دلبستگی اضطرابی چیست؟

چگونه با دلبستگی اضطرابی دست و پنجه نرم کنیم؟

دلبستگی اضطرابی

خیلی ها بر این باورند که برقراری یک رابطه موثر کار بسیار دشواری است اما واقعیت چنین نیست.  برقراری رابطه ذاتا کار دشواری نیست این افراد درگیر در رابطه هستند که باعث می شوند ادامه روابط مختلف کار دشوار و البته ناراحت کننده ای باشد.

اجازه دهید این موضوع را با یک خاطره جالب توضیح دهم. چند سال قبل بود که با یک نفر اشنا شدم.  برایم جالب بود که احساس او به من به همان اندازه که من دوستش داشتم قوی است.  از همان روز اول اشنایی، او به من گفت که در مورد رابطه مان احساس نگرانی می کند. فکر می کرد همه چیز بیش از حد عالی است و  از اینکه رابطه دوستی مان به هم بخورد احساس نگرانی و اضطراب می کرد. اولش فکر کردم فرد احمقی است که چنین طرز فکری دارد. به او گفتم که این خود افراد درگیر در رابطه هستند که باعث خراب شدنش می شوند.  به او گفتم تا هر زمان که ما بخواهیم این رابطه می تواند همین قدر خوب و عالی باشد. دو ماه بعد بود که همه چیز بدتر شد. حرف ها و رفتارش دیگر مثل گذشته نبود. حالا او همیشه نگران پایان رابطه مان بود. به نظر می رسید دیگر نمی تواند رفتار ثابتی با من داشته باشد. این نگرانی و اضطراب در همه صحبت ها و اعمالش نمایان می شد. آن موقع فکر می کردم که این دوست من فرد احمقی است و به چیزهایی که نباید، فکر می کند. اما بعدها فهمیدم او با مشکلی دست و پنجه نرم می کند که روانشناسان به آن دلبستگی اضطرابی می گویند.

به گزارش آلامتو به نقل از lifehack؛ اگر خوب به اطرافتان نگاه کنید شاید بتوانید چنین فردی را در زندگیتان پیدا کنید. خیلی ها هستند که اصلا نمی دانند دلبستگی اضطرابی چیست و چه اثری بر روی روابط انسان ها دارد.

اساسا چنین مشکلاتی از همان دوران کودکی آغاز می شود.  اینکه پدر و مادرمان چه رفتاری با ما در کودکی داشته اند قطعا بر روی روابط و دلبستگی هایمان در بزرگسالی هم تاثیر خواهد گذاشت. به همین خاطر تصمیم گرفتیم در این مقاله بیشتر درباره دلبستگی اضطرابی صحبت کنیم و ببینیم برای برطرف کردن این مشکل چه کاری می توانیم انجام دهیم.

سبک های مختلف دلبستگی و وابستگی:

تحقیقات و مطالعات انجام شده نشان می دهد انواع مختلفی از سبک های دلبستگی وجود دارد و افراد ممکن است با این سبک ها درگیر باشند. پس اجازه دهید به طور مختصر هر کدام از این سبک ها را با هم مرور کنیم.

  • دلبستگی ایمن: این افراد هیچ مشکلی در ایجاد رابطه صمیمی با سایرین ندارند. آن ها از ترک شدن نمی ترسند و به طور معمول نسبت به خودشان و رابطه ای که با دیگران دارند احساس امنیت می کنند.
  • دلبستگی اجتنابی: افرادی که این سبک از دلبستگی را دارند از ارتباط و وابسته شدن به دیگران اجتناب می کنند. شاید در ابتدا چنین رفتاری از خود نشان ندهند اما با گذشت زمان خودشان را از شما دور می کنند و دوست ندارند وابستگی به شما داشته باشند.
  • دلبستگی اضطرابی: افرادی که دلبستگی اضطرابی دارند همیشه نگران و مضطرب اند. آن ها در مورد هر چیزی که در رابطه وجود دارد احساس اضطراب می کنند و مدام نگران بروز مشکل در روابط شان هستند.

