رئیستان امروز اصلاً احوال خوشی ندارد و کاملاً عصبانی به نظر میرسد! بهترین نحوه برخورد با رئیس عصبانی چیست؟
به گزارش آلامتو و به نقل از بیزینس ترند؛ هیچکس دوست ندارد که در روز بد رئیسش با وی مواجه شود.هر روز مطالعات جدیدی انجام میشوند که نشان میدهند چقدر داشتن روابط مناسب با رئیس به شاد بودن شما در محیط کار کمک میکند. رئیس شما کسی است که بسیاری از جنبههای زندگی شغلی شما از پاداشها گرفته تا مرخصیها را کنترل میکند.
رئیسها هم مثل بقیه انسانها خالی از اشتباه نیستند و گاهی اوقات به خود کارمند بستگی دارد که چطور این رابطه را بازسازی کند.
شاید این کار با توجه به اختلاف سطح و قدرت موجود میان شما و رئیستان سخت به نظر برسد ولی اگر میخواهید از عصبانیت رئیس خود بکاهید مهم است که ترس را کنار گذاشته و وارد عمل شوید. ما به شما میگوییم که چگونه این کار را انجام دهید:
از سایهها فرار نکنید!
سعی نکنید از دست رئیستان پنهان شوید یا اینکه تنش به وجود آمده را زیر فرش پنهان کنید. این میتواند باعث شود که اختلافات بیشتر شود و در آینده در مقیاسی بسیار بزرگتر سر باز کند.
جف ویس مشاور مذاکرات و مدیریت ارتباطات میگوید اگر رابطه کاری شما صدمه خورده است مهم است که حتماً وارد این رابطه کاری شوید. صبر نکنید تا رئیستان اوضاع را آرام کند. وقتی آرام و منطقی شدید به دیدن رئیس بروید و سنگهای خود را وا بکنید.
کمک بگیرید.
در برابر وسوسه صحبت جمعی در مورد اتفاق افتاده با همکارانتان مقاومت کنید. اگر همه با هم در مورد این اتفاق صحبت کنند و صحبتها به رئیس منتقل شود ممکن است این موقعیت تنش زا را به سرعت شعلهور کند.
ولی صحبت در مورد اتفاق افتاده با یک دوست یا همکار مورد اعتماد میتواند کمک خوبی برای شما باشد تا از دیدی دیگر به موضوع بنگرید و درستی تفکرات خود را بسنجید.
مثلاً میتوانید چیزهایی که میخواهید بگویید را با او تمرین کنید و مشخص کنید که چه زمانهایی بیش از حد تدافعی یا غیرمنطقی به نظر میرسید.
به یاد داشته باشید که برای رئیستان اتفاقهایی به غیر از تنش به وجود آمده بین شما نیز میافتد.
رئیس شما نیز مانند هر انسان دیگری واکنشهایی نرمال به استرس و ناراحتی خواهد داشت. او ممکن است به نظر شما رفتاری نامتناسب داشته ولی رفتار وی شاید دلایلی داشته باشد که شما در آن لحظه از آن بیخبرید. سعی کنید از دید رئیستان به مسئله نگاه کنید.
اشتباهتان را گردن بگیرید.
اگر کاری کردهاید که خشم رئیستان را برانگیخته کرده است و یا اشتباهی مرتکب شدهاید مسئولیت آن را به عهده بگیرید. حتی اگر کاملاً شما مقصر نباشید رئیستان از اینکه شما مسئولیت قبول کنید استقبال خواهد کرد. یک عذرخواهی مختصر مثل اینکه بگویید «ببخشید که شما را ناامید کردم» میتواند کارهای بزرگی انجام دهد.
راه حلی پیشنهاد دهید.
اگر میتوانید به حل مشکل کمک کنید این کار را انجام دهید. ممکن است یک راه حل حاضر و آماده در دست نداشته باشید. پس اندکی صبر در مکالمه را لحاظ کنید و سعی کنید به آنچه که اتفاق افتاده و اینکه چطور میتوانید شرایط را بهتر کنید فکر کرده و با چشمانی باز به مکالمه بازگردید.
برخی تنشها نیاز به تکرار تلاش برای حل مسئله دارند تا کاملاً فیصله پیدا کنند. موفقیت با برداشتن گامهای کوچک حاصل میشود.
دوباره با رئیستان هم راستا شوید.
سعی کنید دوباره در تیم رئیستان قرار بگیرید. به او بگویید که میخواهید از ناراحت کردن دوباره او اجتناب کنید و از او بخواهید تا اولویتهایش را با شما در میان بگذارد.
