یادگیری زبان انگلیسی با کتاب داستان و رمان خارجی

2 کتاب بی نظیر و آسان انگلیسی که بهتر است آن ها را مطالعه کنید

یادگیری زبان با رمان انگلیسی

مطالعه می تواند ذهن شما را به سوی دنیای درخشان جدیدی باز کند و علاوه بر این باعث پیشرفت مهارت های زبان انگلیسی شما شود. گرچه این روند ممکن است آهسته و وقت گیر باشد اما نهایتا مثمر ثمر خواهد بود.

استفاده از کتاب های انگلیسی به عنوان یکی از ابزارهای یادگیری می تواند به شما کند تا هر چه سریع تر به زبان انگلیسی مسلط شوید. بنابراین بهتر است به کتابخانه محل زندگی خود مراجعه کرده و چند کتاب خوب را در این راستا انتخاب کنید.

مزایای خواندن کتاب های انگلیسی

هرچه بیشتر کتاب بخوانید، اطلاعات شما نیز بیشتر می شود و هرچه بیشتر بدانید، به رتبه های بالاتری خواهید رسید. اگر مطالعه کردن را دوست دارید، اما از مطالعه ی یک رمان کامل به زبان انگلیسی می ترسید، من به شما می گویم که نباید نگران باشید.

قصد من این است که در این مقاله به صورت قدم به قدم به شما کمک کنم تا بتوانید این کار را به راحتی انجام دهید. فرقی نمی کند، در واقع هر کتابی را که بخوانید، یک گام بیشتر به سوی موفقیت در این زمینه پیش خواهید رفت. برای شروع، بهتر است از رمان ها شروع کنید چرا که برخی از رمان های عالی که به زبان انگلیسی نوشته شده اند، دارای متن چندان دشواری نیستند. به هر حال، خوب است که خود را در این زمینه به چالش بکشید. تا بتوانید در این زمینه پیشرفت کنید.

مطالعه یک نوع پاداش است

توانایی مطالعه یک رمان به زبان دیگر و درک آن یک موفقیت بزرگ به شمار می آید. لحظه ای که صفحه ی آخر کتاب را مطالعه می کنید، کتاب را به پایان می رسانید و بعد آن را می بندید تصور کنید. در حقیقت پس از آغاز مطالعه ممکن است خیلی سریع به آخرین صفحه از کتاب برسید چرا که وقتی خواندن این کتاب ها را شروع می کنید، دیگر نمی توانید آن ها را کنار بگذارید.

مطالعه یک نوع تمرین برای یادگیری زبان است.

مطالعه ی رمان های انگلیسی به بهبود دایره المعارف واژگان شما کمک می کند، درک کلی شما را از مطلب افزایش داده و در بعضی موارد حتی ممکن است دانش شما را راجع به کشورهای مختلف و فرهنگ آن ها افزایش دهد. شما می توانید سرعت یادگیری خود را با گوش دادن به پادکست ها و رادیو و یا صحبت با افراد دیگر افزایش دهید. مطمئنا، تماشای فیلم های جالب و جدید می تواند راهی بسیار سرگرم کننده و جالب برای یادگیری زبان انگلیسی باشد، اما به نظر شما خواندن زیرنویس ها ، متوقف کردن و عقب زدن فیلم خسته کننده نیست؟ اما خواندن کتاب فرق دارد. شما می توانید هر اندازه که می خواهید کتاب بخوانید. فرقی نمی کند که کم یا زیاد باشد. اگر پاراگرافی را درک نکردید، به راحتی می توانید بارها و بارها آن را بخوانید!

مطالعه ذهن را باز می کند.

مطالعه آموزگاری است که شما را با تجربیات و دیدگاه های جدید آشنا می کند. چه راهی برای درک زبان دیگر می تواند از این روش بهتر باشد؟ شما ممکن است اطلاعات جدیدی را در مورد زبان، فرهنگ، جامعه و تاریخ آن زبان یاد بگیرید که قبلا هرگز آن ها را درک نمی کردید.

مطالعه سرگرم کننده است!

به نظر من، لذت بخش ترین و آرامش بخش ترین روش بدون استرس برای یادگیری زبان انگلیسی ، مطالعه است. اما هرگز سعی نکنید در اولین گام کتابی را برگزینید که از سطح دانش شما خیلی بالاتر و پیچیده تر است چرا که این کتاب ها شما را نا امید می کنند. در اولین گام، کتابی را انتخاب کنید که به یک تجربه مثبت برای شما ختم شود و همواره لذت خواندن آن در ذهنتان باقی بماند.

2 بهترین کتاب انگلیسی برای یادگیری زبان

رمان های مشهور زیر را بررسی کنید. این رمان ها دارای زبانی ساده هستند بنابراین حتی اگر سطح سواد انگلیسی شما پایین باشد هم می توانید آن ها را مطالعه نمایید.

