آوين : 1- (آو= آب + ين (پسوند نسبت))، به رنگ آب، مانند آب، زلال،…
معنی اسم ماهور : 1- (در علوم زمین) هریک از برآمدگی های دامنه ی کوه…
سیامند: سیامه ند (برگرفته از افسانهٔ کردی «خَج و سیامند»، سیامند عاشق خَج (خدیجه) میشود…
زانیار یکی از اسم های کردی پسرانه است که بسیار محبوب است و معنی آن:…
معنی شانا: شانا در زبان آذری به معنی کندوی عسل می باشد. معنی اسم شانا:…
هيوا : (كردي، hiwā ) اميد.
هِيژا : (كردي، hêžā ) گرامي، شايسته، گرانبها.
هیرش : (کردی، hêriš) 1- یورش، حمله، هجوم؛ 2- فشار؛ 3- اشک.
آوات : (در كردي) به معني آرزو.
اَردلان : (اَرد = پاك و مقدس + لان (پسوند مكان))، 1- جاي و مكان…
دياكو : (اَعلام) (= ديا اكو)، پسر فرورتيش، نخستين شاه ایران [حدود 740-708 پیش از…
سيروان : 1- عربي شده ساربان؛ 2- (اَعلام) (= آب سیروان) نام رودی در غرب…
سیپان : (کردی) 1- بلندی مانع باد؛ 2- کوهی که در همهی ایام برف داشته…
سوران : (کردی) 1- نام منطقه ای وسیع در کردستان؛ 2- یکی از چهار لهجه …
هَژار: (كردي) 1- بینوا، فقیر، تنگدست؛ 2- (اعلام) عبدالرحمان ابن حاج ملامحمد شرفکندی متخلص…
آيرين : 1- (كردي) آگرين، آهرين؛ 2- (در فارسي) آتشين.
اَسرين : (كردي) اشك، سرشك.
بيریوان: (کردی) شیردوش، زن یا دختری که در شیردوشگاه شیر گوسفندان را می دوشد.
تَوار : 1- (در کردی) پرنده؛ 2- نوعی ریسمان؛ 3- (اعلام) 1) (توارکوه) نام…
ديلان : (كردي) 1- رقص گروهي، نوعي آهنگ؛ 2- نام منطقهاي در كردستان.
دلنیا : (کردی) 1- آسوده خاطر، مطمئن، فارغ البال؛ 2- اطمینان، تضمین.
روناک : (كردي) روشن، تابناک.
روژين : (كردي ـ فارسي) (روژ = روز + ين (پسوند نسبت))، 1-منسوب به…
روژيار : (كردي) روزگار. + ن.ك. روجيار.
روژيا : (كردي ـ فارسي) (روژ + ي ميانجي + ا (پسوند اسم ساز))،…
روژدا : [روژ = روز؛ (به مجاز) عمر، زندگی + دا (در کردي و…
روژبین : (کردی ـ فارسی) (روژ = روز + بین = جزء پسین بعضی…
روژان : (كردي) روزها.
روژا : (كردي) روزها، آفتاب. + ن.ك. روجا.
روجا : (كردي ـ فارسي) [روج (كردي) = روز، آفتاب + ا (پسوند نسبت)]،…
سورا : 1- سود دهنده؛ 2- توانا، نيرومند؛ 3- (اَعلام) نام شهر «شوراب» در…
سَروين : 1- (در قديم) شبيه سَرو؛ 2-(در كردي) روسري و چارقد. سَرو :…
سَروه : (کردی) نسیم، باد ملایم، باد خنک، ایاز.
سايدا : (كردي) (مركب از ساي + دا) سايهي مادر (؟).
سايان : (كردي) (ساي = سايه + ان (پسوند نسبت))، 1- منسوب به سايه…
كَژال : (كردي) در بعضي از نامنامهها زيباروي سياه چشم معنا شده است(؟).
نینا : (کردی) اینها.
نَشمیل : (کردی) 1- زیبای دلکش و نازک اندام؛ 2- خوشگل.
نرمین : (نرم + ین (پسوند نسبت)) 1- لطافت و لطیف بودن؛ 2- (به…
هيديكا : (كردي) به آهستگي.