اگر قرار دادن یک ضربالاجل اولویت اول محسوب میشود شما خواهید دانست که برقراری ارتباط با وی قبل از اینکه تنش به وجود بیاید ضرورت دارد.
شاید اصلاً مشکل شما نبوده باشید.
اگر اصلاً نمیدانید چکار کردهاید که رئیستان را عصبانی کرده است – و اعتقاد دارید که شما مقصر نیستید – همچنان سعی کنید این نکته را با وی مطرح کنید.
رئیستان از اینکه شما تلاش میکنید در یک طول موج با وی قرار بگیرید استقبال خواهد کرد. در این مکالمه رئیس شما ممکن است گارد خود را پایین بیاورد و در مورد استرسی که با آن مواجه است برای شما توضیح دهد تا با چالشهای او بیشتر آشنا شوید. ولی مراقب باشید که به جای شکایت سعی کنید بیشتر گوش فرا دهید. هدف شما باز کردن درهای گفتگوست.
به هر صورت رئیستان برای اینکه شما شجاعت جلو آمدن و صحبت کردن با وی برای بهتر کردن اوضاع را داشتهاید، احترام قائل است. از طرف دیگر، عصبانیت رئیس شما ممکن است توجیهپذیر نباشد. این خیلی دور از ذهن نیست که یک مدیر تمام عصبانیتش را سر آخرین حلقه یک زنجیره از اشتباهات خالی کند.
شما هیچگاه نمیتوانید بفهمید که چه چیز باعث شده که رئیستان کنترلش را از دست بدهد. ممکن است که دلیل خوبی برای عصبانیت وی وجود نداشته باشد و او نیز حرف خاصی در این زمینه نداشته باشد.
شما شاید فقط دریافتکننده بد شانس این عصبانیت بوده باشید. اگر این درست است سعی کنید قضیه را فراموش کنید. اگر زیاد وارد جزئیات آن نشوید این قضیه به یک رابطه خوب لطمه نخواهد زد.
رئیس شما شاید از اینکه با مسئله بدین شکل برخورد کرده است ناراحت باشد و فقط انتظار داشته باشد که روز بعد کمی بهتر کار کنید تا همه چیز مرتب شود.
ویس میگوید:« تنش اجتنابناپذیر است ولی الزاماً چیز بدی نیست. ما باید اختلافاتمان را هر روز مدیریت کنیم. گاهی اوقات بهترین کاری که میتوانیم بکنیم ایجاد درک متقابل است.»
هنگام مشاجره با رئیس چهکار باید بکنید؟
سوءتفاهمهای اجتماعی، تشریفات حرفهای، … تمام دلایلی را که میتواند موجب بدخلقی میان شما و رئیستان شود را میدانید. این چهار راهکار به شما کمک میکند تا از این شرایط بد و ناخوشایند بیرون بیایید:
یک حقیقت آرمانی را درک کنید
اینکه رئیستان از شما خوشش نمی آید، صرفا دلیل نمیشود که جایگاه بدی داشته باشید، درک کنید که شاید مجبور باشید غرورتان را موقتا کناربگذارید. شاید احساس کنید که رئیستان بالاخره جایی در میان راه به شما نیاز پیدا خواهد کرد و سروکارش به شما خواهد افتاد اما او مطمئنا انتخابهای بیشتری نسبت به شما دارد. اما بیشتر به عهده شماست که موقعیتتان را بهتر کنید.
خود را به رئیستان نزدیک کنید
به رئیستان مراجعه کنید و از او بخواهید تا گفتگویی دراین باره داشته باشید که شما برای اصلاح امور چهکار میتوانید بکنید؛ احتمالا مکالمهای سخت خواهد بود. به گفته پروفسور کارولین گوئرنر: روراست باشید. بگویید: “من اینطور فکر نمیکنم که با این گفتگو همه چیز خوب میشود و من میخواهم رابطه بهتری با شما داشته باشم.” خودتان تعجب خواهید کرد که اگر روراست و بی شیله پیله باشید، مکالمه به چه راحتی پیش خواهد رفت.
ممکن است نظر واقعی رئیس را درباره خودتان ندانید، سعی کنید آنرا بفهمید و نشان دهید مهارتهای دیگری دارید. بگذارید عقاید گوناگونی درمورد شما داشته باشد.
چند قدم محکم و بهجا بردارید
ممکن است قدمهایتان کوچک باشد، ممکن است این قدمها ماهها کوچک باشد و همینطور ادامه پیدا کند حتی با قدمهای کوچکتر، اما برای اصلاح مسیر، قدمهای محکم بردارید و برنامه جدی داشته باشید.
