای ویدئویی داشتند. حال، تنها فرقش این است که آن به نظر والدین جرمی بود که نوجوانانشان در خفا و به صورت انفرادی انجام میدادند و این جرمی است که علنی و با حضور نوجوانان دیگر انجام میگیرد.
شاید همین تفاوت است که موضوع را پیچیدهتر هم میکند.
در این میان، پدرومادرهایی نیز هستند که دست به ابتکارهایی برای کاهش نگرانیشان از این موضوع زدهاند؛ باید در گروهی که در تلگرام عضو هستی، ما را نیز عضو کنی. این شرط والدین برای عضویت فرزندان در گروههای تلگرامی است و البته آنها که این شرط را در صدر راهبرد مقابله با نرمافزارهای ارتباطی موبایلی قرار دادهاند، با این کار نیز نگرانیشان کاهش نخواهد یافت.
چند هفته پیش، مادری که استاد دانشگاه نیز بود، به کلینیک آمد و گفت که از آنچه در تغییرات رفتاری و نگرشی فرزند دانشجویش میبیند نگران است. عضویت فرزندش در یک گروه تلگرامی که همکلاسیهای او تشکیل دادهاند و پستهایی که در آن میگذاشت، یکی از مصادیق این نگرانی بود.
این مادر از همان والدینی بود که راهکارش برای کاهش نگرانی، عضویت خودش در آن گروه بود؛ این اما نگرانیاش را بیشتر کرده بود. میدید که فرزندش چه بیانی در برخورد با همکلاسیهای دیگر دارد و چه عکسهایی از جمع مختلطشان در یک جای عمومی مثل کافه یا رستوران در این گروه به اشتراک میگذارد.
به اندازهٔ کافی در مورد نگرانیهای والدین درباره این نرمافزارهای ارتباطی موبایلی گفتیم. بهتر است اکنون به این پرسش اساسی پاسخ دهیم که چه باید کرد؟
تلگرام یک ابزار ارتباطی است
تلگرام و لاین و واتسآپ و تانگو حکم شراب را ندارند. اگر نگاه ما به این نرمافزارهای ارتباطی بدبینانه باشد، طبیعی است که نمیتوانیم برخورد درستی با موضوع داشته باشیم.
نگاه بدبینانه به دنبال خود شرایطی را ایجاد میکند که رفتارهای ما در آن شرایط طبیعی و دوستانه نیست. زمانی که نگرانی بر رفتاری حاکم شود، دیگر رفتار غیرطبیعی، طبیعی میشود. منطق و رفتار سنجیده در جایی رخ مینماید که بتوانیم بر نگرانیهایمان غلبه کنیم.
تفاوت نسلی را بپذیریم؛
در هر نسلی به دلیل پیشرفت تکنولوژی، در بین نوجوانان و جوانان ابزاری فراگیر میشود که موجبات نگرانی نسل قبلی را فراهم میکند.
نسل متولد دههٔ سی و چهل شمسی، یادشان نمیرود که برای داشتن و دیدن برنامههای ابزاری ساده مثل تلویزیون با چه نگاه بدبینانه و مشکلاتی روبهرو بودند. این نگاه و نگرانی برای دیدن برنامههای ورزشی و کارتونها نیز حاکم بود و مشکلساز. چه کتکهایی عاشقان سینما از دست پدران و مادران نگرانشان خوردند، آن هم برای تماشای فیلمهای روی پردهٔ سینما.
نسل متولد دههٔ پنجاه و شصت شمسی نیز یادشان نمیرود که چه دردسرهایی را تحمل کردند برای گوشدادن به یک نوار موسیقی، گاه حتی سنتی. فیلمهای ویدئویی که زیر پیراهنها ردوبدل میشد، آن هم با کیفیتی بسیار بد، برای این نسل خاطرهانگیز است.
در دههٔ هفتاد، موبایل که آمد، طبیعی بود که برای نوجوانان ممنوع باشد. این ممنوعیت از سوی خانوادهها چند سالی بیشتر دوام نیاورد و اکنون، البته متأسفانه، داشتن موبایلهای گرانقیمت و هوشمند برای تمامی نوجوانها حتی کمسنوسالترها نیز طبیعی شده است. پدرومادرهای جوانانی که خود ممنوعیتهایی را در دوران نوجوانیشان تجربه کردهاند، تجربهای متناقض را برای رویارویی با ابزار موبایل برگزیدهاند.
