در زندگی هر کسی ممکن است یک بار شکست عشقی رخ دهد یا شخصی عشقش را به کسی نگفته باشد و شاهد از دست دادن آن باشد یا بعد از مدتی ناچار به جدایی از عشق خود شود.
به نقل از مجله زندگی ایده آل؛ اگر شما هم درگیر چنین مسئلهای هستید ما به کمکتان آمدهایم.
عشق زیباست اما زندگی زیباتراست حتی بدون عشق…
ایجاد ارتباط عاطفی خیلی آسان است، اما بیرون آمدن از آن رابطه و التیام یافتن در آن خیلی سخت است. به نظر میرسد به هر جا که نگاه میکنید، ازدواجهای بسیار بـادوامــی را میبینید که در حال فروپاشی است.
در واقع میتوان گفت قطع رابطه کردن به راستی یکی از کارهای دشوار و دردناک است. هر اندازه هم که به عقیده شما صـحـیح و روا باشد، باز سخت است به خصوص اگر به او دلبستگی عاطفی پیدا کردهاید، شاید حتی بتوان گفت چنین کاری یعنی دلکندن از کسی که دوستش دارید سختترین کار دنیاست، اما کار نشد ندارد، اگر در چنین مرحلهای هستید شاید توصیههای ما به کارتان بیاید.
همه چیز را به خاطر بیاورید
به همه چیز کامل فکر کنید البته نه خیلی با وسواس.
اولین روزهای آشنایی و ازدواجتان را به یاد بیاورید و تمام ناآرامیها و تنشهایی که برایتان به وجود میآورد را به خاطر بیاورید. سعی کنید بفهمید چرا شما 2 نفر مجبور شدید که ازدواجتان را قطع کنید، علتها را پیدا كرده، با خود فکر کنید درست است که با هم خاطرات خوش فراوانی داشتید اما در نهایت دیر یا زود این جدایی اتفاق میافتاد.
وقتی روی دلایل جدایی تمرکز کنید میتوانید اشتباههای خود و همسرتان را متوجه شوید تا در آینده و در رابطههای دیگر، چنین مشکلاتی پیش نیاید.
همچنین بخوانید: درد عشق و وابستگی را چگونه تحمل کنیم؟
وقتی تمام شد تمام شده
دائم به تصمیمی که گرفتهاید فکر نکنید، اگر تصمیم به قطع این ازدواج یا نامزدی گرفتهاید به یاد داشته باشید که فکر کردن به خاطرات خوب میتواند تمام دلایل منطقی را از ذهن شما پاک کند و در نتیجه دوباره به همان رابطه مسموم بازگردید.
خیلی طبیعی است که مغزتان شروع به خیالبافی کند و شما را قانع کند که این رابطه آنقدرها هم که فکر میکردید بد نبوده است یا حتی خیالاتی به ذهنتان بیاید که زندگی بدون نامزد قبلیتان ممکن نخواهد بود اما باید به مغزتان فرمان توقف بدهید، حتی هستند کسانی که درصدد برمیآیند احساسات خود را با نامزدشان در میان بگذارند تا شاید او را تحت تاثیر قرار داده و مجبور به بازگشت کنند، اما این راهش نیست، موقعیت را بپذیرید و سعی کنید به سمت آینده حرکت کنید نه گذشته.
به این مکانها نروید
از تمام محیطهایی که ممکن است شما را به یاد نامزدتان بیندازند پرهیز کنید. حتی اگر دوستان مشترکی داشتید برای مدتی از آنها دوری کنید، به هیچ وجه به اعضای خانواده او نزدیک نشوید حتی سعی کنید با ایمیل یا تلفن هم با او تماس نگیرید و برایش پیامک نفرستید، به هیچ وجه به محیطهایی که احتمال حضور او وجود دارد، نروید.
اگر او تلاش میکند که با شما صحبت کند قبل از صحبت با او به نتیجه این صحبت خوب فکر کنید. اگر برای برگرداندن کادوها یا امانتها مجبورید همدیگر را ببینید در فضای کاملا رسمی و کوتاه همه چیز را تمام کنید. در این روزها باید بیش از هر زمان روی خودتان کار کنید.
