حتما تا به حال در زندگی تان با شرایطی مواجه شده اید که با مشکلی سخت گرفتار باشید و مدام ناله و گریه کنید و از خداوند طلب کنید، اما احساس کنید خداوند به حرف هایتان گوش نمی دهد و شرایط سخت تر و سخت تر می شود، به طوری که مدام می پرسید “پس چرا خدا به من کمک نمی کند؟”
در این مطلب از مجله آلامتو به این سوال شما پاسخ خواهیم داد، لطفا تا انتها با ما همراه باشید.
1. اعتقاد نداریم که خداوند به هر چیزی تواناست
گاهی واقعا ما به وجود خدا و اینکه می تواند در هر شرایطی کنار مان باشد ایمان نداریم و از وجودش غافل هستیم، اما همین که با مشکلی مواجه می شویم به درگاهش پناه می بریم و درخواست کمک می کنیم.
برای اینکه خداوند دعای ما را اجابت کند، باید ایمان داشته باشیم که او وجود دارد و به کسانی که سخت به وجود او اعتقاد دارند و ایمان آورده اند، پاداش می دهد.
اگر ایمان شما به خداوند واقعی باشد، مطمئن هستید که هیچوقت و در هیچ شرایطی تنهایتان نخواهد گذاشت و قبول خواهید کرد که در هر اتفاقی حکمتی وجود دارد.
2. در زندگی خود گناه های زیادی داریم
ما نمی توانیم اراده کنیم که از خدا سرپیچی کنیم و همزمان انتظار داشته باشیم که او به ما کمک کند و از شرایط سخت نجاتمان بدهد.
ما به عنوان والدین، زمانی که فرزندانمان کاری بر خلاف میل مان انجام می دهند، آن ها را توبیخ می کنیم و سعی می کنیم به نحوی تنبیهشان کنیم، پس چطور از خداوند انتظار داریم با وجود این همه گناه و معصیت همچنان نجات بخش و کمک کننده ما باشد؟
اگر ما در زندگی خود به انجام گناهانی پایبند هستیم و حاضر به ترک آن نیستیم، یا در حال انجام کارهایی هستیم که نباید انجام دهیم و از راهی بر خلاف راه راست در حرکت هستیم، نمی توانیم انتظار داشته باشیم که خداوند دعای ما را اجابت کند.
اگر از خداوند انتظار داریم تا ما را به حاجت هایمان برساند، پس ما نیز باید در جهت نزدیکی به او گام برداریم و از تکرار گناهان فاصله بگیریم.
مهمتر از سلامتی، ثروت و خوشبختی این است که آیا رابطه درستی با خدا داریم؟ او اغلب از شرایط سخت برای کمک به ما برای درک اینکه چقدر به او نیاز داریم، استفاده میکند.
3. ما باید یاد بگیریم که به خدا اعتماد کنیم
ایمان ما اندک اندک و با هر چالشی افزایش می یابد. مانند یک عضله، هرچه بیشتر اعتماد به قدرت خدا را تمرین کنیم، بیشتر تقویت می شود.
امتحان های الهی، دلشکستگی ها و شرایطی که خارج از توان ماست ما را مجبور می کند که به خدای متعال خود روی آوریم و به این صورت طولی نمی کشد که لیستی طولانی از دعاهای مستجاب شده داریم که اعتماد به خدا را آسان و آسان تر می کند.
با تمام قلب خود به خداوند اعتماد كن و به عقل خود متكی نباش. در تمام راههاي خود او را تصديق كن و ببین که چگونه او تو را به بهترین چیزها هدایت خواهد کرد.
همچنین بخوانید: چه موقع دعا مستجاب می شود
4. بهترین چیز از نظر شما با بهترین چیز از نظر خدا متفاوت است
اغلب ما در مواجهه با یک شرایط سخت و دشوار، می خواهیم هر طور شده از آن خارج شویم و خواهان تسکین هستیم.
گاهی واقعا آن چیزی که می خواهیم و از خداوند طلب می کنیم به مصلحت ما نیست، اما ما روی آن پافشاری می کنیم و در صورتی که به آن نرسیم می گوییم خداوند هیچ توجهی به ما ندارد.
به یاد داشته باشید که بهترین اتفاق از نظر شما با چیزی که خداوند برایتان بهترین می داند و برایتان مقدر کرده است، فرق دارد. خداوندی که ما را آفریده و از روح خود در سرشت ما دمیده، بیش از خودمان مصلحت ما را می داند.
خداوند دانای متعال است، او چیزهایی را می داند که ما نمی دانیم، پس با این تفاسیر شاید چیزی که برایمان اتفاق افتاده بهترین مقدرات است.
5. حکمت و درسی وجود دارد که باید یاد بگیریم
وقتی شوهرم شغل خود را از دست داد، یاد گرفتیم که خدا روزی رسان ماست.
وقتی از نوزادی مبتلا به کولیک و دیگری با عفونت های مداوم گوش مراقبت کردم، صبر، مهربانی و بخشش را آموختم.
گاهی بهتر است در هنگام مواجهه با شرایط سخت، به جای اینکه بپرسیم چرا خدا به من کمک نمی کند، بپرسیم که چگونه از این شرایط درس بگیرم؟
6. خدا داستان ایمان ما را می سازد تا بتوانیم روزی آموخته های خود را با دیگران در میان بگذاریم
ستایش خداوند است که در همه مشکلات ما را تسلی می دهد، تا بتوانیم با آرامش خود به کسانی که در مشکلی گرفتار شده اند نیز تسلی بدهیم.
تجربه وفاداری خداوند به ما در این اوقات سخت، باعث می شود که وقتی می بینم فرد دیگری در شرایط سختی گرفتار شده است، با اطمینان بگویم: “خدا به تو کمک خواهد کرد.”
همچنین بخوانید: چگونه به خدا نزدیک شویم
7. خدا کاری شگفت انگیز انجام می دهد
ایمان داشته باشید که خداوند در همه حال ناظر ماست و می داند چگونه مراقب مان باشد.
شما خداوند را نمیبینید اما همانطور که خودش در آیات نورانی قرآن کریم گفته، از رگ گردن به شما نزدیک تر است و در همه حال مواظب شماست، پس اگر چیزی مطابق میل شما پیش نمیرود، آن را به خدا بسپرید و به او اعتماد کنید.
8. عبادت هایمان خالص نیست
مگر نه اینکه گاهی اوقات نماز و روزه و … را فقط برای رفع تکلیف و گاهی حتی از سر اجبار می خوانیم؟ خداوند نیازی به نماز خواندن ما ندارد، نماز برای نزدیکی روح ما به اوست و اگر این کار را خالصانه انجام ندهیم، هیچ ارزشی ندارد.
خداوند بارها و بارها در آیاتی که نازل کرده فرموده عبادت بندگانش را دوست دارد، شنیدن صدای بندگان و خلوت کردن آن ها با خودش را دوست دارد.
شاید یکی از دلایلی که فکر می کنیم خداوند آرزوها و حاجت های ما را مستجاب نمی کند، این است که به قدر کافی او را عبادت نمی کنیم.
به هیچ وجه از رحمت خداوند غافل نشوید، با او راز و نیاز کنید و هر آنچه می خواهید را فقط و فقط از خودش بخواهید.
9. صبر ما کم است
جدول زمانی خدا با جدول زمانی ما یکسان نیست. او بهتر از ما می داند چه زمانی بهترین زمان استجابت دعاهای ما است و اگر زمانی که ما می خواهیم دعایمان اجابت نشده، حتما هنوز زمان آن فرا نرسیده است.
اگر به خداوند توکل کرده ایم و همه چیز را به او سپرده ایم، پس نباید در انجام آن دخالت کنیم.
هر زمان که برایمان بهتر باشد، خداوند آرزوها و خواسته هایمان را مستجاب خواهد کرد. برای اینکه خداوند آنچه را می خواهیم به ما بدهد، باید “مطابق خواست او” بخواهیم و درخواست کنیم.
168 دیدگاه
زندگیم پر شده از سختی دو ماهو سه روزه مامانم مرده وضع روانیم هر روز بیشتر از دیروز بدتر میشه فک میکنم خدا اصن نمیخواد ط این دنیا خوشی ببینم خدایااا یه کمکی کن به من دیگه دارم نا امید میشم از زندگی مامانمو برگردون یا منو ببر پیش اون بسع دیگه تاقت ندارم جونی نمونده واسم
خدایا خیلی نامردی تو خودت دوست نداری که من توراه تو باشم هروقت خواستم تو راهی موفق شم و درست زندگی کنم تو نخواستی هیچ وقت تو کارم کمکم نکردی خدایا من که دیگه ازت ناامید شدم و دیگه ازت توقع کمک ندارم
سلام دوستان، همون ی چیزی برا گفتن داریم اومدیم اینجا، از همه شاید روشنتر منم ی دختری بودم زبرزنگ درس خون با استعداد و آینده نگر، الان 29 سالم هیچی نشدم چون پارتی نداشتم، هیچی نشدم چون اهل هیچی نبودم، خواستگار خوب رد شده ازم چون زیاد مذهبی بودم، حس میکنم ناامیدم دیگه انگیزه و رویا ندارم و نمیخوام داشته باشم ،تموم شدم ولی خدا دستمو نگرفت
من هنوز به خدا ایمان دارم نجاتم میده. بعد اینکه نجاتم داد داستان زندگیمو میگم. یا حق
♀️ حس میکنم خدا داره بهم صبرو یاد میده چند بار قرانو یهویی باز کردم سوره یوسف اومد فهمیدم صبر من اندازه صبر عیوب نیس ولی خدایی به بزرگی خدای عیوب دارم که همونجوری که یوسف اونو بهش برگردونن..منم بهم برمیگردونه:)) خدایا شکرت خودت دستمو بگیر ولی خدایا بخدا امتحانات خیلی سختو داغون کنندس یه مشکل میندازی تو زندگی ادم بعد دستو پا زدنشو تماشا میکنی تهشم خودت همچیو درست میکنی
من یه دختر ۱۵ سالم.. فقط میتونم بگم خیلی چیزای مزخرف هست تو زنذگیم که حقم نبوده
اصن من هیچی.. مادر بدبخت و بیچارم پنجاه سالشه یه روز خوش ندید.. ناگفته نمونه چهال سال بکوب نمازاشو خوند باایمانه و هر سال برای شهادتها میره مسجد و کلی زجه میزنه.خودشم تو خونه مراسم میگیره
به نظرتون این ادم جرا باید انقدر سختی بکشه؟؟ از یه طرف وضع مالی مزخرف و بی پولی و پدر بی خیالی که هیچ تلاشی نمی کنه و میگه باید قانع بود با اون اخلاقای مسخره ش که همش اشک ما رو در میاره. مامانم اصن به خاطر همین ادم بیماری قلبی گرفت
جیگرم برای مامانم کباب میشه.. اون قهرمان زندگی منه
همیشه با خودم میگم اون خدایی که همه حرفشو میزنن کووو؟ اخه لعنتی حکمت و امتحانو ولش کن. بده به ما اون چیزی رو که میخوایم. چقدر باید صبر کنیم؟ مادرم اینهمه درد کشیده اینهمه سر سجاده خودشو کشت تو یه نگاه نمیتونی بکنی به این بشر؟ واقعا انقدر سخته کمکش کنی؟ تو چجور خدایی هستی؟
حالا یکی از همین رفیقای مامانم دختراش لخت میگردن خارج خودشم که دیگه هیچی از حجاب و اینا حالیش نیس ولی خب خدا رو باور داره اما مامان من هم دارهه حتی بیشتر از اون ولی چرا زندگی اون انقدر خوبه؟؟ پولدار خوشبخت همسر عالی پدر عالی
هرچقدرم بگین ظاهرو نبین باور نمیکنم میدونین چرا؟ چون حداقل اون قدری که ما بدبختی داریم اونا ندارن اره دارن مشکل ولی مال ما هزار برابره
خدایا دیگه دارم ازت نالمید میشم
الانن واقعا انتظار داری چون نمره ریاضیمو بیست شدم شکرت کنم؟ اوکی ممنون. ولی کلا همیشه انقدر رو خواسته های کوچیک تمرکز داری؟! چندساله میخواد اون پول لعنتی پرونده بابام بیاد دستش میلیاردی.. یعنی اخه خداییش بهم خوردن دقیقا شب قبل دریافتش چه حکمتییی بوددد؟؟!!!؟؟؟ مسخره می کنین؟ اگه اون پوله الان بود ما انقدر بدبختی هم نداشتیم که اعصابمون خورد شه بخوایم سر هم فریاد بزنیم
خلاصه که خدا دمت گرم. گریه هامو ببین و کیف کن
همه کامنت ها رو خوندم و تجربه زندگی خودم هم که میذارم روش، به این نتیجه میرسم که خدا هر چی که هست و این جهان پر از درد و مصیبت رو برای هر منظوری که آفریده، در واقع ول کرده به حال خودش و دیگه کاری نداره من و توی بدبخت بینوا داریم چه گوهی میخوریم یا نمیخوریم. زیاد زور نباید زد اون اصلا کاری به کار ما نداره. براش فرقی هم نمیکنه که چی به سر ماها میاد
میدونی ادما چقدر دروغن؟
ای مردم من به فوتبال علاقه دارم ولی نمیتونم بهش برسم چون مثل بقیه پولدار نیستم از ۶ سالگی کار میکنم تا الانم که به فوتبال علاقه دارم از اون طرف خیلی قد من کوتاه هست و از اونجا ناامید شدم از خدا که از بچگی دوس داشتم بزرگ بشه قدم ولی هیچ که قدم بزرگ نمیکنه از اون طرف حرفای پدر مادرم که میگه برو کار کن و اینا پس کدوم خدا؟
بیا خدا بیا منو بکش پس چرا نمیکشه ؟چون خدایی وجود نداره هرکاری توسط خود ادم انجام میشه میگن کار خدا بود اگه خمینی نبود شاید الان من نمیومدم این متن رو بنویسم اگه شاه بود شاید من التماس مردم رو نمیکردم .
پس نتیجه گرفتم خدا که بهش میگین همون شیطانه که بهش بد میگین این حرف انیشتن هست که میگه خدا همون شیطانه .
حرفی ندارم
یه سری آدم ها تا جایی که میتوانند گناه میکنند به خدا هم ایمان ندارن زندگی خیلی خوبی دارن و اینکه بیشتر هم براشون میرسه و بعد ما باید جورشو بکشیم بخاطر اینکه یه ذره آرامش میخوایم و اونا نمیزارن و وقتی که این خواسته برآورده نمیشه در صورتی که چند نفر دارن عذاب میکشن بخاطر کار بعضی ها هیچ توجهی نمیشه آخه مگه چقدر زنده ایم که یه خواسته میخوایم که آرامش داشته باشیم تو این زندگی چند روزه خدا نده یه ذره شادی یه ذره امید یه ذره آرامش نمیشه که نمیشه جایی که باید بده نمیده بنظرم اینکه طرف یه ذره ذهنش و دلش آروم باشه چیز بدی نیست . هم سلامت روانی داره و هم سلامت جسمی واقعا موندم واقعا موندم مرگ من دست خداست با کی حرف بزنم به کی بگم برآورده کنه به کی حرف دلم رو بگم خسته شدم هر چیزی تو این دنیا هی پیج و خم داره دیگه حداقل خدا با ما اینکارو نکنه از الان میگم هر گناهی که کردم انشالله خدا تا حدودی که میتونه ببخشه چون واقعا خودم گیرم تا جایی که تونستم با مردم خوب رفتار کردم اما دلیل اینکه خودم آرامش ندارم و احساس میکنم دیگه نمیتونم اینطوری ادامه بدم نمیدونم کجای کار میلنگه
وقتی مشکلات خودمو با بقیه مقایسه میکنم
میبینم خیلیا وضعشون از من بدتره و خدا هیچ کمکی بهشون نکرده
همین باعث میشه بیشتر دلسرد بشم از خدا 🙁
واقعا نمیدونم باید چیکار کنم
سلام . اکثر مطالب رو خوندم و واقعا اوضاعتون خیلی بد بود حتی بدتر از من ! فقط از الله میخوام یا دنیاتونو بهشت کنه یا شما رو ببره از این دنیا به بهشت .
حالا منو بگید چیکار کنم به خاطر ژنتیک و محیط دچار افسردگی و اضطراب اجتماعی و اختلالات شخصیتی شدم و این از ۱۲ سالگی شروع شد و در ۱۶ سالگی ترک تحصیل کردم چون نمیتونستم وارد اجتماع بشم . خلاصه دلم خوش بود خدا هست و از خدا مرگمو خواستم ، وقتتونو نگیرم الان ۴ساله میگذره و منم و آرزوی مرگ و زندگی تباه . اینم بگم من اگه ملک سلیمان رو خدا تو دنیا بهم بده دیگه محاله قبول کنم .من فقط مرگ میخوام و آسودگی . بهشتشم نمیخوام . جهنم هم طاقتش ندارم .
ولی خدا شاهده خستم .ای کاش سکته کنم یا ایست قلبی تا راحت شم .
من خستم دیگه…خیلی خیلی خیلی….خدافقط برای یه عده خاصِ ماروهم آفریده تاعقده هاشوخالی کنه یه جورسرمون….کوخداییی که میگه ازرگ گردن نزدیکترم بهتون!!!!کوش بیاددیگه….وگرنه تصمیم خودموگرفتم زندگیموتمام میکنم حداقل برم اون دنیایقشوبگیرم که چرامنواوردتواین دنیا…..متنفرم ازدنیات ولحظه ایی که تصمیم گرفتی منوبیاری تواین دنیا…
پاسخ به نهال
دوست عزیز و همه ی کسانی که از خدا گله مندید من منکر امتحان الهی و آزمایش و حکمت حدا نمیشم چون واقعا یه جاهایی حکمت خداست که له خواسته اینرسی و قطعا بهترشرا سر راه ما قرار میدهد من این رو به سخره تجربه گردم هرچند با ندانم کاری لگد به بخت خودم ردم.ولی میخوام بگم یه وقتایی ما آدم ها با اشتباهات خودمون رنج و سختی درست میکنیم مثل پدر معتادی که نمیتونه رندگی خودش رو تامین کنه و بچه دار میشه تون بچه در مصیبت و سختی به دنیا میاد ولی این به خاطر اشتباه اونقدرها.امیدوارم تونسته باشم منظورمو برسونم.