در خرید تلفنهای هوشمند، حتی در سنین پایینتر از دوران دبیرستان، مقاومتی ندارند؛ ولی در استفاده از ابزارهایی که این گوشیها فراهم میکنند، سختگیرند و نگران. نه آن بیمقاومتی و منفعلبودن توجیه روانشناختی دارد و نه این سختگیری و نگرانی.
قانون تعیین کنیم
مایکل پاپورث، روانشناس و نویسندهٔ کتاب «راهنمای رفتار با نوجوانان»، بر این باور است که «پدر یا مادر بودن یعنی برعهدهداشتن مسئولیت نهایی پرورش فرزند. پدر و مادر، حد و حدود و پاداش و تحریم را تعیین میکنند.
با این همه، نوجوان آن کودکی نیست که بیهیچ پرسوجو هرچه بگویند را بپذیرد. باید دربارهٔ محدودیتها و پاداشها و تحریمها، گفتوگو و موافقت بشود؛ به این ترتیب، برای نوجوان فرصتی فراهم میآید تا دریابد که در زندگی، اینگونه چیزها هم وجود دارد.
چنانچه به نوجوان تنبیههایی هموار و تحمیل شود یا گفته شود چه خواهد شد یا چه نخواهد شد، در واقع او نقشی برای خودش نخواهد دید و خود را درمانده میبیند و این نیز خود فرایندی تباهساز را در راه مسئولیتناپذیری پایهریزی میکند.»
بسیاری از مشکلات ارتباطی بین پدرومادرها و نوجوانان، برخاسته از نبودن یک قانون مشخص و مدون و شفاف است. والدین امروز در ارتباط با فرزندانشان یا چیزی را به طور کلی ممنوع میکنند و دربارهٔ آن بدبیناند و یا چیزی را بدون قید و ضوابط میگذارند و خطرات آن را نمیبینند. برای استفاده از موبایل باید قانونی تعیین شود که استفاده از آن، عملکرد تحصیلی فرزند را مختل نکند.
ساعت استفاده از آن باید تحت کنترل باشد و برای نمونه در موقع درسخواندن از خود جدا کند و در موقعیت خاموش یا سایلنت باشد. حال که چنین قانونی تعیین میکنیم، دیگر برای هر یک از ابزارهای موبایل، قانونی جداگانه معین نمیکنیم.
موبایل و ابزارهای آن از جمله تماسهای تلفنی و پیامکی و بازی و ورود به ابزارهای ارتباطی مانند تلگرام و تانگو و واتسآپ و لاین، مشمول زمان کلی تعیینشده برای استفاده از موبایل است و لازم نیست که برای هر کدام قوانین جداگانهای قرار دهیم؛ چرا که این کار فقط وقت و هزینهٔ روانی فراوانی را از ما میطلبد و در عمل نیز امکانپذیر نیست.
اصل بر اعتماد و دوستی است.
نگاه کنید به دوستان و همسنوسالهای فرزند نوجوانتان تا ببینید آنها چطور از فرزند شما دل میبرند و اعتماد او را به خود جلب میکنند. چرا او حاضر است ساعتها بدون درک گذر زمان با آنها وقت صرف کند، ولی به شما که میرسد، هر ساعت برایش روزها و هفتهها طول میکشد.
حلقهٔ مفقوده در اینجا اعتماد است و دوستی. وقتی شما مبنای رفتارتان با فرزندتان اعتماد باشد و خطاهای کوچک او را بزرگ نشمارید و در هر حالی که هستید و در هر شرایطی با او دوست باشید، او نیز شما را دوست خود حساب میکند و تردید نداشته باشید که پیامدهای مثبتی را به همراه خود خواهد داشت.
یکی از این پیامدها صرف وقت کمتر با دوستان و همکلاسیها و همسنوسالهاست و صرف وقت بیشتر با شما که امکان بیشتری برای تربیت به شما میدهد و دیگری اینکه آنچه در فضای مجازی و ارتباطی با دوستانش میگذرد را با رغبت به شما خواهد گفت. البته اینجا نقش شما باید بیشتر شنونده و همراه باشد تا نصیحتکننده و سرزنشکننده.