مسئولیت تصمیم خود را بپذیرید
سعی کنید با درد ناشی از جدایی کنار بیایید، طبیعی است که بعد از جدایی احساس خلأ و گیجی کنید اما باید مسئولیت تصمیم و اشتباه خود را بپذیرید و امید داشته باشید که تندرستی به زودی به شما بازخواهد گشت.
از طرف دیگر فراموش نکنید که شما در این ازدواج نهایت تلاش خود را کردید و تنها کسی نبودهاید که در این ازدواج مرتکب اشتباه شدهاست.
البته حواستان باشد که مرحله انکار بعد از همه قطع رابطهها حتما پیش میآید و تنها راه پذیرش موقعیت فعلی و استقامت روی تصمیمی است که گرفتهاید.
همچنین بخوانید: چگونه عشق یکطرفه را فراموش کنیم؟
نگذارید نفرت جای عشق بنشیند
بعد از مدت کوتاهی وارد مرحله نفرت میشوید و فقط دوست دارید فریاد بزنید تا احساسات خود را خالی کنید، به شدت از همه چیز خشمگین هستید و هرقدر فرایند جدایی بیشتر طول بکشد این خشم بیشتر خواهد شد.
هم از خودتان عصبانی هستید هم از نامزد قبلیتان اما بعد از مدتی به این نتیجه خواهید رسید که این جدایی اجتنابناپذیر بوده است.
در واقع این خشم و غلیان احساسات خیلی طولانی نخواهد بود، سعی کنید کارهای مثبت انجام دهیدتا از آنها انرژی بگیرید، سعی نکنید نفرت را جایگزین عشق به نامزد قبلیتان کنید، چون خود همین نفرت در شما احساسات متناقضی را به وجود میآورد که میتواند برایتان دردسر ساز شود.
یک شبکه بسازید
بعد از یک جدایی سخت شما به کسانی نیاز دارید که دوستتان داشته باشند و شما را درک کنند، چنین افرادی میتوانند به شما احساسات خوبی تزریق کنند.
سعی کنید بیشتر در جمع دوستان و اقوام دلسوزتان باشید، آنها به شما کمک میکنند خود را یک فرد ارزشمند بدانید و بتوانید زودتر خودتان را پیدا کنید و روی پای خود بایستید، یک شبکه آرامبخش از دوستان بیش از هر چیز میتواند از دردها و آلام شما کم کند.
شما میتوانید نویسنده شوید
سعی کنید آنچه درونتان وجود دارد را روی کاغذ پیاده کنید، البته حواستان باشد که باید کاملا با خود صادق باشید و خودتان را سانسور نکنید. یکی از مهمترین فواید نوشتن این است که شما وقتی قلم به دست بگیرید ناگهان احساساتی روی کاغذ میآید که خودتان از دیدن آنها شگفتزده شده و در نتیجه به یک بینش و شناخت عمیقتر از خود میرسید و همین شناخت عمیق باعث میشود که رابطههای بعدی خود را بهتر مدیریت کنید تا دیگر مجبور به جدایی نشوید. علاوه بر همه اینها نوشتن از بار غمها کم میکند و دیگر احساس خفگی نخواهید کرد چون احساس میکنید مغزتان خالی شدهاست.
تابلوهای یادآور نصب کنید
یکی از بهترین راهها برای فراموش کردن نامزد قبلیتان این است که فهرستی از تمام دلایلی تهیه کنید که میگویند چرا او برای شما فرد مناسبی نبوده است. ظالم و صریح تمام دلایل را بنویسید، اینجا جایی نیست که بخواهید چیزی را ببخشید.
از تمام وقایعی بدی که بین شما اتفاق افتاده احتمالا نشانهای دارید، آن نشانه را به همراه احساسی که در آن لحظه داشتید کنار هم بگذارید و زیر آن یادداشت کنید که دیگر نمیخواهید آن احساسات را تجربه کنید، حالا این تصاویر و یادداشتها را در جایی بچسبانید که هر روز بتوانید ببینید. به خصوص اگر زمانی دلتان هوای نامزد قبلی را کرد سراغ این یادآوریکنندهها بروید و با خود بگویید حقیقت ماجرای ما چنین بود، چرا من میخواهم به عقب برگردم و دوباره خود را شکنجه کنم؟! اگر هم جزو کسانی هستید که اعتمادبهنفس کمی دارید و گمان میکنید همه چیز تقصیر خودتان است، خودتان را جای یکی از دوستانتان بگذارید و به خود بگویید: از این رابطه دور باش، زیرا نمیتواند برای تو خوب باشد.
