اسم دخترانه ش

لیست نام های دخترانه با حرف ش

اگر به دنبال اسمی خاص و دخترانه هستید که با حرف ش شروع شود این بخش از گالری اسم های دخترانه را بررسی کنید تا بهترین اسم مورد نظرتان را بیابید.

نام های دخترانه مقبول با ش


لیست اسم دخترانه قشنگ با حرف ش:

شوکاکوچک ترین گوزن ایران از راستة جفت سمان دارای کفل سفید و دم کوتاه، آهو، غزال
شیداعاشق، دلداده،شیفته. آشفته . پریشان
شیرینشکرین، دلکش. معشوقه ارمنی و زوجه خسرو پرویز. هر چیز مطبوع و لطیف و دلپذیر
شهرزادزاده ٔ شهر. اهل. وطنی. بومی. چهرآزاد. شیرزاد. دختری زیبا که داستانهای الف لیلة و لیلة (هزار و یکشب ) از زبان او نقل شده است.
شیوابلیغ، رسا، فصیح، بلیغ.ویژگی سخنی که به زیبای و با فصاحت بیان شده باشد
شیلاندهی است از بخش حومه ٔ شهرستان سنندج. آب از چشمه. سفره امرا و بزرگان سفرۀ بزرگی که انواع خوراک ها برآن چیده می شود.
شکیباباحوصله، بردبار، حلیم، خویشتن دار، رزین، صابر، صبور، متحمل
شکوفهغنچه، نوگل، استفراغ، تهوع، قی، غنچه، گل درخت میوه دارکه پیش ازبرگ شکفته میشود
شباهنگبلبل، سحرخوان، مرغ سحر، ستاره صبح، شعری، کاروان کش
شبنمقطره ای شبیه دانه باران که شب روی برگ گل و گیاه می نشیند

اسم دختر کردی با ش:

  • شانا: کندوی عسل
  • شوانه: چوپان زن

اسم ترکی دختر با ش:

  • شَلاله: آبشار
  • شاران: گردنبند مروارید
  • شانلی: معروف و افتخار آمیز

℁ اسم دخترانه بر اساس الفبا
℁ اسم پسرانه بر اساس الفبا

لیست اسم دخترانه ش

شارون

شارون (Sharon): شارون از عبارت “من رز شارون و زنبق دره هستم” گرفته شده است.…

شرلی

شرلی (Shirley): این نام از scīr به معنای کشور و lēah به معنای چوب است.…

شارلوت

معنی نام شالوت (Charlotte): به نقل از آبادیس: شارلوت. [ ل ُ ] (اِخ )…

شالیز

معنی اسم شالیز: (تلفظ: šāliz) پالیز ، مزرعه ی برنج .

شایلین

شایلین: این اسم دخترانه یکی از اسامی ترکی به معنای به همتاست.

شانا

معنی شانا: شانا در زبان آذری به معنی کندوی عسل می باشد. معنی اسم شانا:…

شیوا

شيوا :    1- ويژگي سخني كه به زيباي و با فصاحت بيان شده باشد،…

شینا

شينا :    1- شنا و آب ورزي، شيناب، شناوري، 2- سعي و كوشش و…

شیما

شيما :    1- (عربي) زن خال دار؛ 2- (اَعلام) دختر حليمه‌ي سعديه خواهر رضاعي…

شیلر

شيلر :    (آعلام) ناحیه‌اي مرزی در شمال شرقی عراق، به صورت  پیش آمدگی در…

شیلان

شيلان :    (در قديم) (در گياهي) (= چيلان)، 1- درخت عناب؛ 2-(در مغولي) مهماني،…

شیلا

شيلا :    نام نهري در سيستان و بلوچستان كه از درياچه‌ي هامون به خارج…

شیرین

شيرين :    1- داراي مزه‌ي شيريني؛ 2- (به مجاز) مطبوع، دلنشين و دلپذير؛ 3-…

شیده

شيده :    (شيد= خورشيد + ه (پسوند نسبت)) 1- منسوب به شيد؛ 2- خورشيد،…

شیدخت

شيدخت :    (شید= خورشید + دخت = دختر) 1- دختر خورشید؛ 2- (به مجاز)…

شیدا

شِيدا :    1- عاشق، دلداده؛ 2- (در قديم) آشفته و پريشان؛ 3- (در عرفان)…

شیبا

شيبا :    (= شيوا)، آشفته، شيفته.

شهین

شهين :    (شه + ين (پسوند نسبت))، 1- منسوب به شاه؛ 2- (به مجاز)…

شهناز

شهناز :    1- (در موسيقي ايراني) گوشه‌اي در دستگاه شور؛ 2- (در قديم) (در…

شهلا

شهلا :    (عربي) 1- داراي چشم رنگ سياه چون رنگ چشم ميش؛ 2- (به…

شهزاد

شهزاد :    1- شاهزاده، فرزند شاه يا از نسل شاه؛ 2- عنوان براي امامزاده‌ها.

شهره

شهره :    (عربي) مشهور، نامور.

شهرزاد

شهرزاد :    1- (مخفف شهرزاده)، زاده‌ي شهر، شهري؛ 2- (اَعلام) شخصیت اصلی کتاب هزار…

شهربانو

شهربانو :    1- (در قديم) همسر پادشاه، ملكه؛ 2- (اَعلام) دختر يزدگرد سوم آخرین…

شوکت

شوكت :    (عربي) 1- جاه و جلال؛ 2- عظمت، بزرگي

شوکا

شوكا :    1- نوعي گوزن بومي اروپا و آسيا؛ 2- (در مازندراني) به معني…

شورانگیز

شورانگيز :    1- ايجاد كننده‌ي هيجان، هيجان انگيز؛ 2- (در قديم) آشوب به پا…

شمیم

شميم :    (عربي) (در قديم) بوي خوش.

شمیلا

شُميلا :    قلب شده‌ي [پديده آوايي در زبان مثل: ديوار و ديوال] شُميرا.    شُميرا…

شمیسا

شميسا :    (= شمسا)، ( شمسا.

شمسی

شمسي :    (عربي ـ فارسي) 1- (منسوب به شمس)، 2- داراي شمس (خورشيد)؛ 3-…

شمامه

شمامه :    (عربي) 1- (در قديم) رايحه و بوي خوش؛ 2- گلوله‌ي خوشبو، دستنبو؛…

شکیلا

شكيلا :    (عربي ـ فارسي) (شكيل = خوشگل، زيبا + ا (پسوند نسبت))، منسوب…

شکیبا

شكيبا :    صبور، برد بار، باشكيبايي.

شکوفه

شكوفه :    (در گياهي) هريك از گل‌هاي درختان ميوه كه معمولاً در فصل بهار…

شکرانه

شكرانه :    (عربي ـ فارسي) 1- سخني كه به عنوان سپاسگزاري گفته مي‌شود، يا…

شقایق

شقايق  :    (عربي) 1- (در گياهي) گلي سرخ رنگ؛ 2- گياهي يك ساله و…

شفق

شفق :    (عربي) نوري سرخ كه تا مدتي پس از غروب خورشيد از آسمان…

شعله

شعله :    (عربي) زبانه‌ي آتش، بخش گرم و نوراني آتش.

شریفه

شريفه :    (عربي) (مؤنث شريف)، ( شريف.

1 2

⚑ جستجو در بانک اسامی آلامتو