برای هر پدر و مادری تربیت فرزند در اولویت است و البته بهترین شخص برای تربیت فرزند هم پدر و مادر است اما گاهی پدربزرگها و مادربزرگها نیز قصد ورود به موضوع تربیت نوه ها را دارند و این مسئله ممکن است مشکل ساز شود.
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ «هرگز فکر نمیکردم با تولد فرزندم روابط من و والدینم تغییر کند. کلی کتاب روانشناسی برای تربیت کودک خواندهام، پای همهی برنامههای تربیتی تلویزیون نشستهام و نکات زیادی را یادداشت کردهام تا بتوانم به بهترین شکل ممکن کودکم را تربیت کنم، اما حالا مادر و پدرم معتقدند، من بلد نیستم بچه تربیت کنم.
ترجیح میدهم کمتر با آنها رفتوآمد کنم چون همهی تلاشهای من را برای داشتن اصول تربیتی سالم خراب میکنند؛ از طرفی دوست ندارم به آنها بیاحترامی کنم یا از آنها دور شوم.»
شاید این مشکل شما هم باشد. بسیاری از پدر ومادرها از همان لحظهی تولد ممکن است با سیل اظهارنظرها دربارهی نگهداری نوزاد مواجه شوند. پدربزرگها و مادربزرگها و افراد دیگر فامیل ممکن است در هر زمینهای شروع به ارائهی راهکار کنند.
با بزرگشدن کودکان نحوهی دخالت در تربیت کودک بیشتر و پراهمیتتر میشود. در این مطلب میخواهم از شیوههایی که والدین شما در نحوهی تربیتتان مداخله میکنند بگویم و البته راهکارهایی برای حل این تعارضها بدهم.
فرشتههای روی زمین
اینگونه مادربزرگها و پدربزرگها ممکن است به مناسبتهاى مختلف و حتى بدون مناسبت به فرزند شما هدیه بدهند، او را به فروشگاه ببرند تا هرجور اسباببازی که دوست دارد بخرد و یا به او پول بدهند؛ طورى که، کودک شما هنوز از لذت بازى با یک اسباببازی بهرهمند نشده، بعدى از راه مىرسد.
این پدربزرگها و مادربزرگها احتمالا سعى مىکنند چیزهایى را براى نوهشان فراهم کنند که خود در کودکى نداشتهاند و یا نتوانستهاند براى کودکان خود تهیه نمایند. آنها از داشتن نوه کاملا به هیجان آمدهاند و با پول خرج کردن مىخواهند نشان بدهند که براى نوهشان اهمیت قائل هستند. آنها بههیچوجه موافق تنبیه نوهی خود نیستند و ترجیح میدهند که او را کاملا آزاد بگذارند.
با فرشتهها چه کنیم؟
مادربزرگها وپدربزرگهایی که برای فرزندتان مثل فرشته میمانند و تمام خواستههای او را بیکموکاست برآورده میکنند، به چند دلیل میتوانند برای شما مشکلساز شوند:
اول اینکه آنها برای فرزندتان عزیزتر از شما هستند، پس فرزندتان از آنها حرفشنوی بیشتری دارد و ترجیح میدهد وقت خود را با آنها سپری کند و همین موضوع میتواند فرصت شما را برای اجرای اصول تربیتیتان کم کند.
دوم اینکه، فرزند شما نمیتواند معنی محدودیت را درک کند چون متوجه شده حتی اگر پدر و مادرش او را محدود کنند، کسان دیگری هستند که این محدودیت را جبران کنند. نیاز به محدودیت، یکی از نیازهای هیجانی اساسی دوران کودکی است که رفع نکردن آن میتواند مشکلات زیادی را در آینده برای فرزندتان و اطرافیانش ایجاد کند.
برای جلوگیری از این اتفاقها توصیه میشود:
– نگذارید فرزندتان اختلاف نظرتان را بفهمد. نگذارید فرزندتان متوجه اختلاف نظر شما و مادربزرگ و پدربزرگ شود، چرا که اگر فرزندتان متوجه این تفاوت در عقیده شود، با انجام رفتارهایی که میداند واکنش دوگانهی اطرافیان را برمیانگیزد، از آب گلآلود ماهی خواهد گرفت.
– به والدین تان اثر کارهایشان را توضیح دهید. خیلی محترمانه به والدین تان توضیح دهید که آزاد گذاشتن بیش از حد کودک و برآوردهکردن تمام خواستههایش بیشتر از اینکه به نفع او باشد، به ضرر اوست.
خطوط قرمز را مشخص کنید و بر اهمیت اجرای این قوانین تأکید داشته باشید. به والدین خود و همسرتان بگویید که «فرزند شما لباسها و اسباببازىهاى زیادى دارد و سیاست خانوادگى شما بر این است که اندکى محدودش کنید.» اگر با وجود استدلال شما، بر خرید هدیه اصرار داشتند، مىتوانید مواردی را پیشنهاد کنید که واقعا به کار شما مىآیند، مثلا باز کردن یک حساب پسانداز!