همانطور که حدس زدید، افرادی که دلبستگی ایمن دارند روابط بهتری هم با دیگران خواهند داشت به خصوص اگر طرف مقابلشان هم از این سبک باشد. با اینحال افرادی هم هستند که در دسته دلبستگی اجتنابی و دلبستگی اضطرابی قرار می گیرند. برای این دسته از افراد برقراری رابطه و البته حفظ کردن آن دشوار خواهد بود. رفتارهای این افراد در روابطشان بروز می کند و باعث ایجاد مشکلات متعددی می گردد. نبود خود آگاهی هم می تواند شرایط را بدتر کند.

نشانه های دلبستگی اضطرابی:

اینکه فردی همیشه در زندگیش برای هر چیزی نگران  و مضطرب باشد بسیار ازاردهنده است. همه ما در برهه ای از زندگی خود شرایط استرس زا و اضطراب آور را تجربه کرده ایم اما افرادی که در دسته دلبستگی اضطرابی قرار می گیرند به طور مداوم چنین احساسی را تجربه می کنند.  این افراد به طور مداوم با موارد زیر دست و پنجه نرم می کنند:

ترس از رها شدن:

هیچ کس دوست ندارد احساس کند سایرین رهایش کرده اند. چنین احساسی اصلا احساس خوبی نیست. هست؟

اما افرادی که دلبستگی اضطرابی دارند بیشتر از سایرین با احساس ترک شدن دست و پنجه نرم می کنند. اگر به طور مداوم احساس می کنید طرف مقابلتان قرار است ترکتان کند بهتر است با یک پزشک متخصص مشورت کنید.  این موضوع یک نشانه مهم از ترس از ترک شدن است.

نیاز به توجه مداوم و مستمر:

از آنجایی که این افراد از ترک شدن واهمه دارند می خواهند از وجود طرف مقابل مطمئن شوند. به همین خاطر از فرد مقابلشان می خواهند بیشتر به آن ها توجه کند. آن ها فکر می کنند که  اگر به طور مستمر جلوی چشم افراد باشند از رفتنشان جلوگیری می کنند و  مانع از فراموش شدنشان می گردند.

رفتارهایی که نشان می دهد فرد به دنبال جلب توجه غیر عادی است می تواند به اشکال مختلفی بروز کند. برخی هستند که به طور مداوم به طرف مقابل پیام می دهند یا با او تماس می گیرند. برخی ها هم به طور مداوم از خودشان سلفی می گیرند و در شبکه های اجتماعی شان به اشتراک می گذارند. در این میان افرادی هم هستند که رفتارهای خودتخریبی را انتخاب می کنند.

نیاز به مراقبت از طرف دیگران:

افرادی که با دلبستگی اضطرابی دست و پنجه نرم می کنند ممکن است رفتارهای خودتخریبی را پیش بگیرند و به خودشان اسیب هم برسانند.  این افراد با خودشان فکر می کنند که اگر بیمار شوم یا اسیبی ببینم حتما دیگران بیشتر از قبل از من مراقبت می کنند. برای همین دست به  آزار و اذیت خودشان می زنند تا مراقبت شما را دریافت نمایند و جلوی رفتنتان را بگیرند.

حسادت:

بیشتر افرادی که این سبک از دلبستگی را دارند با خودشان هم احساس امنیت نمی کنند. این افراد در اینه به خودشان نگاه می کنند و می گویند به اندازه کافی خوب نیستم یا من فرد بی ارزشی برای دیگران هستم.

واضح است که حسادت در هر رابطه عاشقانه ای ممکن است خودش را نشان دهد. اما حسادتی که در این افراد وجود دارد می تواند فراتر از ترسی باشد که افراد معمولی تجربه می کنند.

افرادی که دلبستگی اضطرابی دارند حتی به دوست دوستشان هم حسادت می کنند. همیشه با خود فکر می کنند بالاخره یک نفر بهتر از آن ها پیدا می شود و جایش را در قلب افراد می گیرد. حتی این ترس در میان خانواده هم می تواند بروز کند. حسادت به خواهر یا برادر از جمله این موارد است.

نگرانی بیش از حد و تجزیه و تحلیل زیاد هر چیز:

فرض کنید فردی که دلبستگی اضطرابی دارد اولین بار دوستی را ملاقات می کند. حتی اگر این قرار ملاقات به خوبی به پیش رود، او در مورد اینکه فرد مقابل دوستش خواهد داشت یا خیر نگران و مضطرب می گردد.

