تقویت مهارت های نوشتن تنها برای اینکه قرار است یک نویسنده کتاب شوید نیست چراکه امروزه با یک متن قوی میتوان بسیاری از کارهای و درخواست های کاری را راحت تر پیش برد پس سعی کنید با بالابردن مهارت های نویسندگی تان از مزایای آن بهره مند شوید.
15 ترفند ساده برای تقویت مهارت نوشتن
باورتان میشود حتی بعد از نوشتن و چاپ نزدیک به ۲۰۰ کتاب که ۲۱ مورد از آنها در لیست پرفروشترینهای روزنامه نیویورک تایمز قرار گرفتند باز هم هر روز تلاش میکنم مهارتهای نگارشیام را تقویت کنم؟
چه مبتدی باشید و چه دههها تجربه داشته باشید، نوشتن به شیوه درست به تلاش زیادی نیاز دارد. هیچ میانبر یا اکسیر جادویی نمیتواند شما را یک شبه به یک نویسنده موفق تبدیل کند.
با این حال، برای تبدیل شدن به یک نویسنده بهتر میتوانید از چند ترفند زیر استفاده کنید.
برای اینکه به نویسنده بهتری تبدیل شوید روی این ۱۵ نکته تمرکز کنید
- در مورد چیزی بنویسید که برایتان الهامبخش است
- یک روتین مشخص برای نوشتن داشته باشید و از آن پیروی کنید
- بیشتر مطالعه کنید
- با نوشتن متنهای کوتاه شروع کنید
- بنویسید، بنویسید و بنویسید
- خودتان را یک نویسنده در نظر بگیرید
- یک خود ویرایشگر سختگیر باشید
- به یک گروه نقد نویسندگی ملحق شوید
- عناصر نویسندگی را یاد بگیرید
- از همان ابتدا خواننده را درگیر کنید
- صدای مجهول را پیدا کرده و آن را نابود کنید
- از افعال قوی استفاده کنید. از کاربرد قیدها اجتناب کنید
- همیشه اول به خواننده فکر کنید
- ایست فکری نویسنده را یک واقعیت در نظر نگیرید
- از توصیههای افراد حرفهای پیروی کنید
در ادامه این موارد را بررسی میکنیم. با مجله آلامتو همراه باشید.
در مورد چیزی بنویسید که برایتان الهامبخش است
از همان دوران کودکی علاقه زیادی به ورزش داشتم. بیسبال تمام زندگی من بود تا این که یک آسیبدیدگی باعث شد به جای ورزش کردن در مورد آن بنویسم.
هنوز هم به ورزش علاقه زیادی دارم و بیشتر از ۲۰ زندگینامه از زبان ورزشکاران معروف نوشتهام.
وقتی تصمیم گرفتم تمام وقتم را صرف فعالیتهای مسیحی کنم، فکر میکردم باید نوشتن را به طور کامل کنار بگذارم و به یک کشیش یا مبلغ تبدیل شوم. ولی با خوشحالی متوجه شدم میتوانم در این مسیر از توانایی نویسندگیام استفاده کنم.
چه چیزی به شما انگیزه میدهد؟
منبع اشتیاق یا قدرتتان چیست؟
در مورد آنها بنویسید.
وقتی نوشتن سخت میشود – که اگر درست بنویسید قطعا با این مشکل روبرو میشوید – اشتیاق به نیروی کمکی تبدیل میشود.
یک روتین مشخص برای نوشتن داشته باشید و از آن پیروی کنید
برنامه نوشتن را مثل شغلتان در نظر بگیرید، یعنی باید سر کار حاضر شوید و وظایفتان را اجرا کنید.
همیشه چیزی برای نوشتن، ویرایش یا تحقیق کردن وجود دارد. وقتی هر روز چند ساعت مشخص پشت میز باشید، از حجم کاری که انجام میدهید تعجبزده خواهید شد.
حتما به اطرافیانتان اطلاع دهید که به جز شرایط اضطراری، در ساعتهای مشخص شده در دسترس نیستید. اگر به زمانی که برای نوشتن اختصاص دادهاید احترام بگذارید دیگران هم همین کار را میکنند.
بیشتر مطالعه کنید
نویسندهها خواننده هستند، نویسندههای خوب خوانندههای خوب هستند و نویسندگان عالی خوانندههای عالی هستند.
میخواهید در یک ژانر خاص نویسندگی کنید؟ قبل از هر کاری حداقل ۲۰۰ کتاب نوشته شده در این ژانر را مطالعه کنید.
