گوش دادن یکی از مهارت های رهبری و کسب و کار است که کمترین توجه را دریافت نموده و تا کنون دست کم گرفته شده است.
همه ی ما می دانیم گوش دادن جزء مهمی از کار ما است، اما همه ی ما زمان کافی را صرف فرا گرفتن آموزش های لازم برای تبدیل شدن به یک شنونده بهتر نمی کنیم و همین امر باعث می شود که در کار خود پیشرفتی نداشته باشیم.
حتی زمانی که ما بر روی خود کار می کنیم تا به شنوندگان بهتری تبدیل شویم، باز هم حواس پرتی مانع از پیشرفت ما خواهد شد.
از انجا که علاقه به برقراری ارتباط در رسانه های اجتماعی و پیشرفت های مبتنی بر تکنولوژی روز به روز بیشتر می شود، عوامل متعددی وجود دارند که چالش های عمیقی را در راستای تبدیل شدن به یک مستمع تمام عیار به وجود خواهند آورد.
من از زمانی که خودم را شناختم، دریافتم که برای تبدیل شدن به یک مستمع خوب باید تماس خوبی با سخنران برقرار کنم و او را درک نمایم. تنها کاری که انجام می دادم نیز این بود که وقتی کسی در حال صحبت کردن است، سعی کنم او را درک نمایم و به او این احساس را بدهم که در حال شنیده شدن است. با این حال، برقراری ارتباط با سخنان یک فرد به مهارت هایی بیشتر از برقراری ارتباط با بدنمان نیازمند است.
مطمئنا، درک زبان بدن ما بسیار حیاتی است، اما در کل دارای یک مرحله است لکن گوش دادن به سخنان یک فرد به فراگیری چندین مرحله نیاز دارد که در زیر به هر یک از آن ها پرداخته خواهد شد:
با قصد درک مطلب به سخنان سخنران گوش کنید
این تیتر یکی از اجزای کلیدی گوش دادن فعال است. هنگامی که شما با قصد درک مطلب یک فرد به سخنان او گوش می دهید، با یک ذهن باز به سخنانش فکر می کنید و از پیش داوری و نتیجه گیری سریع امتناع خواهید کرد.
هنگامی که شما با قصد درک فرد با وی ارتباط برقرار می کنید، سؤال های زمان بندی شده ای را مطرح می کنید (به غیر از وقفه برای اشتراک گذاری داستان های مختلف) تا اطمینان حاصل کنید که پیام هایی که دریافت می کنید، همان هایی هستند که سخنران قصد عنوان کردنشان را داشته است.
گوش دادن به قصد درک سخنان یک فرد به معنی وارد شدن به گفتگو و نشان دادن علاقه ی خود برای درک آنچه سخنران می گوید است و لذا باید توجه داشته باشید که تمام نشانه های گفتگو، مانند نشانه های کلامی، غیر کلامی و آنچه که به طور آشکار در موردش صحبت می شود و آن چیزی که به زبان نمی آورد را در نظر بگیرید.
استفاده از مکث های ناچیز
هنگام تمرین گوش دادن فعال، مهم است که از مکث ها نیز استفاده کنید. اجازه دهید سخنران قبل از مکث با سوالات و یا تفسیر شما از آنچه که گفته می شود، تفکر کلیدی خود را بیان کند.
برخی اوقات، نظرات دیگران باعث ایجاد جرقه هایی در ذهن ما می شوند و لذا ما نیز سخنان آن ها را قطع می کنیم. با این حال، اگر ما به اندازه ی کافی دقت نکنیم، مکث ها می توانند ادامه پیدا کنند و باعث القای این مفهوم شوند که، من بیشتر از شما می دانم یا بدتر از آن این که فرد تصور کند که سخنانش بیش از حد طول کشیده و شما زمان کافی برای گوش دادن به آن ها ندارید.
اگر مردم احساس کنند که به خوبی به سخنانشان گوش فرا نمی دهید، ممکن است از برقراری ارتباط و یا اعتماد به شما امتناع کنند.
تحلیل و سبک و سنگین چیزی که شنیده اید
سبک و سنگین کردن آنچه که شنیده اید شامل این موضوع است که از خودتان بپرسید آیا چیزهایی که درک کرده اید همان چیزهایی هستند که فرد مورد نظر سعی داشته بیان کند.
این قسمت از گوش دادن بسیار مهم است زیرا سبب حصول اطمینان از این امر می شود که چیزهای بیشتری را به سخنان او اضافه نکرده و به آن پر و بال نمی دهید.
به عنوان مثال، چند هفته پیش، من در یک جلسه شام مهم با دو نفر از همکارانم شرکت کردم. من وقت زیادی را صرف درست کردن موهایم کردم و مطمئن بودم که شیک و قابل تحسین شده ام. اما وقتی به شام رفتم، همکارم گفت: آه، موهای شما درست مثل موهای دهه ی شصتی هاست. اما این چیزی نبود که من توقعش را داشته باشم. بلافاصله بعد از آن حسی در من به وجود آمد که به من می گفت: “موهای شما زشت است.” در طول آن شام چند دقیقه ای، من در مورد آنچه که همکارم گفت و آن چه که به دلیل تردید در انتخاب مدل مو استنباط کرده بودم فکر کردم و آن ها را با هم مقایسه نمودم و در نهایت متوجه تفاوت هایی شدم که حساسیت بی جایم اجازه نمی داد آن ها را ببینم.
