در برخی از زمینه های روانشناسی (به خصوص در نظریه روانکاوی) روانشناسان در مورد “مکانیسم های دفاع” و یا رفتارهایی که در آن ما به شیوه های خاصی برای محافظت بهتر یا “دفاع” از خودمان رفتار یا فکر می کنیم صحبت می کنند. مکانیسم های دفاعی راهیست برای درک اینکه چگونه افراد از آگاهی کامل از افکار، احساسات و رفتار ناخوشایند فاصله می گیرند.

روانشناسان مکانیزم‌ های دفاعی را براساس این که چقدر ابتدایی هستند طبقه ‌بندی کرده‌ اند. هرچه مکانیزم دفاعی ابتدایی تر باشد، برای فرد در دراز مدت کم اثرتر عمل می ‌کند. با این حال، مکانیزم‌ های دفاعی ابتدایی تر معمولا در کوتاه مدت موثر تر هستند.

بزرگسالانی که روش‌ های بهتری برای مقابله با استرس یا رویدادهای آسیب ‌زا در زندگیشان یاد نمی‌ گیرند، اغلب به مکانیزم ‌های دفاعی بسیار ابتدایی متوسل می‌ شوند. اکثر مکانیزم ‌های دفاعی کاملا ناخودآگاه هستند، یعنی بیشتر ما متوجه نمی ‌شویم که در حال استفاده از آن ‌ها هستیم.

برخی از انواع روان‌ درمانی می ‌تواند به فرد کمک کند تا از مکانیزم ‌های دفاعی که استفاده می ‌کند آگاه شود، بداند آن ها چقدر موثر هستند و چگونه از مکانیزم‌ های موثرتری در آینده استفاده کند.

مکانیزم های دفاعی بدن

مکانیزم های دفاعی بدن

مکانیسم های دفاعی اولیه

  1. انکار (Denial)

انکار امتناع از پذیرش واقعیت یا حقیقت است، طوری عمل می ‌کند که گویی رویدادی دردناک، فکر یا احساسی وجود ندارد. این یکی از ابتدایی ‌ترین مکانیسم های دفاعی محسوب می ‌شود زیرا مشخصه رشد اولیه کودکی است.

بسیاری از مردم در زندگی روزمره خود از انکار استفاده می ‌کنند تا از برخورد با احساسات دردآور زندگی شان اجتناب کنند. به عنوان مثال، فردی که الکل مصرف می کند، اغلب به سادگی انکار می‌ کند که مشکل نوشیدن الکل دارد و به این مساله اشاره می‌ کند که در کار و روابط خود چقدر خوب عمل می‌ کند.

  1. رگرسیون یا بازگشت (Regression)

رگرسیون، بازگشت به مرحله اولیه رشد در مواجهه با افکار و انگیزه‌ های غیر قابل ‌قبول است. برای مثال، نوجوانانی که با ترس، خشم و تحریک روحیه های جنسی روبرو می شود، ممکن است شروع به نشان دادن رفتارهای اولیه کودکی اش که مدت‌ ها پیش بر آن غلبه کرده بود (مثل شب ادراری) ، کند.

بزرگسالان ممکن است هنگامی که تحت استرس زیادی قرار دارند، حاضر به ترک رختخواب خود و انجام فعالیت های عادی و روزمره نیستند.

  1. تخلیه هیجانی یا برون ریزی (Acting Out)

این به معنای ایفای نقش در اجرای یک رفتار افراطی به منظور بیان افکار و یا احساساتی است که فرد احساس می ‌کند قادر به بیان آن نیست. مثلا به جای آن که بگوید: ” من از شما عصبانی هستم ” ممکن است یک کتاب را به طرف فرد پرت کند، یا به دیوار مشت بزند. این کار می ‌تواند به عنوان یک فشار آزاد عمل کند، و اغلب به فرد کمک می ‌کند که آرام شود. به عنوان مثال اوقات تلخی یک کودک یک نمونه برون ریزی است زمانی که راهی به پدر و یا مادرش نمی یابد. خودزنی یا خودآسیبی نیز شکلی دیگر از برون ریزی است.

