احساس نارضایتی از زندگی و راه مقابله با آن

به خواسته هایی که در زندگی داشتید نرسیده اید؟ 7 دلیل برای نارضایتی از زندگی

نارضایتی از زندگی

تا به حال برایتان پیش آمده است با صدای زنگ گوشی یا ساعت از خواب بیدار شوید و دکمه آن را بزنید و دوباره بخوابید؟ خوب اگر چنین شرایطی را تجربه کرده اید باید بدانید که تنها نیستید. همه ما گاهی از اوقات با چنین شرایطی روبرو می شویم. پس جای نگرانی نیست. اما اگر هر روز صبح چنین تجربه ای دارید و انگیزه کافی برای بیدار شدن از خواب ندارید باید خوب به نشانه های موجود توجه کنید و ببینید چه مشکلی در زندگیتان وجود دارد.

به گزارش آلامتو به نقل از lifehack؛ این نشانه ها بیان می کنند که شما نتوانسته اید به چیزهایی که دوستشان دارید برسید و از شرایطی که پیش رویتان قرار گرفته اصلا راضی نیستید. خیلی ها هستند که در برهه ای از زندگیشان احساس سردرگمی می کنند. خوب این یک موضوع عادی است اما اگر احساس نارضایتی از زندگی دارید و درباره کارهای روزمره تان هیچ حس خوشحالی و شادمانی را تجربه نمی کنید بهتر است کاری کنید و درباره شرایط تان تجدید نظر نمایید.

شاید فکر می کنید دستاورد بزرگی در زندگی نداشته اید. شاید هم به دنبال یک زندگی متفاوت هستید. احتمال دارد ایده زیادی در مورد چیزهایی که از زندگی می خواهید و اینکه چرا ناراضی هستید نداشته باشید. زیاد نگران نباشید. ما اینجاییم تا به شما کمک کنیم.

در این مقاله سعی می کنیم 7 دلیل راضی نبودن از زندگی را با هم مرور کنیم و ببینیم چگونه می توانیم زندگی شاد و سرزنده ای داشته باشیم.


پایین آمدن بهره وری

  1. نمی دانید که دارید وقت تان را تلف می کنید:

بله برنامه ریزی کردن کارهایی که باید در طول روز انجام دهید کار بسیار ساده و اسانی است. اما وقتی زمان عمل فرا می رسد خیلی ها پا پس می کشند. برای همه ما چنین شرایطی پیش آمده است. یک روز قبل برای فردایی که در انتظارمان است برنامه ریزی می کنیم و زمانی که نوبت به عمل کردنش می رسد آن ها را به تعویق می اندازیم. در این شرایط تنها جمله ای که آراممان می کند این است: فردا انجامش می دهم!

اما اگر چنین شرایطی را زیاد در زندگی تجربه می کنید باید بدانید که در طولانی مدت به یک عادت بد تبدیل می شود و رهایی از آن برایتان دشوار می گردد.

اگر دوست دارید به جایگاه مهم تری برسید یا دستاورد بزرگی در زندگی داشته باشید اما انگیزه حرکت کردن را ندارید کمی زمان به خودتان بدهید. ببینید چه کارهایی در طول روز انجام می دهید. می توانید زمان تان را به درستی مدیریت کنید؟ شاید نمی دانید که دارید وقت تان را تلف می کنید. گاهی از اوقات افراد به پشت میز نشستن عادت می کنند.

تنها کاری که این ها انجام می دهند این است که صبح زود از خواب بیدار می شوند، به اداره می روند و تا پایان زمان کاری، پشت میزشان می نشینند. متاسفانه برای رسیدن به موقعیت های برتر چنین شرایطی کافی نخواهد بود. اگر زمان های ارزشمندتان را در طول روز از دست بدهید دیگر جایگزینی برایشان پیدا نخواهید کرد. گاهی از اوقات هم رسانه های اجتماعی همچون اینستاگرام و توییتر مسئول از دست رفتن زمان های ارزشمند زندگیمان هستند.

