تعبیر دیدن اسارت در خواب چیست؟
تعبیر خواب اسارت میتواند تا حدودی با تعبیر خواب زندان و زندانی شدن در ارتباط باشد.
تونی کریسپ در کتاب خود به نام فرهنگ تفسیر رویا اسارت و اسیر شدن را نمادی از احساسات، تشویشها، تغییرات وضعیت روحی و ایدههای بسیاری که ما را اسیر خود کردهاند یا به مثابه وسیلهای برای انکار ابراز آزاد استعدادها، جنسیت و مانعی برای سلامت و رفاه ما عمل میکنند میداند. مثلا ترس از بیمار شدن ما را از تعطیلات باز میدارد، فکر اینکه تنها تاجران ثروتمند میتوانند موفق باشند ما را از پیاده کردن ایدههای خود باز میدارد. بدین ترتیب، این بخش از توان بالقوه ما زندانی شده یا به اسارت در آمده است.
تعبیر خواب اسارت امام جعفر صادق (ع)
حضرت امام جعفر صادق فرماید:
- زندان به خواب دیدن گور و بلا است و آزمایش کردن دوستان و خرم کردن دشمنان.
- اگر بیند در زندان شد و زود بیرون آمد، دلیل که خداوند به تمامی بیابد.
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر بیرون از زندان باشید تعبیر خواب شما رهایی است از غم و اندوه و گرفتاریهای زندگی و اگر درون زندان باشید تعبیر خلاف این است و گرفتاری است و اشتغال از نوع کارهایی دست و پاگیر و تشویش برانگیز.
یوسف نبی علیه السلام گوید: دیدن در زندان ایمنی از پادشاهی بود.
تعبیر خواب اسیر شدن محمدبن سیرین
ابن سیرین میگوید:
- اگر زندان مشهور بیند، دلیل بر اندوه و مضرت کند.
- اگر کسی بیند در زندان بود و ان زندان هرگز ندیده بود، دلیل بر هلاک است، زیرا که زندان مجهول گور است.
تعبیر خواب اسارت آنلی بیتون
آنلی بیتون میگوید: اگر خواب ببینید اسیر شدهاید، نشانه آن است که احتمالاً درگیر خیانتی خواهید شد، که اگر نتوانید آن را حل و فصل کنید، بدبخت و نومید میشوید.
اگر در خواب ببینید کسی زندانی شده است، نشانهی آن است که شغلی در سطح پایین به دست میآوردید. اگر زنی در خواب خود را زندانی و اسیر ببیند، علامت آن است که به خاطر محبت شوهرش به دیگران، دچار حسادت میشود و مورد سرزنش قرار میگیرد.
تعبیر خواب اسارتگاه
آنلی بیتون میگوید:
- دیدن اسارتگاه در خواب، علامت آن است که به بدبختی دجار خواهید شد.
- اگر خواب ببینید فردی از اسارتگاه آزاد میشوید، علامت آن است که سرانجام از شر بدبختی و نومیدی خود را آزاد خواهید ساخت.
لوک اویتنهاو میگوید: زندان بازپروری شایعات، غیبت کردن
به نقل از سایت ستاره.
30 دیدگاه
سلام خواب دبدم به سفری که دقیق یادم نیست فکرکنم کربلا میرویم.
بعد برای استراحت جایی بسیار تمیز با تخت های چندطبقه مقیم شدیم.