  1. گسستگی یا جدایی (Dissociation)

گسستگی زمانی است که یک فرد زمان و یا فردی را از دست می‌ دهد، و خود را از واقعیت جدا می کند. افرادی که سابقه هر گونه آزار و اذیت کودکی را دارند اغلب از نوعی گسستگی رنج می ‌برند.

در موارد شدید، گسستگی می‌ تواند منجر به فردی شود که اختلال شخصیت چندگانه دارد. به این ترتیب، فردی که از گسستگی استفاده می کند می تواند برای زمانی “جدا” از دنیای واقعی باشد و در یک دنیای متفاوت با اندیشه ها، احساسات و یا خاطراتی که غیر قابل تحمل است، زندگی کند. معمولا فرد در پی یک ضربه روحی سهمگین به این حالت دچار می شود.

  1. جداسازی (Compartmentalization)

جداسازی یک شکل کوچکتر از گسستگی است، این مکانیسم شامل فرایند انفصال بخشی از خود از هشیاری دیگر بخش هاست. به عناون مثال ممکن است فردی صادق باشد اما در بازگشت مالیات بر درآمد خود خیانت کند و همچنان در سیستم ارزشی خود را متمایز و یکپارچه نگه می‌ دارد.

  1. برون فکنی (Projection)

نسبت دادن احساسات یا پیش بینی غلط اندیشه ، احساسات یا تحریکات فرد بر شخص دیگری است که این اندیشه ها، احساسات و تحریکات را نداشته باشد. برون فکنی زمانی مورد استفاده قرار می ‌گیرد که افکار غیر قابل پذیرش برای فرد در نظر گرفته می‌ شوند و یا به خاطر داشتن آن‌ ها به طور کامل احساس ناخوشی می‌ کند. به عنوان مثال، همسری که از طرف مقابل برای گوش ندادن به او خشمگین است، اما در حقیقت این همسر عصبانی، خود کسی است که گوش نمی دهد. برون فکنی اغلب نتیجه فقدان بینش و درک انگیزه و احساسات خود فرد است.

  1. واکنش سازی یا واکنش وارونه (REACTION FORMATION)

واکنش وارونه یا واکنش سازی یعنی طرز فکر یا نگرشی که با تمایل یا آرزوی سرکوب شده تضاد داشته باشد و در واکنش به آن خود را نشان می دهد. برای مثال، زنی که از رئیس خود بسیار عصبانی است و دوست دارد شغلش را ترک کند ممکن است در عوض بیش از اندازه مهربان باشد و نسبت به رئیسش سخاوتمندانه رفتار کند و تمایل خود را برای ادامه کار در آنجا ابراز کند. او قادر نیست احساسات منفی خشم و نارضایتی خود با کار را بیان کند و به جای آن بیش از حد به طور علنی عدم خشم و نارضایتی خود را نشان دهد.

مکانیسم های دفاعی بدن

مکانیسم های دفاعی بدن

مکانیزم‌ های دفاعی کم اثرتر و بالغ تر

مکانیسم‌ های دفاعی ابتدایی بالغ تر، یک مرحله بالاتر از مکانیزم ‌های دفاعی اولیه در بخش قبل هستند. بسیاری از مردم این تدابیر دفاعی را به عنوان افراد بزرگ‌ سال به کار می ‌گیرند و در حالی که برای بسیاری از آن‌ ها خوب کار می ‌کند، روش‌ های ایده‌ آلی برای مقابله با احساسات، استرس و اضطراب ما نیستند. اگر چند مورد از این ها را در خود می بینید، احساس بدی نداشته باشید، همه این کار را می‌ کنند.

  1. سرکوب یا واپس رانی (REPRESSION):

سرکوب، مسدود کردن ناخودآگاه افکار، احساسات و انگیزه ‌های غیر قابل‌ قبول است. کلید سرکوب این است که مردم ناخودآگاه آن را انجام می ‌دهند، بنابراین اغلب کنترل کمی بر روی آن دارند. “خاطرات سرکوب شده” خاطراتی هستند که به طور ناخودآگاه از دسترسی یا مشاهده مسدود شده‌ اند. اما از آنجا که حافظه بسیار انعطاف ‌پذیر و همیشه در حال تغییر است، مثل این نیست که یک دی وی دی از زند گیت را پشت سر بگذارید. دی ‌وی ‌دی فیلتر شده و حتی با تجربیات زندگی شما، حتی با آنچه شما مطالعه کرده و یا مشاهده کرده‌ اید، تغییر کرده‌ است.