هه آهایی بالایی واسه همه خدایی واسه ما کجایی
رفقاگلم ، اکثر کامنتا رو خوندم .البته من خودمم خیلی داغونم اما تو این ۴۲ سال زندگیم به نتایج تفکری و تعقلی و تجربی رسیدم در مورد خدا
اول اینکه هدف خدا از این مدت زندگی آدم اصلا رفاه و آسایش نیست . خدا انسان رو خلق کرد تا رو زمین دهنشو آسفالت کنه ، بعدأ نصبت به واکنشش در موردش قضاوت کنه .
دوم اینکه منظور خدا از ایه و کفی بالله حسیبا این نیست که من بهتون حال میدم . منظورش اینه که اگه تو یه بیابون از گشنگی داری میمیری یه گنجیشک مرده میزارم سر راهت که زنده بمونی
سوم اینکه چرا ما اشتباه کنیم و توقع داریم خدا نمیزاشت اشتباه کنیم ؟ خود من تو بیست سالگی چنتا کار توپ برام پیدا شد ولی کون فرنگی بازی درآووردم نرفتم . چنتا کیس ازدواج تو فامیل داشتم .گوه ترینشو بخاطر لجبازی انتخاب کردم .
بعدم دست به فحش گیر دادم به خدا و پیر و پیغمبر که چرا کمکم نمیکنید .
رفقا ته حرف و بهتون بگم و تمام ، اصلا از خدا توقع نداشته باشید ،از هیچکس توقع نداشته باشید که هیچکسی دلش واسه کسی نسوخته .
هر جا دیدی راه اشتباهه برگرد منتظر معجزه هم نباشید
علی علی✋
ببخشید شما درباره خدای رحمان و پاکیزه حرف خوبی نزده اید شما میگویید با وجود این همه گناه و معصیت چگونه از خدا انتظار داشته باشید شمارا نجات دهد پس تنها کسانیکه ناامید هستند چنین فکری میتوانند بکنند شما دارید خدای رحمان مان را کوچک میشُمارید در قران فرموده است ای بندگان من که به خود ستم و ظلم کرده اید از رحمت خدا ناامید نشوید که خداوند همه گناهان را می امرزد پس خدای من را کوچک نشمار بزرگی او رو هیچ وقت اندازه نگیر و در دل خیلی بزرگش دار که او محبت و مهربانی بی انتهایی نسبت به بنده هاش داره جز خطا کاران گناهان بزرگ و فرموده است که اگر از گناهان بزرگ اجتناب و دوری کنید گناهان کوچکتان امرزیده میشود و خواندن نناز هم کمک میکند بعضی از گناهان که در روز انجام میدهیم پاک و نابود شود پس چنین خدایی واقعا خداست و حتما وجود داره پس چگونه میشود خدارا انکار کرد وقتی اسمان فرود نمیاید و به چشمت بنگر و به اب و به باران و ابرهاییکه هزاران تن سنگین هستند ولی به زمین نمیافتند و به بند بند بدنت که چگونه خم و راست میشوند پس حتما شکی ندارم که او وجود دارد و احساسش میکنم ان یگانه قهار که سخت در کمین کافران منتظر است
خدا جونم به حضرت زینب کم آوردم .بیماری خیلی سنگین و دردناکی چند ساله بهم زده.ب چیزی ک میخواستم تو این مدت کوتاه باهاش زندگی کنم هنوز نرسیدم .۱۹ سالم بیشتر نیست.به جوادالائمه خیلی خیلی خسته ام.تورو قران برام دعا کنید بمیرم
من از صمیم قلبم دعا کردم و فکر کنم دعام مستجاب نشد. واقعا خیلی ناراحت کنندست، یعنی خدا دعای منو برآورده نکرده
سلام. این اسم پروفایل. اسم اصلی منه.
قبلا. فک میکردم. گناهکارم که خدا کمک نمیکنه. ولی. یه چی بگم. خودتونو درگیر کار خدا نکنیدید.
یه. گله دار. یا. مرغداری رو در نظر بگیرید. ایا. شخص. که اینا رو جمع کرده. میخواد. به اینا حال بده ابدا. نمیده. میخواد سود کنه. مطمئن باشید. سود. خدا. ماییم. و. انرژی. خوار بزرگ خداست. انرژیتو صرف. درخواست از خدا نکن. چیز بزرگ نمیخوام. الان. من. از خدا. درخواست یه. چس فیل. دارم. داد؟؟؟؟ نه نداد. چون قدرتی نداره. بابا همه سر کاریم. خدا. هیچ کاری نه میکنم نه میتونم بکنه. بعد ۳۴ سال زندگی میگم. وسط اهوازم. این همه شرکت دولتی همه. با پارتی رفتن سر کار. شرفمو میزارم وسط اگر دروغ باشه. همه. یعنی یه کارگر. کارمند. ریس. از دید خدا چسو. قدرتش از خدا. بیشتره. پس. بازم بگم خدا. بابا انسان. قدرتش بیشتره.
من دیروز عاجزانه به درگاه خدا پناه بردم اما امروز به ستمگرانه ترین حالت ممکن ناامیدم کرد. بهش گفتم درسته تو رفیق نیمه راه بندت بودی اما من رفیق نیمه راه نیستم باز هم تو رو میپرستم. اما قلبم ازش ناراحته. ازش ناامیدم ته قلبم و فقط خودم رو گول میزنم که نه همه چی خوبه
با وجود تمام مشکلات وگرفتاری ها، الهی فدات بشم خدا.
سلام بنظر من خدا منو ریمیکس کرده یه مدت زندگیم لاکچری میگذروندم بهترین خونه باغ ماشین عشق.و.. یه مدت زندگیم هم این مشکلاتو شما ها رو تقریبا داشتم حالا از یتیمی بی پولی بیکسی اجاره نشینی معتادی شکست عشقی و..وو…. حرف من اینه ما همه از روح خدا هستیم.چون مغز و قلب سالمی خدا از خودش بهمون هدیه داده باید مدیونش باشیم.الان خلاصه داستانمو بهتون میگم.
خب من همه چیز اول زندگیم داشتم ولی خیلی ساده قدر ندونستم قمار کردم عشقمو جایگزین کردم دوستان بد انتخاب کردم بدهی زیاد بالا اوردم همه چیزمو دادم رفت و وقتی به خودم اومدم دیدم خیلی دیره و فقط به قول بعضی از دوستان بدبختی و بدشانسی مونده بود واسم.خب من چند سال درگیر اشک و زاری حسرت داشتهایی ک ندارم و بدشانسی بودم و میگفتم خدا منو نمیخواد و خدا اصلا وجود نداره همه اینا بودم و در این حین هم پدرم رو از دست دادم و یک مادر پیرو که خیلی دوستش دارم برایم باقی موند.۲سال ببخشید مثل سگ کار کردم تو شرکت با حقوق ۱۶۰۰ که نصفیش میرفت اجاره و نصفیش خرج خونه یکم تونستم دوباره جون بگیرم.باور کنید گریه زاری و کفر دیگه خستم کرد ب خودم اومدم در کنار شرکتم شغل مورد علاقمو پیدا کردم فقط تنها کاری کردم هر روز تلاش و ورزش کردم که سلامتیم اعتماد بنفس و قلب و روحم دوباره جون بگیره خب الان خداروشکر از همه نظر بهترم.حرف من اینه خدا همه چیز بهمون پیشکش داده فقط باید درست ازش استفاده کنیم منم دل خوشی از بعضی ادمهای سیاسی و بعضی از آخوندها که با بیسوادیشون در رابطه با الله و مسایل سیاسیشون باعث میشن فقط جونارو از ارزشهاشون،آرزوشون و زندگیشون متنفر بسازن بیزارم. این ادمها سیاسی تو همه کشورها هستند.اینو بدون پسرم و دخترم اگه این متنو تا انتها خواندی بدون تو خود خدا هستی پاشو هر مشکلی داری راه حل براش پیدا کن به ارزوهات فکر کن.
تو ۲۴ ساعت زندگی کن واز داشتهای کمت خوشحال باش زندگی همه ما بی پایان هست زندگی برای یک عمر طولانی جنگیدن ارزش نداره ولی برای ۲۴ ساعت داره.
غیر از خودت ک روح خدایی عاشق هیچکس نباش چون اگر هر مشکلی داشته باشی به اسم خودت قسم هیچکس تو این دنیا کمکت نمیکنه خدا بهت داده از خودش،فانیاشو خودت بدست بیار و حالشو ببر.
همه اینها درست است. ولی به نظر شما سطح ایمان همه یکسان است؟ نه. وقتی هر روز از خواب پا میشی یه چیز دیگه گرون شده. تورم هر روز بیشتر میشه. هر چی پول در میاری کفاف زندگیت نمیده. مسافرت از زندگیمون حذف شده. تفریحات کم شده. بیرون نمی تونی بری برای خانواده ات کباب بخوری. حتی یک دوچرخه برای بچه ات نمی تونی بخری. دیگه به چی امید داشته باشی. ما هر روز داریم دایره نیازها و آرزوها مون رو کوچکتر می کنیم. با حقوق ثابت کارمندی دیگه نمیشه مسافرت رفت. خونه ساخت یا خرید. حتی یه گوشی یا دوچرخه برای بچه ات.
باید چکار کرد؟ شما راه حل بدین.
مسئول کنترل تورم که دیگه من نیستم. مسئول بی ارزشی پول که دیگه من نیستم. چرا باید هر روز شرمنده بچه کوچکم باشم که از من یه دوچرخه میخواد و من پول ندارم براش بخرم.
داداش بهونه دیگه ای نموند از جانب خدا بگی من که یه آدم عادیم یکی تو خیابون ازم کمک مبخواد خجالت میکشم دستش رد کنم نه از گذشتش میپرسم که چقدر گناه داره نه دوس دارم ذلتش ببینم خدا که از پدر مهربون تره چطور دلش میاد بعدم من تا امروز دعا و حاجت و چله نمونده که انجام نداده باشم ولی برای کوچکترین چیزهام معطل هستم هم سن و سالهای من که همه کار میکردن خدا هم آرامش زندگی داده هم کار هم همسر و بچه سالم من برای ازدواج خواهرهام دعا کردم نه خودم الان 30 سالمه خواهر هام خونه موندن پدرم مریض خودم بیکار خونه رو دولت برمیداره به چی دلم خوش کنم حتی یه خبر خوش تو زندگیم نشنیدم که یکبار روم بخنده از سال 92 گواهی نامه گرفتم یکبار نشده پشت فرمون بشینم با این که همیشع شاگرد اول بودم تو مدرسه و دانشگاه همه اطرافیان قد و قوارم مسخره میکنن یک دونه دوست ندارم که زنگ بزنم درد دل کنم خلاصه گفتم این مطالبی که نوشتی یک گرون نمی ارزه خدا مثل پدر مادر ها هس بین بچه هاشون فرق میزارن اینم بین بنده ها فرق میزاره اینو تجربه کردم الکی نمیزنم موفق باشین
من خدارو خیلی دوست دارم همیشه ازش کمک میخام ولی اون اصلا فکر نکنم حتی صدامو بشنوه. من هیچ گناهی نداشتم جز مسخره کردن چند نفر و بی احترامی به چند نفر که حقشون بود دیگه هیچ گناهی نداشتم. سن خیلی کمی دارم حتی سنم جوری نشده که بخوام گناه های بزرگ کنم ولی خدا اصلا منو دوست نداره..
بخونین لطفااا
همه رو خوندم اشک هم پاش ریختم
همه ما اینجا جهنم میمونه برامون
همه داریم زجر میکشیم
دنیایی واسع امثال ما نیست میدونم
پس دعا نکنید عشقمون برگرده پول برگرده دیگه دعایی نکنیم چون اگرم
خدا درستش بازم ی مشکل دیگه بزرگتر میاد پس بیاین فقط زانو بزنیم جلوش و فقط بگیم ک فقط تنها چیزی که میخواییم تویی خدا ک برسیم بهت خدا
و تو بغلت گریه کنیم اروم شیم چون عشق اصلی اونه که تو بغل خدا گریه کنی و عاشقی کنی
سلام والله من خودم هم واقعا موندم ازکارخدا کسی که خدارا یبارهم صدانمیزنه همیشه خلاف دزدی ولی کارش پیشرفت میکنه به هرچی میخواد میرسه ولی کسی که همیشه اسم خدا تودلشه هیچ اهمیتی خدا بهش نمیده به خود خدا قصم منم موندم چجور خدایی هستش اگه خودش جای مابود بهش نگاه نمیکردیم ناراحت نمیشد واقعا ناراحت نمیشد
خداهیچوقت منونخواسته من نخواستنی بندشم..توی جهنم منوخلق کردم..همین امروزگفتم لعنت به لحظه ایی که تصمیم گرفت منوبیاره تواین دنیاتازجربکشم…من نمیخوام دیگه زنده بمونم..
ازصبرکردن خسته شدم ..ازظلمی که درحقم شده خستم ..کی میخوادجبران کنه..فقط وعده دروغ میده به بنده های دردکشیدش ..
دیگه دوست ندارم خدامتنفرم ازت بخاطراینکه منوآفریدی فقط برای دردواشک ریختن…
خدایا کمک کن به آرزو هام برسم اگرنه که یه لطفی بکن گناهان او را مثل آرزو هام ندید بگیری
بچه هامو ازم گرفتن خدایا کمکم کن
سلام بندگان خدا.
منکه الان 36سالمه و همه چی مو باختم و 6سالی از عمرم و سرمایه و آبروم زنم به باد که فقط 4 ماه بامن زندگی کرد و شدم آش نخورده دهان سوخته!.
دیگه وقتی میبینم تمام تلاشهام به بن بسته و باتلاق! دنیا و مالش به دنیاست و تلاشها براچیه؟ چرا همش حرص دنیا رو میخوریم و نهایتش زحمت و حمالی ش میمونه؟! هرکه سبکبارتر سبکبالتر! هرکس بی نیازتر بی نیازتر! هر خوبی کردین توقعتون رو به صفر مطلق برسونین
ان تنصروالله ینصرکم…(خدارویاری کنید(وسیله کمک به دیگران بشین) تا خدا شما رو یاری کند).
من واقعا لطف خدارو حس کردم که منو بعد چندسال گرفتاری مهریه(چندوقتی هم زندان) از دست زنم خلاص کنه!!.
التماس دعا از دلشکستگان .
بندگان خدا دعای دلشکسته زودتر مستجاب میشه.
