خودکنترلی مطمئناً مبحث تازه ای در روانشناسی نیست. در واقع مدت ها از مطرح شدن این مقوله می گذرد ، اما همچنان دانشمندان را مسحور نموده است. بارها و بارها ثابت شده است که این ویژگی یک ویژگی منحصر به فرد است و برای کسانی که می توانند با موفقیت آن را به اجرا در اورند ، مزایای بسیاری را به همراه خواهد داشت. مطالعات بسیاری تأیید نموده اند که اگر ما راهی برای تقویت و افزایش خودکنترلی خود پیدا کنیم ، زندگی ما بسیار بهتر خواهد شد – چرا که در این صورت غذاهای سالم تری را مصرف خواهیم کرد ، ورزش می کنیم ، بیش از حد یا کمتر از حد غذا نخواهیم خورد یا از چیزهایی که برایمان مضر هستند استفاده نخواهیم کرد.
در چنین شرایطی به راحتی می توانیم به اهداف خود دست یابیم. بنابراین موفقیت دیگر دور از ذهن نخواهد بود. به عبارت ساده تر ، اگر می دانید چگونه وسوسه ها ، احساسات و رفتارهای خود را کنترل کنید ، همان طور که سال ها پیش شکسپیر به ما گفته ، می توانید مروارید موجود در صدف جهان را کشف نمایید. در این مقاله ، ما می خواهیم به بررسی نحوه خود کنترلی و کارهایی که می توانید برای بهبود این ویژگی انجام دهید و راهکارهایی برای دست یابی به زندگی ایده آلمان بپردازیم
خودکنترلی چیست؟
طبق گفته ی روانشناسی امروزی
“خودکنترلی توانایی تحمل انگیزه ها ، احساسات و رفتارهای شخصی برای رسیدن به اهداف بلند مدت است.”
این ویژگی در قشر قدامی مغز یعنی همان منطقه ای که مسئول برنامه ریزی ، تصمیم گیری ، بیان شخصیت و تمایز بین خوب و بد است ریشه دارد. علاوه بر این خودکنترلی توانایی مقاومت در برابر وسوسه های کوتاه مدت و لذت ها و سرمستی های فوری برای دستیابی به چیزی بسیار ارزشمندتر و بهتر در اینده است.
همان طور که بزرگان به ما می آموزند: در کوتاه مدت درد بکشید تا در بلند مدت اسوده باشید. مشهورترین آزمایشی که نشان دهنده ارزش خودکنترلی و فواید آن است ، آزمون معروف مارشمولو می باشد. این ازمون در بر دارنده یک سری مطالعات بود که در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 توسط روانشناس معروف، والتر میشل ، استاد دانشگاه استنفورد انجام شد.
این آزمایش ساده به این صورت انجام شد که به کودکان 4 تا 6 ساله گفته می شد یا حالا می توانند یک جایزه (مارشمالو ، آب نبات یا چوب شور) داشته باشند ، یا 15-20 دقیقه صبر کنند و به جای آن دو جایزه دریافت کنند. حتما همه شما حدس می زنید که بیشتر بچه ها جایزه فوری را به جایزه دیرتر ترجیح دادند. اما محققان پس از ان این ازمایش را در دبیرستان ها و در میان بزرگسالانی که صبورتر بودند تکرار نمودند. آنچه که آنها دریافتند این است که خودکنترلی ویژگی منحصر به فردی است که بعداً به این کودکان کمک می کند تا نمرات دانشگاهی بالاتری کسب کنند، مهارت های مقابله با احساسات بهتری داشته باشند ، مواد مخدر کمتری مصرف کنند و وزن سالم تری داشته باشند. بنابراین ، فرمول کار بسیار ساده است – برای اطمینان از موفقیت کودکانتان در آینده ، به انها خودکنترلی را آموزش دهید. اما این کار انقدرها هم آسان نیست ،
سوالی که در اینجا پیش می آید این است که چرا این موضوع تا این حد مهم می باشد؟
از زمان آزمایش مارشملو ، خودکنترلی در بسیاری از مطالعات دیگر نقش اساسی ای را به خود اختصاص داده است. و عموماً از نظر اعتیاد به مواد مخدر ارزیابی شده است. این ویژگی برای کسانی که می توانند با موفقیت آن را به اجرا در اورند ، مزایای بسیاری را به همراه خواهد داشت.