چیزهای جدید پیدا کنید
یک جدایی میتواند شروع یک زندگی دوباره باشد، به همین دلیل پیشنهاد میکنیم دکور اتاقتان را تغییر دهید، وسایل شخصیتان را دوباره سامان دهید و کمی جا برای چیزهای نو باز کنید؛ حتی سعی کنید احساساتتان را هم تازه کنید. آشفتگی و کهنگی میتواند شما را افسرده کند و فقط استرسها و اضطرابهای شما را افزایش دهد. وقتی سعی کنید همه چیز را دوباره سامان دهید و مرتب کنید، مغزتان این آمادگی را پیدا میکند که خود را از درد جدا کند، کارهایی انجام دهید که ذهنتان را مشغول میکنند و به شما انرژی میدهند. اتاقتان را تمیز کنید، چند تا پوستر جدید به دیوارها بزنید، فایلهای اضافه کامپیوترتان را پاک کنید، حتی موسیقیهای آرامشبخش را هم جایگزین آهنگهای غمگین قبلی کنید.
چیزهایی که باید دور بریزید
تمام چیزهایی که ممکن است شما را به یاد نامزد یا همسر قبلیتان بیندازد را دور بریزید، مثل آهنگها، بوها، صداها، وسیلهها و… در این زمان كه درگیر قطع رابطه عاطفی هستید باید از هر چیزی که برایتان یادآور خاطرهای است دوری کنید، حتی چیزهایی وجود دارند که به طور ناخودآگاه وقایع گذشته را به شما یادآوری میکنند، باید حواستان به آنها هم باشد.
یک جعبه دستتان بگیرید و در اتاق بچرخید و هر چه را احتمال میدهید شما را به یاد او بیندازد در آن بگذارید حتی اگر خیلی کوچک باشد. بعد این جعبه را تا جایی که میتوانید از خود دور کنید، بهترین راه این است که آن را دور بیندازید اما اگر چیزهایی دارید که نمیخواهید بیرون ریخته شوند، پیشنهاد میكنیم در انباری خانه یا در جایی قرار دهید که به راحتی در دسترس نباشد.
خوشبختی را در جاهای دیگر پیدا کنید
شاد و خوشبخت بودن را تجربه کنید یعنی سعی کنید همراه با دوستان و اقوامتان زمان بیشتری به تفریح بپردازید، حتما در کلاسهای آموزشی که همیشه آرزوی رفتن به آنها را داشتید ثبتنام کنید یا اینکه یک کتاب داستان خیلی خوب بگیرید.
با خود فکر کنید که رابطه تنها یک بخش از زندگی شما بودهاست و اگر تنها باشید زندگی باز هم جنبههای زیادی برای لذت بردن دارد و شما میتوانید به تنهایی برای خود تفریحات لذتبخش پیدا کنید. تا جایی که میتوانید در شاد بودن افراط کنید. یادتان باشد بهترین انتقامی که میتوانید از نامزد قبلی خود بگیرید این است که خوب زندگی کنید.
تا میتوانید ورزش کنید
تا جایی که میتوانید سراغ ورزش و فعالیتهای بدنی بروید چرا که حال شما را عوض میکند و افسردگی را از بین میبرد. علاوه بر اینها ورزش ذهن شما را از موقعیت فعلیتان دور میکند، صبحها پیادهروی کنید، به باشگاه ورزشی بروید یا حتی با دوست خود پیادهروی کنید.
با خود قرار بگذارید که با هر قدم احساسات بد را دور بریزید. ورزش کردن را واقعا جدی بگیرید چون در این حالت جسمتان نیز به کمک ذهنتان میآید تا بتوانید بر دردهای خود غلبه کنید و دوباره به زندگی سالم بازگردید.
این بار حق دارید به منفیها فکر کنید
به هر صورت فردی که شما از او بریدهاید خصوصیات منفی هم داشته که ازدواج یا نامزدی شما را خراب کردهاست؛ وقتی به یاد او افتادید ویژگیهای منفیاش را نیز به یاد بیاورید مثلا اینکه دلنشینی کافی نداشتهاست یا اخلاقش تند بودهاست یا غرور زیادی داشتهاست. وقتی او به یادتان میآید به جای اینکه سعی کنید از او احساس نفرت کنید ویژگیهای بدش را به یاد بیاورید.