اگر شما نقش دوم را داشته باشید، او دیگر تمایلی نخواهد داشت، آنچه در ارتباطش با دوستانش میگذرد، با شما در میان گذارد. بسیاری از والدین گمان میکنند این دوستی و همراهی و اعتماد به معنای تأیید و حمایت از خطاهای او و نادیدهگرفتن خطاهای بزرگ است. چنین نیست. ما میتوانیم در عین حال که با فرزندمان دوست هستیم و همراه او، قانونی نیز داشته باشیم که در زمان بروز خطاهای بزرگ و عمدی و متداوم او، جریمهای نیز متحمل شود. ما میتوانیم برای بروز چندبارهٔ خطاهای فرزندمان او را جریمه کنیم، اما نمیتوانیم با او پرخاشگرانه و با بیاعتمادی با رفتار کنیم.
ویلیام گلاسر، روانشناس برجستهٔ آموزشی و تربیتی، میگوید: «انسانها موجوداتی اجتماعی هستند. نیاز به کنارآمدن با یکدیگر و عشق ورزیدن به یکدیگر بخشی جداییناپذیراز ژنهای آنهاست. برای آنکه خشنود باشیم، باید با اطرافیان خود رابطهٔ خوبی برقرار کرده و آن را حفظ کنیم. اصلیترین دلیل ناخشنودی ما نیز همین است که نمیتوانیم این کار را انجام بدهیم.
کسانی که با ما بدرفتاری میکنند زیاد نیستند؛ ولی معمولاً مرتکب این اشتباه میشویم که طرز رفتار آنها با خودمان را ملاک رفتار خودمان با آنها قرار میدهیم؛ برای نمونه وقتی با من خوشرفتاری میکنید، من هم با شما خوشرفتاری خواهم کرد.»
در این زمینه، مایکل پاپ ورث، میگوید: «بیهیچ تردید، تضاد و کشمکش هرگز به صلح و آرامش درازمدت نمیانجامد. در هیچ جای دنیا، نه در مدرسه و نه در خانه، کشمکش سودمند نیست و کارآیی ندارد.
یگانه راه دستیابی به صلح و آرامش و هماهنگشدن آدمیان، از راه گوشدادن به دیدگاهها و نگرشهای طرف مقابل و گفتوشنود با گشادهرویی است. بیهیچ تردید این کار، کار آسانی نیست و همه هم میدانند آسان نیست. در واقع در این زمینه آموزش همگانی نداریم.»
چگونه اعتیاد به شبکه های اجتماعی را ترک کنیم؟
اگر بدون دسترسی به اینترنت و چک کردن شبکه های اجتماعی نمیتوانید یک روز کامل را به راحتی سپری کنید بهتر است بدانید که شما با شبکه های اجتماعی اعتیاد دارید و باید برای درمان آن وارد عمل شوید.
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ تلگرام، واتسآپ، لاین، فیسبوک، اینستاگرام، توییتر، لینکدن… و این فهرست همینطور ادامه دارد. احتمالا هر یک از شما عضو یک یا چند تا از این شبکههای اجتماعی هستید. اگرچه با عضویت در این گروهها میتوانید چیزهایی به دست آورید، اما به نظر میرسد که چیزهای زیادی را نیز از دست خواهید داد.
نخستین گام این است که بپذیرید استفاده از این شبکهها بیش از حد معقول آسیبرسان است. باید بفهمید که این سیستمها برای این طراحی شدهاند که شما از آنها استفاده کنید، نه اینکه آنها از شما استفاده کنند؛ اینها ابزارند نه سبک زندگی. اگر شما از ابزاری برای هدفی غیر از آنچه در نظر گرفته شده است استفاده کنید، احتمال اینکه زمانتان را به هدر دهید بیشتر میشود. نگران نباشید، با سختکوشی، نظم، و به کار بردن چند اصل میتوانید بر این اعتیاد خود غلبه کنید، و از این ابزار برای هدفی که واقعا برای آن در نظر گرفته شده است استفاده کنید.
ما چند راهکار به شما پیشنهاد میکنیم که میتواند به شما کمک کند تا مواظب استفاده خود از شبکههای اجتماعی باشید و مطمئن شوید زمانی که صرف آنها میکنید مفید است نه اتلاف وقت.