کمد داشت کمد طبقه دار مثل کتابخانه قفسه بندی شده که لوازم میگذاشتیم من لوازم در دو طبقه جادار گذاشتم
بعد تخت و اتاق سفید بود آن کمد قهوهای و بدیوار قفسه حصیری سفید هم بود برای وسایل ریزتر
گفتند یک خانمی میخواهد لوازم بگذارد پس کمی جمع جور کنید او هم بگذارد من ناراحت شدم خطاب به آن خانم گفتم میتونی رو لوازم من بزاری جاهست
بعد فهمیدم ایشان حضرت زینب هستند بسیار از حرفم پشیمان شدم که یکی از طبقات را سریع برای لوازم ایشان خالی کردم وقتی گفتند حضرت زینب من همزمان ایشان را هم میدیدم چادر مشکی بسیار تمیز و اصلا مثل تصوراتم در کربلا که ایشان لباسهای خاکی شده و مصیبت دیده نبود بسیار مرتب با چادر و حداقل دو لایه یکی چفیه سفید با خطوط ریز مشکی و یک لایه پارچه مشکی در حال نگاه به وسایلش که وقتی به کیف یا هرآنچه مرتب در میان لوازم بیرون می آورد به همین دلیل من رنگ چشمهایشان را ندیدم اما چهره بسیار زیبا داشتند و ابروی مشکی. خلاصه چهره ایشان در حال نگاه به سمت پایین ( چیدن لوازم) بسیار با آرامش و بسیار با تمانینه در میان چادرش اصلأ از ذهنم پاک نمیشه
تنها تصویر از ایشان همان بود دیگر تصویر و نامی در خواب از ایشان ندیدم
من در یکی از تخت های بالا بودم که صدای زیادی از بیرون شنیدم فکر کردم دزد آمده سه نفر در اتاق بودیم من میدانستم بیرون بهتر است نروم بعد دیدم مردی وارذ اتاق شد و بسرعت به روی من چاقویی که اندازه شمشیر بود کشید که سرم جدا کند اما نمیدانم چطور شد که فکرکرد من شیعه نیستم بعد به همه گفتم تقیه کنید و همه تقیه کردیم و به ما اعتماد کردند دستمان را نبستند در ماشین نشستیم بعضی شان زن بودند یک زن کنارم بود داعشی بودند زنه حجاب کامل داشت نشسته کنارمان خوابش میامد من در شرایطی قرار گرفتم که موقع خروج میتوانستم فرار کنم ولی نگران گروه بودم ماندم نقشه داشتیم تقیه کنیم تا در راه آنها را فریب داده فرار کنیم از آوردن و صداکردن اسامی مانند مهدی و زینب و اسامی شیعه پرهیز میکردیم. و تقیه میکردیم و طوری حرف میزدیم که نیستیم. پشت کامیون بودیم اما دونفر هنگام دستگیری لو دادند شیعه اند پدروپسر کوچک تقریبا دوازده سال پسر پیرهنش سفید بود آنها را گذاشتند لای دو تا تنه درخت تنومند که هردو کنار هم خلاف جهت هم میچرخیدند به صورت ایستاده و آن پدر و پسر بین تنه ها له میشدند
من به کسانی که در گروه بودند اجازه ندادم ببینند چون اگر ناراحت میشدیم میفهمیدند ما هم شیعه هستیم. شرایط طوری بود که میشد فرار کرد اما میدانستیم همه باهم فرار کنیم برمیگردند همه جا را میگردند. خلاصه تقیه کردیم و با حالت آزادانه در کامیون نشستیم آن زن داعشی هم از خستگی خوابش برده بود کامیون در پشت بام بود که میخواستیم حرکت کنیم به تهران.
