خب امروز یکی از کاربران سایت برامون یه شعر فرستاد که در زمان آموزشی و در پادگان قدر ناجا و در مورد سختی هاشون نوشته ، بخونید و لذت ببرید.
” قدر ناجا “
روز و شبم را گذراندم در قدر ناجا هر روز می رفت و تکرار بود و باز فردا
هر روزش تنبیه داشت هر تنبیهش بسی سختی یک شبش سرد و یک شبش در عطش گرمی
خدا نیارد آن روز را که نگهبان باشی چشمان خسته و در انتظار افسر نگهبان باشی
روز ها قبل از سحر ز خواب برخاستن شب ها تا دیر وقت بیداری و ساختن
شب و روزمان را کاری نکردن جز تنبه دور برجک و گرد و خاک خوردن
چقدر سخت بود اوایل برای همه برپا دادن ، نظافت ، صبحگاه و رژه
حال رسیده ایم به انتهای دوره همه چشم انتظار روز آخر و پایان دوره
نمی دانم چه حالی خواهم شد بعد ها با شنیدن نام مرکز آموزشی قدر ناجا
چه روز هایی داشتیم در قدر ناجا در آن هادی شهر و شهر غم ها
پادگان قدر در استان آذربایجان شرقی ، شهر تبریز، شهرستان هادی شهر واقع شده و معنی و مفهوم واقعی این شعر رو کسی میفهمه که خدمت سربازی رفته باشه امیدوارم خوشتون اومده باشه.
ترفندهای آشپزی آسان
چگونه خود واقعی مان باشیم؟
چگونه در برابر مشکلات زندگی قوی باشیم؟
چگونه دنیا را تغییر دهیم؟
158 دیدگاه
پادگان هادی شهر تبریز که بیشورها آن را اداره می کنند
من ۱۴۰۱/۱۱/۱ اعزامم ه کارشناسی دارم متاهل م معاف از رزم هم هستم..به نظرتون سخت میگذره؟؟
سلام
پایه خدمتی آذر ۱۴۰۱
گروهان ایمان
جناب سروان کمالی و پیمان قاسملو
هنوزم اونجام ۲۰ روز از اموزشم مونده
خدایی خیلی تنبیه میکنن گیر میدن
ولی همیشه هوای بچه هارو دارن بهترین روزای زندگیمونه
سلام عرض وادب خدمت تمام پرسنل آموزشگاه قدر ناجا اینجاب سرباز وظیفه سید مجتبی لشکربلوکی پایه خدمتی فروردین 90گردان امام حسین فرمانده متحرم جانب سرهنگ هادیلو
وگروهان ایمان فرمانده متحرم ستوان دوم قربانی
انشا…. هرجا که هستید خدا پشت و پناهتون باشه
سلام
دو ماه سختی که 100 البته زود گذره
اینو بگم که این پادگان بیشترین تنبیه رو نسبت به پادگان های آموزشی دیگه رو داره ولی از نظر کیفیت غذا و بهداشتی شاید بهترین پادگان آموزشی منطقه باشه
من پایه خدمتی مرداد 1401 در گروهان سعات گردان کربلا بودم به فرماندهی جناب سروان زمستانی که بهترین و محهزترین گروهان گردان بوده وهست و دلیلش فرمانده باشخصیت به نام سروان حسن زمستانی که درسوز و جدی در کار تنبیه فرقی ندارد همه فرماندهان یکی هست ولی باهات باشخصیت رفتار میکند مثل کمالی کم شعور نیست امیدوارم که هر جا هستند سالم و در کنار خانواده شان شاد باشن
مرتضی معصومیان پایه خدمتی مهر ۱۴۰۱
گروهان ایمان ایثار
دسته ایثار
با فرماندهی جناب سروان رسول کمالی
و سرگروهبان پیمان قاسملو
خیلی خیلی جای خوبیه
مخصوصا وقتی آقای کمالی میچپونه بازداشتگاه
پابه خدمتی خرداد۱۴۰۱ گروهان شهادت تخت ۱۱۳ فرمانده استوار دوم غریبی معاونش سرگروهبان اسدی
گروهان خوبی داشتیم یادش بخیر غروبها خیلی دلمون میگرفت
نصیحت های استوار غریبی و…
گروهبان اسدی دمش گرم نسبت به اون یکی معاون های گروهان ها خیلی بهتر بود زیاد گیر نمیداد سربازای اون یکی گروهانها هم ازش خوششون میومدانصافا حرفش پیش اینواون راه میرفت خیلی هم غیرتی بود نسبت به سربازای گروهانش
یادش بخیر گرچه سخت گذشت ولی ادم دلش تنگ میشه برای دوستاش دوران خوبی بود
لوتی،معرفتی،مشتی،کمک حال اون آدمایی که دیوارشون کوتاه تر از بقیه بودن فقط فقط سرگروهبان اسدی
گروهان جهاد
تخت۷
جناب سرگرد صالح حسن بگلو
گروهبان یکم جواد کیومهر
با کلاس ترین و بهترین گروهان پادگان هادیشهر،با بهترین فرمانده و گروهبان.
اگر مثل من یک ماه پیش این دو شخص باشید و ماه دیگر رو مجبوری برید یه پادگان دیگه میفهمید چی میگم.
خداوکیلی قدر این دو شخص رو بدونید هرچقدر هم که سخت گیر باشن.
سلام بچها منم از بچها دوره 91 و 92 بودم.گروهان شهادت. از بدشانسی کمالی با ما بود /سر صبج ما را میبرد سر بالا کو بدوییم. سنگ پرت میکرد سمت ما فوش.خخخخ
خداییش خیلی سخت بود. ولی خب مثل همه که میگن اینم گذشت
اون موقع من جیم فنک میکردم بالا منبع اب ..خخخخ
برای من جالبه چون قبلا نمیدونستم چه خبره رسیدم اونجا بعد دیدم در دیواراش نوشتن به جهنم سبز خوش امدین خخخ
فقط به کسانی که جدید هستن میرن بدونین 2 ماه بیشتر نیست.بعد مثل من فقط خاطرش میمونه.
شاید باورتون نشه ولی دلم تنگ شده برای اون روزا
آذر 89.گرهان جهاد .جناب سروان کمال احمدی
معروف به هتل جهاد.درکل خوب بود یادش بخیر
پایه خدمتی آذر ۸۵ بودم ارشد گروهان ایمان پادگان قدر ناجا هادیشهر
خلاصه بگم بعد از آموزش که تو سردشت و بدترین پرحادثه ترین نقطه شمالغرب کشور بودم خیلی از بودن در پادگان قدر هادیشهر بهتر با شرفتر بود .