این احساس گاهی از اوقات فراتر می رود و او شروع به تجزیه و تحلیل بیش از حد جزییات می نماید.در چنین شرایطی ممکن است افکاری در ذهنش شکل گیرد که اصلا واقعیت ندارد. چنین افکاری به ایجاد ترس در او منجر می شود.

این افراد حتی رفتارهای کوچک و ریز طرف مقابل را می بینند و شروع به آنالیز کردن آن می نمایند. آن ها به این فکر می کنند که چنین رفتارهایی نشان دهنده عدم تمایل فرد یا دوست نداشتن اوست.

همچنین بخوانید: انواع دوست داشتن

راضی نگه داشتن افراد:

 اگرچه در دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم افراد مغرور زیادی وجود دارد اما بیشتر ماها دوست داریم به شکلی که خودمان می خواهیم افراد دورو برمان را راضی و خشنود نگه داریم. این موضوع اصلا چیز بدی نیست و حتی می تواند برای حفظ برخی از روابط عالی باشد. اما مشکل زمانی اغاز می شود که فرد بخواهد چنین طرز فکری را در همه بخش های زندگیش پیاده کند.

افرادی که دلبستگی اضطرابی دارند چنین هستند. آن ها نیازها، ارزش ها و مرزهای زندگیشان را به خاطر راضی کردن و خوشحال نمودن طرف مقابل قربانی می کنند.  این ها با خودشان فکر می کنند اگر مدام دیگران را شاد کنند از دستشان نمی دهند. اما واقعیت چنین نیست.

ترس از رد شدن:

هیچ کس دوست ندارد از طرف افرادی که دوستشان دارد رد شود. با اینحال برخی از ماها زندگی را زیاد به خودمان سخت می گیریم.

خیلی ها هستند که بر این باورند اگر فرد مقابل دوستشان ندارد اصلا مهم نیست. آن ها به دنبال فرد دیگری می روند. اما افرادی که با دلبستگی اضطرابی دست و پنجه نرم می کنند چنین طرز فکری ندارند. این افراد مدام ترس از رد شدن دارند.

به همین خاطر است که شروع به راضی نگه داشتن افراد دور و برشان می کنند و نسبت به همه چیز نگران اند. حتما با خودشان فکر می کنند هر چقدر بیشتر دیگران را راضی و خوشحال نگه دارند بهتر است. اما در اصل چنین نیست.

ترس از خیانت:

همانطور که هیچ کس دوست ندارد از طرف دیگران رد شود،  قطعا هیچ فردی را بر روی کره خاکی  پیدا نمی کنید که دوست داشته باشد همسرش به او خیانت کند.

با اینکه خیانت ممکن است در هر رابطه ای رخ دهد اما افرادی که دلبستگی اضطرابی دارند بیش از حد از این موضوع واهمه دارند.  چون این افراد فکر می کنند به اندازه کافی خوب نیستند ممکن است زمان و انرژی زیادی برای جلب توجه فرد مقابل صرف کنند. آن ها می خواهند مطمئن شوند از همه افرادی که دور و بر همسرشان است جذاب ترند.

کنترل کردن:

به خاطر همه این ترس هایی که افراد مبتلا به دلبستگی اضطرابی دارند، ممکن است بخواهند همه چیز را تحت کنترل خودشان در آورند.  ممکن است این کارشان اصلا از روی عمد نباشد اما وقتی یک نفر در مورد خودش و رابطه اش احساس امنیت نمی کند و همیشه ترس از رها شدن دارد  رفتارش به گونه ای تغییر می کند که نشان می دهد در حال کنترل دیگران است.

گاهی از اوقات این افراد بیش از حد دیگران را کنترل می کنند و همین امر باعث می شود طرف مقابل ازادی عملش را از دست بدهد.

تهاجمی بودن:

 اگرچه برخی از افراد مبتلا به دلبستگی اضطرابی احساس نیاز و وابستگی دارند اما گاهی از اوقات می توانند رفتارهای تهاجمی نیز از خودشان بروز دهند.   اگر احساس ترس کنند یا احساس کنند فردی موقعیت یا رابطه شان را تهدید می کند رفتارهای نیازمندانه شان تغییر می کند و به رفتار تهاجمی منجر می گردد.

این موضوع بیشتر در مردان رخ می دهد اما این قانون همیشه هم صادق نیست. زنان هم اگر احساس عدم امنیت کنند می توانند رفتارهای تهاجمی و پرخاشگرانه از خود بروز دهند.