سلام به نوجوان 16 ساله هستم که زندگیم رو خودم نابود کردم با بی برنامه بودن و درس نخوندنو و ….. ولی به خودم قول دادم فردا یک اسفند 1400 تمام کار های بد رو ترک کنم درسته که من بنده ی خوبی برای خدا نبودم ولی از این به بعد یه آدمی میشم که خدا ازم راضی باشه و کِیق کنه شاید بگید که کن یه نوجوان مشکل بزرگی ندارم اما اینقدر مشکل کشیدم که نگووو ولی میرم جلو و تمام کار های بدم رو ترک میکنم و نمازم رو هم شروع میکنم فقط ت رو خدا یه دعایی به من بکنید که من ت راهم موفق باشم یاعلی
در میان اما واگرهای زندگی ومشکلات ومرگ عزیران وفقر
مرگ ملکه ذهنم شده بود این زندگی با این همه سختی زنده بودن به چه قیمتی واصلا در این چه میکنیم و…
تا بعد از عمری تفکر شبی به درک وتجربه خروج روح از بدن رسیدم جلل خالق ما به والله ارواحی هستیم کاملا تحت الحفظ که بینهایت بر ما مراقب از غیب گماشته شده واین دنیا مرحله ای گذراست به والله فقرا خوشبخرین هستند اگر به درک وشناخت خدا برسن فقر عالمانه بهتر از ثروت ودارایی غفلت آور وظالماته است
وقتی از جسم خارجم کردن قابل وصف نبود روح بودنم جسمو مثل سنگی که بر زمین افتاده باشه رها کردم ورو به بالا بردنم نزدیک سقف اتاقم و وارد پذیرایی خونمون شدم به اجبار موجودات بینهایت ابر قدرت که اجازه نمیدانن ببینمشون بردنم و روح عزیزی که از دنیا رفته بود و اومده بود ملاقات خانوادش رو ردیدم یا خود خدا تمام وجودمو که روح بود رو شگفتی و وحشت وکنجکاوی فرا گرفته بود وبا خودم میگفتم میگن مرگ مرگ اینه مرگ چقد جالبه چقد خوبه چقد باحاله چرا از خودم اختیار ندارم بر خلاف دنیا خواستم که منو ببرن به سمت آسمون وچیزهایبیشتری بدونم وببینم ندا دادن تا اینجا بیشتر اجازه نداری ببینی ودرک کنی آماده شو برگردی به جسم وقتی به جسم برگشتم یکسالی در حیرت وتعجب بودم از اون لحظه تا الآن خدارو بینهایت سپاسگذارم منو خلق کرد و از دنیا خواهد برد اونور همه بهم میرسیم وبه چشم خودتون می بینید
به والله برزخ وقیامت جدیه جدیتر از دنیا
۱۳سالم بود بزور شوهرم دادن دوستش نداشتم واسه فرار ازین موضوع رفتم دوست پسر گرفتم ده سال هی بازیم داد آخرش رفت بایکی دیگ ازدواج کرد هرچی خواستگار بود بخاطرش رد کردم الان ۲۹سالمه دیگ خوشم از هیشکی نمیاد همش اشک و آه. التماس خدا میکنم لااقل عشقم گرفتی یکی سر رام بذار ک عاشقش شم مگ اینکار چ قدر واسه خدا سخته ...مگ زور نمیتونم با کسی ازدواج کنم ک حسی بش ندارم منم آدمم …میترسم ازدواج کنم و بهش خیانت کنم سن ازدواجمم رفته بالا خسته شدم بخدا
سلام بر همگی وقتتون بخیر
خداوند همان طور که در قرآن اشاره شده است خیر مطلق است و از او به ما شری نمی رسد …
من نمیخوام بیخودی دلتونو خوش کنم ها
میدونم هزار تا مشکل دارین
درد دارین
استرس دارین
پیش زن و بچه شرمنده این و خجالت میکشین و بعضی وقتا دیگه آرزوی مرگ میکنین که این برای خودم هم بود …
خاطراتی رو براتون تعریف میکنم
یه زنی بود تو روستامون شوهرش بیماری کلیه گرفت مرد و به یه مرد دیگه اردواج کرد
اونم بیماری گرفت مرد
بعدش با یه مرد دیگه ازدواج کرد
سومی که مرد مجبور شد بازم به یه مرد دیگه ازدواج کنه که اونم تو کارخونه خوابیده بود و در اثر گاز گرفتی مرد
بچه اش چوون بود
مجرد بود در اثر تصادف و مرگ مغزی مرد
یه دختر جوون رو به خاطر یه جفت کفش طلاقش دادن و و ماجرا های دیگه
با خواندن این همه مشکل، بسیار متاسف و متأثر هستم، منم با پول قرضی وارد بورس شدم و سرمایه را از دست دادم، یعنی دولت دزدید، و من، بدهکار شدم و روز به روز اوضاع بدتر میشه همیشه اعصاب خود و خانواده و پدر و مادر، خرد و همه ناراحت هستیم، روز گارمون تلخ تلخ تلخ، بخاطر ۵۰۰ میلیون تومان، عجب روزگاری، عجب و عجب…ولی هنوز امید به خدا دارم نمیدونم نمیدونم نمیدونم
سلام من خودم تو مشکل عجیبی گیر کردم ولی خوب چون تو آگاهی پ بیداری هستم متوجه میشم گره کار از کجاست توصیه میکنم بچه ها تو اینستا بگردن چند پست آگاهی و بیداری پیدا کنن و رو خودشون کار کنن تا بفهمن ک چرا قشر پولدار با وجود گناه بازم پول میاد سمتش و فقیر با وجود تلاش بازم فقیر تره کاش بینش خودمونو درست کنیم باورهای غلط روال برسیم ب اون چیزی ک میخواییم من دوست دارم همونجور ک ب خودم کمک کردم ب دوستان هم بتونم کمکی کنم
فقط همنو میدونم که مظلوم ها و بیچاره ها پیش خدا جایی ندارن
الان که اینو مینویسم یه ادم درمونه از همه جا روندم از خدا فقط درخواست یه کار خوب توشهر و دارم تا ازین طلسم رها بشم شاید یه روزی چشمم به این نظرم بیوفته امیدوارم خدا همه رو کمک کنه و اون روز به اون چیزی که میخوام رسیده باشم خدایاا کمکم کن توورو خدا تا اون روز خدانگهدار
سلام من از بچگی روز خوشی ندیدم من هرجا میرم بدبختی از من زود میرسه بچه که بودم بابام همش مریض میشد همش فکر اونو میکردم الانکه دو تا دختر دارم زندگیم مزخرفیه مستاجر اونم یه زیر زمین تاریک خدایا آیا ما رو در نمیایی خسته شدم دارم روانی میشم وقتی اطرافیانم میبینم شوهرم کار درست حسابی نداره اینم از اوضاع اقتصاد ایا ما فقیر بیچاره عادل نداریم ولی بازم خدایا شکرت
سلام من نمیخوام الکی حرفای منفی بزنم فقط واقعیتو میگم
خدا هیچوقت به هیچ بدبخت و بیچارهای کمک نکرده. من دیگه تو زندگی خودم دیدم چطور در بدترین شرایط آدم له میشه و هیچ کسیو نداره. من از بچگی پدرم انگار که هیچ نسبت خونیای باهاش نداشتم که داستانش مفصله همیشه ول بودم به حال خودم. همیشه هم ایمان به خدا داشتم دعا کردم نماز خوندم ولی از بچگی سختترین زجرا رو کشیدم حتی برای مریضیم هم پول دکتر رفتنو نداشتم. همیشه مثل گداها بودم ولی باز کار ساختمانی و توی بازار کار کردم تا بتونم درس بخونم هزاران امید و آرزو و هدف داشتم و آخرش هیچی نشد. هیچکس هم هیچ کمکی به من نکرد. الآنم ۲۴ سالمه دیگه واقعاً از زندگی بریدم و خسته شدم. دیگه از خدا هیچی نمیخوام چون کمترین امیدی برام نمونده. واقعاً به تهِ خط رسیدم و میخوام زودتر خودکشی کنم. اینجوری خیلی زودتر راحت میشم تا اینکه بازم بدبختی بکشم و بعد بمیرم
اینجا دیدم همه از مشکلات و سختیشون گفتن حالا منم میخوام بگم من بچه افغانستانم 23 سالمه از بچگی فقیر بزرگ شدم از وقتی که یادم میاد بد ترین و سخت ترین کارو کردم همیشه تمام هدفم و تلاشم این بوده که فقط یک زندگی خیلی معمولی داشتم اونم در کنار خانواده ام ولی هر روز که میگذره بدتر بدتر میشه هیچی هم درست نمیشه همیشه هم حرص جوش میخورم من واقعا بدترین شانسو دارم من یک موتور داشتم و با این موتورم کار میکردم همین چند روز پیش موتورمو گرفتن منو بردن بازداشتگاه یک شب بازداشتگاه بودم نزدیک بود برم زندان پنج میلیون ازم پول گرفتن موتورمم دزدی نبوده فقط برای اینکه گواهینامه نداشتم و مدارک نداشتم این همه داستان برام درست شد خلاصه من خیلی دل کوچکی دارم یعنی وقتی یک نفر از من کمک خواسته من هرچه که در توانم بوده انجام دادم ولی میگم خدایا اخه چرا این همه بلا ها سرم میاد تازه من نیمه از مشکلات زندگیمو گفتم 09194308650 بزنگید دردو دل کنیم
من هروزمو درگیرم امتحان نهاییم که هرچی واسش تلاش می کنم ثمره ایی نمیبینم فقط جز استرس وحال بد چیزی واسم نداشته وبه این باور رسیدم که میگن تلاش کنی نمیدونم همت داشته باشی خدابرکت وثمره میده همش چرته وبس
من الان به این نتیجه رسیدم که این کار به صلاحته. خدا بهتر میدونه. حکمتیه. امتحانه وووووووو. ……. همش الکیه منیکه قبل از اینکه به این مشکل بخورم یاد خدا صلوات دعایی ام یوجیب وووووووو. … ذکر لبم بود با مشکلم شد
اینان شدن هزار برابر اعتقادم به ائمه ۱۰۰% بوده هیچ نامردی نکردم اینجوری بگم انسان امروزی از نظر ظاهری هستم ولی اعتقاد جای خود خلاصه آدم حروم زاده ای نیستم اما ۵ ساله مثل سگ رو زمین غلط میزنم گریه میکنم خدا رو صدا میزنم پس چرا بعد ۵ سال کاری کرد جدا بشه مگه کور بود ک من رنج میکشم ده جا شاید بیشتر رفتم خواستگاری بلاخره یا از طرف من یا اونا کار درست نمیشد تا این همسرم ک برعکس همونی ک تو رویا هام ارزوش داشتم بهم داد بعد یک سال زندگیم سیاه شد
بدون هیچ دلیلی تو دادگاه گفتم لااقل دلیلش بهم بگین خودم بدونم دلمو قانع کنم این بوده گناهت اما با پارتی ۱۴۰۰/۱۱/۴طلاق گرفتن پس دوست داشتن واقعی من چی ۵ سال اندازه ۱۰سال پیر شدم افسرده شدم التماس خدا میکردم هرکاری باهم میکنی بکن اما زنم نگیر اگه میگیرش چرا بهم دادی مثل قبلیا بهمش میزدی باش قبول التماست میکنم لامصب ارومم کن داری میگیرش مُردم که// فکنم دو حالت داره ۱ منو آفریده برای رنج بده التماسش کنم لذت ببره حالت دیگش حسودیش شده که زنمو بیشترررررر از ش دوست داشتم ازم گرفتش.پس نگید خدا از رگ گردن به شما نزدیک تره .پس نگید خدا از پدر مادر بشما مهربون تره کدوم مهربونی یک مادر خار بدست بچش بشینه ببین چه میکنه ولی من دارم مثل سگ جون میدم کو کجاست خدای وقتی میخوایش نییست بعدا براچیمه میگند دوستت تو مشکلات بشناس .میگم بابا خیرتو نمیخوام هرچیزی میشه بشه زنمو نگیر توکه از مادر دلسوز تری میدونستی من رنج میکشم نباید درست میکردی اگه جهنم میرم اگه هر اتفاقی میفته انتخاب من بوده تا تهش بودم توهم درستش کردی این وسط فقط به من بگوچرا عذاب بی دلیل ب کدوم گناه چیو به من میخواستی ثابت کنی منکه کتاب قبر برزخ قیامت خوندم منکه میدونستم بزرگی منکه میدونستم بدون اجازه تو برگی از درخت نمیفته چرا من؟؟ امتحان باشه قبول ۱سال ۲سال ن ۵سال مگه من معصومم که ۵سال امتحان عذاب کاش اگه کسی هست به من بگه دلیلش اینه این کار بوده منواز پوچی برزخ نجات بده قانع ام کنه این شمارم ۰۹۳۸۶۴۱۳۱۳۸ )) زندگیم زنم بود رفت چ استدلالی زنتو بده بعد عذابت بده بعد از مادر نزدیکتر انتخاب من بوده تو جورش کردی بد بود رد میکردی چرا اون یکی دیگر که میخواستم اونو درست نکردی برا من؟؟؟هرکار میکنم برام هضم نمیشه نمیشه نمیشه
مشکل ما دقیقا همینه که اگر به مشکل خوردیم و به بدبختی افتادیم تازه بریم سمت خدا .اصلا خدا اونجوری که ما میگیم نیست .از اول دبستان فقط تو گوش ما خوندن که نماز بخون و قران بخون و گناه نکن و اگه گناه کنی 100 تا برات عذاب میاد .اخرش هم نفهمیدیم خدا مهربونه و دلسوزه یا خیلی بی رحمه . اصلا ما باید بریم دنبال خدا تا اینکه بفهمیم خدا کی هست نه اینکه بقیه بگن .باور کن اگه بری دنبال خدا و بفهمی که خدا اصلا که هست دیگه زندگیت عالی میشه . دو تا نماز میخونیم میگیم چرا هیچ اتفاقی نمی افته دوباره ول میکنیم به خدا من درسم افتضاح بود کلی درس میخوندم نمیشد نمره خوب بگیرم رفتم دنبال خدا کلی گشتم حتی نمازم هم گذاشتم کنار چون این نماز رو بقیه به ما گفتن اصلا نمیدونیم نماز چه ثواب های مادی و معنوی داره هر روز به خدا بگو خودت رو بهم نشون بده بهم بگو کی هستی به قران بهت جواب میده خدا 7 میلیارد دست داره که از هرکدوم میتونه به تو پیامش رو برسونه . بعد یه چیز دیگه چرا همش ناشکری چرا یه بار نمیگیم خدایا شکرت چرا فقط زندگی خودتو با اونایی که از تو بهتر هستند مقایسه میکنی به خدا خیلی ها هستن که وضعشون از ما ها بد تره یارو دلش میخواد فقط 1 ساعت هم که شده بخوابه ولی به خاطر ترکش توی جنگ دیگه از اون به بعد خوابش نمیبره از این ادما خیلیییی زیادن بیاین به جا این ناشکری ها که هیچ سودی برامون ندارن شکر گزار باشیم اصلا وقتی یه مردی برا همسرش یه کادو میخره دیدید چقدر زنه خوشحال میشه و تشکر میکنه همین باعث میشه که مرد بره کادو های بهتر و قشنگ تر براش بگیره چون ازش تشکر کرده و براش ارزش گذاشته ولی اگه اون زنه تشکر نکنه و ذوق نکنه برا این کادو کوچیک عمرا دیگه مرده کادو بگیره این درباره رابطه ما با خدا هم همینه .ایشالا همیشه شاد باشید از زندگی لذت ببرید
خدا موقعی باید کمک کنه نمیکنه ک هیچ بلا بدتری هم سرم میاره تو اون بازه زمانی دیگه بریدم بخدا لعنت به این زندگیایی که ما داریم
من چند سال پیش از خدا درخواست پولی می کردم ولی من به آرزویم نرسیدم و به خاطر همین بی توجهی چند عدد قرآن آتش زدم تعدادی مهر کربلا در توالت انداختم و ادرار و مدفوع کردم خیلی کارها کردم خدایا به دادم برس نمی دانم به خاطر همین کارها از من روی برگردانده یا نه ولی خیلی اذیت شدم و میشم خارکستر خدای بزرگ و نجس کارم شده دائم کفر گفتن و بد گفتن به خدا خودت به دادم برس.
همه ی ما درد داریم فقط نوعش فرق می کنه هر کی از نظر خودش دردش بیشتره
من بعضی وقتها فکر می کنم خدای نیست همه این چیزهای که می گن در مورد خدا دروغه چرا در برابر هر ظلمی که به هر کس میشه فقط سکوت می کنه چرا مگر نمی گن هر چی می خوای از خدا بخواه چرا جواب نمی ده خدا
خدا هیچ بنده ای رو محتاج نکن
زندگی همش رنج بوده و هست. سالهاست که خدا را صدا میزنیم ولی جوابی نمی گیریم، روز به روز افسرده تر و خسته تر از قبل میشویم، مشکلات به قدری زیاد شده که بیشتر ما فقط منتظر مرگیم تا خلاص شویم، این بود زندگی که خدا به ما بخشیده؟! ناخاسته به این دنیا آمده ایم و با هزار درد و رنج و بدبختی و بیماری و فقر و مشکلات دست و پنجه نرم میکنیم و به ما میگویند حکمتی در آن است. هیچ حکمتی در آن نیست چون خدایی وجود ندارد، هر کدام از ما در این جهان وسیع و بی نهایت بزرگ اندازه یک اتم هستیم که دیده نمیشویم، شنیده نمیشویم، تا یک روز تمام شویم. و خوش به حال آن تعداد که زندگی بر وفق مرادشان بود. همه در حد توان خود برای زندگیمان تلاش کردیم اما دنیا جایی بود که همه نمیتوانند خوش باشن و برای بیشتر مردم سختی و رنج بوده، خیلی ها با بدی و ظلمی که در حق دیگران کردند به خوشی و لذت دست پیدا کردند و اگر خدایی وجود داشت که اجازه بی عدالتی را نمیداد. دنیایی که با بی عدالتی و ظلم برپاست آفریدگاری ندارد و اگر هم دارد او هم ظالم بوده که چنین دنیای بدی را آفریده و توان کنترل او را هم ندارد.
شاید واقعا خدایی وجود داره و انسان و جهان رو خلق کرده اما قطعا اون خدا بعد هز خلق جهان و انسان کیفشو برداشته و رفته. کمتر دروغ بگید و بنویسید
چرا نظریه قبلی ام ثبت نمیشه
مطالب رو خوندم نظریات رو خوندم
من هم نزدیک چهل سالمه مجردم کار ندارم قسط ندارم آرامش خانوادگی ندارم مادرم مریضه ووووو
ولی باور کنیم قرار است خدا ما را امتحان کند نه اینکه ما خدارا امتحان کنیم
ی سری به گذشته ام میزنم مقصر و بانی تمام مشکلات را خودم میبینم حالا درسته این وسط ها هم شکایتی از خدا میکنم ولی باز میبینم خودم هستم که موقعیتها از دست دادم توقعاتم بالا بود خودم را به زحمت نمینداختم فقط دنبال این بودم که دیگران مقصر جلوه بدهم که همه بد هستند و من خوبم
من اصلأ استغفرالله دست کمی از خدا ندارم باور کنید دوستان از خدا درخواست کمک کردم و یک جورهایی بهش نزدیک شدم استغغار میکنم هرچند خیلی گناهکارم
اما با نزدیک شدنم به خدا یک تجربه های جالبی برام پیش آمد همین چیزهایی که نوشتم قبلاً اصلأ قبول نداشتم چندمورد شرایط ازدواج برام پیش اومد هرچند باز من مقصر بودم یک کارهایی هرچند سبک دارم انجام میدهم و بازهم خداروشکر مثل قبلاً نمیگن بیکاره امید دارم که رشد کنم رفیقان جدیدی پیدا کردم متفاوت از گذشته دیگه عروسک خیمه شب بازی دست دیگران نیستم ولازم نیست نجات دهنده جهان باشم ولی هنوز هم برای جبران گذشته کارهای زیادی پیش رو دارم مهمتر ازهمه نزدیکتر شدن به خدا و استمرار و مقاومت در این راه مسیر
هرچی بود گذشته و آینده هم معلوم نیست مطمنم خدا هوامو داره بعضی اوقات لمسش میکنم
مختصر کنم مقصر من هستم و دنیا رو زیاد جدی نگیرم و بهش وابسته نشم پدرم برادرم و خیلی از آشناها و رفیقان جوانم زیر خاک هستند و من هنوز جوانم
یادمه بچه که بودم یکبارمادرم ازم عصبانی شد و گفت تو را ناخواسته حامله شدم و هرکاری کردم سقط ات کنم نشد از اون موقع از مادرم رنجش گرفتم ولی بعد وصل شدن به خدا در این چند سال ی چیزی بهم میگه دیدی مادرت میخواست از بین ببردت ولی هرکاری کرد خدا نخواست پس حتماً خدا یک مأموریت و یا حتما یک زندگی خوب برات داره امیدوار باش که با زانوی غم بغل کردن هیچ مشکلی حل نشده و نخواهد شد وهمین امروز در جوانترین روز زندگیت هستی به خدا توکل کن و حرکت کن که آینده از ماوراء میاد و مبهم است چه بسا خدا هدیه های بزرگی بهت بده
برای همتون دعا میکنم بنده را دعا کنید
موفق پیروز سربلند باشید
واقعا من فکر میکردم خیلی فقیر و بد بختم ولی وقتی مشکلات بقیه رو خوندم تازه فهمیدم چه همه نعمت دارم که نمیدیدم.خدایا همه مشکلات مردم رو برطرف کن.