شردشت گروهان مرزی آلواتان
تو دوران آموزشی سال ۸۵ از اوایل دی ماه یه سوای سرد وحشتناک همراه با برف تو کل دوره با ما همراه بود گاهی اوقات دمای هوا به منفی ۳۸درجه میرسید یادمه اون سال خیلی از کامیونها و اتوبوسها بخاطر یخ زدن گازوئیلشون تو محورهای آذربایجانشرقی تو راه مونده بودن با همه این سردی و برف ولی همه مقدمات آموزش و تمرینات رزمی و رژه بیشتر وبیشتر و با جدیت انجام میشد از ۵صبح تا ۹شب چیزی بعنوان آرامش و استراحت وجود نداشت من که بعنوان ارشد گروهان ایمان بودم بعد آموزشی جوان ۱۸ساله۱۰۵کیلیویی شده بودم۷۵کیلو اون روزها و ماه ها خیلی بشدت سختی کشیدیم متنفرم از اونجا و خاطراتش توی برف ۲۰۰متر سینه خیز
رفتن _رژه تا ساعت ۹شب_خوردن صبحانه و نهار و شام زیر برف توسرمای زیر ۲۰درجه _به هیچ کس ظرف غذا ندادن هر کی نداشت باید تو نایلون سلف میکرد_خلاصه بگم خدمت کردن تو میله صفر مرزی دولتو و داوود آباد شردشت سگش شرف داشت ب موندن تو اون پادگان خراب شده که همه فرمانده ها و درجه داراش خودشون تبعیدی بودن
سلام علی جوادی هستم گروهان ایمان به فرماندهی ستوانیکم رسول کمالی وجانشین گروهبانیکم پیمان قاسم لو واقعا اموزش هاشون بی نظیره نهایت تشکرراداریم ازشون خداوند سایه چنین فرماندهایی را از سر هیچ سربازی کم نکند واقعا نمونه هستن من بی نهایت راضی هستم هر کسی تو گروهان اقای کمالی آموزش ببینه به مراتب از بقیه گروهان ها جلوتره هم از نظر صف جمع هم سلاح شناسی کارسرکار قاسم لو هم حرف نداره هم تو صف جمع هم سلاح شناسی وهمه بقیه اموزش ها دیگه هرچی هم ازشون بگم کمه واقعا هردو لیاقت فرماندهی را دارن
با سلام
من پایه خدمتی آذر ماه 85 بودم. امروز به تاریخ 26 دیماه 1400 دلم برای اونجا تنگ شد. یادش بخیر
پایه خدمتی فروردین 93 گروهان ایمان فرماده رسول کمالی
سخت گیر ترین و جهنم ترین گروهان رسول کمالی بود
هر کسی رفت گروهان این مردتیکه نره
پایه خدمتی دی 98 تمام مواردی که در مورد سروان رسول کمالی که همه میشناسنش گفته شده راسته در کل الان فقط یه خاطره و کارت بی مصرفه ک از خدمت بوده، فقط میتونم بگم یاد اون ایام بخیر
سلام من حسن حسن نیا بچه زنجان ماهنشان عزامی مرداد 89گروهان ولایت فرمانده ستوان یکم فرهنگی بود یادش بخیر چه گرمای شدیدی بود مار بود عقرب بود ولی گروهان مار راحت بود.فقط من برای سربازان گروهانی که کمالی آموزش میداد خلیلی ناراحت میشدم نامرد نمی ذاشت غذا بخورن .یادش بخیر کمالی میگفت اگ او اگ او خخخخخخخ.هرکی منو یادش هست بهم زنگ بزنه
پایه خدمتی شهریور ۹۴
خدا لعنت کنه کمالی و سرگروهبان نعمتی رو گروهان ولایت بودیم تخت ۲۹ بیشرفا دمار از روزگارمون در اوردن یعنی نمیدونم از کجاش بگم. بیشرف زیر آب سروان صفامنش رو زد خودش رئیس گروهان شد این کمالی و نعمتی کاری با ما کردن که شمر با امام حسین نکرد همیشه نفرینش میکنم ببشرف اونموقع ستوان سوم بود فرمانده پادگانم سرهنگ هادیلو
من پایه خدمتی آذر 89 گروهان ایمان بودم . کلا بد نمیگذره . هرچی که هست بعدا خاطره میشه . اونی که یکم منظمه براش سخت نخواهد گذشت . یادمه صبحا کله سحر ساعت 5 باید بیدار میشدی برای نظافت و نماز . آب مینداختن زیر تختای آسایشگاه و تی می کشیدین و با اون همه تخت واقعا نظافتش سخت بود . بعد نماز هنوز آفتاب نزده تو همون حیاط باید صبحانه می خوردی . بخصوص تو سرما در عرض 30 ثانیه نون تو دستت یخ میزد و فکر کن که بخوای با اون نون کره مربا بخوری ! و خورده نون ها نباید زمین بریزه و الا باید خودت جمعش بکنی ! زمستون 89 برای مراسم رژه پایان دوره 4 ساعت تمام تو میدون خبردار وایسادیم و چنان سرمایی خوردیم که ماهها از تنمون در نرفت .
پایه خدمتی فروردین 91گروهان ایمان تخت 110 فرمانده ستوان سوم کمالی ایشون سخت گیر هستن وبه رزه رفتن وبدو بیست علاقه زیادی دارن ولی آدم خوبین درست مارو اذیت کردن ولی بعدها فهمیدم اذیت هاشون اینده بدردم خوردوازشون ممنونم واقعا دوره ای هست که بعد ها ادم با خاطرات بد وخوبش زندگی میکنه وزودتر ازاونیکه فکرشو کنی تموم میشه چقد برای دوره سربازی دلم تنگ شده بچه های همدان پرچم بالاست
پایه خدمتی بهمن ۹۰ گروهان ایمان فرمانده رسول کمالی معاونشم استوار حسینی ارشد کلاس بودم نظافت نمیکردم ولی بدو بایست و بشین برپاهای کمالی دهنمونو سرویس کرده بود، یادش بخیر گددددم رو
تف تو شرف اینا مارو دیروز الاف خیابان ها کردن دروغی گفتن اتوبوس گرفتیم به خانواده هاتون زنگ نزنید موقع ترخیص گفتن پیاده برید اخه بیشرف تو عرضه اتوبوس گرفتن نداری میدونی چقدر الاف خیابون ها شدیم
گروهان جهاد
ننه
سلام من پایه خدمتی مرداد ۱۴۰۰ قدر هادیشهرهستم و دو روزه که از اومدم پایان دوره
گروهان ایمان .ایثار
ستوان یکم رسول کمالی .سرگروهبان علی بهاری و پیمان قاسملو
از فرمانده بگم واقعا آدم سخت گیریه به تنببه هاش بیش از حدا یه سرباز زیر دستش مرده و و از سرگردی رفته به ستوان یکم سعی کنید تو تقسیم گروهان به سمت اون نبرنت اگر رفتی هم فقط به آنکارد و نظافت و رژه و آموزشیا زیاد توجه کنید جوری باشید که نرید زیر چشم کمالی چون رفتی دیگه پاتو چپ گزاشتی دیگه تمومه درکل باید به همه چیز توجه کنی .خودم پاهام کلا گرفته شل شدم
گروهبانا هم خوب بودن اوناهم سخت گیرن البته بهاری از اونجا رفت فقط قاسملویه فقط میگم سعی کنید کاراتونو درست انجام بدید
ایثار
تخت 139
شماره صف 67
شماره صلاح 77
اگر یکم چشم گوشت باز باشه خوبه ولی خدانکه که اینطوری نباشه چون واقعا سخت میگزره
موفق باشد .