هر چقدر میتوانید مطالعه کنید. مطمئن باشید خیلی زود فرق بین مطالب مفید و غیرمفید را یاد میگیرید.
با نوشتن متنهای کوتاه شروع کنید
قبل از این که نوشتن یک کتاب را شروع کنید، مهارتهایتان را با کار کردن روی پروژههای کوچکتر تقویت کنید.
برای مثال، با نوشتن خاطرات روزانه، خبرنامه، وبلاگ یا داستانهای کوتاه شروع کنید. میتوانید مقالاتی که مینویسید را به مجلات، روزنامهها یا سایتهای مختلف ارسال کنید.
یکی دیگر از روشهای تقویت مهارت نوشتن شرکت کردن در کلاسهای شبانه یا دورههای آنلاین روزنامهنگاری یا نگارش خلاق و همچنین حضور در کنفرانس نویسندگان است.
بنویسید، بنویسید و بنویسید
خیالبافها در مورد نوشتن حرف میزنند، ولی نویسندهها به جای حرف زدن عمل میکنند.
حتی وقتی حوصله ندارید دست از نوشتن برندارید.
هر روز بنویسید، ولی انتظار نداشته باشید نوشتههایتان از همان اول خوب باشند. یادتان باشد که راه رفتن، دوچرخهسواری و آشپزی هم با تمرین و گذشت زمان بهتر میشوند. مهارت پیدا کردن در هر کاری به زمان و تمرین نیاز دارد.
خودتان را یک نویسنده در نظر بگیرید
اگر تا این جای مقاله را خواندهاید قطعا میخواهید به یک نویسنده بهتر تبدیل شوید.
اجازه ندهید سندرم خودویرانگری رویایتان را قبل از این که برای رسیدن به آن تلاش کنید نابود کند. این سندرم باعث میشود احساس کنید در حال وانمود کردن هستید چون خودتان را یک نویسنده واقعی نمیدانید.
آیا میخواهید پیامی را با دنیا به اشتراک بگذارید؟
به حرف کسانی که میگویند هیچ وقت موفق نمیشوید گوش نکنید، حتی اگر صداهای داخل مغزتان این را میگویند. اگر شجاعت تلاش کردن نداشته باشید قطعا شکست میخورید.
اگر مینویسید، صرف نظر از این که چقدر ماهر یا موفق هستید، خودتان را یک نویسنده در نظر بگیرید.
یک خود ویرایشگر سختگیر باشید
ویراستارها و سردبیران تنها با خواندن دو صفحه اول یک نوشته متوجه میشوند که ارزش بررسی بیشتر را دارد یا نه. این غیرمنصفانه به نظر میرسد و شاید واقعا همین طور باشد، ولی واقعیتی است که هر نویسندهای باید با آن روبرو شود.
نوشتههایتان را با سختگیری زیاد ویرایش کنید و هیچ وقت نوشتهای که کاملا از آن راضی نیستید را ارائه نکنید. علاوه بر این، یاد بگیرید که:
- به جای گفتن، نشان دهید
- در برابر وسوسه توضیح دادن مقاومت کنید
- از کلیشهها اجتناب کنید
- از تعریف کردن چیزی که اتفاق نمیافتد اجتناب کنید
به یک گروه نقد نویسندگی ملحق شوید
یک راه سریع برای تقویت مهارت نویسندگی استفاده از اطلاعات ارزشمند نویسندگان دیگر است. یک گروه نقد نویسندگی یا منتوری پیدا کنید که بیرحمانه صادق باشد.
در ابتدا باید آماده شنیدن بازخوردهایی باشید که اعتماد به نفستان را پایین میآورند، ولی قول میدهم اگر اشتباهاتتان را قبول کنید، تسلیم نشوید و فکر نکنید که در این مسیر تنها هستید به نویسنده بهتری تبدیل میشوید.
هشدار: مطمئن شوید که حداقل یک نفر، ترجیحا رهبر گروه، باتجربه است و در مورد کسبوکار نویسندگی شناخت کافی دارد. گروهی که فقط شامل افراد مبتدی باشد ممکن است مثل کوری باشد که عصاکش کور دیگر است.
عناصر نویسندگی را یاد بگیرید
هر نویسندهای باید به طور منظم اصول ابتدایی نوشتن را مرور کند. بیشتر از چهل سال است که کتاب عناصر سبک را حداقل یک بار در سال میخوانم. این کتاب کوتاه و ساده هر چیزی که برای نوشتن باید بدانید، از سبک گرفته تا دستورِ زبان، را آموزش میدهد. بنابراین، میتواند یکی از ابزارهای مهم برای تقویت مهارت نوشتن باشد.