این همه آدم تو سایت درد و مشکلشون رو گزاشتن
خیلیا مشکل دارن مشکلات غیر قابل درک سختی میکشن رنج میکشن اشکالی نداره برای رسیدن به خدا باید درد و رنج کشید
ولی…
دیدن درد کشیدن مادرت
عزیزات
بده
ایمان دارم به خدا، ولی چرا خدا جواب سوالامو نمیده
روز به روز سوالاتم از خدا میره بالا ک چرا..؟
دنبال جواباشم میرما ولی خودش باید بهم جواب بده
جوابش هیچ جا نیست
خدا میگه ازم بخواید تا بهتون بدم
میخوام
ولی مگه خودش نمیبینه
ولی امید دارم
یا به نتیجه میرسم یا یه سوال بی جواب دیگ هه
دلم پره جانمیشه تو سایت
امید داشته باشید
۱۳ سالمه
با سلام خدمت همه دوستان عزیز.دوستان توی این جهان بیکران هزار ها هزار انسان مشکل دار وجورد داره همه هم میگیم مشکل من از همه بدتره حالا مم کاری ندارم به اینا ولی اگ خدا قراره مشکل همه رو حل کنه و همه تو ناز ونعمت باشن زندگی معناشو از دست میده دوستان .من خودم یه مشکلی دارم ک حتی روم نمیشه اینجا بگم بخدا دراین حد ولی تنها دل خوشیه من تو زندگی حقیقتا همینه ک دل را بهش میسپارم….تاهر کجا ک بره دوستان بله اگ واقعا ناامید شدید اززندگی بهترین کسی ک میتونه ارومت کنه خودشه دل رو بتش بده هرچه شد…
من دیگه ازخدامتنفرم ..اونقدردردکشیدم توزندگیم تااین سن که حدنداره…هیچ دلخوشی ندارم توزندگیم..هرلحظه دلم مرگ میخواد…هرچی تلاش هم کردم به بادرفت…خداجزبدمنونخواسته …هیچ جایی واسه شکرنذاشته ..میخوام فراموشش کنم اونطورکه اون نمیدونه بنده ایی داره…
بیشتر نظرهارو خوندم مشکل ما اینه که هر اتفاق بدی میفته میاندازیم گردن خدا و خومونو زجر روحی یا جسمی میدیم تا خدا ببینه ودلش برامون بسوزه بهمون ترحم کنه ولی هیچ وقت به نتیجه نمیرسیم من ۲۷سالمه وزندگیم انقدر عجیبه که حتی نمیتونم برای کسی تعریف کنم چون کسی باور نمیکنه تااین سن با هیچ کس رابطه نداشتم وحجاب ونماز وهرچی که فکر میکردم سعی کردم انجام بدم ولی زندگی خیلی سختی دارم قبلا همیشه از خدا طلبکار بودم ومثل خیلی از شمافکر میکردم میگفتم من که این همه رعایت کردم چرا انقدر بدبختم؟ولی هرچی سنم بالاتر میره بیشتر متوجه میشم که چقدر غافل بودم ما آدما به فکر ظاهریم باطنمونو فراموش میکنیم هرچی بدبختیه در درون ماست باید اول خودمونو بشناسیم خدا رو هرجور ببینی دقیقا همون جوری باهات رفتار میکنه شاید زبون شما خدا خدا میگه ولی دلت باخدا ناراحته نفاق ریشه آدمو نابود میکنه من یه عمر فکر میکردم باخدام ولی تو شرایطی که باید دفاع میکردم از یه بنده خوبش کشیدم کنار وخودمو انتخاب کردم حتی باورم نمیشد که اینکارو کردم بیاید اول خودمونو بشناسیم ببینیم ماواقعا کی هستیم انقدر به خودمون دروغ نگیم وقتی دلت از دنیای کثیف دور بشه ودرست تلاش کنی مطمن باشید از حرفایی که به خدا زدین شرمنده میشین خدا خیلی صبوره وهیچ جایی امن تر از آغوشش نیست هیچ کس دلش برای شما نمیسوزه پس خودت دست به کارشو
منم زندگیم کاملا نابود شده ولی سعی کنیم به خدا و ائمه پناه ببریم ایمان و اعتقادمون را بهشون محکم کنیم،با امام زمان خودمون دوست بشیم رابطه قلبی خودمون را با امام زمان تقویت کنیم امام زمان،کمک و یاری میکند،ناامید نباشید،
عزیزی گفت خدا رو نمی بینم
شما دلبسته دنیا و… شدی و خدارو نمیبینی غیر او را از دلت بیرون کن آنگه طلب دیدن یار کن
پاک باشیم از نظر اعتقادی و اخلاقی .…. خدا رو می بینیم. اگر کسی نماز نخونه بدبخت نمیشه ولی کسی خدا رو قبول نداشته باشه در دو دنیا روسیاهه
کسانی که شک دارن توصیه می کنم حتما با یه مشاور مذهبی عالم با تقوا در شهر یا با شماره ۰۹۶۴۰ تماس بگیرن
سلام بازم منم فک کن این همه بدبختی بکشی آخرشم بری اون دنیا بگی خدایا چکارم داشتی چرا بجای اینکه هی مسخره کنی کمک نکردی بت بگه باهات حال نکردم الآنم بهشت رات نمیدم کونت بسوزه از همین ور برو جهنم
آقا ناموسا هی نگین خدا اینجور خدا اونجوری هیچ هم اینطور نیست چند بار پیش رفیقاتون زاویه شدین هر روز دارم پیششون کم میارم چرا چون گوشیم از کف دستم کوچک تره چون پنج سال پیش دوچرخه نداشتم چون الان از همه جا محدودم منم زمانی اعتقاد داشتم اعتماد داشتم نماز میخوندم قرآن میخوندم دیدم اینطوری نیست روز به روز دارم بدبخت تر میشم گفتم زمانی که صرف نماز این داستان میکنی بری تلاش خودتو بکنی وضعیت بهتره
چی میگی تو من تازه ۱۷ سالم هست یه پسر بدبخت پدر مادرم از هم جدا شدن هرکیو میبینم فحشم میده همه منو به چشم ترحم میبینن هیچ دوستی ندارم باید شبا مثل سگ تو مغازه میکانیکیه یه مرد عقده ای تازه به دوران رسیده کار کنم حقوق بهم نمید سر هرماه فقط بهم لباس میده اونم کهنه خداوکیلی همه ادمن منم انسانم لباس کهنه های فامیلو میارن برای من به هر بی پدری گفتم چشم ازهمه محل من سیلی خوردم تنها ارزوم اینکه یشب بخدا فقط یشب پتو داشته باشم که تو سرمای شب سرما نخورم این خدای شماس خیلی نامرده به همه مالو ثروت میده به ما بدبخطی اشکال نداره شانسمون اینو گفته من بیشتر شبامو با گریه میگذرونم
سلام. منم شدیدا خدا باور بودم.. ازارم ب ی مورچه هم نرسید. ازدواج کردم 16 سالم بود. با ی ادم وحشی هرزه.. حتی با محارمم رابطه داشت.. ی شب بهم حمله کرد منو بزنه.. من قلبم از ترس بلاک کرد.. ریتم قلبم از اون شب بهم خورد الان دچار نارسایی قلبی شدم.. من ده سال ازش کوچیکترم.. بمن بدترین توهین منو میکرد. هرشب منو از خونه بیرون میکرد.. هرکاری از دستش بر اومد کرد… 66 سالشه هنو ی سر دردم تجربه نکرد.. من شب روز پیش خدا التماس کردم.. همچی برعکس شد. اینم خدای مهربان
سلام دوستااان….تمام حرفاتونو با دقت خوندم خیلی از جاهارو چندبار روخوانی کردم….واقعا درد آوره…خیلی از زندگی های شما شبیه ب زندگی منه…درکتون میکنم….ولی نمیدونم ب کی قسم بخورم ک خدا من و شمارو میبینه….خیلی سختی دارید من اینو خیلی خوب میفهمم….ولی باور کنید خدا هست…خدایی ک تورو آفریده بر خودش تکلیف کرده ک ب تو رسیدگی کنه… اون در سطح بالایی از توه انتهای مسیر هارو میدونه….بهتر میدونه چیکار کنه…گاهی نباااید ب آیندتون فک کنید ..کلافتون میکنه….مشکل همه ما اینه ک سست ایم در توکل و توسل.
در مورد خواهر محترمی که گفتند سال ها از خدا همسر خوب خواستم بهم نداد خدا که نمی آید از آسمون همسر به شما بدهد اینجا نقش پدر و مادر خیلی مهمه و خود شما خواهر محترم ببینید به چه دلیل خواستگار خوب نداشتید نکات ضعف و قوت خود خود را شناسایی کنید شاید دلیلش را بتوانید پیدا کنید
سلام وقت بخیر بسیاری از مشکلات ما خودمان مقصر هستیم شاید تصمیماتی که برای زندگیمان گرفتیم اشتباه بوده بدون مشورت بوده یا فرصت هایی که خدا بهمون داده درست استفاده نکردیم اگه هوش معنوی داشته باشیم می دانیم که خداوند متعال به هیچ بندهای ظلم نمی کنه ماها خودمون به خودمان ظلم می کنید و گرنه خداوند هوای همه بندگانش داره اینطور نیست که خداوند یک چشم داشته باشد که بعضی از بندگانش ببیند و دیگران نبیند اگر کسی هم ادعا می کرد که خدا ظالم است امام حسین علیه السلام باید باشد نه ما در صورتی که امام حسین علیه السلام به طور کامل از خداوند متعال راضی بود دلیلش هم این بود که خدا را به درستی می شناخت و به تصمیمات خدا احترام گذاشت و تسلیم امر خدا بود خود من هم بارها از خدا شکایت کردم وقتی فهمیدم چیزی که ازش می خواستم اگه به من می داد به ضرر من بود خجالت کشیدم
سلام وقت بخیر خدمت همه شما بزرگواران ما انسانها نمی دانیم چه به نفع مون است چه به ضررمون بله درد دل های شما را خواندم و واقعا خیلی از شما سختی های طاقت فرسایی را تحمل کرده اید خدا همیشه هوای بندگانش داره بهش اعتماد داشته باشید و در کنار دعا کردن تلا شتان بکنید و از خداوند متعال بخواهید آنچه به مصلحت شما به وقوع بپیونده رنج های شما بی پاسخ نمی مانده اگه توی این دنیا بهش نرسیدین در آخرت مطمئن باشید می رسین به شرط اینکه صبر و شکیبایی داشته باشید
دوستان مشکلات که هست شما ماشاالله اینقدر درباره مشکلات نوشتید که دیگه لازم نیست من توضیح بدم اما منم مشکل دارم اما ایمان قوی به پروردگارم دارم و میدونم برای امتحانه بنده هاشه اینا خدایی که وقتی بهش فکر می کنی حس عشقشو تو دلت می اندازه به زندگیت معنا میده ،به سختیهات معنی میده هر آزمایشی که میشی مطمیئن باش که برات در کل خیره شاید در دنیا خیرشو نبینی زندگی با خدا پرازعشقه پر از احساسه من اینو خودم دارم تجربه می کنم شما هم می تونید منم میتونستم بگم بابا این حرفا چیه سراغ خودکشی برم اما به رحمت پروردگارم امید دارم و میدونم هرسختی که برام پیش می یاد اگه خودم عاملش نباشم حکمتی داره ودر کل به خیر بزرگ آری منجر میشه شما که مشکلات دارید والله خداشمارو بیشتر دوست داره چرا که شما بیشتر به حکمتش احترام میزارید امکان بیشتری برای رسیدن به درجات والاتر دارید و جایگاه والاتری خواهید داشت انشالله خدا به همه ما صبر جمیل عطا کند
خداوند در قرآن هدف خلق این دنیارو آزمایش میدونه نه لذت بردن مدام یعنی ما اینجا نیستیم تا همش لذت ببریم بلکه باید آزمایش بشیم و آزمایش با خیر و شر امکان پذیره پس باید سختی در عالم باشه برای امتحان وحالا که شما میگید این مقدار سختی با عدالت خداوند ناسازگاره باید دلیل بیاری نه توهین کنی شما نمی تونید دلیل بیارید چراکه سختی کمیت فیزیکی نیست که بشه اندازه گیریش کرد لذا ما نمی توانیم بدانیم که چقدر دقیقا سختی درعالم هست پس سختی برای سعادت ما لازمه لذا جایگاه انسان نیکوکار از فرشتگان بالاتره چون انسان در. شرایطی شایستگی خودشو نشون داده وازامتحان سربلند بیرون اومده اما فرشتگان بدون آزمایش هستند
و خدا بزرگتر از هر سختی و آسانیست
همه ی اینایی که اینجا نوشته شده، بالشیتن فقط!
من 34 سالمه نه حتی یه روز روزه ی قضا دارم، و نه حتی یک رکعت نماز قضا، 20 ساله که دعای عهد میخوندم، و 20 ساله که هر جمعه غسل روز جمعه انجام میدادم. خدا رو عاشق بودم. شب با اون میخوابیدم و صبح با فکر اینکه کنارمه لبخندزنان از خواب بیدار میشدم. حتی به خاطر مشکل شرعی داشتن، کف پاشنه بلند که صدا هم بده نمیپوشیدم. دیگه خودتون تصور کنین.
42 روز پیش شفای بیماری رو خواستم که بهم نداد. حتی بهش گفتم قلب،. کلیه،. ریه، از من بگیر. اما کار خودشو کرد. این حدیث محمد باقر هم که میگه دعا قضا و قدر الهی رو رفع میکنه هم الکیه. 25 روز تموم توی دوران بیماری، بیمارم فقط دعا کردم و اشک ریختم. هیچ فایده ای نداشت. همراه با بیمارم من احمقه قبلی هم مردم.
تمام پیر و پیغمبر هم سر زمین اوردم، اما افسوس که اونا هزارها سال پیش مرده ن، یه مرده چه طور میتونه بشنوه تو چی میگی.
خدا خوبه عین چیزهایی که خودش از خودش تو قران تعریف کرده فقط تا وقتی که چیزی ازش نخوای. یه چیز ازش بخواه، نشونت میده!
هیچ کس تاحالا تو زندگیم این جوری قلبمو نشکسته بود!
ادله شما خیلی پیش پا افتاده و با فرمول و درحد خرد ناقص بشری بوده است ، شما خدا را اینطور یافتید ؟ موفق باشید . ترجمه قرآن را مطالعه نمایید پاسخ همه را داده است . بطور ساده موضوع جبر و اختیار است ، انسان مختار به انتخاب است و تاوان انتخاب خودش را باس بدهد
علی
۴۲ سالمه مجردم سالها از خدا یک همسر خوب خواستم ولی ….. بنابراین ریدم تو ذات خدا که ابتدایی ترین خواسته های منو ندیده گرفته ریدم تو ذات کثیف خدا
آآآآآآقای علی شما با خدا اینجوری تا میکنی با دختر مردم چه ها می کنی ؟
خدا خیلی هم مهربونه و حکیمه دلش ب حال دختری سوخته ک گرفتار تو نشه بی اعصاب
من که دیگه نایی ندارم واسه تحمل دردورنج…
تااین سن دردای زیادی روکشیدم…فقط دیدوردشد…
میخوام به زندگیم پایان بدم..دیگه برام مهم نیست خداچی خواسته…هیچی واسم مهم نیست…
۴۲ سالمه مجردم سالها از خدا یک همسر خوب خواستم ولی ….. بنابراین ریدم تو ذات خدا که ابتدایی ترین خواسته های منو ندیده گرفته ریدم تو ذات کثیف خدا
باسلام وعرض ارادت مطالبی که گفتید بسبار عالی وعارفانه بود چون خدای متعال درقران میفرماید افوز امر الالاه ان الاه بصیر بالعباد ودرسوره مزمل میفرماید من بهتربن وکیل ونگهبان شما هستم پس بهره همه اموررا به او بسپاریم ودرمقابل عبادت ودعای خالصانه را فراموش نکنیم التماس دعا ملکی از تهران
يه مامان
چند روزه كارم شده گريه چون دخترم دادمو در آورده نه تنها من بلكه همسرم هم از دستش خسته شده
از خودسريهاش هر شب تا دير وقت بيرونه و وقتى هم كه بهش ميگيم زود بيا
با بى تفاوتى ميگه بيام ور دل شما
متاسفانه از آزاديهايى كه بهش داديم سو استفاده كرد
همسرم خيلى بهش اعتماد داشت و به اين اعتماد
خيانت كرد
عزيزان خداوند راه درست رو به بنده هاش نشون داده
و گفته اگه اين كارها رو بكنى و اين كارها رو نكنى در دو دنيا سعادتمند ميشى خوب ما ميخواهيم همانطور كه از پدر و مادر و اطرافيان آموختيم جلو بريم نه با فرمان خدا
فرزندانى كه امروز در فقر و تنهايى و مشكلات بسر ميبرند بسياريشون بخاطر اشتباهات پدر و مادرهاشون
و تصميمات غلطى هست كه اونها در زندگى گرفتند
و هيچ ربطى به خدا نداره در هر جايى از دنيا كه باشى
اگر تلاش نكنى دريافتى هم ندارى اگر اعتياد داشته باشى هم خودت هم زن و بچت از زندگى عقب ميمونند اگر اعتماد بيجا كنى و سادگى كنى سرت كلاه ميره و اگر زمانيكه در آمدت خوبه براى روز مبادا پس انداز نداشته باشى با يه تورم ، درمانده خواهى شد
و متاسفانه من بيشتر دردو دلهاتون رو كه خوندم
بخاطر اشتباهات پدر و مادرهاتون درموند و ناراحتيد
كه واقعاً ربطى به خدا نداره
دنيا طبق قوانين خودش جلو ميره و بايد بجاى ناله كردن هر روز بيشتر بياموزيم و ياد بگيريم و تلاش كنيم بخصوص شماها كه سنتون كمه و مسير طولانى در پيش داريد
به تجربه بهم ثابت شده اگر در هر سنى كه هستى يه
حرفه اى رو ياد بگيرى و سعى كنى درش استاد بشى
بلاخره بعد از چند سال نتيجه زحماتت رو ميگرى
تو تمام دنيا همه براى زندگى بهتر تلاش ميكنند
نه اينكه زانوى غم بغل بگيرند و خدا خدا كنند
اونيكه معتاده بايد تلاش كنه و سختى و رنج ترك رو بخودش تحميل كنه اونيكه دانشوى پزشكيه و در فقر
ادامه تحصيل ميده حتماً اينقدر باهوش بوده كه داره
اين رشته سخت رو ادامه ميده پس يكمى فكرشو بكار بگيره از راه تدريس و كارهاى اينطورى كم كم ميتونه
خودش رو از فقرو سختى نجات بده
يا خانومى كه با جوانى فقط دوستى ساده اى برقرار كرده بايد تاوان اشتباهش را بدهد و به همسرش هم فرصت بده شايد سالها طول بكشه تا شوهرش ايشون رو باور كند و دوباره اطمينان از دست رفته برگرده
فقط بگم كه با خواندن مطالب بالا دردهايم فراموشم شد نوشته هاى هر كدامتان را خواندم براى تك تكتان كلى دعا كردم عزيزان با تمام گرفتاريها و دردهايى كه داريد هميشه براى ديگران دعا كنيد
وقتى براى ديگران قبل از خودتون دعا ميكنيد و بخاطر
رنج ديگران از درون رنجيده ميشويد و عاجزانه برايشان
از خداوند طلب خير ميكنيد مطمئن باشيد درهاى رحمت برايتان باز خواهد شد و بعد مدتى بدون اينكه
بفهميد متوجه ميشويد كه چقدر مشكلاتتون كمتر شده و ان شاءالله كه همه رفع شده باشه
وقتى براى ديگران دعا ميكنيد كائنات دعاى شما در حق ديگرى رو چند برابر براى خودتان باز ميگردونه
خواهش ميكنم يكبار امتحان كنيد
ان شاءالله روزى برسه كه ديگه معتاد نباشه
فرزند طلاقى نباشه
بيكار نباشه
بيمار نباشه
فقير و بى پول نباشه
كارتون خواب نباشه
بى خونه نباشه
زندانى و در بندى نباشه
دردمند و گرفتار نباشه
سعى كنيد در دعاهاتون به جاى هر چيزى آگاهى بخواهيد زمانيكه آگاه باشيد كمتر اشتباه ميكنيد
التماس دعا
عالی بود خیلی مطالب جالبی داشتی هرروز سایت شما رو بررسی میکنم
خدایا خودت داری میبینی من هر کاری از دستم بر میاد برای بنده هات انجام میدم ، خودت کمکم کن. توبگو ((کن فیکون)) تا انجام بشه.
