سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زد

تعبیر غزل حافظ شماره 153

✔ تفسیر فال حافظ شما؛ غزل حافظ شماره 153

مثل کوه استوار باش. صبح صادق در حال دمیدن است و تو در همین صبح به کام دل می رسی. این فال برای تو دولت و سعادت و مقام را یکجا بشارت می دهد. نکند زمانی که به تمام حاجاتت رسیدی خدا را فراموش کنی و منش و اخلاقت تغییر کند که در این زمان خداوند همه چیز را از تو خواهد گرفت.

برای تکرار فال حافظ، نیت کرده و مجدداً بر روی تصویر زیر کلیک کنید

ای حافظ شیرازی! تو محرم هر رازی!


غزل شماره 153 حافظ شیرازی

سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زد

به دست مرحمت یارم در امیدواران زد

چو پیش صبح روشن شد که حال مهر گردون چیست

برآمد خنده خوش بر غرور کامگاران زد

نگارم دوش در مجلس به عزم رقص چون برخاست

گره بگشود از ابرو و بر دل‌های یاران زد

من از رنگ صلاح آن دم به خون دل بشستم دست

که چشم باده پیمایش صلا بر هوشیاران زد

کدام آهن دلش آموخت این آیین عیاری

کز اول چون برون آمد ره شب زنده داران زد

خیال شهسواری پخت و شد ناگه دل مسکین

خداوندا نگه دارش که بر قلب سواران زد

در آب و رنگ رخسارش چه جان دادیم و خون خوردیم

چو نقشش دست داد اول رقم بر جان سپاران زد

منش با خرقه پشمین کجا اندر کمند آرم

زره مویی که مژگانش ره خنجرگزاران زد

شهنشاه مظفر فر شجاع ملک و دین منصور

که جود بی‌دریغش خنده بر ابر بهاران زد

از آن ساعت که جام می به دست او مشرف شد

زمانه ساغر شادی به یاد میگساران زد

ز شمشیر سرافشانش ظفر آن روز بدرخشید

که چون خورشید انجم سوز تنها بر هزاران زد

دوام عمر و ملک او بخواه از لطف حق ای دل

که چرخ این سکه دولت به دور روزگاران زد

نظر بر قرعه توفیق و یمن دولت شاه است

بده کام دل حافظ که فال بختیاران زد


آیا فال حافظ درست است

چگونه فال حافظ بگیریم؟

شعر عاشقانه حافظ

شعر حافظ نوروز



نظر خود را بیان کنید