از همان ابتدا خواننده را درگیر کنید
اولین جمله هر نوشته مهمترین چیزی است که باید روی آن تمرکز کنید و اگر جذاب نباشد خواننده علاقهای به خواندن ادامه متن نخواهد داشت.
هدف هر کلمه این است که خواننده به خواندن کلمه بعدی علاقهمند شود. خواننده را در چنگ بگیرید و رها نکنید.
منظورم خشونت یا صحنههای تعقیب و گریز نیست – مگر اینکه هدفتان نوشتن در ژانر دلهرهآور باشد. در عوض باید از تعریف و توصیف بیش از حد صحنه اجتناب کنید و سریعا به اصل ماجرا بپردازید.
صدای مجهول را پیدا کرده و آن را نابود کنید
هر چقدر بخواهید میتوانم در مورد فاعلها، مفعولها و فعلها و مجهول یا معلوم بودن آنها و اجتناب از قیدها صحبت کنم. ولی اگر روی دستورِ زبان و جملهسازی تسلط کامل نداشته باشید هیچ کدام از آنها را متوجه نمیشوید.
راحتترین روش برای تشخیص دادن جملات مجهول پیدا کردن کلمه توسط و فعلهایی است که حالت یا وضعیت را بیان میکنند.
مجهول: مهمانی توسط رایان برنامهریزی شده بود.
معلوم: ماهان مهمانی را برنامهریزی کرد.
مجهول: کیک عروسی توسط کیانا آماده شده بود.
معلوم: مریم کیک عروسی را آماده کرد.
اجتناب از کاربرد جملات مجهول باعث میشود از بیشتر رقبا جلو بیفتید و نوشتهتان قویتر شود.
از افعال قوی استفاده کنید. از کاربرد قیدها اجتناب کنید
آیا تا به حال برایتان پیش آمده که جملهتان از لحاظ دستوری کاملا درست باشد ولی در متن مثل تافته جدا بافته به نظر برسد؟
ممکن است جملهتان پر از صفتها و قیدهایی باشد که معلمها و اطرافیانتان در نوشتههای دوران کودکیتان آنها را ستایش میکردند، ولی به دردنخور باشد.
سالها پیش چیزی از کتاب عناصر نویسندگی یاد گرفتم که شیوه نوشتنم را عوض کرد و روح تازهای به آن داد: به جای صفتها و قیدها روی اسمها و فعلها تمرکز کنید.
همیشه اول به خواننده فکر کنید
این نکته به قدری مهم است که باید آن را روی یک تکه کاغذ بنویسید و به مانیتور بچسبانید تا همیشه موقع نوشتن آن را به یاد داشته باشید.
هر تصمیمی در مورد نوشتن باید از این فیلتر رد شود. خودتان، کتاب، ویراستار، سردبیر یا ناشر و قطعا حلقه منتقدانی که دارید اولویت اول نیستند.
طوری با خوانندهها رفتار کنید که دوست دارید با خودتان رفتار شود و چیزی بنویسید که خودتان دوست دارید بخوانید. کاری نکنید حوصله خواننده سر برود یا کلا متن را کنار بگذارد.
ایست فکری نویسنده را یک واقعیت در نظر نگیرید
احتمالا با تعجب میگویید: چی؟ میدانم که واقعی است چون همین الان درگیرش هستم!
مطمئن باشید که درکتان میکنم. منظورم این نیست که تا به حال نشده بعضی از روزها هر کاری را به نوشتن ترجیح بدهم. ولی فرق من این است که میتوانم از این تله بیرون بیایم و شما هم میتوانید.
ایست فکری نویسنده در واقع مشکلات بسیار عمیقتر را نشان میدهد:
- ترس
- تنبلی
- ایدهآلگرایی
اگر ایست فکری واقعی است چرا فقط روی نویسندگان تاثیر میگذارد؟ تصور کنید به رئیستان زنگ میزنید و میگویید: امروز نمیتوانم بیایم چون دچار ایست فکری کارمندی شدهام.
قطعا با خنده روبرو میشوید و احتمالا اخراج میشوید.
این اختلال در هیچ حرفه دیگری قابلقبول نیست و برای نویسندهها هم باید همینطور باشد.