من دردم چیزی نیست که بشه تحملش کرد خودت بهتر میدونی .یا درستش کن یا منو پیش خودت ببر
موسی مایی و عصای دیگرانی یعنی اقای از ما بهترانی
بچه ها منم توی زندگیم خیلی سختی کشیدم از فقر شدید مالی که منشأ بقیه مشکلات توی زندگیم بود بگیر تا جدایی پدر و مادرم و افسردگی پدرم و در نهایت خودکشیش…. از اینکه مادرم بخاطر بی پولیه پدرم من و برادر کوچیکترمو رها کرد و مارو هم نخواست… از اینکه طناب دارو خودم از گردن مهربونترین و مظلوم ترین پدر دنیا دروردم و تا آخر عمرم گوشه ذهنم خواهد موند و هربار قلبم هزار تیکه میشه…. بی کس ترین شدم مادرم همچنان دنبال ما نیومد و به سفر و کار و زندگیه خودش مشغول شد… تحقیر شدم همه اقوام و آشنا مارو به چشم حقارت میدیدن و مدام میشنیدم پشت پدر مهربونم و ما بدگویی میکردن و میگفتن اینا معتاد میشن خیابونی میشن کسی بالا سرشون نیست و من فقط از درون میشکستم… ولی بچه ها ایمانتونو از دست ندید خدا بهترین تکیه گاهه… من با سن کمم با دست خالی بدون هیچ پشتوانه ای و در نهایت تنهایی و بی کسی برادرمو به دندون گرفتم و با هرسختی بود زندگیمو ساختم خدارو صدهزار بار شکر که تونستم تا حدودی به آرزوهام برسم درس بخونم فوق لیسانس بگیرم برادرمو با ادب و سالم بزرگ کردم انشالله بازم خدا کمکم کنه بتونم برای برادرم بهترینارو بسازم شمام دعا کنید… فقط همیشه به خدا گفتم تا تو نخوای برگی از درخت نمیفته تو سرنوشت پدرم و مارو نوشتی که تلخ ترین صحنه زندگیم خودکشی پدرم بود حالا که تو اینطور خواستی راضی ام به رضای خودت… مطمئنم اگه با خدا قهر میکردم قطعأ به جنون میرسیدم اما به خدا اعتماد کردم و خداهم دستمو گرفت… الهی دست خدا همیشه توی دستاتون باشه… برای شادی روح پدر مظلومم صلواتی بفرستید ممنونم
البته در نظر قبلی بگم که فقط متاهل بودنم درسته بقیش عکسش هست
به نام خداوند (بخشنده) و ( مهربان )
فقط کافیه درکش کنیم.
(یه آدم پاک و متاهل و بدون اعتیاد و دارای شغل عالی ) ….. . . . منم خودمو اینطوری شارژ میکنم.
مثالی براتون میزنم فکرکنید فرزندتان بدون اجازه شما بره خارجاز کشور بعد از سه سال بر میگرده خونه با اینکه کار اون ازنظر شما گناهی نابخشودنیست اولین برخورد شما با اون چیه قطعا اون رو به آغوش میکشی و می بوسی این رفتار یه مخلوق بر خورد خالق با انسان گناه کار چیه
تازمانی خونه بابام بودم همش پدر مادرم باهم مشکل داشتن هم دعوا وقهریه روز خوش ندیدم یه مشکل مادرزادی تو حرف زدن و صورتم دارم محیط بیرون ومدرسه فک و فامیل یا همش تنها بودم یا سربه سرم میزاشتن ومسخره ام میکردن وضع مالی هم خراب یه کم بزرگتر شدم همش کار کارگری واین ور اون ورمثل خر کار کردم مشکل مادرزادی که دارم همش تنها وتحویل ا م نمیگرفتن تا از لحاظ مالی هم خراب یه هم سنم بالاتر رفت خیلی دام می خواست زن بگیرم اما نمیشد چند جا خواستگاری رفتم بهم زن نمیدان خیلی ناراحت بودم خیلی. ماشین خریدم یه خونه ام تو شهرستان خریده بودم ولی کو زن دیگه ناامید شدم خونه فروختم ماشین خریدم سنم نزدیک سی شد یکی معرفی کردن بااین اصلا اصلا ازش خوشم نیومد خیلی از لحاظ طبقه و فرهنگ فرق داشتیم برخلاف میام فشار اطرافیان ازدواج کردم باهاش یه سال اول عین جهنم رد شد حالم ازش بهم میخورد باهم نمیساختیم هرچی خواستم جدا بشم نشد رفتیم سر زندگی خیلی زودبچه دارشدیم یه دختر یه پسر الانم زنم و خانواده اش خیلی اذیتم میکنه اصلا نمیسازه فقط فقط به خاطر بچه ها خیلی کوچیکن یه مادر بلاسرشون باشه تحمل میکنم دوبار بچه ها رو میندازه میره خونه باباش مهریه میخوان
خدا کجای زندگی قرار داره این عدالت خدا کجاس این خدای مهربان هم هست واقعاخیلی خستم خیلی خسته یه روز خوش یه هفته خوش ….
من فقط یه چیزی میدونم که ب مو میرسه ولی پاره نمیشه
این لطف خدا توزندگی همتون اتفاق افتاده
باسلام
مشکلی که من دارم وخیلی سوال برانگیز هست این است من با وجود آنکه به تمام عقاید اسلامی ام پایبندم ازجمله نماز اول وقت حجاب داشتن اهمیت دادن به قرآن ودعاها ومعتقدم باید حد ومرز حریم خصوصی وشخصیت خود چه در منزل وچه در محل کار در مقابل نامحرم حفظ کرد وبه این اعتقاد که یه عده معتقدند برای حفظ موقعیت کاری باید دوستانه وصمیمی با جنس مخالف بود موافق نبودم واین مسئله باعث از دست دادن موقعیت شغلی ام شد فقط به دلیل اینکه هرجا هستم سکوت نمی کنم ودر مقابلشان ایستادگی دارم ومتاسفانه جامعه ی به ظاهر اسلامی ما دور ازچشم قرآن واحکام اسلامی برای کسب درآمد وترفیع شغلی حتی دین خود را معامله می کنند هرچند این طرز فکر من باعث شدبرای همیشه کارم را ازدست دهم وبعضی اطرافیانم مرا تشویق می کنند نماز وحجابم را کنار بگذارم وبا این کار به جایی نمی رسم حقیقتش من هم خواستم مثل خودشان شوم نه اینکه نماز نخوانم زیاد اهمیت ندهم آخر وقت شد فرصت شد بخوانم و خیلی روی حجابم وروابط اجتماعی ام تعصب نداشته باشم ولی حس می کنم فقط به دنیا طلبی ام می اندیشم واین معذبم می کند چون اکثر آنان که در کار وزندگی اشان موفق هستند اصلا به مسائل دین ونماز اهمیت چندانی نمی دهد وچه بسیار کسانی که فکر می کنند با بی حجاب شدن ونماز نخواندن با کلاس تر می توانند زندگی کنند وواقعا هم خدا از هر طرف به آنان روزی می رسانند هرچه اراده کنند براشون فراهم می شود ولی من که متعصب ومعتقدم متاسفانه بیشتر در زمینه ی شغلی وزندگی عقب تر می روم گاهی با خودم می گم بهتر است مثل آنان زندگی کنم ولی عذاب وجدان اعتقادی ام اذیت می شم. شاید با خودتان بگویید اخلاقم تند است ولی حقیقتش من از افسردگی شدید دچار شده ام که متاسفانه با وجود رفتن به دکتر هنوز درمان نشده ام افسردگی ام اول به خاطر یه شکست عشقی یک طرفه چندین ساله به حدی که خودم را به خاطرش هدر دادم نه اینکه به ازدواج ختم شد نه اصلا من مجردم وفقط دچار یک عشق شده بودم هیچ وقت پاپیش نگذاشت وآنچنان مریضم کرده بود که از جنس مخالف هم متنفربودم واکنون هم متنفرهستم وبا خودم عهد کردم تنها بمونم ودوم به خاطر شکست در محل کار که توانایی دفاعیه نداشتم تا بتوانم جایگاهم را حفظ کنم خیلی ها ضربه بهم زدند. الان که ۳۴ سالم هست نه شغلی نه درآمدی دارم که بتوانم مابقی زندگی ام را بگذرانم متاسفانه از طرفی هم دستم بی نمک است هرجایی چه محل کار وچه در خانواده کاری برای کسی انجام می دادم نمک نشناس بودند حتی درخانواده زیاد جایگاهی ندارم وهمیشه به دلیل اینکه بلد نبودم کارم را نگه دارم وعرضه درآمد داشتن ندارم مدام سرزنش می شوم واین به حدی می رسه دلم می خواهد در اتاق تاریک خودم را حبس می کنم وتمام ارتباطاتم را قطع می کنم وفقط کار بیهوده وبی هدف مثل فیلم دیدن روز وشبم را می گذرانم این از دولت که هیچ حمایت شغلی بعد لیسانس گرفتنمون نکرد واین هم شرکت های خصوصی دیکتاتوری که نهایت سواستفاده را می کنندچون پول وقدرت دارند حتی دولت هم نمی تواند جلوی این کار های خبیثانه آنان را بگیرد وچه بسیار جوانانی که نسبت به زندگی وکار بی انگیزه می شوندوبه زندگی عبث روی می آورند یا در زندگی طلاق هست یا اصلا ازدواج نمی کنند.
بابا بی خیال کی میگه شانس وجود نداره من هر شب شرط بندی میکنم فوتبال نه بازی رو بررسی میکنم تو دنیا انتخاب میکنم هر شب هشت بازی رو درست پیش بینی میکنم یک بازی خراب میکنه بابا توپ لامذهب به در میخوره به دیوار میخوره به تیرک میخوره تو گل نمیره که نمیره که نمیره آخه شانس من چه ربطی به اینتر میلان و یوونتوس داره هرکی خواست بیاد بازی های هر شب رو عکسش رو بفرستم تا مطمعن بشید کاملا راست میگم یک مثال هم میزنم فقط بازی اینتر و اسپزیا رو ببینید تا بفهمید چی میگم
سلام دوستان وقت بخیر
من از این سایت خیلی خوشماومده مطالبش خیلی جالبن و جذاب
من چیزی که از خدا میخوام اکثر مواقع اتفاق میفته که بابتش شاکرم…
یه مدت بود دوست داشتماز شهرمون دورشم و برم دنبال سرنوشتم…به محض اینکه بزرگ شدم دیدم چند ماهه که از استانمونم خارج شدم(یه چیزی مثلِ فاصله شمال تا جنوب)
…در کل اگه همیشه به احساستون گوش بدین برنده هستین
من در خصوص کمک به دوستان هم بگم مطلبی رو امیداورم برای دوستان مفید باشه
من توی بحث مالی خیلی تحت فشار بودم…خلاصه اذیت شدم …تا اینکه چند وقت پیش (خودم فعالیتم توی بازار های مالی هستش)یه آموزش های توی این خصوص بهم رسید که خودم توش مونده بودم که خدایا در این حد بخشنده ای…خلاصه که این مورد رو هم راحت گذروندم
کمکی که به دوستان میتونم بکنم اینکه پیشنهاد بدم اگه کارمندی و پاره وقت سر کاری یا توی خونه ای، در هر صورت برای خودت یه کار دومم اوکی کن ترید توی بازار های مالی خیلی آلان جواب میده..منظورم بورس نیستا،ارزهای دیجیتال و فارکس گزینه های عالی هستن من خودم شخصا ارزهای دیجیتال روکار میکنم…
دوستان کسی که بهتون پیشنهاد میدم برای يادگيري ادوارد تریدر هستش،من توی دوره پولیش شرکت کردم ولی دیدم همون مطالب رو به صورت رایگان گذاشته توی پیجش .
موفق باشید
سلام من 50 سالم میباشد ؤ لی 10 سال از خدا کمک کند مواد مخدر مصرف می کنم که ترک کنم ،نمیدونم چکارکنم،خسته شدم،بریدم،داغون شدم،،روزی 6قرص میخورم،،خدا یا کمکم کن نجات م بذه
من الان سی سالمه و خیلی دلم تنگه دستم هم تنگه موهام هم ریخته با یه مادر پیر زندگی میکنم و تمام تلاشمم اینه که اون ازمن راضی باشه خیلی دعا کردم که مشکلاتم حل بشه خیال ازدواج که از سرم پریده چون کسی حاضر نیست دیگه با من ازدواج کنه در اصل پولشم ندارم کار درست حسابی هم که نمیتونم پیدا کنم هر جا میرم یا پول کم میده یا اصلا نمیده ولی همیشه ته دلم یه چیزی میگه درست میشه غصه نخور کارم از گله و شکایت هم گذشته در کل خسته شدم همیشه دعا میکنم و خودم و به حواس پرتی میزنم از نگاه کردن به دخترهای مردم خودداری میکنم دلیلش یکیش ترس از اینه که به من وابسته نشه چون نمیدونه این پسر خوشگل که سرش کلاه گذاشته در واقعیت کچله دوم اینکه گیرم با کچلیمم مشکلی نداشت با بی پولیم چجوری میتونه کنار بیاد خلاصه من تنها چیزی که بهش ایمان دارم اینه که یک روزی شاید درست بشه …این داستان یکی از هزاران دلتنگی های منه
من در سن خیلی کم بچه طلاق شدم همه به من ومادرم یه جو ردیگه نگاه میکردن هر آشغالی به خودش اجازه میدادبیادخواستگاری من
حالم خیلی بده ترو خدا برام دعا کنید
الان هم که پسری رو که باتمام وجوددوستش داشتم رهام کرد بدون هیچ دلیلی
من خیلی دعا کردم ازخداخواستم کمکم کنه تا بهم برسیم اماخدا کمکم نکرد
دیگه باورم شده خدا هم منو تنها گذاشته و دیگه قرارنیست کمکم کنه
دیگه حالم بهم میخوره از این جمله که میگن امید داشته باش صبر داشته باش
من ازکودکیم اینقدردردکشیدم که دیگه نایی ندارم واسه ادامه زندگی..دلخوشی ندارم توزندگیم..