اگر عاشق اینترنت و دنیای اجتماعی در آن هستید پس بهتر است یک گام به عقب بردارید و ببینید در طول روز چند ساعت از اوقات طلایی تان را صرف گشت و گذار بیهوده در این شبکه ها می کنید.

برای همه ما پیش آمده است که بخواهیم پروژه های شخصی مان را در طول شب یا آخر هفته انجام دهیم اما وقتی لحظه موعود فرا می رسد سر از اینترنت و برنامه های آن در میاوریم. اگر کل زندگیتان را از اول مورد بررسی قرار دهید متوجه می شوید که نکات مثبت و منفی زیادی دارید. حالا این شما هستید که باید تغییر کنید. باید برنامه بهتری برای طول روز و طول هفته تان داشته باشید.

این شما هستید که باید خودتان را بشناسید و عادت های بهتری برای خودتان بسازید. تنها در این صورت است که می توانید زندگی شاد و رضایت بخشی داشته باشید.

همچنین بخوانید: چگونه انرژی بیشتری داشته باشیم؟

  1. با خودتان ارتباط درستی ندارید:

افراد برای اینکه احساس خوبی نسبت به خودشان داشته باشند کارهای مختلفی انجام می دهند. برخی از افراد باشگاه می روند و ورزش می کنند. برخی ها هم هستند که خودشان را با دوستان و اشنایان سرگرم می کنند. مطالعات انجام شده در دانشگاه لندن نشان می دهد بین باشگاه رفتن و احساس خوب داشتن ارتباطی وجود دارد. زمانی که افراد به باشگاه می روند نسبت به خودشان احساس بهتری پیدا می کنند:

این مطالعه نشان می دهد بیشتر افرادی که در تمرینات باشگاهی شرکت می کنند دستاوردهای بیشتری کسب می نمایند. آن ها یاد می گیرند چگونه زندگی کنند. بر اساس تجزیه و تحلیل 32 مصاحبه موجود، محققان به این نتیجه رسیده اند که تمرینات ورزشی در باشگاه می تواند دید بهتری در افراد نسبت به خودشان ایجاد کند و حالشان را بهتر نماید.

در این شرایط شرکت کنندگانی که به باشگاه می روند خودشان را فرد موثر و خلاقی می دانند. آموزش هایی هم که در باشگاه به افراد داده می شود می تواند کنترل آن ها بر روی زندگیشان را بهتر کند. اعضای باشگاه تمرینات شان را با افزایش قدرت احساسی شان مرتبط می دانند و بر این باورند تمرینات تناسب اندام نه تنها آن ها را از لحاظ فیزیکی زیباتر می سازد بلکه می تواند از لحاظ روحی و روانی هم آن ها را به سطح بهتری منتقل نماید.

به خاطر داشته باشید که ما باشگاه را به عنوان نمونه مطرح کردیم. واقعیت این است که افراد با موارد مختلفی ممکن است احساس خوبی داشته باشند. شاید چیزی که شما را خوشحال می کند و حس خوبی بهتان می بخشد برای دیگری کارساز نباشد.

همه ما کارهایی داریم که با انجام دادنشان احساس خوشحالی و رضایت می کنیم و می توانیم ارتباط بهتری با خودمان برقرار نماییم. اگر به ناگهان انجام دادن کاری که حالتان را خوب می کرد کنار گذاشته اید یا دیگر جزو اولویت های اولتان نیست بهتر است کمی به عقب برگردید. ببینید چه اتفاقی افتاده و چرا چنین احساسی دارید.


سخت کار کردن

  1. فشار زیادی به خودتان وارد می کنید:

جاه طلبی و داشتن آرزو برای زندگی اصلا چیز بدی نیست. ایجاد برنامه و داشتن ارزوهای خوب برای شما خوب هم هست اما اگر فشار زیادی به خودتان وارد کنید قطعا با مشکل مواجه خواهید شد.