این منفیها را دور بریزید
باید بدانید که احساسات بد و افسوس هیچ دردی را دوا نمیکند، اینکه در وجودتان احساس حسرت و نفرت کنید هیچ سودی ندارد. به یاد داشته باشید که این روزها طی میشوند، اگر رابطه شما با نامزد قبلیتان خیلی ویژه بودهاست ولی باید قبول کنید که همه چیز تمام شدهاست.
شما باید به خود تبریک بگویید که این شجاعت را داشتید که رابطه را قطع و بر احساسات خود غلبه کنید، به قلب خود گوشزد کنید که هرچند ممکن است هنوز عشقی وجود داشته باشد اما در این زمان دیگر عشق نمیتواند مشکلات را حل کند و آینده را تغییر دهد.
نظر شما چیست؟
13 دیدگاه
سلام بچه ها … ببینید به نظر من بهشت و جهنم همین دنیاس و این عذابی که ما میکشیم تاوان گناهمونه . یعنی همین حال داغونمون جهنممونه . حالا باید با خودمون رو راست باشیم چه گناهی کردیم که لایق همچین عذابی شدیم . برعکسشم هست وقتی کار خوبی میکنی اون حال خوبی که بهت دست میده میشه بهشتت … پس به نظر من بچسبین به راه راست و به خدا بسپارین همه چیز رو انشاءالله درست میشه
لطفا تحت هیچ شرایطی حداقل یکسال پس از جدایی وارد رابطه جدیدی نشید چرا که این ورود بر مبنای واقعیت و بشکل منطقی نیست و صرفا برای رهایی از ,احساسات و هیجانات منفی نظیر احساس تنهایی احساس پوچی و بی ارزشی بخاطر خلا عاطفی یا درملندگی یا عزت نفس پایین پس از جدایی عاطفی یا رهایی از مشکلات و غم و اندوه ناشی از جدایی یا حتی ترس از بالا رفتن سن یا بخاطر فشارهای اطرافیان و….صورت گرفته و کاملا هیجانی و احساسی تصمیم اشتباهی گرفتید قطعا با رابطه جدید وابستگی بوجود میاد ولی معیار و شاخصهای انتخاب عشق از بین میره و قطعا در آینده ای نه چندان دور به بن بست میرسید در وهله اول با خودتون منطقی استدلال کنید که علت شکست و جدایی عاطفی رابطه عاشقانه قبلیتون چی بوده ممکنه فقط بر مبنای سو تفاهمات این جدایی صورت گرفته پس بخاطر خوشبختی و آرامش خودتون حتما یه فرصت دیگه بهم بدید حیفه که موانع و طرحواره های ذهنی یا ذهن خوانی طرف مقابل و نشخوارهای منفی نسبت به رابطتتون باعث جداییتون بشه در اینصورت تا آخر عمرتون آه و حسرت میخورید لجیازی و غرورتون احمقانه رو بذارین کنار در عشق واقعی غرور یه سمه و تا زمانی که ابتدای رابطه نسبت به طرفتون عشق قلبی ندارین بخاطر صرف خلا عاطفی و سایر طرحواره ها وارد هیچ رابطه ای نشید و اگر شدید به خودتون دروع نگین که به مرور بهتر میشیم سریعا از این رابطه سمی خارج بشین دنبال بهونه و توجیه موندن تو رابطه نباشید الان جدا بشید خیلی بهتر از اینه که در آینده جداشین یکی از این افکار منفی انرژی و زمانیه که تو رابطه جدید صرف کردید یا احساس عذاب وجدان بخاطر درد شکست عاطفی طرف مقابل یا هزینه های مالی و…. میباشد اگه الان خارج نشید و درگیر و اسیر عشق یطرفه شخص مقابلتون بشید در آینده نه چندان دور این احساس ناخوشایند رو با پوست و گوشت و استخوان لمس و درک میکنید برای طرف مقابلتون حس ایثار و فداکاری نداشته باشید این حس زمانی به کمک شما میاد که تو یه رابطه عاشقانه و متقابل باشید بازم تاکید میکنم در صورت امکان به عشق قبلیتون برگردین و از نو همه چی رو شروع کنید و این برگشت نباید بخاطر عذاب وجدان ترحم و دلسوزی یا خلا احساسی و عاطفی باشه برگشتتون فقط بخاطر خود شخص ماهیت و جوهر اون پارتنر باشه در هم از نظر روحی حل بشید موفق باشید