حقیقتاخستم ..خدایاکی آخه؟من خستم
مگه خدا توی قرآن نگفته بعد هر سختی آسونیه
پس اونایی که بدنیا میان سختی میکشن تا از دنیا میرن جز آدما نیستن؟
منی که به این فکر میکنم میخوام خودمو آروم کنم ولی میبینم اونایی که توی بدبختی و زجر مردن و میمیرن آسونی ندیدن، چجور با این آروم شم؟چجور امید داشته باشم که خدا درست میکنه همه چی رو؟
تو بدترین شرایط فقط شکر کردم که ناشکری نکرده باشم یه وقت
جاهایی شکر کردم که به کسی بگم مسخره ام میکنه ولی هیچی درست نمیشه
دیگه نمیخوام چیزی درست شه خدایا منو بجای هرکی میخوای توی این لحظه بکشی بکش
خانم مبینا 19ساله نمیدونم شما مال کدام شهری ولی شما حتما به بهزیستی شهرتون مراجعه کن یابه 123 زنگ بزن بگو مشکلت رو عزیزم، تا انشالله مشکلت حل بشه وحداقل سرپناهی داشته باشی، مراجعه یشی به خوابگاه یا بهزیستی دختران،،، ک بعدش توانمند وپس از اون مستقل بشی، خیلی لزهمکاران من هستند ک خودشون سختر ازشما شرایط داشتند ولی تنها ومستقل سالم زندگی کردند کار کردند و باینجا رسیدن،،،، برابقبه دوستان آرزوی سلامتی امید شأف دارم میدونم میفهمم درک میکنم چقد سخته بی پناهی به خونه ای،، وخیلی چیزای دیگه،،،منم امشب خیلی درگاه خدا صحبت مردم زجه زدم امیدوارم جواب بده خودش بحدی ک دلم شکسته ک اصلا نمیتونستم نفس بکشم تنهای خودم گریم بندنمیومد وچه حال غریب وبدی داشتم ک دیدم مطالب تون رو،،، ازخدا میخام تنور دلتون همیشه گرم باشه عزیزان،،،، مبینا خانم حتما مطلب منو بخونید،، ،مدیرسایت ممنون بابت مطالبتون انشالله بیشتر با رد مردم عجین باشید ک مطالبتون فوای بهتری داشتباش تو لحظه ای ک مردم حالشون خوب نیس بیشتر آرام بشند،،، دوستان لطفا قضاوت نکنید هم دیگه رو هرکس آزاد نظرشو بزاره کم مشکلات نیست دیگه اینجا به هم دیگه زخم نزنید،،،، ودوست عزیزی ک اول نظرها(کامنت ها) کس دیگررابه افسردگی ملزم کردین، من خودم مددکارهستم هیچ وقت نسخه کامل نمیپیچم شما چطور راحت هم قضاوت کردید هم برچسب افسردگی زدید،،، هرادمی اول باید خودش نمونه باشه تعهد اخلاقیوهمچنین شخصیت وجنبه استفاده از رسانه داشته باشد بعد آن هم اگر درجایگاه بود تشخیص بدهد درمواقع ک کسی مراجعه کند یا نظر بخواهد نه اینکه بی جهت برچسب بزنید پیشنهادم برای شما مراجعه به درمانگر هست،،، دوستان عذرخواهم دوقسمت از مطالبم جایگذاری اشتباه شده
نمیدونم چراهمش ازگناه وگناهکارمیگیدمگه ماچیکارکردیم یاچیکاربودیم ک بخوایم گناه کنیم طرف حق هزاران مظلوموبالامیکشه درمیره هزارکثافتکاری میکنه بهترین زندگیوداره،انوقت ماک هیچکاره ایم فقط ازصبح بایدبگیم الهی العفوبخاطرگناه نکرده،احه این چحرفیه انسان اگه خودشوگناه کارگناه نکردبدونه روانی میشه،فقط گاهی وقتاصلاح ادم نیس اون کاری ک ازنظرماخوبه انجام شه،چون خداخالق وقادرمطلقه،ب همچی اگاهه،بایدتوکل کنیموتلاش،ماخوب وبدخودمونونمیدونیم،ن ب گناهه ن ب هیچی دیگه خداخیلی مهربانه ،خیلی کریمه تلاش کنیدوایمان داشته باشیداگرخیرتون باشه انجام میشه
سلام . زندگی ام اونطوری که دلم میخواد پیش نمیره .از نطر مالی .شغلی .به هدفام دیر میرسم نمیدونم چی کار کنم .چه راهی هست بتنونم به اهدافم برسم ؟کتاب میخونم کمکم کنه یا از کانال های مختلف استفاده میکنم اما گره کاری و شغلی و مالی دارم.لطفا راهنمایی کنین …
محراب
اول سرت توزندگی خودت باشه
دوم خودتو باید کامل بشناسی از حرفات معلومه افسردگی داری و بدبین شدی اگه بلدی یه فکری برای خودت بکن اگه میوتنخودتو درست کن جامعه و دیگران به تو هیج ربطی نداره وقتی خودت مشکل داری چجوری میتونی در مورد بقیه نظر بدی هان؟؟
دوما به جای این کارها به فکر اینده وهدف وارزو هات و کار وزندگی باش
بخدا قسم ناشکری کنی از همینی هم که هستی می افتی اینو تجربه بهم ثابت کرده هیچوقت بازندگیت شوخی نکن بدجوری پاره میشه وقتی میتونی خودتو جمع کنی ناشکری بشینی سرت و تو …دیگران به قول معروف فاز روشنفکری گرفته جامعه بکنی تو از دیگران چه میدونی تو از درونشون چه میدونی مخصوصا الان که تو جامعه ای هزار رنگ زندگی میکنیم
در مورد خانواده ات هم بگم متأسفانه شما بدبختین مومن باید از حقش دفاع کنه و زیر بار ظلم نره گفتم
اسلام فقط امید دهنده و کمکی هس دیگه هیجی همه دستوراش حکمت داره در کل ادم برای خودش شخصیتی داره و نباید ساده باشه حداقل از حق ۷ودش دفاع کنه اگه به حق دیگران تجاوز نکنه این کف کاره
اینم برای کسایی که فکر میکنن فقط و دعا ونماز بخونن
همهچیز حله وخدا هواشونو داره
یعنی خوشبختی وبدبختی ادم فقط دست خود ادمه کاشکی من اینو زودتر میدونستم اینهمه بلا سرم نمیومد متاسفانه
و همه چیز به خود ادم بستگی داره هیچوقت هم از ظاهر ادمها زندگیشونو قضاوت نکنین شما چه میدونید؟؟؟
از روایات کسانی را معرفی کرده است که دعایشان مستجاب نمی شود، از جمله، افرادی که به تلاش و عزم خود توجه نمی کنند و همه چیز را از خداوند می خواهند. شخصی که در راه کسب و کار، تلاشی نمی کند و از خداوند رزق و روزی می خواهد دعایش مستجاب نمی شود.[3]
بنابراین؛ دعا کردن نقش بسیار مهمی در حل مشکلات ما دارد ولی این هرگز به معنای نفی تلاش و اراده انسان در راه تحقق خواسته هایش نمی باشد.
اینو نمیدونستین پس یعنی خودمون مقصر هر بلایی هستیم که سرمون میاد خدا فقط امید دهنده ومحکم کننده است اینم خیلی مهمه ایمان بدون عمل هیچ ارزش بجز عمر تباه کردن نداره بله ادم باید برای دنیای خویش تلاش کنه قوانین خدا فقط برای شادی و ارامش ماست ودوری از بدبختی البته اگه عمل کنینم ! پس هر چی سرمون میاد از ناآگاهی یا کوتاهی خودمونه ونباید به خدا و پیغنبر چسبوند این عین ناسپاسی
آيه «انّ الله لا يُغيِّرُ ما بقوم حتّي يغيّرو ما بانفسهم»[1] خداوند سرنوشت هيچ قومي و «ملّتي» را تغيير نمي دهد مگر آنكه آنها خود تغيير دهند، كه در دو مورد از قرآن با تفاوت مختصري آمده است[2]، يك قانون كلي و عمومي را بيان مي كند، قانوني سرنوشت ساز و حركت آفرين و هشدار دهنده!
اين قانون كه يكي از پايه هاي اساسي جهان بيني و جامعه شناسي در اسلام است، به ما مي گويد: مقدرات شما قبل از هر چيز و هر كسي در دست خود شما است و هرگونه تغيير و دگرگوني در خوشبختي و بدبختي اقوام در درجة اوّل به خود آنها بازگشت مي كند.[3] و اين يك سنّت تغيير ناپذير الهي است.
مگه نمیگن خدا عاشق بنده هاش هست من فقط یه چیز رو میدونم که منم عاشق بودم ولی طرف من اصلا منو دوست نداشت حتی با من خیلی بد کرد ولی با همه این اوصاف اگر همین الان مشکلی داشته باشه با تموم وجود کاری بتونم میکنم
وقتی عاشق باشی حتی اگر دوست نداشته باشه هم بهش توجه داری
پس چرا خدا هیچ کاری نمیکنه حسش کنم
چیز زیادی از خدا نمیخواستم فقط یه چیز کوچیک ببنیم منو میبینه همین
سلام دوستان این جهان فانی هستش خوب و بد میگذره همه میمیرند تجربه مرگ کور مادر زاد هم نگاه کنید که مطمعن شوید اون دنیا هستش اون دنیا عالیه اون دنیا از این زندگیتونم لذت ببرید یا حق
خدا هست وخدا هست و خداهست .
خدارو دریابید
هرچقدر که زندگیت سخته
اگه تموم ثروتت کلیه هات باشه بازم ایمانتو حفظ کن
اینا شعار نیست
کاری که خدا درستش کنه خیلی قشنگه
خدا چرا باید بد مارو بخواد؟؟
از خدا بهتر هیچکسو پیدا نمیکنی
خدا یعنی نور واحد یعنی تنها نور که هرکسی به وسیله اون پیدا و آشکار میشه ما هرچی میکشیم از دست آدماس
این خدا همونیه که مارو بوجود آورده
فرض کنید شما یچیزی رو ساختید یا اختراع کردید
میزارید کسی خرابش کنه میزارید زیر دست و پا بمونه؟دوسش ندارید؟معلومه که دارید
بعد خدا ارحم الراحمین یعنی رحم کننده ترین رحم کنندگان
داداشم آبجیم مادرم پدرم والله قسم اینا شعار نیست
به خدا ایمان داشته باش ایمان داشته باش ایمان داشته باش
تو کارای خیلیامون گره افتاده ولی اینو بدونید درسته مشکلات بزرگه ، ولی خدا خیلی از مشکلات بزرگ تره
اقا فقط یدونه
یدونه خواستمو براورده کنه خدا
بنده بدونم دعا مستجاب شدنی هم هست
🙁
اینطور که شما میفرمایید خدا فقط مال آدمهای بی گناهه که اونم اصلا گیر نمیاد.بنا بر این نیازی به دعا کردن نیست و باید تاخت.
من عاشقانه خدارو دوست دارم چون تونستم به ذات واقعیش پی ببرم نه چیزی که بهم نشون میدن به نظر من اون فوق العاده ترین معجزه زندگی منه ولی بعضی از انسان ها به دلایلی اون رو کامل نشناختن ولی اون حتی به یه ذکر کوچک هم احتیاج نداره و همیشه کنار ماست من زمانی خدارو درک کردم که فیلم خارجی کلبه رو دیدم و واقعا توی زندگی من تاثیر گذاشت و یا فیلم خدا هنوز نمرده است بعد از این فیلم ببینین خیلی خوبه
من ۳۷سالمه و دو تا پسر ۱۵ ساله و ۱۰ ساله دارم ، تقریبا از همون اوایل ازدواج متوجه مشکل روحی و روانی همسرم شده بودم ولی با این حال همیشه به خودم میگفتم خدا بزرگه و صبر و تحمل این رنج رو به من خواهد داد با توجه به اینکه پدر خودمم از مشکلات ناشی از اعصاب و روان رنج میبرد و همیشه خدا من رو و خواهر برادرما و مخصوصا مادرمو خیلی اذیت میکرد و البته آدم فوق العاده تعصبی مذهبیی بود پدرم ولی ما همیشه از دست پدرم به خدا شکایت میکردیم اینا رو گفتم تا برسم به اینجا که من تقریبا ۳ سال پیش بعد از اذیتهای فراوان شوهرم با مردی آشنا شدم که فوق العاده بهم محبت کرد و شاید باورتون نشه که من طی عمر ۳۷ساله م شاید از هیچ مردی محبت اون چنینی دریافت نکرده بودم تا اینکه روابطمون خیلی عاطفی شد و طی این مسئله و البته چندین بار قبلا هم اتفاق افتاده بود من به پای طلاق کشیده شدم و جالب اینجاست که هر دفعه به مو میرسه میشه و پاره نمیشه و هر وقت به اینجا میرسم یاد اون جمله معروف میفتم که میگه خدا چیزهایی رو میبینه میبینم که شما نمیبینید ولی من الان غرق در این رابطه شدم و زندگیم واسم جهنم شده نه میتونم جایی ابرازش کنم نه میتونم از زندگیم و بچه هام دل بکنم ضمن اینکه فوق العاده از همسرم متنفر شدم و دیگه نمیدونم چیکار باید بکنم و همچنان امیدوارم که خدا کمکم کنه
من تو چهار سالگی حفظ جزع 30 قران بودم,که میخواستم برم برای حفظ کل قران که خانمی به مادرم تحمت بچه ازاری زد در اون موقع ما خیلی خانواده ساده ای بودیم البته الان هم هستیم مادرم از این رو دیگه من را به کلاس قران نفرستاد به دلیل مشغله دادگاه و پاسگاه که اخر هم به نفع ما تموم نشد اونم به دلیل اینکه اون زن دستش را روی قران گذاشت حتا میخواستند مادرم را ببرن تو زندان الکی الکی ,هیچ کس هم به دادمون نمیرسید,هر روز هم مادرم از ترس زندان گریه میکرد از خدا طلب کمک میکرد اما خبری نمیشد ,مادرم همیشه میگه اینا همه امتحان یا حکمت,خوب تا کی امتحان مگه بچه بازیه هی هر روز امتحان,میخایم یک عمر زندگی کنیم هی امتحان یا حکمت, بسه دیگه . اصلا چرا به دنیا اومدم؟چرااا؟ حتما ما باید از خدا بخواهیم که خدا بر اورده کنه مگه خودش نمیبینه؟که چی تو این دنیا ظلیل و علیل بشی که تو اون دنیا بری بهشت من اصلا واقعا برام سخته این بازیه های مسخره را میبینم برام درکشون سخته. یک خری بیاد دست بزار رو قران طرف دیگه اعدام شه یا بره زندان ؟ این واقعه چیزی است که روی من تاثیر بالایی گذاشت,چون مادرم انگار از اون موقع به بعد خشونت بالایی در کارها به کار میبره ,پدرمم که هر روز داره زحمت میکشه اما حاصل دست رنجش کو؟؟ اقا خدا مگه بزرگ نیست؟ مگه مارا نمیبینه؟,پس کو؟؟,کجاست؟؟ جوانان مملکتو نمیبینه که دارن کافر تر از دیروز میشن ؟؟هر روز امار خلاف میره بالا. اگر خدا این هارا برای اینکه بفهمیم در چه سطحی هستیم افریده پس چرا اون هارا تو جهنم میندازه؟ منی که شب و روز فکر یک دوچرخه ام از خدا طلب میکنم کو؟؟ادم های خلاف کار که ,قوی تر ,جوانتر,پولدارتر,از دیروز میشن چی؟؟چرا من تا به حال چیزی از خدا خواستم براورده نشده,هی نگاه دقیقی میندازم به زندگیم خلافی هم نکردم غیر از صواب.خوب چی باعث شده یک نوجوان 14 ساله این حرف هارا بیاد تو یک سایت بزنه؟؟باید از تو حرفام نتایجی را هم گرفته باشید . فقط اخرین سوالم که ,ما کجا داریم میریم؟
سلام من بچه که بودم مادرم با یه مرد دیگه دوست شد . یه روز هم سه مرد جلوی من به مادرم تجاوز کردن اونموقع شیش سالم بود بزرگتر شدم تو هفت سالگی به من تجاوز شد و تا ده سالگی ادامه داشت دوازده سالگیم پدرم خشونت رو انتخاب کرد و دست بزن پیدا کرد طوری که هفته ای یه بار منو مادرم رو کتک میزد پونزده سالگیم مادرم دچار مشکلات اعصاب روان شدید شد؛ ناگفته نمونه همون موقع یه خواهر کوچکتر هم داشتم شبا و روزارو با نون خشک و میوه های درختای همسایه خودمونو سیر میکردیم مریض میشدیم کسی مارو دکتر نمیبرد خواهرم شاگرد اول کلاس بود هنوزم هست من خیلی دوستش دارم الان بیست سالمه تو تهران کارتن خواب بودم یه مدتی الان سرکارم ولی اصلا حقوق کفاف منو خواهرم رو نمیده هیچ حایی برای خواب ندارم میرم کار میکنم تو خابگاه میخابم وقتی اومدم تهران چهار بار خفتم کردن یه بار گوشیمو دزدیدن و نتیجه ای که از این بیست سال گرفتم این بود که خدا هیچ جای این ماجرا حضور نداشت اگه جایی اتفاق خوبی بیوفته برات باعث تنها و تنها خودتی تو توی این دنیا تنها هستی دست از توهم بردار از منه تجربه دار بپرس تو پاداش به خودت میدی خدایی در کار نیست باید یه خدا برای زنده موندن خودت بسازی و بهش باور کنی به نظرتون من چطور تو برف لای کارتن شب تا صب تو خیابون خابیدم و زنده موندم؟ خدا کمک کرد؟ نه من خودم سعی کردم قلبمو گرم نگه دارم که الان زنده هستم خدایی که من ساختم برای خودم بهم میگفت باید زنده بمونی خواهرت بهت نیاز داره . با گریه بدنمو داغ نگه داشتم دو سال کارتن خاب شدم تو قبر ها خابیدم تو پارکا کف خیابونا مردم اشغال عوضی منو میدیدن و هیچ واکنشی نشون نمیدادن . اما نکته کلیدی اینجاست : من هنوز نمردم و نمیمیرم تا زندگی همتونو بکشم که به زندگی من تجاوز کردید
سلام
هر کی یه حرفی واسه گفتن داره همه بریدن
ولی من دیگه بیشتر از همه بریدم اصلا خدا برای چی دنیا رو آفرید برای چی آدم و حوا رو آفرید؟؟ که انقدر اذیت شیم؟؟ مگه یه بچه ی ۱۳ ساله چه گناهی داره که تمام دنیا به جاش تصمیم بگیرن الا خودش، آدمهای بد هر روز براش نقشه بکشن نه دیگه الکی میگن چوب خدا صدا نداره اتفاقا هر کی بیشتر نامرد باشه همه چی بر وفق مرادشه اما اونی که مهربونه همه حقشو میخورن دنیا دنیای آدمهای بده اتفاقا با خوشبختی شون اون دنیاشون هم میسازن اونی که میره جهنم فقط مهربونا هستن….
…….
بیخیال خدا بزرگه .
از دل من چی میدونی جوان ۳۵ نه درسی خوندم نه پولی دارم نه کاری دارم نه زنی دارم نه رویی دارم نه وسیله ای دارم خیلی سخته سه تا برادر دارم با خودم چهارتا دوتاشون باهاشون قهرم تنهای تنها هرشب تا صبح بیدارم و گریه میکنم نکنه خدا دلش رحم بیاد میدونم هنوز روزای سختری دارم هنوز غصه های زیادی دارم خدا صبرم بده روزی که پدر مادر نباشن چه کنم همه دوستانم یه گوهی شدن الا من همه یه ازدواج کردن الامن چرا من بعضی وقتها الکی درون یه رویای دروغ نشدنی غرق میشم اما هیچ خیلی ادم ساده ای هستم زود گول میخورم حالا هم که افتادم دنبال تریاک چرا چرآ من کی این کابوس تموم میشه فقط فقط یه چیز خوب دارم اینکه خشکل و خوشتیپم چه فایده این زمونه ای که همه دنبال پولن قدیم نه گوشی نه کارتی نه … نمیدونم.خسته ام خیلی خوابم میاد ببخشید..