خودکنترلی غالبا با مواردی مانند دستیابی به هدف ، سلامت روحی و جسمی و بسیاری دیگر از بخش های مهم زندگی – روابط ، رفتن به دانشگاه ، ورزش ، شغل و عزت نفس و ارتباط با دوستان گره خورده است. به بیان ساده تر ، اراده برای دست یابی به هر نوع دست اوردی لازم و ضروری می باشد. جالب است كه طبق نظرسنجی انجمن روانشناسی آمریكا در سال 2011 ، 27٪ از پاسخ دهندگان اظهار داشتند كه عدم اراده مهم ترین مانع تغییر رفتارشان است. نداشتن كنترل بر روی خود یکی از بزرگ ترین موانع حفظ وزن سالم است. مطالعات این مسئله را تأیید می کنند – کودکانی که یاد می گیرند میزان غذای خود را کنترل کنند ، در بزرگسالی کمتر دچار اضافه وزن می شوند. اراده نیز نقش مهمی را در برخورداری از یک سبک زندگی سالم تر بر عهده دارد و می تواند به جلوگیری از سوء مصرف مواد – الکل ، سیگار و مواد مخدر غیرقانونی کمک کند. بنابراین ، در این مورد شکی نیست که خودکنترلی برای هر کاری که می خواهیم انجام دهیم یا تصمیم داریم انجام دهیم از اهمیت فراوانی برخوردار است.
آیا اراده ما یک نیروی نامحدود است؟
بی شک ، خود کنترلی ویژگی منحصر به فردی است که باید برای دستیابی به موفقیت و اهداف بزرگمان حتما از آن برخوردار باشیم. در سال 1998 ، تیمی از محققان به سرپرستی روانشناس آمریکایی، روی بائوئیمستر ایده ای را معرفی کردند که به سرعت جایگاه خاصی را به عنوان یکی از معروف ترین نظریه های روانشناسی معاصر به دست اورد.
در این مطالعه ، شرکت کنندگان به اتاقی آورده می شدند که در ان کوکی ها و تربچه های تازه پخته شده بر روی یک میز قرار گرفته بودند. از برخی خواسته شد که کوکی ها را امتحان کنند و بعضی دیگر هم تربچه را امتحان کردند. پس از آن ، به هر دو گروه یک معمای سخت داده شد تا ان را تکمیل کنند. حدس می زنید که چه اتفاقی افتاد؟ برای گروهی که کلوچه ها را خورده بودند حل پازل 19 دقیقه طول کشید ، در حالی که گروه دیگری که در مقابل خوردن شیرینی های خوشمزه مقاومت کرده بودند ، تنها در 8 دقیقه توانستند معماها را حل نمایند.
محققان نتیجه گرفتند که اراده یک منبع محدود است. بنابراین استفاده از منبع خودکنترلی در مورد یک چیز (مقاومت در برابر کوکی ها) می تواند قدرت ذهنی شما را برای موقعیت های بعدی افزایش دهد. یک مطالعه محبوب دیگر نیز از نظریه Ego Depletion پشتیبانی می کند. همه ما درباره ” غذا خوردن احساسی” چیزهایی شنیده ایم ، درست است؟ بعضی اوقات اگر احساس کنیم احساساتمان پایمال شده است ، شروع به پرخوری می کنیم. اگر مثلاً فیلم غمناکی را تماشا کنیم یا اتفاق ناخوشایندی برایمان رخ دهد ان را با خوردن بیشتر جبران می نماییم. اما آنچه که مطالعات نشان داده اند این است که اگر سعی کنیم احساسات خود را مهار یا پنهان کنیم ، قدرت اراده مان کمتر می شود و در مقابل پرخوری مقاومت کمتری خواهیم داشت.
به عبارت ساده تر ،
“کاهش قدرت اراده در انجام برخی از کارها مهم تر از خلق و خوی ما عمل می کند.”
سخن نهایی
خودکنترلی یکی از بزرگ ترین ویژگی هایی است که در دستیابی به اهداف مختلفی که در طول زندگی برای خود وضع می کنیم نقش مهمی را ایفا می کند. و گرچه هنوز در مورد اینکه آیا تئوری تخلیه نفس در همه شرایط و برای همه افراد صدق می کند یا نه بحث و جدل های زیادی وجود دارد ، لکن ایده کلی ما هنوز هم این است که ما به نیروی اراده نیاز داریم تا خود را به جلو سوق دهیم. همان طور که پروفسور بامیستر توصیه می کند ، ما برای شروع یک راه و پیشرفت در ان به انگیزه نیاز داریم. بنابراین ، برای اینکه خود را از دردهای ناامید کننده مداوم نجات دهید و به رویاهایتان دست یابید بهتر است که نیروی خود کنترلی را در خود پرورش دهید.