با سلام مهرداد رحمنی ارشد نظافت آسایشگاه. پای خدمتی اسفند 93 از گروهان شهادت/
بچه های اون زمون یادتونه سربالایی میرفتیم اصلا غصه هامون گرفته بود ای ای چه روزایی بود پست منبع آب اونم ساعتای 2 تا 4 صبح زنگ زدنای باجه تلفن همش 2 الی 3 دقیقه اخرش بود اون زمونا سال 1393 سروان جعفری فرمانده کل گردان بود و سروان کمالی هم فرمانده گروهان شهادت بود . خیلی آدم حساسی بود و زیادی به همه چیز گیر میداد ولی خوب یه خصوصیات خوبی هم داشت از نظم و انضباط و از سرباز مرتب و با اخلاقخوشش میومد ولی گاهی بدجور خشمگین میشد و گروهبان گروهانمون هم یادم نمیاد چی بود ولی گمونم حسن بگلو بود یه جوان خوشتیپ قد بلند مشتی بود معرفت داشت ولی گاهی موقع ها حرصش سر میومد چیزی نمیدید واز همه مهمتر بدی پادگان این بود نمیشد دوربین ببری عکس دسته جمعی بندازی یه قانونایی سخت گیرانه داشت و یادمه دژبانی برای مرخصی میان دوره برگشتیم پادگان رفیق ما هنزفری و گوشی گزاشته بود داخل تاید لباسشویی عجب دژبان باهوشی بود که قشنگ مچ سربازو گرفت …چقدر لباسامونا آبخوری شستیم چقدر برای غذا خوردنا توی سلف غذاخوری سروکله شکوندیم.همیشه واسه نماز خوندنا جیم میشدیم …از همه بدتر مثلا یه روز جمعه خواستیم بیکار باشیم استراحت کنیم مارو بردن علف چینی پادگان…در کل نمیدونم سیستم پادگان خیلی سخت گیرانه بود خیلی آمادگی بدنمون رفته بود بالا .خلاصه من که 80 کیلو وزنم بود شده بودم 55 کیلو هر کسی میگفت چیه این چه روزه افتادی پسر…. سخت بود ولی شیرینی های خودشم داشت. یادمه سروان جعفری مرد خیلی با شخصیتی بود بهمون گفت آخرای آموزشی از اینجا برید دیگه هیچ وقت این دوران براتون تکرار نخواهد شد و سخت و بشدت دلتنگ میشید . بله حرفش درست بود راست گفت/خلاصه خیلی حرفا هست .پایه خدمتی های 19 اسفند 93 کسی هست اینجا؟ گروهان شهادت؟؟؟؟
اگه کسی از بچه های اون زمان هستش به ایمیلم پیام بده
تو گروهان ایمان فقط گروهبانیکم پیمان قاسملو
تو پادگان قدر گروهبانیکم قاسملو عشقه خدایی با اینکه سخت گیره رحم نمیکنه به هیشکی ولی مرام معرفت در حد لالیگا دارع
سلام من پایه اردیبهشت ۱۴۰۰ هستم گروهان سعادت جناب سروان زمستانی و سرگروهبان قلی پور عشقن هر دوتا کارشون درجه یک بود و سرکار سلاح شناسیش عالی بود
بدترین پادگان که فکرشو بکنی با کادر احمق بی خود زمستانی اوروج زاده اسدی حسنقلی حسن بگلو…کلا خاطره خوشی ازشون ندارم کلا آدم های گدا گشنه ای بیخودی بودن بیرون اینارو ببینم جرشون میدم….ی بچه گروهبان اسدی بود کلا گوه بود…ی گروهبان بچه دیگه بود کیومهر اون خوب بود فرق داشت
سلام به همگی . من پایه خدمتی آذر 89 همین پادگان بودم . گروهان ایمان الف بود با جناب سروان قربانی و یه گروهبان بنابی اصل بود که اسمش یادم رفته . ماه اولش تا اونجا که یادمه سخت بود و همش بشین پاشو اینا ولی از ماه دوم راحت تر شد . ارشد کلاس بودم و تقریبا کمتر پست دادم . دوران خوبی بود و بهرحال سربازیه و باید گذروند . یادمه حتی به هسته خرما و دونه های نون ریز که احیانا می ریخت زمین حساس بودن . تو سرمای صبح ساعت 4.5 اینا که بیدارباش زده میشد و نظافت و شستن کف آسایشگاه و نماز اینا صبحونه میدادن دستت که تو همون بیرون بخوری که ظرف 1 دقیقه نونت خشک میشد و محال بود بتونی درست و حسابی بدون زمین نریختن بخوری !!! دورانی که بعضیا کیسه فریزر میکشیدن رو بشقاب تا زحمت شستن بشقاب رو نکشن ! پشت گروهان ایمان حمام پادگان بود که تو این دو ماه من نرفتم اصلا !!! مرخصی ها خوب بود و ته هفته ها یکی دو روز مرخصی و مرخصی میان دوره پایان دوره خوب بود .فقط سروان قربانی که نمیدونم الان کجان مرد خوبی بود با سروان احد رواسی .امیدوارم هرکسی اونجا خدمت می کنه یا آموزش می بینه دوران خوبی رو سپری کنه چون خیلی قبل اون اومدن و رفتن و رو همون تختا خوابیدن .
گروهان ولایت پایه خدمتی بهمن 89 تخت 110
رسول کمالی اون موقع گروهبان بود معاون سروان فرهنگی
خیلی بچه هارو اذیت میکرد. روز اول اومد گفت این کلاهی که روی سرمن می بینید تاحالا کسی برنداشته. تودلم گفتم دارم برات. خلاصه پدرشو درآوردم. تو دوماهو5باررفتم مرخصی به خاطرمنم توبیخ شد. کلی بهش میخندیدیم پشت سرش. بااون اذیتایی که کرد کلی نفرین پشتشه الان
یادش بخیر پایه خدمتی تیر ۹۵ …گروهان سعادت جناب سروان حسن بگلو …یبار ظهر تو اون گرما قبل ناهار درست ۲ساعت تو خاکی یه بلایی سرمون آورد که بعدش هیچکس اصلا ناهار نخورد
با سلام من اردی ۹۹ اونجا بودم گروهان سعادت جناب سرگرد حسینقلی پور
یه مرد واقعی هنوز طرز عصبانیتش دم گوشمه خیلی اقا بود نظامی یعنی ایشون.
حسین مهدوی، پایه خدمتی اذر۸۸گروهان ایمان تخت۱۱۹(اسایشگاه ب) با فرماندهی قربانی و کمالی خیلی سرد بود همیشه برف و یخ زدگی ،اذیتهای کمالی بدو رو بدو به ایست برج بالایی زباله دونی برای همه ما اون موقع سخت گذشت
سلام پ.خ آذر ۹۸ بودم .گروهان شهادت جناب سروان حسن زمستانی و سرکار اوروج زاده.زمستون هادی شهر واقعا سرده .اوایل آب و هوا خوب بود ولی رفته رفته سردتر میشد.یادش بخیر عجب دورانی بود پست منبع آب تو اوج سرما می رفتی پست بدی.جناب سروان زمستانی عشق بودن براشون آرزوی توفیق و سلامتی میکنم .فقط اون سربالایی پادگان اذیتم کرد.
پادگان قدرهادی شهر
.پادگان مضخرف باکادریای مضخرف من پ.خ شهریور 95بودم گروهان شهادت ای گندش بزنن باید اون مسیر لعنتی رو قدم رو میرفتیم بالا پور الف دهن مارو سرویس کرد اون سال .ولی ما بچه های همدان اونجا زیاد بودیم به هیچکسی باج نمیدادیم.درکل هرکی میگه خدمت دوران خوبیه زر میزنه بیشتر از دوساله تموم کردم الانم میگم ریدم توخدمت
پ.خ اردیبهشت95 ..یادش بخیر یه ماه توت خوردیم یه ماهم ماه رمضان بود کلی حال کردیم ..ولی خب زیر دست حسن بگلو چیزای زیادی یاگرفتم ک تو یگان بدردم خورد ..مرسی ک هستی … مخصوصا تیراندازی با ژ.۳ ..که تو اغتشاشات شهری همدان ..تو درگیری با تیر زدم منافقو ناکار کردم و جان سه نفرو نجات دادم …
سلام من سرباز آموزشی مرداد ۹۹ بودم که بلاخره تموم کردم آموزش رو گوشی از حرف هایی که همه آن را شنیده اند از زبان فرماندهان
اصغر قلی پور
دروغ چرا آقا من بایک کلت یک پادگان را خلع سلاح کردم آقا
گروهبان اسدی
بدو بدو باید یه جوری ظربه بزنی به زمین که آسفالت جر بخوره بدو افسر نگهبان نجوری افسر نگهبان
باتشکر از از فرمانده دلسوز وبا سواد آقای بیگلو
حالم از اون مرد ریش دار کوتوله استوار یکم که تو دژبانی میشینه وهمیشه تو مراسم صبحگاهی تکبیر میگه بهم میخوره خیلی آدم بیخودی هستش با اون قیافه ی پیزوریش معلوم خیلی خایاماله البته طبیعی هستش هرکی وارد نظام میشه باید اولویت اولش خایامالی باشه اینو همه میدونن
گروهان جهاد پایه خدمتی مرداد 99، جناب سروان حسن بگلو بهترین انسان و بهترین آموزش دهنده پادگان. از هر لحاظ بهترین فرمانده هست.به پختگی تمام رسیده، تمام سربازا میخواستن تو گروهان ایشون باشن با اینکه 7 روز با ما بود ولی همه چیز رو تو این 7 روز به ما گفت. سرگروهبان اسدی، بی ادب ترین آدم روزگار حتی موقع رفتن خدافظی هم نکرد. بره گم بشه.احتشام و اسدی بی سواد مایه آبروریزی گروهان بودن فقط. هیچی بلد نبودن
پایه خدمتی مرداد۹۸
همپایه و هم گروهانی متین مهتاپ
منم کلا توی رژه ها نبودم پاشنه پام بخیه بود استعلاجی در یگان زیاد میگرفتم
خوش گزشت
گروهان شهادت تخت۵۸
پ.خ مرداد۹۷