سلام علیکم خواب دیدم همراه خانواده با ماشین در حرکت بودیم وشب بود یهویی گویادوماشین ما را تعقیب وموردسوء قصد قرار دادند به جاییرسیدیم که باید با ماشین می پیچیدم وچون شب بودمسلما بانور چراغها جلویم رامی دیدم یک دفعه بینایی ام را از دست دادم وجلویم رانمی دیدم وترس تصادف مرا گرفت با وحشت به زنم گفتم جلویم را نمی بینم کور شدم وآهسته توقف کردم البته در آخر لحظات با نور زرد جلو ماشین را کمی دیدم که زنم با ترس گفت تعقیب کننده ها از ماشین پیاده وبه سمت ما حمله کردند سپس گویا سررسیدند وجیغ هایزنم ودخترم را شنیدم که از ماشین پیاده میکردند اما من جز سیاهی نمی دیدم وگویا توسط مهاجمین وشایدازراه دور بر سرم آورده بودند وخیلی وحشتناک بود
یا سلام
من خواب دیدی که رفتم دنبال خواهر بزرگم برای رفتن به خانا جدید در حال رفتن ما بر اساس صحبت های خواهرم از مصیر منحرف شدیم و من بهش گفتم از دست شما را اون پایین هست در حال رفتن دچار ادم های وحشی دیم که داشتن مردم را می کشتن و اسارت شدیم ما را گرفتن زانو زدیم جلو شان و موها مون را از شانه گرفتن به ما گفتن بریم آب بیاریم خواهرم از ترس از هوش رفت انگار مرده و من ایستاده می گفتم اناللله و آنا اله راجعون تا از خواب بلند شدم
سلام خواب دیدم جنگ بود نشیته بودیم با یک نفر دونف امد به ما شک کرد گفت شما ایرانی هستید وما با انها می امدیم یک دفعه اون دونف عراقی ما را رها کردند ولی پس از چند دقیقه انها امدند ومخوی شده بدیم با انها دعوا کردیم وبعد وقتی می امدیم انه ایرانیها را دیدند فرا کردند وقتی ما به ایرانیها گفتیم با شما هستیم باور نکردند بعد چند دقیقه فرمانده ایرانی ها گفتند اسیر ها را بیاورید وقتی اسیرها را اوردند اون کسی که ما گرفته بود فرمانده انها بود گریه کرد گفت اونه یعنی ما ایرانی هستند ان موقه فرمانده عراقی گریه کرد گفت من عاشق شدم به یه بسیجی زن بود با او ازدواج می کنم ازادم کنید تمام
سلام من ساعت دو نیم بعداظهر روز دوشنبه ۷فروردین خواب دیدم که دست داعش اسیر شده و کلی از مردم هم داخل قفس های داعش اسیر بودند وقتی نیروهای صلیب سرخ آمدند من خودمو داخل ماشین حامل نفراتی که توسط صلیب سرخ میخواستند معاوضه انداختم و ماشین دیگه داشت از پایگاه داعشیها میومد بیرون که من از خواب بیدار شدم
سلام وقت بخیر من خواب دیدم رفتیم خونه یکی از آشناها مون و اونجا خیلی حس مطلوب و خوب داشتم بعد با دخترش تو فضای کاملا صمیمی و دور از شهوت همو بغل کردیم و حس عالی ای بود اما بعدش نمیدونم چیشد دشمن اومد و دیدم ما تو یه هواپیمای قراضه هستیم و دشمنا خیلی اذیتمون میکنن در واقع اسیرمون کردن تو هواپیما و اذیتمون میکنن، تعبیرش بده؟
سلام .خسته نباشید.خواب دیدم من و خواهرم تو یه خونه ایی بودیم افراد دیگه ایی هم بودم که ما نمیشناختیم .یک دفعه جنگ میشه و مارو میگیرن .وبعد بهمون اجازه میدن بریم برای خودمون لباس برداریم .بعد از خواب بیدار شدم.لطفا جواب بدید.