اره همینایی که گفتی
برای یه رابطه هفت ماهه تموم این مراحل دو سال طول کشید
فراموشش کردم
تونستم باز عاشق بشم
یه نفر دیگه که از قبلی هم بیشتر دوسش داشتم
تا حد مرگ عاشقش شدم یک سال و نیم عشق محض
بعد از یک سال و نیم بهم گفت ایده آلش من نبودم…
الان یک ساله که هر ثانیه بهش فکر میکنم
هر شب خوابشو میبینم …
و هیچ وقت تموم نمیشه
گور بابای هر چی دختر …. فقط مجردی و شمال و قلیون رو عشقه
سلام به همه منم چند سال قبل با ضربه عشقی برخورد کردم ولی به مدد خداوند متعال 6 ماه بعد از شکست ازدواج کردم
حال به برادران و خواهران گرامی پیشنهاد های زیر را می کنم 1 همیشه با جمع باشید 2 خدا را فراموش نکنید تقدیر شما دست خدای متعال است پس به تقدیر خدا احترام بگذارید3 به سرگرمی هایی که علاقه دارید را بیشتر کنید
سلام دوستای خوبم
منم یک سال پیش ضربه عشقی خوردم خیلی کارا کردم تا کامل فراموشش کنم اما بازم از یادم نمیره انقدر دوسش داشتم که حاضر بودم هر کاری واسش بکنم اما اون هیچ وقت منو درکم نکرد خیلی سخته ادم توی اولین عشقش شکست بخوره بزرگترین ارزوم ازدواج بود اما الان دیکه دل و دماغ هیچ کاری رو ندارم و دارم سعی میکنم تنها زندگی کنم
امیدوارم هرکی هرکسو که دوست داره بهش برسه و هیچکی تو دنیا این تجربه تلخو نداشته باشه
من از دیروز این اتفاق برام افتاد.خیلی نابود شدم.همش اشکه که داره سرازیر میشه،یه لحظه از فکرش نمیتونم بیام بیرون،حتی به خودکشی هم فکر میکنم.
دوستان مطالب فوق رو قبول دارم اما درد عشقی من با تمام دردهای عشقی فرق میکنه < معشوق در کنار من است اما حتی یک درصد هم نمیتوانم به او برسم شاید اگه بگم عده زیادی به من خردهبگیرند و از من بدشون بیاد اما باید بگویم من عاشق خواهرزنم هستم آنهم خیلی شدید. طبق فرهنگ و رسوم دینی من هیچگاه نمیتوانم به وصال او برسم و درد اینکه روزی ازدواج خواهد کرد در تمام این چند سال با من بوده است. لحظه به لحظه از شنیدن نام خواستگار و ازدواج و اینجور چیزها لرزیده ام. اما اینروزها زمهزمه ازدواج او با یک خواستگار جدید کاملا جدی است. درد سراسر وجودم رو گرفته هیچ چیز این دنیا برام زیبا نیست. به فرض من بخوام راه های پیشنهادی بالا رو برای کنار آمدن با این مشکل عشقی بکار ببرم ولی با توجه به خاص بودن این مسئله امکانش برام سخته چون اعضای خانواده او هرروز در زندگی من هستند و با من در ارتباط هستند . حرفش رو میزنن که آقای…. با فلانی رفتن خرید و گردش و …. . باور کنید غم عشق با ناجوانمردانه ترین شکل به من لشکر کشیده خدایا کمکم کن خدایا کمکم کن
به نام خدا من هم شکست خوردم تو دوستیم ولی با یه قسم گذاشتمش کنار و با بیاد اوردن بدیهاش و خصوصیات منفیش تونستم راحت تر فراموشش کنم ولی کامل از یادم نمیره-یاد خداو نماز خیلی کمکم کرد واقعا میترسم دیگه طرف دختری برم اخر همه این دوستیا پوچیه-خدا نگه دار همه دلهای پاک جوونا
ba nazar man 1adam nemitone eshghesho faramosh kone.
خوبه
keli sahkte
be nazare man behtarin rahe faramooshi ine ke kesio ke too zamane doosti arezoosho dashti bash bashi ro jaigozinesh koni in kar sakhte ama agar beshe marekast