تنها بچه تهرانی اون زمان
سروان پورالف مرد بزرگ و سروان کمالی
گروهان ایمان ۲۴
خوش گذشت هتل بود اونجا
پايه خدمتي مرداد 98 گروهان شهادت
جناب سروان حسن زمستاني و سر گروهبان اروج زاده
واقعا عشقا
من هم دژبان گروهان بودم هم رابط جيره گردان
ولي خيلي بازداشت ميشدم
واقعا يدونه بودن جناب سروان زمستاني
♥️ الانم اگه كرونا نبود پسرام ميرفت اموزشي ٩٩/٥/١٩
ياشاسين تورك اوشاغي -ياشاسين پارساباد
ارشد جهاد پایه خدمتی ابان ۹۷ جناب سروان حسن بگو از معدود انسان های با شرافت باقی مونده اگه این تایپکو میخونید حرفاتونو تا عمر دارم یادم نمیره و همینطور که گفتید گوش کردم گذاشتم کنار زمین بازی_یاربازی_توپ بازی
دوستان لطفا یکی جواب بده شماره و یا نحوه امکان تماس سرباز ها با خانواده هاشون رو بگید
خواهشا هرکی میدونه بگه…
سرباز شاهین بیگلرزاده
گروهان ایمان
پ خ:فرودین۹۸
رسول کمالی آدم سخت گیری بود
گروهان ایمان اگه سیگاری هستی به فکر این نباش که از اونور سیم خاردار سیگار میندازی از اینور بیای برداری
روزای سختی‌بود ولی دوست خوب داشته باشی خوش میگذره
بع سنن دییررم
خدا قوت
گروهان ایمان -ایثار
دسته اثار
تخت 111
شماره اسلحه 12
شماره رستبند 51
عجب دورانی بود این دو ماه
ستوان یکم رسول کمالی و حقوردیزاده
گروهبان یکم خوش قلب و بهاری
استوار یکم امید فر
کاش میشد برگردم اولین روز اموزش
کسی بود از هم خدمتی ها اس بده
گروهان ایمان پایه خدمتی دیماه ۹۸
تشکر فراوان از عباس یقلوی….حسین اژدر….مصطفی خان محمدی و ارشد گردان کربلا؛ حسین خانی(۲متر و ۱۰سانتی متر)
تخت ۵۳
علی بخشی شماره تخت۳۱.بخدا رسول کمالی اسمش بد درفته بهترین و با تعصب ترین فرمانده ای بود ک من تو کل دوماه اونجا دیدم.فرماندهی ک واقعا هوای بچه هاشو داشت درسته عصبی بود ولی خیلی خوب بود مخصوصا جناب سروان حقوردیزاده که واقعا جای پدر واسه من بود
پایه خدمتی دیماه98 گروهان ایمان تخت38 بهترین گروهان پادگان کمالی و حق وردی زاده مکمل همدیگه ن و خدا حفظشون کنه سخت بود ولی تجربه ی بزرگی شد خیلی هم عالی بود. خدا 20 همدان18
اوجور دمیشم هن؟ اسلحه گویون یره بیر دور آسایشگاه گاچین .. سنن دیرررررم بیهه
به یاد کمالی
با سلام خدمت شما حسین اقا ارشد اون پنکه باز روشنه ها از من گفتن بود
قدر هادیشهربرای ما جهنم سبز بود جهنم سبز بود زمانی که اوجا بودیم ولی من پریروز آموزشم تموم شده از دیروز بی حالم و جای خالی دو نفره شدید احساس میکنم تنبیه های پدرانه شونو حرف ها و توضیحات پر از عشقشونو جناب سروان صالح حسن بیگلو و سرکار استوار مجید احتشام منش خاک پاتونم جونمم بخاطر شما ها میدم (آیی سرباز بدو ببینم حرف بزنی میری برجک ها دوییدن حرف زدن داره؟! سر صف حرف بزنی اونقد اینجا نگهت میدارم که زیر پاهات،،،،،،،،،،،،جا بیوفته)اینم به یاد سرکار استوار مجید احتشام منش.دوستتون دارم قد یه دنیا از طرف سرباز علی کهن سال گروهان جاد پ/خ آذر ماه ۹۸
به نظر شما گروهان ایمان چجوریه؟
من الان دارم اونجا آموزش می بینم اون چیزهایی که نوشتن اونجویی ندیدم هرکس از رسول کمالی چیزی میدونه بگه؟
با سلام و خسته نباشید.قدر جای خیلی خوبی هست جناب سروان کمالی و جانشین جناب سروان حق وردی زاده واقعا خوبن.فقط بخاطر اینکه بنا به دلایلی دوز از خانه برام سخته یکم تحملش سخته.گروهان ایمان پایه خدمتی دی ماه ۹۸ هستم.هنوز۳۵روزم مونده.هر چی هم باشه هرچقدر هم سخت باشه خدمتم سربازیه وظیفس و میگذره.یاعلی
اقاي ارشد ايمان
من پایه خدمتی آذر ماه 98 هستم. الانشم درحال آموزش هستم. جناب سروان صالح حسن بگلو بهترین فرمانده دنیاست. با اون حرف های کلیدی و نصیحت های فراموش نشدنی. عشق فقط سرکار استوار احتشام منش❤️. من ارشد کلاسم. تخت104.
من پایه خدمتی اذر ۹۰ بودم یادش بخیر گروهان شهادت
شایان شهرابی گروهان جهاد بهترین پادگان دنیا قدر هادیشهره بهترین فرمانده دنیا هم جناب سروان حسن بگلو انشالاه خداوند در پناه خودش نگهشون داره …مثل یه پدر بودند برای همه سربازا خودشون میگفتند سرباز واسه من نمبمونه ولی انقدر با عشق و محبت و دلسوزی واسه تک تک بچه ها مسایل رو توضیح میداد…هر وقت از سربالایی میومد سمت گروهان با خودم میگفتم به به حضرت عشق اومد.الان یک روز شده ترخیص شدم دلم حسابی واسشون تنگ شده واسه نصیحتاشون واسه حرفای درست حسابیشون…به خدا حاضرم تا اخر عمرم خدمت کنم به شرط اینکه سرباز ایشون باشم…
فقط سرکار استوار مجید احتشام منش عشق هروقت می گفت ایه سرباز گیج بازی در بیاری برجکو دور زدی از شدت خنده گورهان به هم میخورد پایه خدمتی اذر ماه ۹۸ گورهان جهاد جناب سروان حسن بگلو بهترین فرمانده دنیا شماره تخت ۹۳
یعنی یه نفر نیست شماره ی پادگان قدر رو داشته باشه؟
توروخدا یکی به من شماره ی پادگان هادیشهر و بده بتونم تماس بگیرم
کمالی خیلی آدم ضایعی هست شخصیتم نداره ایمان تخت 119 دوران سخت و نفس گیر
سلام من اعزامی مرداد ۸۹ گروهان جهاد بودم ماه اول خوردیم به ماه رمضان کاری به کارمان نداشتن اما ماه دوم جبرانش کردن تا هستی میگی کی میخاد تموم شه ولی حالا افسوس آون روزا رو میخورم
جناب فقط احتشام
سلام خسته نباشید من گروهان ایمانم پایه خدمتی فروردین 98 جناب سروان کمالی خیلی هم خوبه خدایی عشقه واقعا تو کارش عالیه حرف اولو ایمان میزنه تو گردان چون تو کارمون جدی هستیم اوناییم که میگن سخته خب داداش من سربازیه انتظار خونه خودتونو نداشته باشین و جناب سروان حق وردی ام که با اون شوهر عمش خیلی مرده عشقه عشققققق خدایی تخت 13
یکی از تیکه کلامای کمالی من اینجوری به شما یاد داده بوددمممم هنننن اسلحه تو بزار زمین برو درو اسایشگاه بزن بیا بدو بدو زود باش خخخخ
جایه خوبیه من گروهان ایمانم اینجوری ک میگن این گروهان ازهمه بدتره ن والا خیلی هم خوبه من تخت شماره 69اسلحه59
98/2/18 20روز مونده تموم کنم
گوش بالای من محمد تخت ۷۰
گروهان جهاد تخت45شماره اسلحه ی 45
یادش بخیر چ روزای قشنگ و به یاد ماندنی بود
واقعا دوران آموزشی بهترین دوران سربازی هستش و بهترین رفیقای زندگیت رو هم تو آموزشی پیدا میکنی.جا داره از تمامی فرماندهان قدرناجا دشکر و قدردانی کنم و از اینجا یادشون میکنم واقعا بهترین فرماندهان و دلسوزترین کادری های دروان ختمم رو اونجا دیدم من محمد حملی پ.خ اسفند96 گروهان جهاد.جناب سروان صالح حسن بگلو و استوار دوم مجید احتشام منش واقعا دمشون گرم خیلی بامعرفت بودن ،هستن و خواهن بود هیچ وقت یادم نمیره اون روزها بهترین روز های آموزشی،خدمت و حتی بهترین روزهای زندگیم هستش واقعا محاله اون روزارو یادم بره مخصوصا او روزهای روکه با جناب سروان حسن بگلو کلاس داشتیم از میگذشت و حوصله به خرج میداد و مارو نصیحت میکرد هیچ وقت او نصیحت هارو یادم نمیره چون روش زندگیم رو تغییر داد جناب سروان تا آخر عمرم این زندگیم رو مدیون شما هستم چون واقعا واقعا اگه شما نبودید معلوم نبود الان کجاها بودم دمت گرم با مرام خیلی با معرفتی الانم آرزومه واسه یه روز فقط واسه یه روز دوباره بشینم و اون حرفای خوب و دلگرم رو بشنمون ازتون خیلی با معرفتی مشتی دمت گرم
هرکسی هم میگه اونجا بده و سخت میگیرن تقسیر خورشون بوده چدن بی احترامی کردن و حقشون بوده وگر نه کسی بدی تورو نمیخواد داداشم اونا نمیخوان تو این دوماه اذیتت کنن فقط میخوان بهت یاد بدن دوری و یختی کشیدن اونم از روی اجبار چقدر سخته تا محبت و دلسوزی های بی منت پدر و مادرت رو بهت بفهمونن.