سلام من خواب دیدم در حال جنگ بودیم و اسیر شدم چه تعبیری است؟
باسلام من خواب دیدم در حال جنگ با یک کشور بیگانه بودم. گلوله هام تمام شده بود منو گرفتن ولی به زندان و اسارت نبردنم. فقط گفتن تو فلان خونه مسکونی بمونم. من مجردم تو عالم واقعیت. ولی تو اون خواب و اون جای مسکونی زن داشتم و دوتا دختر! لطفا راهنمایم کنید تشکر
سلام توخواب دیدم جایی جنگشده شوهرم دستمو گرفته داریم فرار میکنیم بعد چند تا مردو میبینیم پاهاشون یا بعضیا دستاشون قطع شده شوهرم تو خواب داشت گریه میکرد برای اون مردا بعد رفتیم من نشستم تو ماشین بعد شوهرم گفت ببخشید من نمیتونم اینجوری برم میخواست بره کمک اون مردا تو جنگ که اسیر شد منم از توماشین دیدم دقیقا همون موقع که گفت میخوام برم کمکشون بعد اسیرش کردن منم دیدم جلوی چشام بود از ماشین دیدم تعبیرش چیه
سلام توخواب دیدم جایی جنگشده شوهرم دستمو گرفته داریم فرار میکنیم بعد چند تا مردو میبینیم پاهاشون یا بعضیا دستاشون قطع شده شوهرم تو خواب داشت گریه میکرد برای اون جردا بعد رفتیم من نشستم تو ماشین بعد شوهرم گفت ببخشید من نمیتونم میخواست بره کمک اون مردا تو جنگ که اسیر شد منم از توماشین دیدم تعبیرش چیه
سلام خواب دیدم باهمسرم بودیم که پلیس اومدوانگاری میخواست دستگیرمون کنه واسم منوتو ی یه برگه نوشت وگفت ازشمابعیده ومنم شروع کردم ازخودم دفاع کردن وازخواب بیدارشدم ممنون میشم راهنمایی کنیدکه تعبیرش چی هست
سلام ،خواب دیدم که من و اعضای فامیلم توسط طالبان که کلاشینکوف ،بمب و تفنگ دارن محاصره شدیم ،در جایی ما رو گیر آوردن و محاصره کردن ،اطراف مون هم ماشین های لوکس بود که اونا هم از جمله طالبان بود ولی من حس میکردم در یک ماشین، بابام هست و به ما نگاه میکنه ،در حالیکه بابای من خیلیی وقته شهید شده ،و من چشمم به ماشین بود که شاید بابام بیرون بیاد و چیزی بگه ،در میان اون مردان یکی شون یک چشمه بود و چشم دیگرش اصلا مردمک نداشت ،او مدام ما را تهدید میکرد، من دعا دعا میکردم یه جوری حمله کنند و بکشن ما را که اذیت نشیم و زجر کش مان نکنند، و ها یه بار هم بمب کوچک منفجر کردن که هیچکس آسیب ندید، ولی اونا همشون مدام تهدید میکردن که با بمب و تفنگ می کشیم شما رو ،من پشتم تیر می کشید بس که حس میکردم الانه که با تفنگ به پشتم تیر بندازه …و از سمت پدرم هم عکس العملی نبود ..بعد با ماشین به جایی دیگه حرکت کردیم
با سلام
این خواب بیشتر به کابوسی ماند که در این شکل برای شما نشان داده شده است و از این رو می تواند معنایی به این صورت داشته باشد که شما ترسی در ذهن خود دارید که حس می کنید شما هم به سرنوشت پدرتان دچار خواهید شد و از این رو نگران ان نباشید.
سربلند و پیروز باشید
سلام
خواهش میکنم زودتر جواب بدیدخواب دیدم من به همراه همسرم و فرزند چندماهم در جایی مهمان بودیم ودرخواب میبینم حامله هم هستم و هنگام ناهار خوردن ادمایی غریبه ک مثلا داعش بودند ریختن داخل وهممون اسیر کردند و بردند در مسیر رفت از حرم امام رضا داشتن ردمون میکردند که یکی از اسرا منو فراری داد و با چشمایی اشکی ب من التماس کرد گفت بروب یکی بگو ک ماهم نجات پیدا کنیم
وهنگام فرار میدیدم ک من شوهرم هستم و نگران زن حاملم و بچم هستم
سللم.من خواب دیدم هنراه دوستام(فقط تو خواب دوستام بودن.درحقیقت ندیده بودمشون)توسط ادمهای غریبه بیهوش و اسیر شدیم و ۴سال حبس کشیدیم و احر سر من با یکی از دوستام ازونجا فرار کردیم و فهمیدم پدرمادرم تو این ۴سال ک ازم بیخبر بودن از شدت ناراحتی سکته و خودکشی کردن:))
با سلام
این خواب می تواند تعابیر مختلفی داشته باشد و از طرفی هم ممکن است نشان از رهایی از مشکلی برای شما داشته باشد که در ان صورت بسیار خیر است.