اعتراف کنید
گاهی مدیرها در اشتباه هستند، اما اگر مسائل بین شما و رئیس، واقعا یکجانبه شده است، احتمالا در قسمتهایی از مساله شما هم مقصرید. تمام آموختهها درباره اعتمادسازی دوباره، میگویند که شما به دوچیز نیاز دارید: یک عذرخواهی و یک توضیح برای اینکه این اتفاق دوباره تکرار نخواهد شد. اگر هردو تکنیک را دراین رابطه دوطرفه بهکار بگیرید، پیشرفت شما نه تنها ممکن میشود بلکه خیلی هم شدنی است.
داشتن یک رئیس بداخلاق چگونه برای شما مفید است؟
کار کردن برای کارفرمایی که کار شما را تحسین نمی کند می تواند باعث از دست رفتن انگیزه شغلی شود و محیط کار را برایتان غیر قابل تحمل سازد. اما این تنها بخش ماجرا نیست.
بر اساس مطالعه جدیدی که اخیرا انجام شده است سطح اندک حمایت و پشتیبانی از طرف کارفرما و رییس می تواند یک فاکتور انگیزشی برای افرادی باشد که به دنبال ایجاد تغییرات مثبت در زندگی خود هستند.
این موضوع حتی می تواند خوشحالی و رضایت را در فرد افزایش دهد. این می تواند یک خبر خوب برای افرادی باشد که از نبود رهبری موثر در محیط کار خود رنج می برند. اما محققان بر این باورند که کارمندان هنوز هم برای خلاق بودن به یک کارفرمای خوش اخلاق نیاز دارند تا به آن ها انگیزه و انرژی بدهد و فعالیت و بهره وری شان را افزایش دهد.
این مطالعه جدید که در مجله Work & Stress به چاپ رسیده است سه مطالعه مختلف بر روی 500 کارمند را در پرتغال و ایالت متحده آمریکا پوشش داده است.
شرکت کنندگان در این مطالعه که در زمینه های کاری مختلفی مشغول بودند سوالاتی را که محققان بیان کرده بودند به دقت پاسخ دادند تا سه موضوع اصلی را تعیین نمایند: آن ها در پایان روز کاری چه احساسی دارند (موارد احساسی و عاطفی)،آن ها چه احساسی نسبت به رهبر و کارفرمای خود و پشتیبانی از نیازهایشان دارند، در کل نسبت به زندگی خود چه احساسی دارند و آیا از آن راضی هستند یا خیر.
محققان دریافتند زمانی که کارمندان بفهمند رییس و کارفرمایشان آن ها را درک می کند و در مقابل کاری که انجام می دهند تحسینشان می نماید کمتر دچار خستگی احساسی و عاطفی می شوند.
زمانی که خستگی عاطفی رخ می دهد افرادی که حمایت کمتری از طرف رییس خود دریافت می کنند بیشتر از سایرین به فکر توسعه یک برنامه کاری فعال می افتند و دوست دارند از سایر افرادی که در کنارشان کار می کنند حمایت و پشتیبانی نمایند.
این فعالیت ها می تواند به طور مستقیم بر روی سطح خوشحالی و رضایت افراد تاثیر بگذارد. نویسنده اصلی این مقاله یعنی کارلوس پرالتا معتقد است که داشتن کارفرمای حمایت کننده می تواند همانند یک شمشیر دولبه باشد و خستگی عاطفی در محیط کار نیز ممکن است تجربه ای ایجاد کند که با سایر موارد متفاوت است.
به نظر می رسد این اولین مطالعه ای است که بر روی چگونگی غلبه افراد بر روی احساسات و روابط منفی خود تمرکز داشته است. این تحقیق همچنین نشان داد افرادی که به خستگی احساسی و عاطفی در محیط کار خود پاسخ می دهند (چه به طور فعال به دنبال راه حل های مفید برای مشکلات خود باشند یا با سایر افراد ارتباط برقرار کنند) به فکر موارد مهم تری نسبت به روابطشان با رییس فکر می افتند.
دکتر پرالتا در این باره می گوید: یافته های ما نشان داد فعالیت هایی که افراد در آن تعامل دارند نقش کلیدی در ایجاد خوشحالی و رضایت خواهد داشت. بر اساس پژوهش های ما سر وکار داشتن استراتژیک با خستگی عاطفی و احساسی می تواند خوشحالی افراد را بهبود ببخشد و در نهایت به بهتر شدن شرایط کاری بیانجامد.