سرکار استوار دووم مجید احتشام منش بااینکه این همه مارو تنبیه میکرد ولی بازم دمش گرم هیلی با معرفتی هیچ وقت یادم نمیده که میگفت(وایسا وایسا این رژه به درد خاله ات میخوه اینبار اینجوری بری دور برجک فرستادم ها)دمت گرم با مرام
خداوکیلی الان با اینکه تو دادگستری خدمت میکنم و بهترین جا واسه خدمت دادگستری هستش بازم حاظرم این9ماه خدمتم که مونده برگردم هادیشر و قدرناجا ولی با جناب سروان حسن بگلو خدمت کنم
عشق است جناب سروان حسن بگلو و استوار احتشام منش بهترین دوران اموزشی
گروهان جهاد تخت ۸۰ اسلحه ۸۰ پایه خدمتی اذر ۹۷
بسم الله الرحمن الرحیم سرباز آموزشی میلاد پورعزیز ورودیه بهمن ماه ۹۷جمیع گردان کربلا گروهان جهاد
ایمان ایثار بدانید شیر گردان آمده گرهان جهاد آمده
فرمانده گردان جناب سروان بهمن صادقیان
فرمانده گرهان جهاد جناب سروان صالح حسن بگلو
یاشاسین تبریز .شادباد
جهاد پرچم بالاست تخت ۲۴
بدترین جایه دنیاما.معاف ازرزم بودیم ماروازلحاظ روحی روانی دیوانمون کردن همینجوریام نیست که به معاف ازرزم ماکاری ندارن دیوانمون کردن جایه وحشتناکیه بیچاره هرکی میره اونجا
قدر پادگان قدر هادیشهر رو بدونید بهترین مرکز آموزشی هست.من پایه خدمتی آدر 97تازه آموزشیم تموم شده.همیشه به یاد گروهان جهاد و جناب سروان حسن بگلو هستم.ایشون بیشتر از این که یک نظامی باشن یک استاد دلسوز و مهربان هستن
مجید قنبرزاده پایه خدمتی مهر۹۷ گروهان سعادت مسئول اسلحه خونهبهترین فرمانده ها حسین قلی پور و پورالف هستن،خیلی دلسوزن…بدترین فرمانده هم کمالی عزراییلهشانس بیارین دست کمالی نیوفتین ۱۰ روز اولش سخت میگذره…ولی میگذره اونجوریم که میگفتن جهنمه،نه اینجوریا هم نیست…من که هفته ای یه بار نگهبان بودم بم خوش گذشت
برای کسایی که تازه میخوان اموزشی برن قدر هادی شهر هر کاری بکنید که دست سروان رسول کمالی نرید کسایی که تموم میکنن میکن خوبه ولی خودتون برین میبینید که از یه گروهان 190نفره که سالم هستن 130مشکل کشاله ران و زانو پیدا کردن از بست که تنبیه های ایشون زیاده. خود دانید
سلام.پایه خدمتی مهر ۹۷.محمد حسین مهدی زاده هستم.یکی از سرباز های تحت آموزش جناب سروان کمالی و حق وردی بودم.این دو فرمانده بسیار پر تلاش و مهربان و در عین حال جدی.واقعا یکی از فرماندهان خوب پادگان قدر هستند.دلم براشون تنگ شده.از همین جا به آنها سلام میکنم و میگویم شما بهترین فرماندهانی هستید که تا ب‌حال دیدم…همچنین از جانشین محترم قدر ناجا قدردانی و تشکر میکنم چرا که واقعا ب سربازها اهمیت میده…
من سید مهدی جعفری پ.خ مهر ۹۷
گروهان سعادت .دفتردار مسعول بهداری و اسلحه دار
اول از همه از جناب سروان حسینقلی پور . ستوانیکم استاد پورالف تشکر و قدر دانی میکنم این دلسوز ترین و مهربان ترین فرمانده ها در پادگان قدر هستند
تا میتوانید راحت بگیرید تا راحت بگذره
الان اموزش من ۱۰ روز مونده
نبووووود ۱۰ روز
اره خیلی مرد خوبیه من خودم الان سرباز اموزشی جناب سروان حسینقلی پور هستم
من فرمانده زیاد دیدم و تعریفا شنیدم ولی این فرمانده بهترین فرماندهی هست ک میبینم برای سرباز انقدر تخفیف قائل میشه دلسوزه و بهترین ادمه ک دیدم برای ماها خیلی چیزا رو فهموند وقتی کمالی برای بقیه پدرشون رو میاورد تو بیکاری اون به ما از طرز زندگی کردی تو شخصی گری و نظامی گری ینی بهترین فرمانده هستش
شماره تلفن پادگان هادیشهر و دارید؟
سلام به همه اونای که تو پادگان قدر هادیشهر بودن. به خصوص فرمانده محترمم سروان حسن بگلو
من پایه خدمتی شهریور 96ام واقعا دوران آموزشی بهترین دوران تو خدمته الانم در دادگستری تبریز خدمت میکنم به یاده روزای اول آموزشی .اینم شماره مه واسه. هم پایه هام که اینو میخونن .و کسی. که منو میشناسه
09145235808 شهریار آرمند
گروهان جهاد تخت 17……اسلحه 17….
من پایه خدمتی آبان ۹۶ گروهان جهاد ارشد گروهان بودم سروان حسن بگلو خیلی ادم خوبیه واقعا مرده!
بنام خدا
دانیال قربانی پایه خدمتی مهر 97 گروهان جهاد تخت 103.پادگان قدر هادیشهر بهترین پادگان تو ایران هستش.هر کی میگه سخته دروغه.بهترین جا واسه ادم شدن و تغیر کردنه.فرمانده هاش همشون مردن واقعا ادمایه مشتی هستن.سروان صالح حسن بگلو یه انسان واقعی.ادمیه ک همه مزه های روزگارو میدونه و یه مرد واقعی و جدی و دلسوز و مشتیه.ازش خیلی چیزا یاد گرفتم.چیزایی به ادم نشون میده و ثابت میکنه ک تا عمر داری نمیتونی فراموشش کنی.محبتی ک ب ادم میکنه پدر ادم بهش نمیکنه.الان اومدم میان دوره فقط حرف جناب سروان رو گوش کنین و دستوراتش رو انجام بدین.همیشه کاری ک میکنه ب نفع سرباز انجام میده.جناب سروان حسن بگلو خیلی دوست دارم خیلی هیچوقت فراموشت نمیکنم مرد واقعی زندگیم.
بهترین مرکزاموزش دنیاست
بخصوص فرماندمون جناب سروان صالح حسن بگلو.بهترین ودلسوزترین فرمانده که هیچوقت بدی سربازاشونمیخواد.
جناب سروان حسن بگلو وسرکاراحتشام منش ازتون ممنونم.