همچنین بخوانید: چند نوع عشق داریم؟

درمان و کنترل دلبستگی اضطرابی

چگونه دلبستگی اضطرابی را کنترل کنیم؟

چگونه دلبستگی اضطرابی را کنترل کنیم؟

خوب حالا که می دانیم برخی از افراد سبک دلبستگی اضطرابی دارند می توانیم به روش های مقابله با این مشکلات بپردازیم و ببینیم چگونه می توانیم چنین رفتارهایی را کمتر کنیم:

خوداندیشی اولین گام است:

برخی از افراد آگاهی زیادی در مورد خودشان ندارند.  همه چیز از خوداندیشی آغاز می شود. شما نمی توانید چیزی که آگاهی ازش ندارید را تغییر دهید.  تا زمانی که خودِ فرد علاقه ای به تغییر کردن نداشته  باشد هیچ کس نمی تواند به او کمک کند شرایط موجود را تغییر دهد. پس گام اول خودشناسی است.

برقراری ارتباط را بیاموزید:

خیلی از ماها در مورد نحوه برقراری ارتباط موثر آموزش ندیده ایم. در مدرسه های ما نیز چنین دوره هایی برای دانش آموزان برگزار نمی شود.

برقراری ارتباط می تواند به معنای فریاد زدن، تحقیر کردن یا دشنام دادن به طرف مقابل هم باشد اما به خاطر داشته باشید چنین رابطه ای به هیچ عنوان سازنده و موثر نخواهد بود.

شما و افرادی که در زندگیتان هستند باید به شیوه موثرتری با هم ارتباط برقرار کنید. باید بتوانید در مورد آثار منفی رفتارهای اضطرابی با هم صحبت کنید و راه حلی برایش بیابید. این صحبت ها نباید تدافعی یا انتقادی باشد. یک تیم تشکیل دهید و به دنبال یافتن راه حل های موجود باشید.

 یک یادداشت از کارهای روزانه تان داشته باشید:

وقتی صحبت از یادداشت برداری می شود منظورمان نوشتن خاطرات به شیوه قدیمی نیست. شما باید در مورد احساسات تان یادداشت برداری کنید.  رویدادها یا فعالیت های سایر افراد که باعث ایجاد ترس یا اضطراب در شما شده است را بنویسید. بیشتر اوقات این کار تنها چند دقیقه از وقت تان را می گیرد اما به شما کمک می کند موقعیت ها یا رفتارهای ازاردهنده را شناسایی کنید.

حتی می توانید این دفترچه یادداشت را به فردی که دوستش دارید بدهید تا نیازهایتان را بهتر درک کند.

با یک مشاور یا درمانگر صحبت کنید:

بیشتر اوقات افراد نمی توانند به تنهایی مشکلات شان را حل کنند. اطرافیان ما هم به اندازه کافی اطلاعات ندارند تا بتوانند در حل مشکلات کمکمان کنند.  به همین خاطر بهتر است با یک مشاور یا درمانگر صحبت کنید.

مشورت با درمانگر یا روانشناس  نشانه قدرت شماست. این موضوع نشان می دهد شما تصمیم راسخی گرفته اید تا رفتارهایتان را  تغییر دهید و خود و رابطه تان را بهبود ببخشید. بعد از چند وقت قادر خواهید بود اضطراب تان را بهتر از قبل کنترل کنید.

سخن نهایی:

سبک های دلبستگی بسیار پیچیده هستند زیرا در کودکی توسعه می یابند. اگر فردی در کنار والدینی بزرگ شود که به نیازها و خواسته هایش اهمیتی نمی دهند، ممکن است در بزرگسالی شخصیت وابسته ای داشته باشد و با مشکلاتی همچون دلبستگی اضطرابی دست و پنجه نرم کند. به همین خاطر است که خودشناسی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

بعد از اینکه خودتان را شناختید می توانید از یک متخصص حرفه ای کمک بگیرید. از مشورت کردن با روانشناس واهمه نداشته باشید. همانطور که قبلا نیز بیان کردیم اینکار نشانه قدرت شماست.  بعد از چند وقت احساس شادی و رضایت خواهید داشت و از لحاظ روحی سالم تر خواهید بود.


نظر خود را بیان کنید