دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند

تعبیر غزل حافظ شماره 184

✔ تفسیر فال حافظ شما؛ غزل حافظ شماره 184

مشکلی که برایت پیش آمده به زودی برطرف می شود. چشم خود را باز کن و از فرصت ها استفاده کن. بیهوده برای خود گرفتاری و مشکل درست نکن.

برای تکرار فال حافظ، نیت کرده و مجدداً بر روی تصویر زیر کلیک کنید

ای حافظ شیرازی! تو محرم هر رازی!


غزل شماره 184 حافظ شیرازی

دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند

گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت

با من راه نشین باده مستانه زدند

آسمان بار امانت نتوانست کشید

قرعه کار به نام من دیوانه زدند

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه

چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند

شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد

صوفیان رقص کنان ساغر شکرانه زدند

آتش آن نیست که از شعله او خندد شمع

آتش آن است که در خرمن پروانه زدند

کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب

تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند


آیا فال حافظ درست است

چگونه فال حافظ بگیریم؟

شعر عاشقانه حافظ

شعر حافظ نوروز



نظر خود را بیان کنید