حساب کردن مدت زمان آنلاین بودن؛
زمانی را که آنلاین هستید و از شبکههای اجتماعی و یا دیگر خدمات آنلاین گوشیهای هوشمند بهره میبرید حساب کنید، این آسانترین راه برای فهمیدن این است که وقتتان را تلف کردهاید یا نه؟ حتی میتوانید از ثانیه شمار استفاده کنید.
در یک برنامهریزی دقیق، مدت زمان منطقی و موردنیاز بهرهبرداری از این فعالیتها را تعیین کنید و وقتی زمان آن به سر آمد، بدون در نظر گرفتن اینکه کارتان به پایان رسیده است یا نه، آن فعالیت را قطع کنید. به یاد داشته باشید که همواره فردایی هست که بتوانید آن فعالیت را ادامه دهید.
وجود تلفن را به خاطر آورید؛
اگرچه ممکن است این وسیله ابتدایی به نظر برسد، اما مطمئن باشید که تماس گرفتن با یک دوست میتواند به همان اندازه پیغام گذاشتن در هر یک از شبکههای اجتماعی کارایی داشته باشد و نکته مهم این است که تلفن زدن و صحبت کردن امکان تعامل انسانی تا حدی واقعیتری را فراهم میکند؛ چیزی که ما مدتهاست فراموش کردهایم.
عضویت خود در گروهها را محدود کنید؛
نیازی نیست که در ۱۵ شبکه اجتماعی عضو باشید. در واقع حتی نیازی نیست در ۲ شبکه اجتماعی که کارایی یکسانی دارند عضو شوید. مثلا یا وایبر را انتخاب کنید یا واتسآپ را، نه اینکه هر دو را. این کار احتمالا تعداد گروههایی را که در آن عضو هستید و زمانی را که صرف آنها میکنید نصف خواهد کرد.
از شبکههای اجتماعی که در اختیار دارید استفاده مفیدی بکنید؛
کسی میگفت که وقتی در ابتدا عضو توییتر شده بود، هر کسی را که میدید فالوو میکرد، و حدود هزار فالوور داشت. با این حال برایش عجیب بود که افراد به ندرت به توییتهای او پاسخ میدادند، طوری که گویی او خود را invisible کرده بود و دیده نمیشد. بنابراین تصمیم گرفت تنها در صورتی از توییتر استفاده کند که احساس مفیدبودن و کارایی داشته باشد.
به همین دلیل چندصدنفر را از فهرست اولیهای که داشت حذف کرد و حالا حدود کمتر از ۲۰۰ نفر را در لیست خود دارد، و از توییتر تنها برای به اشتراک گذاشتن و تعامل با افرادی استفاده میکند که سلیقه مشترکی با او دارند. حالا توییتر برای او نقش یک ابزار را دارد نه عاملی برای هدر دادن زمان.
اولویتبندی کنید؛
تنها زمانی از این ابزارها استفاده کنید که کارتان را انجام دادهاید، یا مشغول استراحت هستید. وقتی کاری دارید که باید انجام شود، زمان خود را صرف بهروزکردن پروفایلتان یا عوضکردن عکستان نکنید. این کار نهتنها مانع هدر دادن زمانتان میشود، بلکه خودکنترلی را در شما تقویت میکند.
دیگر تنبلی و تعلل کافی است؛
خیلی وقتها ما زمانی به سراغ وایبر، فیسبوک و دیگر شبکههای اجتماعی میرویم که کاری داریم که باید انجام دهیم، اما نمیخواهیم انجام دهیم و مدام دستدست میکنیم. این کار را متوقف کنید! به سراغ کاری برویدکه باید انجام شود، وقتی آن کار را تمام کردید، همه وقتهای ممکن در اختیار شماست تا به وایبر بروید و به دوستانتان بپردازید.
اکنون هنگام برگرداندن زمان مفیدی است که هر روزه در شبکههای اجتماعی به هدر میدهید. به یاد داشته باشید که این سایتها برای این طراحی شدهاند که پول درآورند. هیچ کس آن بیرون به فکر شما و دلسوز زندگیتان نیست، مگر خودتان.