پایه خدمتی مهرماه 97
تخت (45)
جانم فـــدای حســـن بگـلــــــــــو
گورهان شهادت فقط جناب سروان زمستاني واقعا شخصيت بالايي داره خيلي بالاتر از يك فرمانده ❤️❤️
سلام
پایه خدمتی تیر ۹۵ گروهان سعادت جناب سروان همتی و سرکار استوار غیبی عزیز واقعا عالی بودن مخصووصا جانشین اونموقع جناب سرهنگ خلیل زاده ک خیلییی آدم خوبی بودنو رفتارشون حرف نداشت از همینجا اعلام میکنم خیلیی دلم برا خوبیاتون تنگ شده…
راستی نمیدونم چرا دوره ما همه از دست جناب ستواندوم کمالی ناراحت بودن و هنوزم دلیلشو نمیدونم ولی فرمانده ما انصافا تک بود…
خب جز فرمانده اگه بگذریم فرمانده گردان جناب آی جعفری عالی بودن.. از دکترای بهداری سرکار گروهبان مداحی خیلیی بهم خوبی کردن با جناب دکتر قهرمانی دست بوس همتون هستیم .. از طرف جمعی سربازان پایه خدمتی تیرماه ۹۵
من 19.7.97اعزارمم اونجا نمیدونم چجور جاییه خدا کنه زود بگذره
ده روز اول ده سال میگذره ، سعی کن گروهان کمالی نیوفتی ، یا گروهان حسن بگلو یا زمستانی این دو تا راحتن
سلام،من وحیدم الان 33سالمه سال 86اونجا بودم گروهان ایمان،خب اوموقع دیپلم بودم و البته کم سن وسال،از خانواده هم جدا نشده بودم،خیلی ازشون متنفر بودم واقعا زجرآور و احمقانه بود،اما الان که فکر میکنم چندان ازشون متنفر نیستم،از نظامیان کم سواد و البته روانپریش بیشتر ازون نمیشد توقعی داشت،اگه تحصیلاتشون دکترا بود قطعا اوضاع خیلی فرق میکرد
من الان تو همین پادگانم گروهان جهاد تخت110 بدترین روزای عمر ادم فقط 2هفته اولشه الانم ففط یه هفته مونده به تموم شدن اموزشیم تو این تقریبا یه ماهی که گذشت همه بچه ها عاشق سروان حسن بگلو شده بودن اما مارو برای عاشورا و تاسوعا بردن ماموریت و وقتی برگشتیم دیدیم جناب سروان حسن بگلو رفته ماموریت
خیلی دلم براش تنگ شده
الانم احتشام داره پدرمون رو درمیاره. روزی 10 دور دور برجک میزنیم ولی بازم احتشامم ادم خوبیه دوسش داریم عشق فقط سروان صالح حسن بگلو
محمد فیض الهی گروهان جهاد تخت 110 پایه خدمتی مرداد 97
داداش چندم ترخیص شدین ما پایه خدمتی مهرماه ماه 97تیم
جای خوبی بود ولی خیلی گرم بود امیدوارم عیچ وقت اون روزا برنگرده گروهان جهاد تخت ۱۱۲ برج ۲ ۹۶
سلام من پایه خدمتی مرداد ۹۷ هستم گورهان ایمان جناب سروان رسول کمالی
جناب سروان کمالی خیلی آدم با شخصیتو خوبیه درسته سخت گیره اما دلسوزه از ممنونم که بهم یاد میده زمان چقد ارزش داره با تشکر از جناب سروان رسول کمالی
محمد احمدی تخت شماره ۴
سلام من هادیشهر خدمت میکنم بهترین گروهان گروهان جهاده وبهترین فرمانده جناب سروان حسن بگلو هست تشکر میکنم بهترین فرمانده دنیا
وبهترین جانشینش سرکار استوار مجید اختشام منش هست از هردوتاش تقدیر تشکر مینمایم⚘
سلام من اسفند ۹۶اونجا بودم گروهان ایمان تخت ۹
سلام تو سربازی گروه ایمان بودی رسول کمالی میشناسی؟؟؟
اره
بله من الان توی گروهان ایثار فرمانده ما کمالی و حقویردیزاده هستش
خرداد ۹۷
گروهان جهاد
واقعا تک
فرمانده تک جناب سروان صالح حسن بگلو
سرکار استوار مجید احتشام منش
❤❤
جا خیلی خوبیه اونطوری ک میگفتن آموزشی سخته نبود .همه فرمانده ها این پادگانم خوبن دو ماه اونجا مهمونشون بودیم واقعا مهمان نوازی کردن دمشون گرم.همشون مردن فقط نباید ب خودت سخت بگیری .گروهان جهاد تخت ۵۹. (ir.47)
من دیروز از اونجا ترخیص شدم گروهان جهاد بودم جناب سروان حسن بگلو واقعا به معنای واقعی پدر معنوی سربازاش بود و دیونه و دوس دار سربازای خودش بود یه مرد و استاد واقعی و سرکار استوار احتشام منش مرد خیلی خوبیه یعنی بهترین نظامی که دیدم بالاترین درجات اون دنیا مال احتشام هس به قول خودش سلاح به زمین یه دور کلاس بزنیین ببینم (این ضربه پا به درد خالتون میخوره اغایه)
سلام من منشي گروهان ايمان بودم واقعا جناب سروان كمالي و پورالف بهترين بودن
خيلي ممنونم ازشون
درسته روزاي سختي بود ولي يادش بخير عالي بود
گروهان ايمان تخت ١٥١
لعنت بر رسول کمالی داعشی
پ.خ اردیبهشت ۹۶
توی پادگان هادی شهر گروهان ایمان از همه سخت تره جهاد از همه راحتره ، من خودم تو ایمان هستم ولی انصافا اقای رسول کمالی مرد خوبی هستش فقط تو کارش جدی هستش زیاد فک نکن دو ماهه فقط تموم میشه
با اون تک دندونش
دهنت سرویس من که پایه خدمتی مهر۹۷ بودم هنوز اون تک دندونشو داره
منم الان ایمان هستم و از همه گروهانا موفق تریم
و جناب سروان کمال خیلی خوبه98/2/20
من تیر 94 اونجا بودم.هرروز بدتر از دیروز 2ماه فقط تنبیه .وتنبیه.من15 کیلو وزن کم کردم شدم 60 کیلو .بعد از آموزشم .که از شانس بد من افتادم یگان امداد .سوار بر موتور.ولی حدود دوسه ماه بعد تونستم انتقالی بگیرم برم کلانتری که خیلی خوب بود.کلا تو خدمت سربازی هر 6 ماه یبار انتقالی مدادن به سایر کلانتری ها.