  1. جابجایی (DISPLACEMENT):

جابجایی، تغییر مسیر احساسات و انگیزه‌ هایی است که به سمت یک فرد یا شی هدایت می‌ شوند ، اما به فرد یا شی دیگر منتقل می ‌شوند. افراد اغلب وقتی از جابجایی استفاده می‌ کنند که نمی ‌توانند احساسات خود را به روشی ایمن برای فردی که به آن‌ ها دستور داده می ‌شود بیان کنند. مثال کلاسیک مردی است که از رئیسش عصبانی می ‌شود، اما نمی ‌تواند خشمش نسبت به رئیسش را به خاطر ترس از اخراج بیان کند. او به جای آن به خانه می ‌آید و با همسر خود جر و بحث می ‌کند. مرد مسیر خشم خود را از رئیسش به همسرش تغییر می ‌دهد.

طبیعتا، این یک مکانیسم دفاعی بسیار ناکارآمد است، زیرا در حالی که خشم مسیری را برای بیان پیدا می کند، استفاده نادرست از دیگر افراد بی عیب و نقص یا اشیاء باعث مشکلات بیشتری برای اکثر مردم خواهد شد.

  1. توجیه عقلی (INTELLECTUALIZATION):

توجیه عقلی در هنگام مواجهه با انگیزهای غیر قابل ‌قبول، موقعیت و یا رفتار بدون استفاده از هیچ احساسی برای کمک به میانجیگری اتفاق می افتد.

به جای سروکار داشتن با احساسات دردناک مرتبط، فرد ممکن است توجیه عقلی را به کار بگیرد تا خود را از انگیزه، رویداد یا اتفاق دور نگه دارد. به عنوان مثال، برای شخصی که یک تشخیص پزشکی ناراحت کننده داده شده به جای ابراز ناراحتی و اندوه، بر روی جزئیات تمامی مراحل پزشکی بی ‌نتیجه تمرکز می ‌کند.

  1. دلیل تراشی (RATIONALIZATION):

دلیل تراشی وقتی اتفاق می افتد که از استدلال های منطقی و پذیرفتنی برای توجیه رفتار و احساسات غیر موجه و توجیه ناپذیر استفاده می کند. به عنوان مثال، شخصی كه از اداره خود اخراج شده، علت اخراج خود را چنین اینگونه ارزیابی می کند: “من چون آدم متملقی نبودم و چاپلوسی رئیس را نمی كردم اخراج شدم. در صورتی كه بی كفایتی و عملكرد ضعیف او علت اصلی اخراجش بوده است”

  1. باطل سازی (UNDOING):

باطل سازی تلاشی است برای برگرداندن یک رفتار ناخودآگاه و یا فکر کردنی که غیر قابل ‌قبول یا مضر است. به عنوان مثال، بعد از اینکه متوجه شدید خودتان را به طور ناخواسته مورد توهین قرار دادید، چند ساعت بعد زیبایی، جذابیت و عقلتان را تحسین کنید. با ” باطل سازی” اقدام قبلی، فرد در تلاش است تا آسیب ‌های ناشی از اظهار نظر اصلی را خنثی کند، به این امید که هر دوی آن‌ ها یکدیگر را متعادل کنند.

مکانیسم‌ های دفاعی بالغ

مکانیسم های دفاعی بالغ، اغلب برای بزرگسالان سازنده و مفید هستند، اما ممکن است برای استفاده روزانه نیاز به تمرین و تلاش داشته باشند. در حالی که مکانیسم ‌های دفاعی اولیه کمی تلاش می ‌کنند و مشکلات زیربنایی را حل و فصل می ‌کنند، مکانیسم‌ های دفاعی بالغ بر کمک به فرد به عنوان فردی سازنده تر از محیط خود تمرکز دارند. افراد با مکانیسم‌ های دفاعی بیشتر تمایل دارند با خودشان و اطرافیان شان در صلح باشند.

  1. والایش (SUBLIMATION):

والایش یعنی هدایت افكار و تكانه های ناپذیرفتنی از سوی جامعه به اهداف پسندیده تر!

