ما معمولا فکر میکنیم زورگوها آشناهایی در مدرسه یا محلکار هستند و یا افراد کاملا غریبهای که از زورگویی به دیگران لذت میبرند. برای همه ما خیلی کمتر پیش میآید که فکر کنیم افراد موردعلاقهمان هم میتوانند زورگو باشند، رفتارهای ستمگرانه، در روابط نزدیک و عاطفی هم میتوانند روی دهند.
به گزارش مجله آلامتو به نقل از psychologytoday؛ تعدادی از آنهایی که مطالب قبلی من را درمورد زورگویی خوانده بودند، نظرشان این بود که آنها هم از طرف همسرانشان(چه زن و چه مرد) مورد زورگویی قرارگرفته یا میگیرند.
از کجا میتوانید بفهمید که همسرشما رفتار غیرقابل قبول از خود نشان داده و در زندگی شما تبدیل به یک زورگو شده است؟
نامی که خطاب میکند.
یک رفتار زورگویانه متداول، خطاب دادن است. اغلب این اسامی، منفی هستند(مثلا فحش مانند احمق، بیشعور، سلیطه، حرامزاده یا حتی بدتر)، اما معمولا فرمی خفیفتر به خود میگیرند مثل کمهوش، پخمه،…
متلک و تمسخر.
وقتی سعی میکنید در مقابل حملات کلامی یا فیزیکی همسرتان بایستید، او تمسخرتان میکند، هم برای تحقیرتان و هم برای کنترلتان. مثلا، میخوای چیکار کنی؟ برو، برو پلیس رو خبر کن، اونها هم طرف من رو خواهند گرفت.
پرخاش کلامی و فیزیکی.
یک زورگو،علاوه بر اسمی که خطاب میکند، میتواند در گفتارش هم پرخاشگر بوده و از نظر فیزیکی و جنسی هم تهاجمی عمل کند. واضح است که حملات تهاجمی، خطرناک بوده و اغلب نیاز به کمک یا بیرون آمدن از رابطه را در بر دارد.
دوستی دارم که شوهر زورگویش را بعد از اینکه با چاقو او را مورد تهدید قرارداده بود ترک کرد (میگوید: شوهرم اغلب بد دهن و بدرفتار بوده و به ندرت پیش میآمد که دست به خشونت فیزیکی بزند، اما وقتی از یک سلاح استفاده کرد و دیگر قابل تحمل نبود، آنجا را ترک کردم.).
رفتارهای کنترلگرایانه.
کنترل بیش از حد و اجازه ندادن به همسر برای داشتن هرگونه آزادی یا اختیار، یکی دیگر از رفتارهای سلطهجویانه است. انتقاد و عیبجویی مداوم و کوچک شمردن برای همسر زورگو (“تو نمیتوانی هیچکاری را درست انجام دهی، درست است؟”، “داری اشتباه میکنی!”، “بگذار نشانت دهم درستش چطور است.”) وسیلهای است برای دادن احساس حقارت به همسرش و تاکید بر برتری توهمی خودش.
کوچک کردن همسر جلوی دیگران.
یکی دیگر از رفتارهای سلطهجویانه، تحقیرکردن و سرکوفت همسر در جمع دیگران میباشد. (بگذارید به شما بگویم که او چقدر احمق است …).
راهی دیگری که همسر زورگو برای داشتن سلطه استفاده میکند، به اشتراک گذاشتن اسرار همسرش با دیگران به شیوهای منفی است، ( “او واقعا دلش میخواهد در محل کارش مدیر باشد، میتوانید تصورش را بکنید؟!”، ” او فکر میکند عاشقترین مرد دنیاست، اما باور کنید عشق او حتی در اندازه قابل قبول هم نیست.” ).
انگیزههای زیادی برای زورگویی و سلطهجویی وجود دارد. بسیاری از افراد زورگو، احساس کمبودهای خود و عزت نفس ضعیفشان را با کوچک کردن دیگران پوشش میدهند. بعضی از اشخاص زورگو، خودمحور و خود شیفته بوده و توجهی به تاثیر رفتارشان روی دیگران ندارند.
بعضی از همسران سلطهجو، خودشان قربانی سلطه جویی بودهاند و یا ممکن است در محل کار مورد زورگویی قرار گرفته و آن را با خود به خانه بیاورند.
چه باید کار؟ اول و مهمتر از همه این افراد نیاز به کمک دارند، و باید برای برخورداری از یک سیستم حمایتگر، مشاوره شوند. مقاومت دربرابر یک زورگو میتواند خطرناک باشد و منجر به تشدید رفتارهای زورگویانه او شود اما قدم مهمی است.
نظر شما چیست؟