بهترین فرمانده جناب سروان حسن بگلو آدم خوبیه استاد خوب همه چیزش طبق اصول
من تازه تموم شدم فرمانده م جناب سروان حسن بگلو بود اصلا بهترین فرمانده دنیا بود
هادیشهر خوبه خب ولی گروهان رسول کمالی ن . بقیه خوبن همشون مخصوص جناب سرهنگ محمدرضا انواری فرمانده کل پادگان واقعا خوبه من گروهان ایمان بودم یادش بخیر . قزوینیا پرچم بالا بود اونجا شهریور ۹۶
سجاد قلی نیام پایه خدمتی دی ماه 96
تو گروهان جهاد فرماندمون جناب سروان صالح حسن بگلو واقعا مرده مثل ایشون تابهال ندیدم خیلی مرده خیلی هروقت میبنمش انرژی میگیرم واقعا بی نظیره این مرد خدایی
با عرض سلام . منم حمید پورحیدر ورودی دی ماه ۹۶ گروهان جهاد هستم بین مطالب نظری دیدم راجبه فرمانده گروهان خودمان که این بی انصافی نسبت به فرمانده مون باعث شد که نتونم خودمو نگه دارم ، مجبور شدم واقعیتو بگم ، جناب سروان حسن بگلو واقعا یک مرد منطقی ، واقع بین ، خیلی باتجربه ، پخته روزگار و دلسوز هست ، میتونم قسم بخورم هیچ کاری رو بدون اینکه منفعت سربازش در آن باشد انجام نمیدهد ، هیچوقت روش تنبیح رو انتخاب نمیگنه مگر اینکه دیگه چاره ای نباشه اونم زود با منطق مسائل رو حل میکنه . حق الانصاف واقعا مرد بزرگی هستن ایشون . خدا حفظشون کنه . خدمت فقط به عشق جناب سروان صالح حسن بگلو والسلام
واقعا راس میگی خداوکیلی اصلا معجزه میکنه اصلا غیر قابله توصیفه استوار احتشام منش خیلی آدم خوبیه
اره ادم خوبیه شماره تخت 93 شماره سلاح 123
سلام منم تازه اومدم پایان دوره اتفاقا گروهان جهاد و فرماندمم سروان حسن بگلو بوده واقعا دمش گرم گردان کربلا فقط و فقط سروان صالح حسن بگلو سروان نوکرتم علیرضا ساکی بروجرد لرستان تخت ۴۸
پادگان قدر بهترین جا برا اموزشه منم پایه خدمتی دی 96 هستم . فرمانده هم فقط جناب سروان رسول کمالی و پورالف . پرچم بچه های ایمانم بالاس
باسلام من هم پایه خدمتی شهریور ۹۶ بودم قدر ناجا گروهان ایمان کمالی
سلام.چجوری ميشه با سرباز پادگان هادیشهر حرف زد؟شماره تماس نداره اونجا؟
سلام دوستان
من مختصر میگم قدر فقط ی پهلوان و قهرمان داره ک فامیلیشم قهرمانیه انصافا با درکه خیلیی خوشم میومد ازش دلم براش تنگ شده
کاش بیاد بخونه شمارشو برام بفرسته آقای قهرمانی خیلییی دوست داریم
ضمنا ایشون پرستار بهدارین
سلام
من سرباز قدر هادیشهر پایه خدمت ابان ۹۶ هستم فقط سرما یکم اذیت میکنه وگرنه همه جا بدو و بایست داره بقیه اموزش ها توی گروهان ایمان هستم فرمانده ما هم ستوان دوم کمالی و پور الف هستن بنظر من هر دو خیلی خوبن هر چیم گفتن تا حالا تاثیر داشته و عوضم کرده نسبت به قبل درسته واقعا سخت گیری دارن ولی زحمت زیادی هم میکشن خلاصه باید ساخت.
سلام منم پایه خدمتی آبان ۹۶ هستم در قدر ناجا گروهان شهادت با فرماندهس ستوان دوم حسن زمستانی و معاونش ستوان سوم امید نریمانی من که خیلی خوشم میاد ازشون مخصوصا معاونش ستوان سوم امید نریمانی بگو بخند میکنه باهامون فقط روزایه اول سخت بود الان تقریبا داریم تموم میشیم انقد پست منبع آب دادم شهر رو میبینم دلم خیلی میگیره ولی میگذرع
سلام منم پایه خدمتی آبان ۹۶ هستم در قدر ناجا گروهان شهادت با فرماندهس ستوان دوم حسن زمستانی و معاونش ستوان سوم امید نریمانی من که خیلی خوشم میاد ازشون مخصوصا معاونش ستوان سوم امید نریمانی بگو بخند میکنه باهامون فقط روزایه اول سخت بود الان تقریبا داریم تموم میشیم انقد پست منبع آب دادم شهر رو میبینم دلم خیلی میگیره ولی میگذرع
به نام خدا
من سرباز آموزشی پایه آبان ماه 96 هستم در گروهان ایمان
آقای کمالی یه جور اخلاقی داره اگه سرباز خوب باشه خوب کار هاشو انجام بده باهاش کاری نداره ولی اگه یه بار به چشمش بیفتد دیگه کارش تمومه ولی در حقیقت به سرباز ارزش نمیدم ولی جانشینش جناب سروان پور الف واقعا خوبن رفتارش- اخلاقش- مثلا سرباز خوب باشه واسش عالیه من خودم ازش خیلی خوشم میاد
&&&تو گردان کربلا فقط جناب سروان کاظم پورالف
شماره تختم: 46
96/9/9
باسلام خدمت سربازان عزیز
منم برج شهریور ۹۶ قدر هادیشهر بودم یادش بخیر .۲ماه میگزره ولی…
ازجلو نظام کمالی خدانگهدار .رسول کمالی انقدر بدو ایست داد ای خددددا .نبود پایه خدمتی شهریور ۹۶
سلام. میشه خودتو معرفی کنی چون من اونجا بودم
پایه خدمت شهریور ۹۶ گروهان ایمان تخت ۱۳۵ عالی بود ینی بهتر از این نمیتونستم اموزشی رو بگذرونم کمالی اقاس آقا.همه فرماندهاشون خوبن مخصوصا کمالی و پورالف ارشد کلاس ایثار بودم خلاصه خیلییی خوش گذشت.باهمه همه کادریا خوب بودم برام بهشت سبز بود واقعا
بله اقا یوسف یادش بخیر چه روزایی مارو حاظر زدی و نبودیم خلاصه خوش گذش
اره یادش بخیر حاج یوسف . نبود شهریور ۹۶ . شماره تخت ۷۰ . .گروهان ایمان
از بدو وردو به مرکز آموزش قدر هادی شهر اینجانب زیر نظر ستوان دوم رسول کمالی آموزش های لازمه را دیدم و در دو ماه اخیر از نظر اخلاق – رفتار و منش پیشرفت های چشمگیری داشتم و در طی دوره سربازان گروهان ایمان از نظر صف جمع – سلاح شناسی – آموزش و انضباط در این مرکز زبان زد بود. این امر با تلاش های مستمر و پیگیرانه شخص فرمانده محترم گروهان ایمان ستوان دوم رسول کمالی میسر گردید.
در نهایت تشکر و قدردانی خویش را از فرمانده محترم خود ابراز می دارم
اگه میخوای بدونی تو زندگی چن مرده حلاجی باید حتما سربازی رفته باشی اونم قدر هادیشهر و سرباز جناب سروان کمالی .انشالله هرجا ک هستین زندگی بکامتون باشه گروهان ایمان تخت127
دوستان من پایه خدمتی ابان ۹۵تو گروهان ایمان زیر نظره کمالی و یوسفی بودم اون دوره اولین دوره ای بود ک یوسفی اومده بود اونجا الان حتما شاخ شده ولی اصن ادم خوبی نیس ولی کمالی بهترین ادمه هر کی ازش بد میگه خودش بد بوده سربازه زیر نظر کمال واقعا مرد میشه دمش گرم خدایی خیلی مرده.نظافت جاده ب سمته گروهان سعادت هم سخته ی جوری بپیچیونید مخصوصا فصل زمستون ک بابد برفارو پاک کنی شماره تخت ۶۸بودم سخت ترین جا دمه پنجره سرمای شدید ولی مرونه وایستید فرار نکنید
باعرض سلام و خسته نباشید خدمت خواننده های محترم
دوستان جدید الورود ک پادگان قدرهادیشهر افتادین قبل از همه انشالله موفق باشید و بتونین ب سلامتی آموزشیتوتو ب سلامتی ب اتمام برسونید منم مثله شما فراگیر اونجا بودم زیر نظر جناب سروان کمالی گروهان ایمان واقعا با اینکه سختی های داشت ولی ایشون تونستند بهترین سربازارو تحویل یگان بدن انشالله همیشه موفق و موئیدباشن در آخر بگم بهترین هارو میشه با گروهان ایمان تجربه کرد یا حق
ینی اینقدر سخته که شما اینجوری گفتید
من برج 6 سال 96 اعزامم ینی به معنای واقعی سخته؟
واقعا یادش بخیر … درسته سخت بود اما همیشه خاطراتش واسم زنده ست و خیلی کمکم کرده ، روزای شیرین ولی سخت با دوستای بامعرفت هنوز بعد از ۸سال به یاد اونروزام … پایه خدمتی ۸۸ برج ۵ ارشد گروهان ولایت فرمانده جناب سروان رستمی و جانشین سرکار استوار حسینی که خدا حفظشون کنه همیشه و تو هر شرایطی ،،، از هم خدمتی هام کسی بود حتما بهم زنگ بزنه ۰۹۲۱۳۳۱۰۴۵۴
من دو روز پیش این جهنمو ترک کردم گروهان ایمان تخت 50فرمانده ما کمالی لعنتی ویوسفی عقده ای بودن روزای آخر سر به صف نشدن برا ناهار بدجور تنبیه شدیم هنوز پاهام درد میکنه آما حیف شد از خیلیا جدا شدم…..
