عشق و علاقه و شوق جنسی نسبت به یکدیگر، تجارب خاصی برای عشاق جوان هستند. شدت جذب فیزیکی که بین این عشاق جوان وجود دارد یکی از عوامل اصلی است که در مراحل اولیه آشنایی و ارتباطشان، آنها را به سوی یکدیگر جذب میکند.
به گزارش آلامتو به نقل از psychologytoday؛ آنچه که بسیاری نمیدانند و یا یه غلط در مورد آن فکر میکنند این است که زرق و برق این شور و شوق و علاقه، چیزی بیش از ارتباط جنسی نیست.
این عاشقان دلباخته مشتاقند تا لحظه لحظههای سکوت خود را به یکدیگر پیوند دهند، و از لحاظ تمام جوانب زندگی، یکدیگر را جذب نمایند.
هیچ راهی برای تفکیک این اشتیاق همه جانبه و مربوط دانستن آن به یکی از جوانب این رابطه وجود ندارد. سلیقهها، بوها، انعکاسی از تصویر معشوق، تصاویر، تاریخ، عقاید، شبکه های اجتماعی، معنویتها، روابط خانوادگی، منافع، واکنشهای احساسی و فیزیکی، همه و همه برای عاشق ناشناخته و جالب به نظر میآیند.
اما به دلیل انرژی فراوانی که عشاق در مرحله عشق و عاشقی روابط تازه شکل گرفته شان صرف میکنند، این مرحله پرشور نمیتواند برای مدت زمان طولانی ادامه یابد و لذا محکوم به افول است.
بعضی از این روابط پر حرارت عاشقانه به سرعت از بین میروند و رو به خاموشی مینهند اما، اغلب تبدیل این آغاز استثنایی به یک پایان تلخ و یا بالعکس به یک عشق عمیق در حدود شش ماه طول میکشد.
اگر رابطه عاشقانه در این دوره زمانی پایان یابد، اکثر مردم به امید یافتن رابطه عاشقانه بعدیشان به تلاش برای ایجاد روابط جدید خواهند پرداخت. به خصوص در دنیای دوستیهای امروزی، گزینههای بیشتری نسبت به قبل برای تجربه روابط عاشقانه دلپذیر وجود دارد.
بسیاری از عشاق جوان، خود را بین روابط طولانی مدت اما انحصاری و محدود کننده و عشقهای کوتاه مدت زودگذر اما توام با شور و شوق و هیجان که میتواند جذابیتهای خاصی داشته باشد مردد میبینند.
با این حال، اکثر مردم هنوز هم به شدت به دنبال “یک عشق و یک پارتنر” هستند. در این چهار دههای که من با افراد و زوجهای مختلف کار کردم و به خیلی از آنها مشاوره دادم، بسیاری از آنها از من میپرسیدند چه کاری میتوانستند یا باید انجام میدادند تا روابطشان از هم نمیپاشید.
آنها میخواستند بدانند چگونه میتوانند از وقوع دلسردی، بی علاقگی و خستگی در روابطشان اجتناب کنند، چرا که این موارد اغلب بی سر و صدا روی میدهند و آنها متوجه شان نمیشوند!
چطور میتوانند پیشبینی کنند که چه پیش خواهد آمد تا بتوانند رفتارشان را تغییر دهند و آسیبهای ایجاد شده را کمتر کنند؟ آیا روشهایی وجود دارد که بتوانند با فراگیری آنها، در حالی که هنوز در مرحله پرشور روابطشان هستند شانس بیشتری برای تداوم بخشیدن به رابطه داشته باشند؟
در واقع جوابهای عملی و کاربردی برای این سوالات وجود دارد. عشاق جدید میتوانند مواردی را فرا گیرند که به آنها کمک میکند تا جلوی هر گونه مسئلهای را که ممکن است روابطشان را از بین ببرد بگیرند. آنها میتوانند با فراگیری مواردی چند، نشانههای هشدار دهنده را تشخیص دهند و رفتارهای متفاوتی را قبل از اینکه همه چیز خراب شود از خود بروز دهند.