یک هدف واضح به شما کمک می کند در مسیر درست به سمت جلو حرکت کنید اما اگر برای رسیدن به چنین اهدافی فشار زیادی به خودتان وارد کنید روز به روز ضعیف تر می شوید و شوق و علاقه تان به ادامه مسیر را از دست می دهید. قدیمی ها چه خوب گفته اند که رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود.

اگر مجبور هستید در محل کارتان بر روی پروژه بزرگی تمرکز کنید، با اعضای خانواده تان صحبت کنید. اجازه دهید آن ها هم بدانند که چند ماهی مجبور هستید بر روی پروژه تان وقت بیشتری بگذارید.

اگر فکر می کنید برایتان مقدور است بیشتر از توانتان پروژه بر ندارید یا پروژه هایتان را به بخش های کوچک تری تقسیم کنید. نکته مهمی که باید مدنظر داشته باشید این است که موقعیت کاری هر فردی با فرد دیگر متفاوت است. اما اگر برایتان ممکن بود اضافه کاری نکنید، تا دیر وقت سر کار نمانید یا خودتان را وارد پروژه های سخت و دشوار ننمایید. با اینحال شرایط اجتماعی و اقتصادی هر فردی تعیین کننده میزان ساعات کاری اوست. اگر مجبور شدید سخت کار کنید از اعضای خانواده تان بخواهید هوایتان را بیشتر از قبل داشته باشند.


  1. کارها را به درستی به اتمام نمی رسانید:

همه ما ایده هایی در سر داریم. برخی از این ایده ها عالی هستند. اما برخی از آن ها زیاد به درد نمی خورند.

اما مشکل همیشه با ایده هایی که در سر می پرورانیم نیست. اگر برای انجام کاری برنامه ریزی کنید اما نتوانید آن را به درستی به پایان برسانید مطمئن باشید ارزشی از آن دریافت نخواهید کرد.

شاید در ذهن شما این تنها یک ایده باشد که هرگز به اتمام نرسیده است. اما در واقعیت می تواند مشکلات زیادی برایتان ایجاد کند. فرض کنید همین عادت را در پروژه های کاریتان هم داشته باشید. خوب در این شرایط چه اتفاقی می افتد؟ باز هم می توانید ساده از کنارش رد شوید و سر تکان دهید؟ انسان برده عادت هایی است که خودش در طول زندگی ایجاد می کند.

اگر بارها تصمیم گرفته اید کاری انجام دهید اما برای اتمام آن مدیریت کافی نداشته اید پس باید بدانید در حال شکل دادن و پرورش یک عادت بد در زندگیتان هستید. بعد از اینکه احساس کردید نمی توانید هیچ کاری را به پایان راه برسانید، در نهایت چیزی که عایدتان می شود یک زندگی ناراحت کننده است. حالا دیگر احساس می کنید هیچ رضایتی از زندگیتان ندارید.

خوشبختانه همه ما انسان ها قدرت خارق العاده ای در شکستن عادت ها داریم. عنان زندگی خودتان را به دست بگیرید و از همین امروز تلاش کنید. به خودتان قول بدهید که پروژه های موجود چه کوچک و چه بزرگ را سر وقت به پایان می رسانید.

همچنین بخوانید: چگونه عادات بد را ترک کنیم؟

  1. زندگی اجتماعی ندارید:

انسان ها اجتماعی آفریده شده اند. به همین خاطر است که همه به زندگی اجتماعی نیاز دارند تا حس رضایت و خوشحالی را تجربه نمایند.

حتی اگر دوست دارید در بیشتر موقعیت های زندگیتان تنها باشید اما باز هم نمی توانید تاثیر زندگی اجتماعی را نادیده بگیرید. شاید بدون اینکه خودتان بدانید دارید از موقعیت های اجتماعی دور می شوید. شاید هم دوست ندارید با فرد دیگری در ارتباط باشید.

