طلاق در چه مواردی جایز است؟

چه زمانی طلاق اقدامی حیاتی است؟

Separation,چه زمانی طلاق خوب است

طلاق برای هر کسی یک اتفاق بزرگ و سخت خواهد بود اما زمان هایی وجود دارد که گرفتن طلاق یک امر ضروری است.

به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ برای بیان آنکه چه زمانی طلاق و جدایی امری حیاتی است، باید پیش از هر چیز به سطح مشکلات یک فرد و شرایط فرزندان توجه کرد.

به طور کلی هدف در روانشناسی این است که طلاق صورت نگیرد؛ اما اگر مشکلات به حدی برسد که مشاور یا روان‌شناس خانواده و افراد متخصص به این نتیجه برسند که جدایی راه‌حل بهتری برای دو طرف است، آنگاه جدایی اجتناب‌ناپذیر است.

اگر بخواهیم شرایطی را که در آن‌ها جدایی اجتناب‌ناپذیر قلمداد می‌شود، برشماریم، می‌توان گفت در وضعیت‌های زیر می‌توان اقدامات مربوط به جدایی را انجام داد:

  • همسرانی که از نظر مسائل مختلف هماهنگ نیستند و شرایط خیلی سختی را پشت سر می‌گذارند؛
  • زمانی که اطرافیان فرد و دیگران نیز دچار آزار و اذیت شوند و برای متخصصان و مشاوران محرز شود که آن‌ها قادر به زندگی در کنار یکدیگر نیستند.

البته هرگز روان‌شناس به طور مستقیم به زوجی که به او مراجعه کرده‌اند، پیشنهاد جدایی و طلاق نمی‌دهد.

زمانی که جدایی صورت می‌گیرد، فرد آسیب‌هایی متحمل می‌شود که باید برای رفع آن آسیب‌ها نیز با متخصص در ارتباط باشد. این گونه مشاوره‌ها مانند مشاوره‌های قبل از ازدواج نیست و نیاز به مدت زمان بیشتری دارد.

دو نفر تنها با تفکر و تصمیم خود یا تذکر والدین و اطرافیانشان نمی‌توانند برای جدایی یا طلاق تصمیم بگیرند. این بزرگترین اشتباهی است که رخ می‌دهد و آثار جبران‌ناپذیری بر جای می‌گذارد.

زمانی که مشکلات در خانواده‌ای شروع می‌شود، کم‌کم به اطرافیان نیز منتقل خواهد شد و در این میان، فرزندان اولین افراد آسیب‌دیده در خانواده محسوب می‌شوند.

در این میان باید توجه کرد که قبل و بعد از جدایی مقدماتی وجود دارد. اگر همسران دوستانه از هم جدا شوند، اختلافات و تنش‌ها کم‌تر است؛ اما زمانی که دو فرد تصمیم به جدایی می‌گیرند، سعی در بیان این تنش‌ها و اختلافات می‌کنند تا دلایل جدایی خود را موجه جلوه دهند، بنابراین اختلافات و تنش‌ها بالا می‌گیرد و به آن منجر می‌شود که بچه‌ها مسئولیت‌هایی را قبول کنند که از حد سن‌وسال آن‌ها فراتر است.

در این زمان اگر جدایی صورت بگیرد، فرزندان دچار شکست و ناکامی شده و در تمام طول زندگی این یأس را با خود به همراه دارند.

آن‌ها در ازدواج آینده خود دست به کارهایی می‌زنند تا شرایط زندگی والدینشان را تداعی کنند و این بار در این مبارزه پیروز شده و احساس شکست و ناکامی خود را بپوشانند؛ بنابراین بیشتر زندگی این گونه فرزندان طلاق نیز دچار تنش‌های زیادی است.

در این میان، شرایط طلاق عاطفی و تصمیم به جدایی بسیار سخت‌تر و وضعیت آن خطرناک‌تر است؛ چرا که افراد پس از مدت‌ها دیگر قادر به تحمل آن زندگی که سال‌ها یا ماه‌هاست دچار جدایی عاطفی شده، نیستند، اما به خاطر فرزندان تصمیم به ادامه زندگی سردی می‌گیرند که مشکلات بیشتری را برای فرزندان به همراه خواهد داشت.

در این فضای تنش‌آلود، بچه‌ها با مشکلات بیشتری روبه‌رو خواهند بود. اگر این گونه خانواده‌ها برای حل‌وفصل مشکل خود از متخصص کمک نگیرند، دچار مشکلات عدیده‌ای خواهند شد که در آینده فرزندانشان بسیار مؤثر است.

فرزندان این گونه خانواده‌ها پس از مدتی که متوجه می‌شوند، پدر یا مادرشان به خاطر آن‌ها مجبور به ادامه زندگی با هم شده‌اند، دچار احساس گناه شده و مرتب دچار عذاب وجدان هستند و زندگی بسیار سختی را پیش‌رو خواهند داشت و آن را در طول زندگی آیندهٔ خود مرتب خواهند دید.

پس از جدایی، شرایط فرزندان بیشتر اهمیت دارد؛ بنابراین باید بچه‌ها را پیش از جدایی آماده کرد و دست از زندگی با جدایی عاطفی برداشت. فرزندان قبل و پس از طلاق باید تحت مراقبت درمان‌گر خانواده یا روان‌شناس خانواده باشند تا در زندگی آینده خود دچار تنش و جدایی نشوند.

زمانی که افراد از نظر عاطفی و اخلاقی قادر به ادامه زندگی با یکدیگر نیستند، طلاق امری حیاتی قلمداد می‌شود.


نظر خود را بیان کنید