در زیر 6 تا از مهمترین علائم هشدار دهنده رفتاری بالقوه که برای هر رابطه تازه شکل گرفتهای مضر هستند و آنچه که عشاق میتوانند برای بهبود روابطشان انجام دهند ذکر خواهد شد.
اگر آنها این موارد را مطالعه کرده و بدان عمل کنند، میتوانند تا حد زیادی احتمال نتایج موفقیت آمیز را افزایش دهند.
شش علامت هشدار دهنده و نحوه برطرف نمودن آنها
پیشنهاد ارتباط
هنگامی که زوجها به تازگی در عشق یکدیگر گرفتار شدهاند، ناخواسته و به صورت خود به خود نیازها و خواستههایشان با یکدیگر هماهنگ میشود و اغلب این اتفاق بدون اینکه برای آن تلاشی کنند رخ میدهد.
به نظر میرسد که آنها اندیشه و احساس یکدیگر را به سرعت درک میکنند و هر زمانی که یکی از پارتنرها دچار اضطراب، تشویش و یا درگیری شود، اولویت اول برای او درد دل کردن با شریک احساسی اش است و مسلما در اوایل رابطه، این شریک احساسی به سرعت اقدام به دلداری فرد میکند و همواره در دسترس است.
حتی هنگامی که این دو نفر از یکدیگر دور هستند نیز میدانند هر زمانی که بخواهند طرف مقابلشان در دسترس است و میتوانند با او در تماس باشند. اما اگر تماسهای یکی از طرفین با بی اعتنایی، توجیه و یا دفاع از خود توام شد چنین تماسهای احساسی باید کنار گذاشته شوند.
هنگامی که روابط به ماه سوم یا چهارم خود رسیدند، به طور طبیعی از میزان پاسخگویی و درک یکدیگر اندکی کاسته میشود. از آنجایی که عشاق از بازگو کردن هر گونه ناراحتی نسبت به رفتار یکدیگر بیزار هستند، ممکن است زمانی که باید با هم کاملا صادق باشند، پنهان کاری را آغاز نمایند.
کاهش علاقه و توجه میتواند امری موقت باشد اما در عین حال باید کاملا مورد توجه قرار گیرد. به عنوان مثال یکی از طرفین ممکن است به علت مشغله کاری کمی گرفتار باشد و یا شاید تمایل داشته که طرف مقابلش به حرفهای او در خصوص چیزی گوش فرا دهد اما این امر به دلیل شدت بالای نیازهای رابطهشان نادیده گرفته شده است.
آنچه در چنین شرایطی اهمیت بالایی دارد این است که پارتنرها در این خصوص و در خصوص چیزهایی که دوست دارند طرف مقابلشان بداند با یکدیگر صحبت کنند؛ چرا که عدم انجام چنین کاری در اغلب اوقات میتواند منجر به سوء تفاهم و دوری شود.
حتی اگر به دلیل دسترسی کمتر شریک عشقیتان نگران او هستید بهتر است به او بگویید، گفتن چنین چیزهایی به شما کمک میکند تا همه چیز مانند قبل شود.
یافتن اشتباه
هنگامی که به طور معمول عشاق بخشنده و مهربان به یکدیگر رجوع میکنند، این امر موجبات نگرانیهای دیگری را به ویژه اگر رفتارهای معشوق مدام توسط فرد مقابل تحمل شوند به وجود خواهند آورد.
همانطور که افراد در یک رابطه جلو میروند تا به نحو بهتری یکدیگر را درک کنند، اغلب احساساتی را آزاد میکنند تا رفتارهای طرف مقابل را به چالش بکشند. اما اگر، یکی از پارتنرها مدام انتقادهایی را مطرح نماید، طرف مقابل این نظرات و رفتارهای انتقادی ممکن است احساس تهدید و خطر کند. لذا آنچه اهمیت دارد این است که به فرکانس، مدت زمان و میزان افزایش این چالشها توجه داشته باشیم.
تشدید در هر یک از این سه باید یک زنگ هشدار قدرتمند را در درون ما به صدا در آورد، به ویژه هنگامی که این انتقادها با تحریک یا سرزنش نیز همراه باشند.