سربلند و پیروز باشید
سلام.من خواب دیدم تو جبهه هستم با جمله مجاهدین و در این جریان اسیر میشویم.یعنی یجوری تصور میکنم که اسیر شدیم.خیلی ممنون
با سلام
ممکن است این خواب خیر نباشد و به این معنا باشد که مشکلی برای شما پیش بیاید که خیر نیست. حتما صدقه دهید
سربلند و پیروز باشید
سلام
خواب ديدم در مسافرت بودم كه چنگ شد و اسير شدم
با سلام
این خواب می تواند نشان از ان باشد که در حق شما بی لطفی خواهد شد که برای شما آزار دهنده باشد و از این رو حتما صدقه بدهید.
سربلند و پیروز باشید
خواب دیدم مادرم در امارت خشتی گلی اسیر است و مامورین اجازه ی بیرون آمادن به او نمیدهند . دوبار برای فراری دادنش تلاش کردم بار اول خودم را موقع ورود دیدند و بیرون کردن دفعه ی دوم مادرم به پشت بام آمده بود برای فراری دادنش تلاش میکردم که یک مامور رسید مثل اینکه یکی نقشه ی ما را لو داده یود امارت خشتی رویی تپه ای بنا شده بود به همین دلیل دیوار ها ی جلوی آن بلند بود و دیوار های عقب بسیار کوتاه …
با سلام
بر اساس تعابیر خواب می توان نشان از ان باشد که یا شما برای مادرتان به علتی نگران هستید و یا اینکه در وجهی دیگر نشان از ان است که برای شغلی نامناسب تلاش می کنید.
سربلند و پیروز باشید
باسلام و خسته نباشید
خواب عجیبی دیدم ک ذهنم مشغول شده لطفا جوابم رو بدهید
خواب دیدم جنگ شده و من وهمسرم بعنوان اسیرگرفتند و مارومیخان آزادکنند چندتا اتاق و درب بود ک پشت سرگذاشتیم درب آخر نگهبانش نبود و گفتند منتظرباشید بعدش بیدارشدم ازتون خواهش میکنم تعبیرش روبفرمایید!
با سلام
در تعابیر خواب امده است که تعبیر این خواب به این معنا میتواند باشد که شما در اینده ی نه چندان دور به عات محبتی که به همسرتان دارید با دیگران دچار مشکل خواهید شد اما راجع به آزادی از زندان هم آمده است که به معنای ان است که از مشکلی رهایی خواهید یافت و این خواب جایی برای نگرانی ندارد.
سربلند و پیروز باشید
من پدرم را خواب دیدم که اورا دستگیر کرده اند.تعبیرش چیست؟
با سلام
همانگونه که در متن نیز خوانده اید تعبیر خواب دستگیری یا مسایلی مربوط به این به این شکل خواهد بود که احتمالا ایشان درگیر موضوع ناخوشایندی خواهند شد،اما این دال بر مستاصل بودن ایشان نیست بلکه میتواند به معنای این باشد که ممکن است در آینده ای نزدیک دچار مسکلی بشوند اما با درایت قابل حل و فصل خواهد بود.
سربلند و پیروز باشید
اگر خواب ببیند که عده ای میخواهند اورا دستگیر کنند تعبیرش چیست؟
اگر ایشان را خواب ببینم که بیمار است تعبیرش چیست؟
با سلام
دیدن خواب بیماری تعبیری به این شکل دارد که احتمالا ایشان در حال حاضر موضوعی را پنهان میکنند که احتمالا سبب بدنامیشان خواهد شد اگر فاش شود.
تعبیر بیماری در خواب به معناهای مختلفی میتواند باشد ولی همیشه بهترین شکل آن را در نظر میگیریم که در اینجا به این شکل خواهد بود که پدر شما د رحال پنهان کردن موضوعی است که احتمالا مرتکب بدان شده اند و از فاش شدن آن رنج خواهند برد.
سربلند و پیروز باشید