22 سالمه
دختری که دوستش داشتم رو نمیتونم بگیرم
یازده سالم بود بابام ولمون کرد
بهترین درس خون شهرمون بودم
بهترین قاری قرآن شهرمون بودم
از 13 سالگی روزه گرفتم
همه جوره سعی کردم رعایت خدامو بکنم
اما با همه اینا تو فامیل و بین دوستان تقریبا فقیرترین بودم
ولی با نهایت آبرو زندگی کردم
عاشق فوتبال بودم خیلی تلاش کردم اما به جایی نرسیدم
همه استعداد صدامو تایید میکردن عاشق خوندن بودم اما صدام از دست رفت
الآنم به هیچی علاقه ندارم هیچی
هرچی تلاش بود در کنار یه دنیا دعا بود
خیلی کار کردم اونقدر کار و زحمت کشیدم که الان تو این سن کمر درد دارم
این اواخر وضع مالیمون خوب شده باید چیزای خوب رو هم گفت
همیشه شاکر خدا بودم همیشه الآنم هستم
اما فقط از خدا توقع بیشتری داشتم دیگه زندگی لذتی نداره برام
وجود بعضی از آدم ها بابت اسیب زندگی و تنها راه جدایی
وقتی فرزندی داری با وجود خانواده شوهر دردسرساز
باید چه کرد
باید چه کرد
تمام نشدنی ….
من از ۴ سالگی زندگیم خراب شد پدر و مادرم از هم تقریبا از هم جدا شدن از اون به بعد زندگیم تویه دادگاه و فقر آشغال گذشت تویه ۶ سالگی من با مادرم زندگی کردم پیش پدربزرگم که خیلی با ما بد رفتار میکرد و خیلی بد بود یک خونه ویلایی۵۰۰ متری تویه شهر داشت ما تویه زیر زمین که پر آشغال و سوسک وعنکبود بود زندگی کردیم البته اگه بشه گفت زندگی . هروز بدتر میشد دره زیرزمین که تو حیاط بود با باد باز میشد و گربه می آمد سوسک و حشرات که رو ما راه میرفتن بعد دو سه سال رفتم پیش پدرم خونش بهتر بود و باز بعد سه سال دیگه رفتم پیش مادرم همش این جنگ ها ادامه داشت
همش زندگیم بدتر میشد حتا فکرشو نمیکردم اینقدر زندگیم بدشه هیچ کس به ما کمک نکرد نه پدربزرگام نه فامیلام تازه از ما خششون نمیومد همشون شغل های خیلی خوبی داشتن با در آمد خوب یکی دکتر یکی مهندس عمران یکی رعیس فرودگاه یکی رعیس بانک… تا چند سال پیش البته الان هم هست فقت دادگاه کمتر وخونه ۷۰ متری رهن که بعد از اینکه پدر بزرگم مورد به ما رسید الان فقت منتظرم تا یکم سود از اون پول ۴۰۰ میلیونی بهمون برسه اگه بازار بورس خوب باشه الان کل در آمدمون همونه. فقط میخوام زندگی کنم جرمه خدایا چیکار کردم توکه مهربونی حداقل یکم بهم کمک کن یک پولی بیاد دستم فکر کنم یا چهار سال دیگه یا تویه خیابونم یا تو آشغالی یا یک زندگی خیلی ناچیز تویه یک خونه صد متری خدایا صدام رو میشنوی چیکار کنم من یک پسره ۱۷ ساله م درسم خوبه اما انقدر زندگیم بده که مغزم کار نمیکنه فقط میدونم کاری که خدا میخواد البته نمیدونم وجود داره اینکه (لبخند بزنی کار خوب بکنی و ایمان داشته باشی) حتا اگر یک درصد ایمان نباشد. امید وارم حرکسی که از این به بعد به دنیا میاد هیچ سختی و فقر نداشتخ باشه حدقال قبل ۲۰ سالگیش.
هی از جواب های نگرفته
کاشکی جوابمو میدادی فقط میگفتی چرا به چه علت…..
بنظرنن اینا همش حرفه این مطالب هیچکس جز خود خدانمیدونه داره چکارمیکنه ،تا ببینی دلیلیش چی باشه خودش فقط میدونه ایناهم یه مشت حرفا که ازخودتون درمیارین چهارتامطلب شنیدن از قدیمجامونده حالا هزارتا میزارین روش وهربارتعقیرش میدن ومیدن به خورد ما ، خداازهرکی خوشش بیاد میده بهش ازهرکی هم بدش بیاد داغش میکنه دلیلشم کسی نمیدونه پس جوری مطلب ننویسین انگار رفیقشین وخودشون بهتون میگه دلیل کاراشو
هیچ وقت به خدا بی ایمان نشید هیچ وقت خداوند رو هرچی ببینی همون میشه من ب قول عیسی یه پدر مهربان میبینمش و…اگ امروز زیر بار قرض زیر بار مشکلات لگد مال میشم نباید استرس بکشم نباید شکایت کنم من باید بشم یه ادم شاد بگم بخندم و بگم خدا هست به هرحال بعد از هر سختی آسانی هست
من وقتی یه نفر کمکی ازم بخواد دلم نمیاد نه بگم، خدای ما که مهربونتر و بخشنده تر از همه ی آدماس پس چرا من باید هر روز بهش التماس کنم کمکم کنه؟ تا کی، به خدا خسته شدم، خدایا من خسته ام خواهش میکنم امتحانتو تموم کن بزار یه نفس بکشم باز دوباره شروع کن این یکی خیلی سخته، ازت خواهش میکنم التماست میکنم.
دیگه آدم قبلی نیستم که هیچ وقت امیدمو از دست نمیدادم و نمازم رو همیشه سر وقت میخوندم، الان وقتی دعا هم میکنم باز توی دلم میگم خدا صدامو نمیشنوه و نمیخواد کمکم کنه.
هر شب سوره یاسین میخونم ولی دلم پره دیگه نمیکشه
حال خودم از همتون بدتره، کارم فقط اشک و غصه ست، دیگه از اشک ریختن و غصه خوردنم حالم به هم میخوره، میدونم مشکلات مال همه س، میدونم الان همه جوونا درگیر گرفتاری و مشکلات و شکست و ناامیدی هستن اما به حقیقتی رو بهتره زودتر بهش برسیم، اینکه به خاطر مشکلات روحیه رو از دست ندیم، خودمونو نبازیم، برعکس باید سعی کنیم به خودمون مسلط باشیم و تمرکز کنید، تصمیم بگیریم و اقدام و عمل کنیم، بیخیال غما و غصه ها، عزلت نشینی و زانوی غم به بغل گرفتن فقط حال آدمو بدتر میکنه،. انرژی رو به هدر میده،. همون انرژی که میتونیم صرف بررسی زندگی و پیدا کردن راه حل کنیم، من فقط میدونم آدم برا حرکت نیاز به یه ذهن آروم و متمرکز داره، درجه اول باید روحیه رو تقویت کنیم، مشکلات همیشه هستن باید بهشون بی اعتنایی کرد و راه رفتنی رو رفت، بدون شک این درست ترین کاره، خدا هم دقیقا همینو ازمون میخواد، میخواد ناامید نشیم و مسیر جدیدی که جلومون گذاشته رو ببینیم و توش قدم بذاریم، هر چند میدونم دل گیرید از خدا، اما اون تنهامون نمیذاره اوه تصمیم درست بگیریم و راه درست رو بریم
یه فیلسوفی که اسمشو نمیدونم میگف شاید این دنیا جهنم دنیا دیگه باشه .
من توی زندگیم مشکل دارم کم نیست.. مستاجری سخته.. تا مدرک دکتری درس خونده باشی و دوزار نداشته باشی و همیشه غرورت له بشه سخته… ولی به هرچی مقدسات قسم اینقدری که من برای کوچکترین چیزها به خدا التماس کردم اگه پیش سگ گریه و زاری می کردم میرفت یک کاری برام می کرد… خیلی سال طول کشید که بفهمم هیچ کس غیر از خود انسان کاری براش نمی کنه.. خیلی سال… چندین سال شب و روز التماس خدا رو گفتم یک خونه میخوام فقط مستاجر نباشم… چیز زیادیه؟؟ بابا آدم دوتا دونه گوسفند هم که میخره اول نگاه می کنه ببینه طویله داره یا نه! خدایا خو منو خلق کردی من رو اگه گوسفند هم فرض می کنی یک طویله چهل متری بده توش بشینم خسته شدم از اجاره نشینی.. از بی پولی… از گرسنگی… از اینکه یک کیلو گوشت نمی تونم برای خانه بخرم!! از له شدن غرورم از خودم بقران خسته شدم…خیلی التماس خدا رو کردم… فریب حرف اخوندا رو
نخورید.. به حضرت عباس هم پدرم سیده و هم مادرم سیده… توی این روزا که شب شهادت فاطمه زهراست جندین ساله عین سگ التماسش کردم گفتم مادر جان زک نگاه هم به من بنداز. . به حضرت عباس قسم محل سگ هم بهم نکردن..اینقدر راحت فریب این داستان ها رو نخورید! مگه من چکار کردم؟ کلاه کی رو بلند کردم؟؟ به خود قرآن قسم یک فقیر رو می بینم تو خیابون اگه هزار تومن پول دارم میدم بهش و اشکم در میاد.. دل کسی رو نشکوندم…با مول فقیری کمیته امداد بزرگ شدم… یک عمر نون نداشتیم بخوریم و درس خوندم که آینده داشته باشم… این همه التماستون کردم… بابا خوش انصاف ها شما که می گن برای یهودی و مسیحی بی دین و مذهب معجزه می کنید من سید اولاد پیغمبره سالهاست التناستون می کنم رو محل سگ نمی کنید!! آخه بزارید یک بار یک چیزی ببینم از شما… بابا به پیغمبر خسته ام..
سلام، بیشتر این مطالبی که نوشتین رو تو زندگیم دیدم، این مقاله واقعا مقاله خیلی خوبه برای ایمان و امید داشتن.
ممنون …
نمیدونم چ گناهی کردم تو زندگیم ک خدا منو دچار این حسودای بدذات کرده نمیدونم چیکار کردم ک هیچ زمانی توزندگیم از دست این سگای حسود آرامش نداشتم و ندارم چرا خدا جوابشون رو نمیده یا باب الحوایج واگذارشون میکنم ب خودت من توانایی مقابله با این سگای حسود رو ندارم خودت بزن تو پوزشون
سالهاخداتنهایی وزجه های منودیدوفقط نگاه کردتاابدیادم نمیره بی رحمی خدارو
من خودم خیلی زندگی پر از فراز و نشیبی رو تحمل کردم خیلی از عزیزانم رو از دست دادم تولدم با سالگرد مادرم یکیه... الان توی خونه پدرخوانده ام زندگی میکنم …. افتخار دیدن مادر و پدرم رو نداشتم….اما همه اینا به کنار …. میگن میگذرد
خب به زور به من گفتن از کوچیکی تا الان که دینم مسیحیه اما چرا واقعا؟؟؟ نمیزارن دینم اسلام شه…
شاید تو دین اسلام بهتر خدا رو میشناسی…
هر روز ی مشکل دارم ….. الان اینا رو مینویسم واقعاا دارم گریه میکنم….و خوشحالم که خدایی هست…
که به داد ما میرسه …..ازش ممنونم….ولی ای کاش نگام بکنه یکم از مشکلاتم رو حل کنه …..
انصافا چی میگید…..
دو دقیقه فکر کنید بعد حرف بزنید….
آره منم آدم خوبی بودم منم با خدا بودم مومن بودم و.…
اما انسان از ی جایی به بعد واقعا نمیکشه واقعا نمیکشه….
من یه پسر هستم 11و نیم سالمه همه چیم حل و درست فقط تنها مشکلی که دارم پول کم داریم البته پول که زیاد داریم یه خونه خیلی گرون داریم نمیگم چند تومان ولی خیلی گرون و بزرگ و گوشی نوت 8T دارم کامپیوتر هم دارم ولی خیلی ضعیف وقتی اینترنت رو میبینم همه کامپیوتر شون حرفه ای میسوزم این خیلی مشکل توی زندگی کنه واقعاً مشکل
من یک جوان افغانی هستم از 12سالگی بدترین شرایط رو داشتم و هنوز هم دارم هیچ چیز تو زندگیم تغییر نکرده بلکه همه چیز بدتر و سختر هم شده نسبت به قبل همیشه در سختی ها قرار دارم همیشه بدترین شرایط رو دارم من فقط به این اعتقادم که آدم هر مشکلی تو زندگیش داشته باشه همش حل شدنی هست ولی فقط یک چیز ن اونم پول سختترین و بدترین مشکل هر آدم مشکل مالی هست
هیچکس قرار نیست کمکتون کنه نه خدا و نه بنده
باید بگم شما تنهای تنهایید
پاسخ یونس :خدا هم میدونه همه نمیتوانند به اوج برسند ولی شرایط به اوج رسیدن را سر راه همه قرار میده.حالا دیگه بقیه اش با خود انسانهاست که به قول غزاله جون ،قوی باشند یا نه به مرز خودکشی کشیده شوند.خدا خودش در قران فرموده اونقدر آزمایش میشوید تا حقیقت ایمانتان مشخص شود.در ماجرای طوفان نوح خدا به حضرت نوح میگه به همراهانت بگو هسته خرمایی که میخورند را بکارند وقتی نخل بزرگی شد از شر قوم ستمکار نجاتتان میدهم.ولی وقتی هسته ها نخل میشوند و حضرت نوح درخواست نجات میکنه خدا دوباره میگه باید قومت دوباره هسته خرما بکارند تا نخل شود و اینچنین میشود که عده ای از همراهان نوح از او دور میشوند و بی ایمان میشوند وقتی بار دوم نخل ها بزرگ میشوند نوح از خدا درخواست نجات میکند ،میگوید میترسم نجات را به تاخیر بیندازی باز عده ای مایوس و بی ایمان شوند.که خدا میفرماید این تاخیر و صبر برای این بود تا مومنان واقعی مشخص شود و انان نجات یافتگان هستند.و دستور ساخت کشتی را میدهد.اری.انسانی که در سختیهای زندگی ،صبر جمیل کند به راز حکمت خدا روزی پی خواهد برد و اگر ضعف ایمانش اورا به خودکشی بکشاند کسی جز خود او مسول نیست.
حرفم با یونس هست.لطفا حرفهای غزاله جون را در همین صفحه دوباره با مکث بخون.
سوال اول:چرا سایت های ایرانی بی فایده هستند و دروغ زیاد می نویسند.
سوال دوم:ظرفیت همه انسان ها یکی نیست. اگر خداوند بحران برای یک نفر را تعالی می بیند چرا ان فرد در اثر تحمل نکردن ان بحران خودکشی میکند و نزول میکند?
عزیزان.به همه تون سلام میدهم.عزیزای من اینجوری قضاوت نکنید.یکی از بی پولی یکی از بی سر پناهی یکی از تنهایی شکایتش را برده پیش خدا.من پول دارم.هرگز مشکل بی پولی نداشتم ولی اگر قصه زندگی ام را براتون تعریف کنم شب تا صبح از خدا بخاطر زندگیتون و حتی فقرتون شکر میکنید.بعضی دردها و غم ها خیلی غمگین هستند.بی پولی که چیزی نیست.بی شوهر و بیوه بودن که مشکلی نیست همون خدایی که تو را بیوه کرده اگر اراده کند یکی بهتر از قبل بهت شوهر میده.خودش داد خودش هم به هر دلیلی گرفت.تو که از بی پولی مینالی راضی هستی حسابهایت پر از پول باشه ولی شرمنده جگر گوشه ات باشی واسه خواستن یک چیز کوچک.من نمیتونم خیلی توضیح بدهم چون دنیا خیلی بزرگتر از این چیزهاست که نوشتید.درد همتون سخته ولی به خدا سختیهای بیشتر و بزرگتر هست طوری که با تمام داراییتان حاضر نیستی نفس بکشی ولی باید بکشی چون جگری داری که به نفسهای تو محتاج هست.فقط توصیه ام بهتون اینه که هرگز خدا را فراموش نکنید امیدتان به اون باشه.دنیا به آخر نرسیده باید حتما مشکلات بزرگتر مردم را ببینید تا قدر زندگی خودتون را بدانید. همین که آزادید سالم هستید شرمنده ی انسان بی گناهی نیستید شکر کنید.اگر شاکر باشید خدا حتما یه روزی یه جایی نفستون را باز میکنه.اونوقت شرمنده ازش میشید بخاطر این حرفاتون.درد غم های من خیلی بیشتر از درد و غم های شماست.بدون اینکه آدم بدی باشم.بدون اینکه گناهکار باشم ولی خدا در انتهای نامیدی همیشه برایم یک شمع روشن کرد و من با همون شمع زندگی کردم.الان هم خیلی خسته بودم از این زندگی.اومدم بهم امید بدهید یاری ام کنید دیدم همتون ناامید هستید.نباشید.چون خدا هست و یک روزی یک جایی بهمون خواهد گفت دیگه قوی شدی دیگه آزمایش ات نمیکنم.دیگه نمیخواهد برای راحتی ها صبر کنی.دیگه نمیخواهد نگران خاموش شدن شمعی که بهت دادم باشی برایت خورشید را آوردم.من مطمعنم.