با اینحال دکتر پرالتا بیان می کند که سطح اندک درک و حمایت کارفرما از کارمندانش می تواند اثرات بدی نیز بر روی آن ها داشته باشد.
در حقیقت پژوهش انجام شده بیان می کند زمان هایی وجود دارد که ممکن است افراد بخواهند از کارفرماهای خود انرژی مثبت بگیرند.
پشتیبانی و حمایت از کارمندان می تواند جلوی خستگی عاطفی و احساسی و آن ها را در محیط کار بگیرد. با اینحال زمانی که کارمندی خستگی عاطفی را تجربه می کند می تواند از این شرایط به نفع خود و سایر افراد موجود استفاده نماید.
اگر چنین نباشد کارمند ممکن است نتواند فعالیت های موجود را به خوبی انجام دهد و رضایت و خوشحالی را برای خود و دیگران به ارمغان آورد.
این موضوع می تواند متضاد نیز باشد زیرا توجه کردن به کارمندان ممکن است انرژی آن ها را بیشتر کند و در شرایط سخت و دشوار تشویق کننده باشد.
برنامه های آموزشی می تواند به کارفرماها کمک کند تفاوت بین شرایط مختلف را درک کنند و بدانند در چه شرایطی باید نقش حمایتی داشته باشند و در چه شرایطی به کارمندان اجازه دهند مشکلات موجود را خودشان حل نمایند.
با این وجود کارفرماهایی نیز هستند که علایق و تمایل کارمندان خود را درک نمی کنند. اگر شما نیز چنین کارفرمایی دارید اجازه ندهید این موضوع باعث ناراحتی تان شود.
در عوض از این مطالعه استفاده کنید و از کمبود حمایت در محیط کار به عنوان یک گزینه انگیزشی برای یافتن موارد بهتر استفاده نمایید.
با رئیس سخت گیر چه کنیم؟
ریاست کار راحتی نیست و چالش های خاص خود را دارد، سختگیر بودن نیز یکی از راه های مدیریت کارمندان است که گاهی اوقات جوابگوست اما به عنوان یک کارمند چگونه میتوان با یک رئیس سختگیر کنار آمد؟
رئیس سختگیر در محل کار مشکلی است که ذهن بسیاری از افراد شاغل را درگیر میکند.
افراد با نوع تعامل خود با یک رئیس سختگیر در واقع آینده شغلی خود را شکل میدهند.
ماریلین پودر یورک که یک روانشناس بالینی در نیویورک است در مطلبی که در سایت انجمن روانشناسی آمریکا منتشر شده است، تلاش در این دارد که با چند پرسش و پاسخ کوناه، راه عبور از چالش رئیس سختگیر را برای ما هموارتر کند. این روانشناس در حوزه مسائل مربوط به استرس محیط کار تخصص دارد.
پرسش: چگونه “رئیس سختگیر” خود را مدیریت کنیم؟
پاسخ: مدیریت کردن و کنارآمدن با یک رئیس سختگیر چالشی است که غالباً امکانپذیر است. ابتدا شما باید تلاش کنید که دلایل سختگیری رئیس خود را پیدا کنید و بفهمید. اگر در نظر بگیریم که رئیس شما معمولاً به شکلی تقریباً منطقی رفتار میکند و به نظر میرسد که رفتار سختگیرانه او در نتیجه استرس زیاد روی دوش او و نه شخصیتش باشد، به احتمال زیاد میتوان این رفتارها را تغییر داد و مدیریت کرد.
اگر به نظر میرسد که رفتار رئیستان همواره پرخاشگرانه است و سبک تعامل او بدون این که به استرس ربطی داشته باشد، بد است، احتمال این که بتوانید این رفتارها را تغییر دهید کمتر است. در واقع شما میتوانید برای مشورت به سراغ همکاران با تجربهتر و بخش منابع انسانی خود بروید.
از طرف دیگر شما باید احساسات منفی خود را نسبت به رفتارهای بد رئیس خود مدیریت کنید تا دست به رفتاری نزنید که به خودتان آسیبی بزند (مثلاً قهرکردن، سردشدن و حمله کردن به رئیس).
سوم این که زمانی که بتوانید واکنشهای منفی خودتان را درک کرده و کنترل کنید، میتوانید مسائل و مشکلات خود را در چارچوبی مثبت و کمککننده مطرح کنید و فضایی را به وجود آورید که در آن میتوان دست به حل مشکلات زد.