  1. تار شارلوت (Charlotte’s Web) – E.B. White

تار شارلوتاین رمان یک رمان دوست داشتنی است که همه گروه های سنی می توانند از خواندن آن لذت ببرند. به جز کودکان انگلیسی زبان ، بزرگسالان زیادی نیز وجود دارند که هنوز که هنوز است می گویند این کتاب مشهور، کتاب مورد علاقه آن ها است. این کتاب بخشی از برنامه درسی بسیاری از مدارس سراسر جهان را تشکیل می دهد، بنابراین لازم است که حتما آن را در فهرست کتاب های مورد علاقه ی خود بگنجانید. مطمئن باشید که اکثر انگلیسی دانان این کتاب را حداقل یک بار مطالعه کرده اند.

خلاصه ی ماجرا

یک بچه خوک به دلیل شرایط نابسامانی که دارد منزوی شده است. او کوچکترین خوکی است که تا به حال متولد شده و فکر می کند هیچ ارزش و فایده ای ندارد. جان این خوک توسط یک دختر کوچک به نام فرن نجات داده می شود و او خوک را نزد خود نگاه می دارد و از او مراقبت می کند. دخترک خوک را ویلبور می نامد.

وقتی ویلبور بزرگتر می شود، دیگر نگهداری از آن برای فرن سخت است و باید او را به مزرعه عموی خود بفرستد. این در حالی است که فرن رابطه احساسی عمیقی با ویلبور برقرار گرده است وقتی ویلبر به مزرعه می رود، تمام حیوانات مزرعه او را نادیده می گیرند و او هم فقط دلتنگ فرن است. یک روز او صدایی می شنود، اما او نمی تواند چیزی ببیند. این صدا به او قول می دهد که با او دوست باشد.

صدای متعلق به یک عنکبوت کوچک به نام شارلوت است. شارلوت می داند که کشاورزان قصد کشتن ویلبور را دارند و به او می گوید که برنامه ای برای فرارش دارد. کشاورزان روز بعد ، با مشاهده ی کلماتی که “برخی خوک ها” بر روی تارهای شارلوت نوشته بودند شگفت زده شدند. شارلوت از دیگر حیوانات خواسته بود تا به او در نوشتن این کلمات به او کمک کنند.

زمانی که شارلوت ناپدید می شود ویلبور بار دیگر غمگین و ناراحت می گردد. اما در نهایت، عنکبوت و خوک به دوستانی فوق العاده صمیمی تبدیل می شوند. آن ها تا اخر عمر از یکدیگر محافظت می کنند و داستان به خوبی و خوشی تمام می شود.

تارها تله های چسبنده ای هستند که عنکبوت ها آن ها را درست می کنند.

  1. میکو و گنجینه پنجم (Mieko and the Fifth Treasure) – Eleanor Coerr

میکو و گنجینه پنجماین کتاب یک کتاب فوق العاده مشهور است، به همین دلیل در فهرست کتاب های ما ذکر شده است. آنچه که در مورد کتاب “مایک و گنجینه ی پنجم” شایان ذکر است این است که این داستان یک قصه ی کوتاه است. این کتاب که تنها از 77 صفحه تشکیل شده هر خواننده ای ولو مبتدی را ترغیب می کند تا داستان را مطالعه کرده و از خواندش لذت ببرد. این داستان کوتاه برای کودکان انگلیسی زبان نوشته شده، بنابراین اگر در انگلیسی چندان مهارتی ندارید خواندن آن برایتان دشوار نخواهد بود. پس از مطالعه ی این کتاب قطعا به آن علاقه مند خواهید شد زیرا چیزهای جالب زیادی را در مورد ژاپن و فرهنگ آن یاد خواهید گرفت.

خلاصه داستان

این کتاب داستان یک ماجرای عاطفی در مورد میکو را روایت می کند. میکو یک هنرمند با استعداد نقاش است. لکن دستانش در طول بمب گذاری های جنگی به شدت آسیب دیده اند. این دختر کوچک هراسان به نزد پدربزرگ و مادربزرگش فرستاده شده و در حومه شهر با آن ها زندگی می کند.

میکو نگران است و می ترسد که گنجینه پنجم خود را که همان “زیبایی نهفته در قلبش است” از دست بدهد. این گنج کلید خوشبختی و هنرهای زیبای او است.

میکو در یک مدرسه ی جدید تحصیل خود را آغاز می کند. اما همکلاسی های جدید او خیلی بدجنس هستند. آن ها مدام به او می خندند و او را دست می اندازند تا باعث عصبانیتش شوند. پدربزرگ و مادربزرگ او در نهایت موفق می شوند او را در تاریکی رها کنند تا میکو بتواند صبر و درایت را بیاموزد. در همین گیر و دار، میکو دوست خوبی به نام یوشی پیدا می کند. یوشی که همکلاسی اوست واقعا مهربان است. عمه ی یوشی قبول می کند تا از میکو هم مراقبت کند. اگر چه عمه ی یوشی واقعا سختگیر است، اما او قلب مهربانی دارد و میکو را تشویق می کند که دوباره قلم به دست گیرد و نقاشی کند.


نظر خود را بیان کنید