من از 14سالگی یه عالمه مشکل واسم پیش اومد پدرو مادر پیری دارم و درآمد خوبیم نداریم اونا گناهی ندارن اما یه داداش دارم خدا لعنتش کنه اصلن به پدر بیچاره و پیرش فک نمیکنه بره کار کنه فقط توخونه لم داده و مارو اذیت میکنه بخدا من حتی چندجز از قرانو حفظم دختر مومنیم امسال بخاطر کرونا مجبور شدم گوشی بگیرم ولی اون عوضی یه آدم روانیه همش گوشیمو چک میکنه بی دلیل کتک من و خونوادم میزنه حتی بابام دیگه خسته شدم خدا مث اینکه قصد نداره تمومش کنه
سلام دوستان بنظر من همه تو زندگیشون مشکلاتی دارن، و هر کسی به نحوی من مطمنم کسی وجود نداره که بگه من تو زندگیم هیچ مشکلی تا حالا نداشتم، شماها فک میکنین دوستان که فقط خودتونین که مشکل دارین چون شما فقط به ظاهر ادما نگا میکنین ولی از دل ادما خبر ندارین، شما اگ نگاهی به بیوگرافی های ادمهای موفقتر و مشهورتر بندازید متوجه میشید که هر کدوم از اونها مشکلاتی بزرگتر نسبت به دیگر افراد معمولی جامعه داشتن، دوستان مشکلات در زندگی همه انسانها وجود داره اما فرق ما با ادمای موفق اینک اونا تسلیم نشدن و تونستن این طوفانهای تکاندهنده رو با پیروزی پشت سر گذاشتن درسته که ناامید هستین اون ها هم ناامید میشدن لطفاا به عمق مشکلاتون نگا کنین از اونا یه پلی برای موفقیت بسازین نه یه دلیلی برای ناامیدی و افسردیگتون، ما انسانها که عالم به همه چیز نیستیم قدیسه هم که نیستم که دلیل مشکلاتمون از اسمون بهمون وحی برسه که چرا ولی مطمن باشین در دل این سختی ها حکمتی وجود داره که ما نمیدونیم و تنها دانای به اسرار غیب تنها و تنها خداس اینک ما زود جا میرنیم حتی خود من این مدت خیلی بهم سخت گذشت دلیل بر ایمان ضعیف ماس ما بایدتلخی های زندگیمون تبدیل به موفقیت ها و پیروزیها کنیم حتی خود من این حرفا برای خودمم هس فقط نیومدم الکی رجز بخونم که امیدوارتون کنم ولی نمتونمم الکی ناامیدتون کنم چون دوسدارم این حرف دلمو بزنم شاید ناجی خیلی از کسایی شد که همه کشتی رویاهاشون غرق شده، مطمن باشین بعد هر سختی راحتی وجود داره این حرف من نیس عین گفته قران هستش پس این حرفای من امید واهی نیس بلکه امید واقعیست. امیدوارم این حرفای من باعث بش که خیلی از ادمای ناامید امیدوار بشن و هر چه زودتر از این طوفانها و بحرانهایی که تا ابد نمینونن بالاخره از بین میرن با موفقیت پشت سر بزارن همانگونه که الماس در دل سخترین بحرانها تبدیل به زیباترین و گرانقیمت ترین عنصر هستی میش. با ارزوی خوشبختی یکایک شماااا عزیزان ایشالا روزای خوبتون میرسه قرار نیس همیش شب باشه خدا رو شکر که پدیده ای مث گذر زمان وجود داره. مییییییییگذرررررره
همه آدمها دو دسته اند یا سرشون امده یا نه ، اگر آمده باشه که دیگه این حرف ها و توجیهات که خدا فلان و چنان اصلا معنی نداره اگر هم سرت نیومده که چرت می گی
البته این ربطی به خریت های ما نداره مثلا خانم میره با یکی دوست میشه و بعد کلی رفاقت و کیف و حال ازدواج می کنه و بعد می بینه شوهرش با یک دیگه دوسته بعد میگه پس خدا کو ؟ خب اونی که با تو دوست میشه یعنی خدا رو کاری نداره که بخواد بعدش که با تو هست مومن باشه یا میری وام 20 درصد میگیری بعد میگی ای وای چرا من بی پولم. می ری خرید از هیچ کسی مشورت نمی گیری
اما اونجایی که می بینی تو داری کاملا بر اساس عقل و احتیاط به دور ا تنبلی می ری پیش اما خدا هر چی آدم بیشعوره می گذاره جلوت و اونها هم زندگی تو سیاه می کنند حتی مادرت را می کشند ، و خدا هم فقط نگاه می کنه این حرفها می شه نفهمی
به همتون پیشنهاد میکنم قسمت های مختلف مستند زندگی پس از زندگی که شبکه چهار پخش میشد رو ببینید انشاالله آروم میشید
دوستان عزیزم خدا همیشه هست و خواهد بود و ما باید همیشه بیاد داشته باشیم که ب هیچ کس و هیچ چیز به جز خدا نیاز نداریم.این حرفا که خیلی از دوستان زدن فقط پیام شیطانه که داره شما رو از صراط مستقیم دور میکنه و حس ناامیدی رو در وجودتان شعله ور میکنه تا در راه اونم قدم برداریم و در چاه عمیقتری سقوط کنیم..دوستان یادتون باشه خدا هست خدا هست خدا هست و چقد خوبه ما هیجوقت امیدمون و از دست ندیم چون خدایی که ما رو خلق کرده قطعا حواسش نگاهش توجهش بما هست و محاله ما رو فراموش کنه.این مشکلات قطعا حل میشه و ماندنی نی فقط ظن مثبت بخدا داشته باش و توکل کن..سعی کنید سوالات مثبت از خودتون بپرسین مثلا اگه مشکلم ب راحتی حل بشه چی?اگه خدا هوامو داشته باشه چی?اگه روز به روز خوشبختر بشم چی?اگه ب تمام خواسته هام و ارزوهام برسم چی?وسوالاتی از این قبل…یادتون باشه ما ب هیچ کس و هیچ چیز بجز خدا نیاز نداریم.اونام که از خدا گله دارند مسیولیت زندگیشون و بعهده نگرفتن …موفق باشید
آقای نویسنده چقدر درد کشیدی
درد بیماری !!!!!! من الان چند سالیه همش دارم
درد میکشم دکترها میگن داری فلج میشی
تو شکم سیری داری زیر کولر داری حروف میچینی…
حرف باد هواست .. تجربه جای کسی بودن نشدنیه
پس ساخته ذهن خودتو تعمیم نده لطفاً
هیچی درست نمیشه ادم بدبخت بدبخت میمونه من هرروز از خودم میپرسم واقعا چیکار کردم دارم تاوان چیو میدم که این همه مشکل و بدبختی دارم من هنوز اول جوونیمه ولی دیگ نه جونی برام مونده نه امیدی کاش زودتر بمیرم راحت شم از این زندگی این دنیاهم مال خود خدا و ادمای خوش شانسش اینجا جای ما نیست شاید اصن کلا هیچ جا جای ما نیست
انقدر از این حرفا و مطالب شنیدم خسته شدم روم هیچ اثری نمیذاره.کی میتونه تعیین کنه کی چی کشیده و چجوری باید زندگی کنه.هیچ موقع همه چیز به خوشی تموم نمیشه.
لعنت به اون پاداشی هر چقدم میخاد بزرگ باشه . که بعد از سال ها به آدم داده بشه …موقعه ای که از لحاظ جسمی روحی و راوانی آدم داغون بشه من اگه ۱۰ سال دیگه ثروتمند ترین آدم روی زمین باشم ..نمیخوام ! چون ارزشش رو نداره اون موقه دیگه زندگی هیچ معنا و مفهومی نداره برام بدون شک اگه ثروتمند ترین آدم جهان هم باشم به همون خدا قسم تمام دارییم رو تا ۱ ریال آخر رو میدم به نیازمندا چرااا که خداوند چیزهایی رو که الان میخوام بهم نمیده در صورتی که من لیاقت پادشایی روی زمین رو دارم ، پس وقتی خدا صدامو میشنوه ولی جواب نمیده یعنی من براش ارزشی ندارم .. خدایا حالا که من برات ارزشی ندارم بشین یه حساب کتابی کن اگه میرم جهنم که خیلی خوشحال میرم ولی یه جهنم بزرگ برام درست کن که فقط خودم توش باشم و اگرم میرم بهشت که همون جلو در بهشت نابودم کن چرا که من در زمین نزد تو هیچ ارزشی نداشتم
سلام بنظر شما من چجور میتونم ب خدایی ک دوبار نامزدی شدم ک خیانت دیدم و خدا سکوت کرد .وبعد از نامزدی کسی منو میخواست و فریبم داد وسکوت کرده..هرچیدحاجت مبخوام فقط سکوت کرده ..حق نیست کفری بشم؟
من قبلا خیلی با خداتر و مومن تر از حالا بودم و برای زندگیم برنامه ها داشتم و خوش حال بودم و اصلا تو سنی نبودم که بخوام گناه بزرگی انجام بدم ولی نمیدونم که چرا با شدیدترین عذاب روبرو شدم یعنی از دست دادن سلامتی و مجبورم تا آخر عمرم همینجوری زندگی کنم . خیلی از خدا خواهش و التماس کردم و به هر کسی که فکر میکردم پیش خدا آبرو داره متوسل شدم تا مشکلمو حل کنه آخه دکترا جوابم کردن . خلاصه حالا به نظرم خدا نه صدامو میشنوه نه میخواد کمکم کنه .
میشه کمکم کنید لطفا
من یه ادم ساده ومومنی بودم .به خدا ایمان داشتم اما نمیگم هر روز نماز میخوندم اینا. حجابم متوسط بود.من یه زن متهل هستم به خاطر مشکلاتی که تو زندگی داشتم از لحاظ روحی بسیار اسیب دیدم .شوهرم معتاد وبیکار ورفیق باز بود اصلا زندگی خوبی نداشتم با یه پسری اشنا شدم وشروع کردم هرروز با اون حرف زدن .اهل شهر دیگه ای بود هراز گاهی میومد یواشکی همدیگرو میدیدیم اما رابطه نامشروع وبوس اینا نداشتیم اصلا.به رور زمان من فک میکردم این مرد به من نظر بد دارد وحرفایی پیش میکشید که من اصلا دوست نداشتم با اینکه میدونستم داره درموردم بد فک میکنه اما رابطه رو تموم نمیکردم تا اینکه یه روز شوهرم پیامک هایی که بینمون بود رو دید منم همه چیو از اول تا اخر بهش توضیح دادم حتی ریز و جزعش رو.خیلی کتک خوردم اما هرکاری کردم نتونستم بهش ثابت کنم که رابطه نامشروع نداشتم .من از این قضیه درس گرفتم که خدا خواست شوهرم بدونه تا من به کار حرام نیافتم ومتحول بشوم الان من کاملا باحجاب هستم چادر سر میکنم ونماز وروزه میگیرم وهروز دعا میخونم.اما خدا اصلا کمکم نمیکنه .هرروز سر نماز گریه زاری میکنم و توبه میکنم وازش کمک میخوام که یه راهی بهم نشون بده تا به شوهرم ثابت کنم که کار نامشروعی نکردم اما خدا اصلا کمک نمیکنه الان 9 ماه هست که تو عذاب زندگی میکنم واین قضیه تمومی نداره
مگه نشنیدی چی گفت..ثابت قدم بمون و خدا رو فراموش نکن ..همون فرمان برو جلو…؟!!!!
ببینید این فقط نظر و تجربه شخصیمه؛
هفته بعد امتحان سختی داشتم که واقعا توش اخر میشدم؛شروع کردم از خدا کمک خواستن و…
این سایتم یه دوباری اومدم….
تا روز اخر دیدم کمکی نکرد دیگه داشتم دیشب ناامید میشدم اما هنوز یه مقدار امید داشتم تا که امروز صبح امتحان دادم….
تو این ازمون نمره مهم نبود رتبه مهم بود..
فکر کنید سطح درسی که معلم داده بود ۱۰ بود و من در حد ۳ بلد بودم و اونم در حد ۳ ازمونو گرفت،،،
الان دوستام زنگ میزنن میگن چرا اینجوری داد ما سوتی دادیم و اینا…
اما کمکم کرد…
فقط یه چیزیو بگم،خدا کریم تر از اونیه که تلاش بندشو بده و جواب زحماتشو نده و کریم تر از اونیه که اگه تو دعاتون به حضرت محمد و خاندانش صلوات بفرستی و برای سلامتی امام زمان دعا کنی و اونو بپذیره و دعای تورو نپذیره…
خدا پدرو مادر نویسنده و انتشار دهنده رو بیامرزه خیلی روم تأثیر گذاشتید، شدیدا خواهش میکنم که به فعالیتتان ادامه بدین جامعه ی ما تشنه ی افراد فهیم و آگاهی مثل شماست. ای کاش میشد مطالب جدیدتان رو هم به جیمیل بنده ارسال میکردید. پاینده باشید
سلام امیدوارم هر چ زودتر مشکلت حل بشه
اگر درس میخونی و تک فرزند هستی برو دانشگاه
اگر هم خواهر یا برادر کوچکتر داری تو مراقبشون باید
باشی و نباید تنهاشون بذاری سعی کن یه شغل پیدا کنی داخل یه محیط سالم یا یک سال به خودت سختی بدی یک حرفه ای یاد بگیری و مستقل بشی
تا کم کم انشا… درست بشه ‘
قطعا نویسنده خودش تو شرایط ما نبوده ک راه،حلی به درد بخور به ما بده
سلام من ی دختر۱۹ساله ام از بچگی ک یادم پدر و مادرم اختلاف داشتن خیانت پدر م اعتیادش ب شیشه کتک زدناش الانم مادرم درخاست طلاق داد منک پیش پدرم نمیتونم بمونم اعتیادش ب شیشه است مادرمم سرپرستی مو قبول نمیکن چون خانوادش نمیزاره پدربزرگم مارو نمیخاد من واقعا نمیدونم چیکار گنم خیلی سختی کشیدم خیلی سرکوف میخورم بخدا دیگ خیلی خسته شدم هیچکس پشتم نیس یکی بگه من چیکار کنم ؟؟؟؟
سلام نماز مضطر رو بخون ایشالا که درست شه مشکلت
دلم درد گرفت با این حرفات
شما بهتره با یک روانشناس صحبت کنید..
ببین تو 19 سالگی پدر مادرت مشکل پیدا کردن من از ۶ سالگی یعنی یک سال قبل از مدرسه پدرم اعتیاد شدید به تریاک گرفت و مادرم هم طلاق خواست و بعد از کولی کش و قوس طلاق گرفتن پدرم پیش پدرش زندگی میکنه مادرم هم نمی تونست خرج منو در بیاره رفتم کار کردم الان هم منو از کار اندختن بیرون دیگه من امید ندارم وضعیت مالی پدر هم مناسب نبود فک کن همه به من میگفتن پدرشو
بدختای گدا من دوباره پاشدم رفتم یه حساب اینستا راه اندختم اونم هک کردن رفتم سمت گیم گفتن تو نمی تونی چون امنیت مالی نداری و وضعیت مالیت خوب نیست فک کن همه اینها برای یه بچه ۱۵ ساله است الان دارم با بدبختی یه حساب اینستا راه میندازم بعد بعضی ها خواهر و برادر دارن من تنهایی همه اینا رو دیدم دیگه بریده ام چون واقعا خدا تو این ۱۵ سال نه از نظر احساسی نه نظر مالی پدر مادرم یا خودمو تامین نکرد من دنبال هدف هم رفتم شکست خوردم پاشدم بازم رفتم ولی خبخدا نمیخواد و امید وارم هر چه زودتر بمیرم یا راه بیاره جلو ام چون واقعا دیگه خسته شد ام
همه به یک شکلی عذاب میکشن در زندگی شون ولی من واقعا نمیدونم چرا یکی باید اینقدر زیاد شاد باشه در زندگیش و یکی مثل من وشما اینقدر باید زجر بکشه امیدوارم که مشکلت حل بشه.
چرت و پرت!
نه شمابفرماخدابنظرمن که اصلا وجودنداره اگه داشت من 22ساله روبیوه نمیکرد
چی داری میگی..خیلیا از تو بدترن مثل تو مشکلشونو به لنگ خدا نمیندازن..اینقد شهامت داری که خودتو مقصر مشکلاتت بدونی یا مثل بزدلا میخوای به لنگ خدا و دیگران بندازی
ممنون از معلومات زیبایی تان
بسیار عالی
بیشتر جملات مبهم و نوعی سفسطه هم بود که توضیحی نداده
سلام
مطالبی که نوشتید رو کامل خوندم . خیلی قشنگ و ایده ال بودن . ولی من چندین سال سعی کردم تا حدودی چیزهایی که نوشتین رو عمل کنم . میدونی نتیجه چی بود ؟ از بین رفتن سالهای جوونیم و از بین رفتن تمام امیدی که به همه چی داشتم و در نهایت هم هیچی از این حرفای قشنگی که نوشتی کمکی نکرد . در مورد قوی شدن نوشتین و راستش واقعا برام سوال پیش اومد که وقتی عمر به انتها میرسه و انسان به واسطه مشکلات قوی شده دیگه اون موقع به چه دردی میخوره ؟؟؟ راستش به نظرم این چیزایی که نوشتین اگه از قشر مرفه جامعه بودی خودت از خوندنشون تعجب میکردی !!!! در ضمن چرا همیشه خدا میخواد ما بی پولهای فقیر جامعه رو امتحان کنه ؟؟؟ چرا ماهاروبا بی پولی و استرس از اینده نا معلوم امتحان میکنه ولی پولدارهارو با مشروب و دختر و پارتی و عشق و حال و زندگی لاکچری ؟؟؟؟؟ من ترجیح میدادم با زندگی لاکچری امتحان بشم وسربلند بیرون نیام تا با فقرو استرس و اخرش هم فقیر و هم پولدار با هم به خاطره گناهاشون میرن ته جهنم . مطالبت قشنگ بود ولی خیلی جنبه شعاری داشت . موفق باشی .
خیلی عالیه. ممنون….مادرنازنینم…همه چیز وهمه کسم…ازپیشم رفت.باورم نمیشه مادرمهربانم فوت کرده ….یااااخداااا……فقط با یاد خدا ارامش میگیرم
سلام. بنده هم سه سال هست پدرم را از دست داده ام. توکل بخدا. همه ی ما در این دنیای فانی رهگذریم، خوب زندگی کنیم، درست است که انسان ها تغییر کرده اند اما در حد توان کمک کنیم و در زندگی مثبت اندیش باشیم. تفکر مثبت رهایی از تمام مشکلات و رسیدن به خوشبختی و سعادت هست. همه ما بسوی خدا به شتابان خواهیم رفت. تا باشد خداوند از تمامی گناهان ما بگذرد و در منزلگاه خوبان سعادتمند شویم. الهی آمین. فاتحه برای تمامی اموات بفرستید. من الله توفیق.
خدا رحمتشون کنه خواهر عزیزم…فقط به خدا پناه ببر که منبا اصیل آرامشه