خیلی ها هم هستند که هرگز دوست خوبی نداشته اند و به همین خاطر از ملاقات با افراد جدید و زندگی در جامعه واهمه دارند. در هر صورت ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است. شما به حضور در جامعه نیاز دارید و نمی توانید این نیاز را انکار کنید. هیچ کس نمی تواند در زندگی ایزوله شده دوام بیاورد. پس از خانه بیرون بزنید و با افراد مختلفی ارتباط برقرار کنید.


خودشناسی

  1. هدفی برای زندگی کردن ندارید:

خیلی از ماها اسیر عادت ها و برنامه های روزمره مان می شویم. صبح از خواب بلند می شویم، صبحانه می خوریم و با عجله سر کار می رویم. فردا هم دقیقا همین کار را می کنیم. شاید در مسیر کارمان به چند نفر هم لبخند بزنیم اما در درون نیرویی اذیتمان می کند. در چنین شرایطی است که اصلا احساس رضایت و خوشحالی نمی کنیم. اگر هدفی برای زندگی خود نداشته باشید قطعا علاقه ای هم برای بیدار شدن از خواب نخواهید داشت. به همین خاطر است که خیلی ها از زندگیشان راضی نیستند و فکر می کنند به چیزهایی که می خواستند نرسیده اند.

زمان می برد تا متوجه شوید حتی اوقاتی که رابطه خوبی با اعضای خانواده و اشنایان تان دارید باز هم ممکن است حس رضایت نداشته باشید چون هدفی برای خودتان ترسیم نکرده اید.

این موضوع باعث می شود حس بد نارضایتی را از زندگی داشته باشید اما باید بدانید که مجبور نیستید چنین شرایطی را ادامه دهید. هدف در مورد شما و زندگی شماست. این شما هستید که باید یک هدف مهم برای ادامه زندگی داشته باشید. همیشه می توانید جهت زندگیتان را عوض کنید. هیچ وقت برای آغاز یک زندگی پر از رضایت دیر نیست.


  1. احساس سردی می کنید:

خیلی ها هستند که دور و برشان دوستان و اشنایان زیادی حضور دارند اما باز احساس تنهایی می کنند. اگر فکر می کنید از زندگی تان دور شده اید و نسبت به آن احساس سردی می کنید، باید خوب به نشانه هایی که می بینید توجه کنید. سر کار می روید، در رویدادهای مختلف شرکت می کنید، با دوستان تان ملاقات دارید اما باز هم احساس تنهایی دارید. شاید این موضوع هم به خاطر نبود هدف در زندگی باشد اما برخی از اوقات فراموش می کنیم که چرا به دنیا آمده ایم و چرا کارهایی را به صورت روزمره انجام می دهیم. پیتر دیاماندیس از تکنیک خوبی برای این شرایط استفاده می کند:

از خودتان بپرسید چرا فکر می کنم چنین شرایطی برایم بسیار اهمیت دارد؟ آیا این همان زندگی است که می خواستم؟ ایا زمانی که صبح هنگام از خواب بیدار می شوم برای ادامه کار اماده هستم؟ کارها را به شیوه درستی انجام می دهم؟ قبل از خوابیدن، افکار منفی را در سر می پرورانم؟

به شغل، عادت ها و زندگی اجتماعی تان خوب فکر کنید. به طور کلی زندگیتان را بررسی نمایید و سوال های بالا را از خودتان بپرسید. پاسخ به این سوال ها شما را از خواب غفلت بیدار می کند.

در نهایت نکته مهمی که باید بدانید این است که نارضایتی در زندگی دلایل زیادی دارد. وقتی با چنین شرایطی روبرو می شوید از خودتان سوالاتی را بپرسید و به پاسخ هایی که می دهید خوب فکر کنید. باید ببینید چه چیزی باعث ایجاد چنین نارضایتی شده است. ان را تغییر دهید.

نظر شما چیست؟ آیا دلایل دیگری برای نارضایتی از زندگی دارید که بتوان با اصلاح آن از زندگی بیشتر لذت برد؟


نظر خود را بیان کنید