آمارهای غافلگیرکننده از شبکه های اجتماعی
معمولا بزرگی یک شبکۀ اجتماعی حائز اهمیت است، چرا که بیشک داشتن مخاطبان زیاد یکی از بزرگترین مزیتهای یک شبکۀ اجتماعی است. همین هم دلیل توجه زیادی است که به فیسبوک می شود. با توجه به کاربران فعال این شبکه که به رقم 1.2 میلیارد نفر در ماه میرسند، می توان گفت که فیسبوک تبدیل به هیولای فضای مجازی شده است.
اما با پیدایش سایتهای اجتماعی مختلف، کم کم معیارهای دیگری نیز برای ارزیابی یک شبکۀ اجتماعی اهمیت پیدا می کنند، بخصوص برای شرکتهایی که قصد دارند وقت و سرمایۀ خود را بروی تبلیغ در این شبکهها بگذارند و سوالهایی از قبیل اینکه کاربران چه مقدار زمان بروی هر شبکۀ اجتماعی می گذارند یا چقدر با محتویات این شبکهها در تعامل هستند روز به روز مطرحتر میشوند.
شرکت BI Intelligence گزارشی جدید ارائه داده است که میزان درگیری و تعامل افراد را با شبکههای اجتماعی عمده نشان میدهد و مشخص می کند که آنها بیشتر با چه دستگاهی به این شبکهها سر میزنند. در اینجا برخی از حقایق جالب در مورد شبکههای اجتماعی که در گزارشهای این شرکت مشخص شدهاند را با شما در میان میگذاریم:
آمار کاربران شبکه های اجتماعی
- فیسبوک با 1.16 میلیارد کاربر فعال در ماه، بیشترین جمعیت مخاطبان را به خود اختصاص داده است.
- شبکۀ YouTube نیز با داشتن 1 میلیارد کاربر فعال در ماه رقابت تنگاتنگی با این شبکه دارد.
- شبکۀ اجتماعی بزرگ چین، یعنی Qzone، با داشتن جمعیت 712 میلیونی از کاربران در رتبۀ سوم قرار دارد.
- تنها 14% از کاربران فیسبوک از آمریکا هستند.
- فیسبوک 95 میلیون کاربر در چین (هر چند در این کشور مسدود است)، 68 میلیون کاربر در هند و 42 میلیون کاربر در برزیل دارد. این در حالی است که کاربران آمریکایی این سایت به 100 میلیون نفر می رسند.
- با وجود اینکه شبکههای اجتماعی از طرف دولت چین مسدود شده اند، چینیهای بسیاری هستند که از روشهای مختلف به این شبکهها دسترسی پیدا کرده و در آنها فعالیت می کنند. Google+ بیش از 100، Twitter بیش از 80 میلیون و YouTube بیش از 60 میلیون کاربر چینی دارد.
- 68% از کاربران Instagram را زنان تشکیل می دهند.
- Google+ در بین شبکه های اجتماعی بیشترین درصد کاربران مرد را دارد. 70% از مخاطبان این شبکه مرد هستند.
میزان تعامل کاربران با شبکه های اجتماعی
- بیشترین فعالیت کاربران اینترنت مربوط به شبکه های اجتماعی است. به طور مثال، آمریکایی ها به طور متوسط روزانه 37 دقیقه را در شبکه های اجتماعی می گذارنند.
- 60% از فعالیت های کاربران بروی این شبکهها از طریق تلفن همراه یا تبلت صورت می گیرد.
- فیسبوک فاصلۀ وحشتناکی با تمام رقبای خود دارد: این شبکه بیشتر وقت و توجه مخاطبان شبکههای اجتماعی را به خود اختصاص میدهد. برآورد شده که فقط کاربران آمریکایی 114 میلیارد ساعت در ماه را وقت گشت و گذار در این شبکه میکنند. در مقایسه با فیسبوک، کاربران 8 میلیارد ساعت در Instagram و 5.3 میلیارد ساعت را در Twitter می گذرانند.
- فیسبوک چیزی در حدود 7 برابر بیشتر از Twitter کاربران خود را درگیر می کند.
چگونه رسانه های اجتماعی تغییرات خلق و خوی روزانه ما را نشان می دهند؟
محققان دانشگاه بریستول در بریتانیا از مجموعه ای از بیش از 800 میلیون پیام توییتری برای ارزیابی نحوه تغییر روحیه جمعی در طی 24 ساعت و در طول فصل استفاده کرده اند.