پدر و مادرهای قدیمی
این گروه از مادربزرگها و پدربزرگها روشها و اصول جدید را برای نگهدارى و تربیت کودکان قبول ندارند. آنها متوجه نمىشوند چرا شما کار خود را رها نمىکنید تا تمام حواستان به تربیت بچهها باشد، چرا اجازه مىدهید فرزندتان در تختخواب شما بخوابد یا چرا او را کتک نمیزنید. آنها نمىبینند که با وجود همهی این اختلافها، کار شما در تربیت کودکتان خوب بوده است.
از آنجا که مادربزرگها و پدربزرگها قبلا فرزندانشان را بزرگ کردهاند، خودشان را در این زمینه متخصص مىدانند و انتظار دارند شما از نصیحتهایشان استقبال کنید و راهکارهای تربیتی آنها را موبهمو اجرا کنید.
با قدیمیها چه کنیم؟
گاهی شنیدن نام پدربزرگ و مادربزرگ به والدین شما احساس پیرى مىدهد. مخصوصا وقتی شما به آنها گوشزد میکنید اطلاعاتشان درخصوص جنبههاى مهم بزرگکردن کودک روزآمد نیست، احساس ناخوشایند مفید نبودن تشدید مىشود.
– روی شباهتهای تربیتی تأکید کنید: بهتر است در چنین مواقعی به جای رد کردن همهی روشهای تربیتی آنها، روشهای مشترک آنها و خودتان را به زبان آورید و راهنماییهای خوب ومفیدشان را در برابر آنها را تأیید کنید.
– تفاوتهای تربیتی را توضیح دهید: در مورد تفاوتها به آرامى توضیح دهید که زمانه نسبت به دوران کودکی شما تغییر کرده است. مقالات، تحقیقات و کتابهاى تازه منتشرشده را در دسترس آنها قرار دهید. حتى مىتوانید آنها را به ملاقات یک پزشک متخصص اطفال، روانشناس کودک یا جلسات انجمن اولیاء مدرسهی فرزندتان ببرید تا با دنیاى امروز بچهها بیشتر آشنا شوند.
– قاطع باشید: زمانى که مسئلهی امنیت فرزند شما مطرح است و یا والدینتان بر روش اشتباه خود تأکید میکنند، بهتر است قاطعانه روی روش خود پافشاری کنید. حتی گاهی لازم است خیلى ساده، اعلام آتشبس کنید و بگویید: «بیایید بپذیریم که در این یک مورد با هم اختلاف نظر داریم. چون این مسئلهاى است که احتمالا هیچوقت بین ما حل نخواهد شد. پس لازم است من روش خودم را برای فرزندم داشته باشم.»
مادربزرگها و پدربزرگهای خیلی مسئول
این دسته از پدربزرگ و مادربزرگها تمایل دارند نقش پدر و مادر کودک را بازى کنند. آنها کودک را جلوى شما تنبیه مىکنند. بابت آنچه کودک مىخورد، مىپوشد و برنامههاى تلویزیونى که نگاه مىکند، نگرانى خود را ابراز مىکنند و انتظار دارند ساعات طولانى را با نوهی خود سپرى کنند.
آنها شما را براى رفتارها و مشکلات فرزندتان در مدرسه سرزنش مىکنند و از مهارت شما در نگهدارى از فرزندتان انتقاد مىکنند. کودک را بابت هر خطاى کوچکى مؤاخذه مىکنند و نارضایتى خود را با هر چیزى، حتى حرکات چشم و ابرو نشان مىدهند و به این ترتیب میخواهند، خود مسئولیت تربیت فرزندتان را برعهده بگیرند.
با مسئولها چه کنیم؟
این دسته از والدین، همهی عمرشان را صرف ایراد گرفتن از شما کردهاند و به شما متذکر شدهاند چه کنید، چه نکنید و چهگونه امورتان را انجام دهید و این روش را برای نوهی خود هم به کار میبرند. آنها ممکن است از این نقطه ضعف خود حتى خبر هم نداشته باشند، بنابراین وقتش رسیده که شما پیش قدم شوید و این عادت بد را تذکر دهید.
– تأکید کنید شما مسئول فرزندانتان هستید. با رفتار محترمانه به آنها نشان دهید که مسئولیت اصلی تربیت فرزندتان برعهده خودتان است. برای مثال زمانی که رفتار اشتباهی از فرزندتان سر میزند، قبل از آنکه مادربزرگ یا پدربزرگ برخوردی کنند در مقابل آنها بایستید و بگویید: «اجازه دهید خودم مسئله را حل کنم.»
– سهلانگار نباشید. اغلب مواقع بیتوجهی و سهلانگاری شما در برخورد با رفتار اشتباه فرزندتان، راه را برای احساس مسئولیت بیش از حد والدین شما یا والدین همسرتان باز میکند؛ پس بهتر است در برابر رفتار اشتباه فرزندتان عکسالعملی داشته باشید که نشان دهد شما پدر و مادر فرزندتان هستید.