آنچه اهمیت دارد این است که هر دو طرف به آنچه که طرف مقابل در مورد روابط قبلی اش میگوید توجه جدی داشته باشند. مثلا اگر، یکی از پارتنرها دائما در مورد اشتباهات نامزد قبلی اش صحبت میکند، این امر مبین پیام واضحی است که نشان میدهد بهتر است شریک فعلی چنین اشتباهاتی را تکرار نکند.
بسیاری از عشاق برخی از مشکلات موجود در روابط گذشته خود را هرگز از یاد نمیبرند. گرچه آنها معتقدند که نارضایتی از طرف پارتنرهای سابقشان بر رابطه فعلیشان تاثیر نمیگذارد؛ زیرا روابط کنونی بسیار خوب پیش میروند اما این امر هرگز درست نیست.
چالشهایی که منصفانه و مهربانانه رفع و رجوع شوند، بخشی از یک رابطه خوب را شکل میدهند و عشاق عاطفی که به انتقادات و یا چالشها پاسخ میدهند میتوانند روابط عاشقانه خود را بهبود بخشند.
یک اصل کلیدی و مهم این است که عشاق باید گهگاه بدون پیش داوری و یا دفاع از خود فقط به سخنان طرف نقابل و انتقادات او گوش فرا دهند.
ناپدید شدن بدون توجیه
عشاقی که به تازگی با یکدیگر آشنا میشوند اغلب در مورد اینکه طرف مقابلشان کجاست و چه میکند تشویش دارند و این تشویش تا زمانی که طرف مقابل رفتارهای قابل اعتمادی را از خود بروز دهد ادامه خواهد یافت. در نهایت، به مرور زمان وقتی که آنها یکدیگر را بهتر میشناسند و میتوانند افکار، احساسات و رفتارهای یکدیگر را پیش بینی کنند، احساس امنیت بیشتری خواهند داشت.
اگر این باورها تضعیف نشود، هر دو طرف دیگر نیازی به چک کردن مداوم طرف مقابل نخواهند داشت. با این حال، اگر با گذشت زمان، یکی از پارتنرها مدام در دسترس نباشد و یا بدون اطلاع دادن به طرف مقابل ناگهان ناپدید شود، این اعتماد میتواند از بین برود. و این امر روابط را پر تنشتر خواهد کرد به خصوص اگر فرد مذکور در هنگام سوال در مورد علت نبودنش، حالت دفاعی به خود بگیرد.
اگر هر یک از پارتنرها احساس کند که این رفتارهای ناپدید شدن در حال ادامه یافتن است، بهتر است که پرسشهای ملایمی را مطرح کند و طرف مقابل نیز بهتر است توضیحات صادقانه ای را بیان نماید.
عشاقی که هیچ چیزی برای پنهان کردن از یکدیگر ندارند، سریع متوجه میشوند که اقداماتشان ممکن است موجبات نگرانی طرف مقابلشان را ایجاد کرده باشد و لذا به سرعت پوزش میطلبند. اما برخی که تمایل جدی به جدایی دارند از توضیح و عذر خواهی طفره میروند.
گاهی ممکن است برخی عشاق به تخصیص زمانی برای بودن با دوستان سابق خود و یا حتی تایمی برای احیای شخصیت خود نیاز داشته باشند.
بنابراین اگر در مورد چنین مسائلی با شریک عشقی خود صحبت کند هرگز این امور باعث وخیم شدن رابطه نمیشود و هنگامی که این غیبت موقتی تمام شد دو نفر میتوانند مجددا به ارتباطشان بازگردند.
فروکش صبر و تحمل
به نظر میرسد که عشاق جوان دارای صبر بی نهایتی در برابر اشتباهات یکدیگر هستند. آنها سریعا میتوانند یکدیگر را ببخشند و بر آنچه که در روابط عشقیشان برایشان لذتبخش است تمرکز نمایند.
نخستین نشانه ای که مبین آن است که دیگر این صبر و حوصله به پایان رسیده، غرولند کردن و نداشتن انرژی سابق است.
در حالیکه قبلا همواره میشد بر گذشت طرف مقابل اعتماد کرد، هم اکنون یک یا هر دو طرف در لاک دفاعی خود فرو رفتهاند.