ایست فکری را یک قلدر در نظر بگیرید و در برابر آن تسلیم نشوید. به ترس اجازه دهید حس فروتنی ایجاد کند و این فروتنی انگیزهای برای تلاش کردن تا آخرین حد ممکن باشد.
از توصیههای افراد حرفهای پیروی کنید
هیچ چیزی الهامبخشتر از یاد گرفتن چم و خم کار از متخصصانی که دریای تجربهشان را به اشتراک میگذارند نیست.
از ۳۹ نویسنده موفق، مربی نویسندگی و متخصص نشر کتاب پرسیدم: اگر میتوانستید به زمانی که حرفه نویسندگی را شروع کردید برگردید و یک نصیحت به خودتان بکنید چه میگویید؟
چند مورد از جوابها این بود:
- جو بانتینگ، بنیانگزار Write Practice:
همیشه در حال یادگیری باش.
فکر میکنی استعداد زیادی داری و خیلی باهوشی. قطعا همین طور است ولی بهترین روش شکست خوردن در حرفه نویسندگی این است که به جای یاد گرفتن از منابع مفید و تجربههای دیگران تمام زمانت را صرف این کنی که ثابت کنی همه چیز را میدانی.
ژست گرفتن را بس کن. تمرین کردن را شروع کن و از مسیر لذت ببر.
- کی.ام ویلند، رماننویس و مربی نویسندگی:
به خود جوانم میگفتم که چاپ شدن نوشتهات هر چقدر فوقالعاده است، هدف روند نوشتن نیست.
فقط یک ایستگاه در مسیر است. در فرآیند نوشتن، مسیر مهمتر از مقصد است. همان طور که آن لموت، نویسنده برنده جایزه میگوید: چاپ شدن متن تنها نتیجه و هدف نیست. هدف اصلی نوشتن است. پس اجازه نده چاپ نشدن نوشتههایت ناراحتت کند. فقط از وضعیت فعلیات لذت ببر.
- جوانا پن، رماننویس و مربی نویسندگی:
برای نوشتن برنامهریزی کن، این برنامه را رعایت کن و کلمات را روی کاغذ بنویس.
مهم نیست این کلمات خیلی خوب باشند – احتمالا خوب نیستند، ولی اشکالی ندارد چون بعدا با ویرایش کردن میتوانی آنها را بهتر کنی.
ولی نمیتوانی یک صفحه خالی را ویرایش کنی، پس بنشین روی صندلی و بنویس!
- جیمز اسکات بل، رماننویس و مربی نویسندگی
این قدر عجول نباش! ماهر شدن به زمان نیاز دارد.
در دهه بیست سالگیات حرف دیگران را قبول داشتی، یعنی باور داشتی نمیتوانی نوشتن را یاد بگیری. ولی بعد تلاش کردی و فهمیدی که میتوانی.
یاد گرفتن را ادامه بده. نوشتن را ادامه بده.
اگر کمی زمان بگذارید قطعا به نویسنده بهتری تبدیل میشوید
ماموریت من در زندگی مربیگری نویسندهها است چون دوست دارم همه از مزیتهایی که من شانس استفاده از آنها را داشتهام بهرهمند شوند.
این ۱۵ ترفند یک شبه تاثیرگذار نیستند. روند اجرا کردن آنها میتواند طولانی و آشفته باشد، ولی تسلیم نشوید. هر روز بنویسید و تا آخر عمر در حال یادگیری باشید. پیشرفتتان را حتما با من به اشتراک گذارید.
5 دیدگاه
سلام روزتون بخیر ممنون بابت توضیحات انرژی بخشتون
ولی گروه نویسندگانی که تا حدودی حرفه ای باشند و از کجا میشه پیدا کرد ؟
سلام …واقعا گفته هاتون عالی بودن.به ادم انرژی میدن راه روادامه بده حتی اگه ماهرم نباشه..غیرازنویسندگی یادگرفتم تاتمردارم ازیادگیری دست نکشم.سپاسگزارم ازشما
خیلی خیلی ممنونم از شما ❤️ برایم خیلی تاثیر گذار بود این متن تان. متشکرم!
خیلی عالی بود
واقعا ممنونم
من یک نویسنده جوان هستم
ولی خیلی از متن هایی که مینویسم اصلا خوب نیستن
با حرف های شما میخوام دوباره با تلاش دوبرابر شروع کنم
سلام و خدا قوت.
مطالب خوبی بود؛ متشکرم.
من مینویسم؛ اما خیلی دوست دارم نقدهای سازنده در رابطه با رمانم رو بفهمم؛ شما میتونید کمکم کنید؟