بیشترین تحقیق در این مورد تا به امروز توسط دکتر فابن دزوگانگ، پژوهشگر یادگیری ماشین انجام شده است.
او این تحقیق را با پروفسور عصب شناسی استافورد یعنی لایتمن و نلو کریستینینی استاد هوش مصنوعی در ریاضیات انجام داد.
یافته های آنها در نشریه رسمی Brain and Neuroscience Advances منتشر شده است.
ریتم های Circadian اغلب به عنوان “ساعت بدن” اطلاق می شوند. آنها بدن انسان را قادر می سازند نیازها در طول دوره نور و تاریکی هر روز را پیش بینی کند. یک ناحیه کوچک در هیپوتالاموس مغز، به نام SCN، بیشترین فعالیت روزانه را تنظیم می کند.
SCN به ویژه به تغییرات نور که در طلوع خورشید و غروب خورشید رخ می دهد، حساس است و سیگنال ها را از طریق هورمون و اعصاب به تمام بافت های بدن ما ارسال می کند. ریتم های Circadian بر روی خلق و خو نیز تاثیر می گذارد. درک تعامل بین سیگنال های نور، فصول و خلق، مهم است. نور نقش مهمی در زمینه های مختلف مغز دارد که در توجه و عملکرد شناختی نقش دارند. علاوه بر این، خلق و خوی بر روی موفقیت در دستیابی به اهداف نیز تاثیرگذار است که برای زندگی موفق ضروری است.
الگوهای خلق و خوی مثبت و منفی منحصر به فرد:
تیم تحقیقاتی از کاربران انگلستان 800 میلیون تویت ناشناس را از 33576 نقطه زمانی در طی مدت 4 سال جمع آوری کرد. پیام هایی با کلمات خاص فصلی همچون شاد، شگفت انگیز و تبریک که در فصل نو ارسال می شود بررسی گردید. سپس توییت ها برای کلمات مربوط به احساسات مثبت و منفی، همچنین غم و اندوه، خشم و خستگی تحلیل شد. دکتر دزوگانگ و همکاران الگوی متمایز از خلق و خوی مثبت و منفی را در طول 24 ساعت از روز یافتند.
این تیم معتقد است که این اولین مطالعه ای است که احساسات منفی را به خشم و غم تقسیم می کند و آن ها را با خستگی مقایسه می نماید.
چگونه زندگی مدرن سلامت جسمی و روانی ما را تحت تاثیر قرار می دهد؟
نشان داده شد که خشم در صبح در کمترین مقدار خود قرار داشت. ناراحتی و غم نیز در ابتدای صبح در کمترین مقدار خود قرار داشت و در ساعت 8 بعد از ظهر به حداکثر مقدار خود می رسید.
در ضمن، خستگی در ساعت 8 صبح در اوج خود بود و پس از آن کاهش شدید داشت. خلق و خوی مثبت به سرعت در صبح افزایش داشت. خستگی و خشم نیز توسط تغییر فصول بیشتر تحت تاثیر قرار نمی گیرد اما خلق و خوی مثبت و غم در پاسخ به تغییر شرایط تغییر پیدا می کند.
رسانه اجتماعی ابزار مفیدی در سلامت روحی است:
دکتر دزوگانگ می گوید: “تحقیقات ما الگوهای مدرن circadian را برای خلق مثبت و منفی نشان داد. “پروفایل خشم و خستگی در فصل های مختلف و یا بین روزهای هفته / آخر هفته به طور قابل توجهی ثابت بود.”
او اضافه می کند الگوهایی که تحقیقات ما برای احساسات و غم و اندوه مثبت نشان داد، “تنوع بیشتری در پاسخ به این تغییر شرایط و سطح بالاتری از تعامل با شروع نور خورشید را نشان می دهد.”
“این تکنیک هایی که ما در رسانه های اجتماعی نشان دادیم ابزار ارزشمندی برای مطالعه احساسات ما و درک تعاملات آنها در ریتم circadian است.” دکتر فابن دزوگانگ
پروفسور لایتمن همچنین اضافه می کند که ریتم های circadian بسیاری از اختلالات روانی را تحت تاثیر قرار می دهند و تیم امیدوار است که تحقیقاتش دیگران را به استفاده از رسانه های اجتماعی برای بهبود درک شرایط مغز و سلامت روان تشویق کند.