انشا درباره صدای زنگ آخر

زنگ آخر مدرسه برای همه ما یادآور خاطرات زیبایی است. زنگی که هر لحظه منتظر شنیدنش بودیم تا دوان دوان به سمت خانه برویم. ما این مطلب از آلامتو را به موضوع انشا درباره صدای زنگ آخر مدرسه اختصاص دادیم. در ادامه دو نمونه انشا ارائه شده است تا الگویی برای دانش آموزان عزیز باشد. شما هم‌ می‌توانید آن چه که در زنگ آخر مدرسه تجربه کرده‌اید را در قالب انشا بنویسید.

انشا درباره صدای زنگ آخر مدرسه

مقدمه: اگر از من بپرسند یکی از خوش‌ترین صداهایی که در مدرسه شنیده‌ای چیست، میدانی چه جوابی دارم؟ صدای زنگ آخر مدرسه!

زنگ آخر مدرسه را شاید بتوان با لذت چیزی مثل حکم آزادی از زندان برابر دانست. همان‌قدر شیرین، همان اندازه خوشایند. این تنها نظر من نیست ها! ربطی هم به این ندارد که کلاس چندم هستی. حتی ربطی به این ندارد که دانش آموز درس‌خوانی باشی یا آنهایی که از مدرسه فراری هستند. پایان یک روز درسی و فکر رفتن به خانه قند توی دل هر کسی آب می‌کند.

ما هر روز صبح به سختی دل از رختخواب می‌کنیم تا به مدرسه بریم. زنگ‌های اول و دوم خوب هستند، زنگ سوم را هم می‌توان تحمل کرد. زنگ تفریح‌ها که فوق‌العاده هستند و شاید نیمی از انگیزه من برای مدرسه رفتن، همان زنگ تفریح باشد. اما امان از زنگ آخر. خب حق بدهید، چند ساعت نشستن سر کلاس‌های گوناگون و پرکردن مغز با مطالب جدید آنقدرها هم آسان نیست. هر کلاسی که می‌گذرد احساس می‌کنم بخشی از شارژ من خالی می‌شود.

زنگ آخر که می‌رسد صدای قار و قور شکم با خواب آلودگی دست به دست هم می‌دهند تا حرکت عقربه‌های ساعت را کندتر کنند، مگر زمان می‌گذرد؟! دم به دقیقه به ساعت نگاه می‌کنم و هنوز وقت رفتن نیست. دلم برای معلم‌های زنگ آخر می‌سوزد. برای آنها هم آسان نیست که یک کلاس پر از دانش آموزان خسته و خواب آلوده را که تمرکزی روی درس ندارند را روی نیمکت‌های کلاس نگه دارد به طوریکه هوش و حواسشان هم به درس باشد. اما چاره‌ای هم نیست، زنگ آخر هم باید بگذرد.

اما چه بگویم از لحظه‌ای که صدای زنگ آخر شنیده می‌شود. در یک لحظه همه آن انرژی از دست برفته برمی‌گردد. انگار نه انگار ما همان‌هایی بودیم که تا چند دقیقه قبل چرت می‌زدیم. همه به سرعت برق و باد کاغذ و قلمشان را جمع می‌کنند. دلیل شادی زنگ آخر برای هر کسی چیز متفاوتی است. بعضی‌ها مثل من همه زنگ آخر به ناهار فکر می‌کنند. تعدادی از بچه‌ها به فکر شیطنت‌های راه برگشت با دوستانشان هستند. چند نفری هم ذوق رفتن به کلاس‌های غیر درسی و متفرقه را دارند.

در آخر با همه این چیزها، زنگ آخر مدرسه در کنار آن هم هیجان برای رفتن کمی هم دلتنگی به همراه دارد. دلتنگی از اینکه تا فردا دوست و همکلاسیمان را نمی‌بینیم و از جایی که خانه دوم ما است دوریم.

همچنین بخوانید: انشا کوتاه، طنز و ادبی در مورد زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد با نتیجه گیری

انشا درباره صدای زنگ آخر

انشا درباره صدای زنگ آخر خنده دار

مقدمه: دلپذیرترین صدای گوش خراشیست که شنیده‌ام، صدای زنگ آخر مدرسه را می‌گویم!

زنگ آخر مدرسه را می‌توان از کش‌دارترین لحظات عمر یک دانش آموز اسم برد. شاید برای معلم‌ها هم همینطور باشد اما آنها به روی خودشان نمی‌آورند. زنگ آخر بچه‌هایی که ساعت مچی دارند سرشان از همه شلوغ‌تر است. هرچند دقیقه یکبار یکی از بچه‌ها از اینطرف و آنطرف کلاس می‌پرسد چقدر مانده؟ و آنها باید با بالا آوردن انگشتان زمان را اعلام کنند.

زنگ آخر شبیه همه چیز است به جز کلاس درس! بعضی‌ها که خواب هستند، بعضی‌ها که ظرفیت مغزشان برای امروز پر شده است مشغول پچ پچ با بغل دستیشان می‌شوند. دلم برای اما بچه‌های نیمکت‌های اول می‌سوزد، آنها باید یک تنه جور همه کلاس را به دوش بکشند. در حالیکه با چشمان از حدقه بیرون زده به معلم نگاه می‌کنند، باید وانمود کنند که همه درس را فهمیده‌اند. امان از روزی که معلم تصمیم بگیرد درس بپرسد، مگر کسی صدایی شنیده که بتواند جواب بدهد؟!

خلاصه هر طور که هست زنگ آخر هم به دقایق آخر می‌رسد. آن لحظات پایانی هم برای خودش داستانی دارد. وقتی پیام آوران آزادی، یعنی دانش آموزان ساعت به دست خبر می‌دهند که چیزی به شنیدن صدای زنگ آخر نمانده است، دیگر همه هوشیار و گوش به زنگ می‌شوند. درست مثل ثانیه‌های آخر یک بمب ساعتی، با همان شدت هیجان. هنوز معلم درس را تمام نکرده کتاب و دفترها سر می‌خورند توی کیف.

بعضی‌ها که انگار قرار است به جنگ بروند، کاپشن را پوشیده و زیپ آن را هم تا آخر بالا می‌کشند. صدای زنگ آخر که از سالن شنیده می‌شود بچه‌ها نمی‌دانند چطور از کلاس بیرون بروند. سالن مدرسه پر از صدای پای محصل‌هایی است که حالا دیگر شبیه دونده‌های یک مسابقه مهم هستند. در چشم به هم زدنی مدرسه خالی می‌شود، انگار نه انگار چند دقیقه پیش صدها دانش آموز اینجا بود!

با همه اینها، به خانه که می‌رسی، خستگیت که در می‌رود باز دلت می‌خواهد توی حیاط مدرسه باشی. شنیدن صدای زنگ آخر شاید شیرین باشد، اما این شیرینی به خاطر این است که می‌دانیم باز فردا به کلاس برمی‌گردیم، باز می‌خوانیم و می‌نویسیم. هر پایانی با شوق آغازی دیگر زیبا می‌شود.

همچنین بخوانید: انشا در مورد مادر

سخن آخر

امیدواریم انشاهای ارائه شده درباره صدای زنگ آخر مدرسه را دوست داشته باشید. می‌توانید در بخش نظرات به ما بگویید که کدام را می‌پسندید. همچنین اگر ایده‌ای برای بهتر نوشتن انشا دارید آن را در بخش نظرات با دیگران به اشتراک بگذارید.