به عنوان مثال زمانی که یک فرد تمایلات جنسی دارد و دوست ندارند که به آن ‌ها عمل کند، بلکه به جای آن بر ورزش سخت تمرکز می کند. استفاده از چنین انگیزه های غیر قابل قبول یا مضر به استفاده مولد موجب می شود که فرد انرژی ای که در غیر این صورت از بین می رود یا به گونه ای استفاده می شود که ممکن است موجب اضطراب فرد شود، را به کانال انتقال دهد.

Sublimation نیز می ‌توانند با طنز و یا خیال‌ پردازی انجام شوند. طنز، زمانی که به عنوان مکانیزم دفاعی استفاده می ‌شود، هدایت کردن مفاهیم یا افکار غیرقابل‌ قبول در قالب یک داستان یا جوک است. فانتزی، زمانی که به عنوان مکانیزم دفاعی استفاده می‌ شود، هدایت کردن خواسته‌ه ای غیرقابل پذیرش و غیرقابل رسیدن به تخیل است. به عنوان مثال، تجسم کردن اهداف شغلی نهایی فرد می ‌تواند زمانی مفید باشد که یک تجربه موقتی در موفقیت تحصیلی داشته باشد. هر دو می ‌توانند به فرد در نگاه کردن به وضعیت به روشی متفاوت کمک کنند و یا بر روی جنبه ‌های موقعیتی که قبلا بررسی نشده است تمرکز کنند.

  1. جبران (COMPENSATION):

در این مکانیسم فرد حس خود كم بینی، حقارت و شكست هایش را با مطرح ساختن خود در زمینه های دیگر پنهان می سازد. با تاکید و تمرکز بر نقاط قوت فرد، فرد تشخیص می ‌دهد که نمی ‌تواند در همه چیز و در تمام زمینه‌ ها در زندگی خود قوی باشد. برای مثال، وقتی یک نفر می‌ گوید، ” من نمی ‌دانم چطور آشپزی کنم، اما مطمئن هستم که این ظرف ‌ها را می‌توانمبشویم! او در تلاش برای جبران کمبود مهارت ‌های آشپزی خود با تاکید بر مهارت‌ های تمیز کردن خود است.

این مکانیسم وقتی که به درستی انجام شود و نه در تلاش برای جبران خسارت، به تقویت اعتماد به نفس فرد کمک می‌کند.

  1. جرأت ‌مندی (Assertiveness):

جرات مندی تاکید بر نیاز یک فرد یا افکار به روشی است که محترمانه، مستقیم و محکم است. افرادی که منفعل هستند و به شیوهای منفعل ارتباط برقرار می‌ کنند تمایل دارند که شنوندگان خوبی باشند، اما به ندرت برای خودشان و یا نیازهای خود در یک رابطه صحبت می‌ کنند. افرادی که پرخاشگر و با رفتاری تهاجمی ارتباط برقرار می‌ کنند، معمولا رهبران خوبی هستند.

افرادی که جسور عمل می ‌کنند، در جایی که خودشان صحبت می‌ کنند، نظر خود را بیان می‌ کنند ، نظرات خود را بیان می‌ کنند و یا به شیوهای محترمانه برخورد می ‌کنند و زمانی که با آن ‌ها صحبت می ‌شود ، گوش می ‌دهند. بیشتر جسور شدن یکی از مهم ‌ترین مهارت‌ های ارتباطی و مکانیزم ‌های دفاعی مفید است که اغلب افراد می خواهند آن را یاد بگیرند و در انجام این کار سود خواهند برد.

به خاطر داشته باشید که مکانیزم‌ های دفاعی اغلب رفتارهایی هستند که آموخته می‌ شوند و بیشتر آن‌ ها را در طول دوران کودکی یاد گرفتیم. این یک چیز خوب است ، چون به این معنی است که به عنوان یک فرد بالغ، شما می ‌توانید برخی رفتارها و مکانیسم‌ های دفاعی جدید را که ممکن است برای شما در زندگی مفید باشند، یاد بگیرید.


1 دیدگاه

  1. ثمین

    خیلی بود . ممنون

نظر خود را بیان کنید