این شرایط تا حدی سبب آسیب پذیرتر شدن رابطه میشود و بهبودی آن مدت طولانیتری زمان میبرد و گهگاه رابطه آن حالت همیشگی خود را از دست میدهد و شاید دیگر هرگز جایی برای بخشش و بازگشت به شرایط قبلی باقی نماند.
این واکنشهای تند نسبت به مسائل تحریک کننده گاهی اوقات به تدریج فروکش نموده و به صورت ناگهانی تغییر کرده و به حالت قبل باز میگردد. آنها اغلب در حین کشمکش با یکدیگر مطلع میشوند که این جدالها هیچ فایدهای ندارد و البته گاهی هم این اتفاق دیرتر میافتد.
زن و شوهر باید به دنبال علت اصلی بی حوصلگی و غرولندهای طرف مقابل و آنچه در پشت آن است باشند. هنگامی که پارتنرها از عشق و علاقه طرف مقابلشان مطلع باشند میتوانند به سرعت بر این مشکلات نیز غلبه کنند.
کاهش انرژی
یکی از قابل توجه ترین ویژگیهای عشاق جوان، فوق العاده زیاد بودن انرژی آنهاست. آنها به معنای واقعی کلمه محل زندگی خود را با انرژی متساعد شده از خود روشن میکنند، و اغلب به تاثیر گذار و جذاب ترین مفهوم زندگی طرف مقابلشان تبدیل میشوند.
از آنجا که این انعکاس و جاذبه مغناطیسی از روابط دوستانه زوجها ایجاد میشود، وقتی نشانههایی از بی تفاوتی و بی حوصلگی رخ میدهد میتوان آن را به وضوح درک کرد.
عشاقی که قبلا در هر لحظه در دسترس طرف مقابل بودند، در حال حاضر مشغول به کار خود هستند و تمایلی برای برقراری رابطه و ایجاد عشق و همدلی ندارند.
البته تمام روابط صمیمی در نهایت نیازی به نقطهای به عنوان نقطه ثبات دارند، نه به این دلیل که آنها کم توجه شدهاند، بلکه به این دلیل که هم اکنون بیشتر از پیش به یکدیگر اطمینان دارند.
اما بی تفاوتی و بی حوصلگی چیز دیگری است و میتواند نشانه ای از خستگی از رابطه باشد. اگر احساسات تمام شدهاند رابطه نیاز به جرقهای دارد تا دوباره به حالت قبل باز گردد.
وقتی که برای پارتنرها مسجل میشود که رابطه آنها انرژی خود را از دست داده، آنها باید به تحلیل این امر بپردازند که چرا این اتفاق افتاده است. آیا واقعا طرف مقابل نسبت به آنها دلسرد شده است؟
آیا این احتمال وجود دارد که شریک عشقیشان فرد بهتری را یافته باشد. همه چیز نیاز به تحلیل دارد؟ عشاق واقعی مدام یکدیگر را هیجان زده میکنند چرا که آنها نمیتوانند زندگی بدون هم را متصور شوند.
احساس خستگی
عشاق جوان چه از لحاظ جسمی و چه از لحاظ روحی در هم امیخته شده و احساس فیزیکی و ذهنی مشابهی دارند. آنها به طرق مختلف در تماس دائمی با یکدیگر هستند و به گونه ای یکدیگر را سحر نموده اند. احساس خستگی، نشانه اخطاری است که بیانگر وجود یک مشکل است.
به جای بر طرف کردن آن و به جای اینکه یکدیگر را در آغوش گیرند، زوجهای جوان معمولا از یکدیگر دور میشوند. وقتی عواطف از بین بروند، اغلب اولین علامت،عدم تمایل به ارتباط جنسی و احساس دردناک طرد شدن توسط شریک جنسی است.
این روند در نهایت به سرخوردگی، خشم، یا سرزنش خود منجر میگردد و سبب میشود تا عشاق از یکدیگر فاصله گیرند.
اگر هر یک از طرفین به جای حذف طرف مقابل بر خودش تمرکز کند و درخواست واقعی خود را مبنی بر اصلاح تمام امور مطرح کند شاید همه چیز تغییر یابد. مهم است که گلهها بدون سوء ظن، خشم، یا سرزنش بیان شود.
1 دیدگاه
جالب بود