بیچاره اونایی که پایه خدمتی تیرماه 96هستن آخه خیلی گرمه
منم تو پادگان هادیشهر آموزش دیدم واقعا خیلی سخت بود خدا رسول کمالی رو لعنتش کنه خیلی آدمه پستیه اصلا حالیش نمیشه که اینا آدمن خر نیستن تو کله دو ماه یه چیز فقط یاد گرفتیم اونم این بود که از آسفالت از پله ها رفتی از خاکی اومدی بشمار ۳روزی ۳۰ دور فقط بدو باایست میداد دور آسایشگاه دوره میدان دور برجک من اونجا ۱۵کیلو وزن کم کردم خیلی آدمه بدی بود بیشعور تو اون سرما و بارون شدید نزاشت اوورکتامونو بپوشیم همه گروهانا لباس گرمو اوور پوشیده بودن بجز گروهان ایمان از بین کادرای اونجا بهتریناش ستواندوم همتی ستواندوم احمدپور سرگرد جعفری سرهنگ هادیلو اینا بهترینا بودن اون حسن بگلو و اون بیشعور کمالی خیلی خیلی آدمای کثافتی بودن روز آخری یعنی آخرین شبی که اونجا بودیم اون رسول کمالی عوضی ۲۰۰تا بشین پاشو داد یعنی روز آخر بهشم گفتیم حلالت نمیکنیم قیامت باهاش تسویه حساب میکنیم رسول کمالی خدا لعنتت کنه عوضی بیشعور ….
منالان3ماه که خدمت سربازی راتمتمکردم پایه خدمتی تیر94 شماره اسلحه 65 شماره تخت60 من اموزشم رو در گروهان ولایت با فرماندهی سفامنش و گروهبان یکم نعمتی . هادی ششهر به معنی واقعی سخته
سلام به همه عزیزان و همه کسایی که تو پادگان قدر خدمت کردین من پایه خدمتی 88 بودم کلا 17 ماه تو هادی شهر بودم جای بدی نیست ولی خیلی دردناک خدمت تو پادگان سرباز حفاظت اطلاعات بودم واقعا یاد اون دوران بخیر امیدوارم تمام فرماندهان حالشون خوب باشه بخصوص سروان علیزاده رییس حفاظت اون موقع و جناب سرهنگ هادیلو فرمانده پادکان
اسم اونجارو نیار که حالم از همشون به هم میخوره منم ماله بهداری بودم از همشون نفرت دارم. دوستان من مداحیم علیرضا تو بهداری قدر بودم هر کی ازم گلایه ای انتقادی داره میتونه تو پیج شخصیه اینستام بهم بگه m74913 این اکانت پیجه منه.
یادش بخیر سال90 دوماه اموزشی رو توی پادگان قدر بودم گروهان جهاد زیر نظر جناب سروان قربانی
یادش بخیرنوزده ماه اونجابودم.گروهان قرارگاه.واااای که چه روزهایی داشتیم.پایه خدمتی اردیبهشت۹۲
بعدش میگن چرا سرباز فرار میکنه ؟
چرا جوان سربازی نمیره ؟
بعضی از این نظامی ها آنقدر عقده ایی هستند که بیچاره ها در آنجا فرصت پیدا میکنن ادعای خدایی کنند.
فقط دوستان زیاد به این فرماندها رو ندید با بچه ها صمیمی باشید و زیر آب همدیگرو نزنید . زیاد جدی نگیرید دو ماهه تموم میشه میره .
واااااااااااااااااااااااای چقد بد تعریف میکنید من 94/12/19 اعزامم به هادی شهر خدا به خیر کنه وجدانا
اینشالله که خوب باشه
قدر هادی شهر
خدمت نیروی انتظامی
جای برای پر کردن خاطرات برای آینده
بهمن 91 گرهان شهادت
یااااااااااادش بخیر
به نظر من از خدمت هرچی بگی بازم کم گفتی
قدر هادی شهر واقعا آدمت میکنه سختی به جای خود محبت به جای خود رفاقتی ها به جای خود خاططططططرات از یاد نمیره
گرهان شهادت بهمن 91 ستوان دوم فرهنگی
پست منبع آب
نگاه کردن شب به شهر
ساعت 4صبح بیدار شدن
سر پای غذا خوردن
بشقاب در دست دور بورجگ دویدن
تیراندازی
بعدظهر از بوفه خرید کردن
دردودل با هم شهریا
گریه کردن واسه مامان وبابا
صف کشیدن واسه یه تلفن 3دقیقه ی
و…
خلاصه یادشدبخیر
جاتون خالی من گرهان شهادت بودم ستوان دوم فرهنگی فرمانده گرهان بود یادش بخیرمنبع آب پوست میدادم بهمن ماه 91رفته بودم خیلی سرد بود شبا وقتی به شهر نگاه میکردم دلم خیلی میگرفت واقعا یادش بخیر
منم دی 93 اونجابودم.خداوکیلیه هادیشهر جهنم سبزه
ولی هرکی رفت فرار نکنه تموم میشه تحمل داشته باشید.
اخ رسول کمالی چقد اذیتمون کردی
اردیبهشت 89 اونجا بودم آموزشی یادش بخیر
منم سال 88 اونجا بودم
هنوز فکر میکنم یه کابوس بود
باورم نمیشه اونجا بودم
مثله اردوگاه اسرا میمونه
سلام .من سال 89 اونجا خدمت کردم . ارشد کلاس بودم و بد نگذشت .فقط سرماش اذیت میکرد .روز پایان دوره 5 ساعت توی میدان خبردار وایسادیم و بعدش رژه رفتیم . همه جا یخ زده بود . آنچنان سرمایی خوردم که تا دو ماه از تنم در نیومد .
سلام منم اونجا بودم جاتون خالی خیلی حال کردیم بخدا ردسته اذییت میکردن ولی خوب بود اون موقع دژبان هم پسر خوده فرمانده بود منم به منبع آب پست دادم
منم بهمن ماه 90 اونجا دوران آموزشی را سر کردم پست منبع آب رو یادتون نره تنها امیدمون قطاری بود که گه گداری مسافراش دستاشونو بلند می کردند و به ما سلام می دادند ولی واقعا سخته سرماش
منم تو این پادگان بودم خیلی جای بدیه
اگه افتادید تو این شهر نرید از من به شما نصیحت
سلام
من هم الان اموزشی تو همین پادگان هستم
تو شعرت هنوز نتونستی اون حس درد و سختیو که ادم میکشه و اینکه یه گوسفند حیلی پایین تر از خودت بیاد ارشد بشه و بقیشو هم که خودت میدونی….
منم تو این پادگان بودم
ولی بر عکس شماها که توش سختی کشیدید
من خیلی اونجا حال کردم
چه دوستایی،با همه فرماندهانش رابطه خوبی داشتم
کلی اونجا خاطرات داشتم و زندگی کردم
برو بابا تو هم خوشی هنوز یاماهم تموم نشده
برام یه کابوس شده
انقد که این معاون فرماندمون مارو اذیت می کنه آدم دلش می خواد چند تا فش آب دار بهش بده هیچ وقت یادم نیمره سومین روز بود رسول جلالی معاون اومده بود آنکارد ها رو بازدید کنه یکی از بچه ها که سنش هم زیاد بود بیچاره از نظر ذهنی پایین بود نتونسته بود تختو آنکارد بکنه .
نامرد با زنجیر زد تو صورتش اون روز بیچاره حالش بد جور گرفت دور بری ها همه ب گریه افتادن
گاهی وقتا فک میکنم زندانی بودم از سرباز رفتن بهتر بود آزاد تر بودم
شماره تلفن پادگان و دارید؟
روزیست و روز دگری درراه است
حرف هست و حرف های دگر در راه است
مشکلی هست مشکل دگری می سازند
گره کور است گرهی می بافند
سرپایم همه مشکل همه این جورند
سریک مسئله کوچک همه رادرگیرند
شب هاسر پستم نفس می گیرند
روزهاجانم،به لبم می گیرم
همه رابند پ است و
بنده رابند ندامت
بند هایم همه در هم پیچید
بند پیچیده گره خورد به پایم
چکنم
چکنم بحث اسیریست دراین کوی عزیز