پرسش: اگر احساس میکنیم که مورد انتقاد ناعادلانه رئیس خود قرار گرفتهایم، بهترین راه برای روبهرو شدن با رئیسمان درباره این نگرانی چیست؟
پاسخ: شما نباید با رئیس خود رودررو شوید، بلکه باید درباره نگرانیها و مشکلات خود با او صحبت کنید. بین این دو تفاوت هست. شما نیاز به این دارید که نگرانیها و مشکلات خود را به شکلی که جانبگیرانه و طلبکارانه نیست مطرح کنید.
در این زمینه باید مثل زندگی زناشویی عمل کرد، یعنی این که باید تلاش کنید تا شکایات خود را به شکلی مطرح کنید که بیش از پیش به رابطهتان صدمه نزند.
پرسش: بهترین راه برای پاسخ دادن به انتقاد رئیسمان چیست؟
پاسخ: تلاش کنید که انتقادات را به عنوان اطلاعاتی ارزشمند درباره این که چگونه میتوانید بهتر عمل کنید، ببینید و نه به عنوان حملهای که به شخص شما شده است. سعی در این داشته باشید که خود شخصیتان را از شخصیت کاریتان جدا کنید.
تلاش در این داشته باشید که میل خود را برای ارائه واکنش هیجانی و دفاعی کنترل کنید. سعی کنید که انتقاد را به عنوان فرصتی برای همکاری با رئیستان در جهت شکلدادن به یک برنامه کاری ببینید. خود را شریک رئیستان در طراحی این برنامه ببینید به جای این که بخواهید خود را قربانی یک جنگ قدرت بدانید.
پرسش: چگونه قدرتبخشی به کارکنان میتواند عوامل استرسزا را در محیط کار کاهش دهد؟
پاسخ: زمانی که کارکنان کمتر این احساس را دارند که “قربانی شرایطی خارج از کنترلشان” هستند، حس قدرتمندی میکنند. کارکنانی که مدیریت با آنها ارتباطی دوطرفه، بهوقت و پایدار درباره مسیر شغلیشان دارد و همچنین کارکنانی که مسئولیت و اختیار بیشتری در قبال مدریتی مسیر شغلی و ارتباطات کاری خود دارد، اضطراب کمتری دارند و باانگیزهتر هستند.
اگرچه کارکنان کمی هستند که امروزه عقیده دارند که امنیت شغلیشان تضمین شده است، کارکنانی که اطلاعات، اختیارات و مسئولیت بیشتری در قبال آینده خود دارند، به شکل اثربخشتری با مشکلات کنار میآیند، چرا که حس قدرت میکنند.
پرسش: گاهی اوقات کارکنان از صحبتکردن با رئیس خود درباره انتقاداتی که او از آنها کرده میگریزند. آیا راهی هست که بر ترس از مجازات غلبه کرد؟
پاسخ: احتمال این که ترس شما از مجازاتشدن به حقیقت تبدیل شود را میتوان تا حد زیادی کاهش داد. این حد زیاد تا جایی پیش میرود که شما بتوانید درباره انتقاد با رئیستان به شکلی منطقی، غیر احساسی و غیر دفاعی صحبت کنید.
شما میتوانید از این که رئیس خود را به سمت عصبانیشدن سوق بدهید، اجتناب کنید و به همین طریق با برنامهریزی دقیق و ارتباط سیاستمدارانه خطر مجازات را کاهش دهید.
پرسش: بهترین راه برای کنارآمدن و مقابله با استرس در محل کار چیست؟
پاسخ: استرس همیشه در چشم فردی است که به محیط نگاه میکند. یعنی استرس امری درونی است و به نوع نگاه شما بستگی دارد. چیزی که ممکن است برای یک کارکن در محل کار استرس ایجاد کند، ممکن است حتی ذرهای نگرانی هم برای فرد دیگری به وجود نیاورد.
کلید مقابله با استرس شناسایی استرسهایی در محیط کار است که شما به شکل بهخصوصی نسبت به آن حساس هستید. کلید دیگر این امر دانستن علائم خطر در ذهن و بدنتان است که حکایت از زیاده از حد شدن استرس میدهد. زمانی که آسیبپذیری خود را شناسایی کرده باشید، میتوانید راهبردهایی را برای مدیریت استرس به وجود آورید تا با این مشکلات کنار بیایید.
اگر احساس میکنید که نمیتوانید خود این روند را مدیریت کنید یا احساس ناراحتی شدیدی میکنید، ممکن است ایده خوبی باشد که با یک فرد متخصص، مثلاً روانشناس، مشورت کنید.
همکاری شما با یک متخصص میتواند کمک زیادی به این کند که این احساس را داشته باشید که در مدیریت استرس خود قدرتمند هستید.