اگر یک گفت و گو را خوب سبک و سنگین نکنیم متوجه عمق مطلب فرد مقابل نخواهیم شد و استباط های اشتباهی خواهیم داشت درست مثل من که در ابتدا فکر کردم به من توهین شده است.
تکرار کنید
فقط به این دلیل که دو نفر در حال مکالمه هستند، به این معنی نیست که هر دو طرف یک چیز را می شنوند. هر یک از ما weltanschauung خاص خود را داریم که در آلمانی به معنای “دیدگاه جهانی” است و لذا همین امر باعث می شود که چیزهای متفاوتی را از یک گفت و گو استنباط کنیم.
اگر شما یک مدیر هستید، احتمالا در موقعیتی قرار گرفته اید که پروژه ای را به یک کارمند اختصاص داده و در مورد تکمیل شدن آن پیشبینی هایی کرده باشید. هنگامی که کار به پایان رسید، شاید از کارهایی که کارمندتان انجام داده و انجام دادن کارهایی که حتی از او نخواسته بودید شگفت زده شوید. تکرار پشت سر هم یک ابزار عالی برای افزایش درکتان است که علاقه شما را به صحبت کردن با یک فرد نشان می دهد و باعث حصول اطمینان از این امر می شود که شما شنیده اید شخص مقابلتان چه چیزهایی گفته است. تکرار پشت سر هم در جلسات گروهی کوچک یا مکالمه های چهره به چهره به خوبی عمل می کند.
اگر در یک سخنرانی یا یک رویداد بزرگ هستید، ممکن است فرصتی برای تکرار آن چه شنیده اید نداشته باشید. با این حال، اگر شما در محیط کار و یا با یکی از اعضای خانواده یا دوستانتان در حال مکالمه هستید، اگر آنچه را که او گفته، تکرار کنید، آنچه که شنیدید مرور کنید و از سخنران بخواهید آن را تایید کند قطعا موفق تر خواهید بود. راه کار ساده ای است: شما به مکالمه گوش می دهید و سعی می کنید تا حد ممکن از آن استفاده کنید.
وقتی فردی صحبت می کند و اظهارات خود را به پایان می رساند، از او بپرسید که آیا برای تکرار آن چه که شنیدید، وقت دارد یا خیر. سپس نکات برجسته ای را که از مکالمه دستگیرتان شده بیان کنید. این برای شما عالی است و برای سخنران نیز لذت بخش خواهد بود..
حواس پرتی خود را کاهش دهید
از تلفن های همراه و رسانه های اجتماعی یا مکالمه ی همزمان در حین تماشای برنامه های تلویزیونی یا موسیقی، خودداری کنید چرا که هرگز نمی توانید تمرکز لازم را داشته باشید. اگر در حال مکالمه هستید، سعی کنید حواس پرتی را کنار بگذارید.
تمرین تمرکز بر یک چیز زمانی که کسی با شما صحبت می کند بسیار مهم است. در حالی که اکثر مردم بر این باورند که قادر به انجام چند وظیفه ی همزمان هستند، تحقیقات نشان می دهد که هیچ کس نمی تواند این کار را به درستی انجام دهد. دیوید سننماتسو، استاد روانشناسی دانشگاه یوتا و نویسنده اصلی این گونه مطالعات تحقیقاتی در مورد حواس پرتی، می گوید:
مردم چند کار را به این خاطر که در آن تبهر دارند با هم انجام نمی دهند. آن ها این کار را انجام می دهند زیرا فوق العاده پریشان هستند. به عبارت دیگر، آنها به شدت احساس می کنند که مجبورند بیش از یک کار را به صورت همزمان انجام دهند. نتیجه امر نیز مهارت های گوش دادن ضعیف خواهد بود. بنابراین دفعه بعدی که وارد یک مکالمه شدید، حواس پرتی را کنار بگذارید آن وقت خواهید دید که چه مزایایی نصیبتان خواهد شد. تلفن را در محدوده ای خارج از دسترستان قرار دهید، محلی ساکت را برای صحبت کردن برگزینید و تلویزیون را خاموش کنید و برای چند دقیقه ، تنها بر روی فردی که با او در حال مکالمه هستید تمرکز کنید. حتی اگر می خواهید کارهای بیشتری انجام دهید، با خود فکر کنید که آیا توانسته اید اعتماد فردی که با او صحبت می کنید را جلب نمایید یا خیر. اگر فرد اعتقاد نداشته باشد که شما به طور کامل به سخنانش گوش می کنید، ممکن است در حالی که انرژی خود را صرف تمرکز بر روی سخنانش نموده اید باعث شوید که بیشتر حواسش پرت شود. به عنوان مثال، در حرفه ی من، من به طور مداوم در حال ارائه کارم به چند نفر به طور همزمان هستم. وقتی که من با یک فرد یا یک گروه صحبت می کنم، متوجه می شوم که به سختی بر سخنرانی های خود متمرکز هستم، زیرا رایانه یا تلفن های همراهشان، توجه زیادی را به سمت خود جلب می کنند.
تماس چشمی مناسب
مطمئنا این جمله را بارها شنیده اید که گوشم پیش صحبت های شماست، این سخن را فرد در حالی بیان می کند که چشمش جای دیگری کار می کند و این اتفاق در همه ی مکالمات حتی سخنرانی ها نیز اتفاق می افتد. گوش دادن فعال در مورد گوش دادن تمام بدن و حواس ما است. برای ارتقاء یا بهبود مهارت های شنیداری خود، به شخصی که صحبت می کند نگاه کنید.
در هر سخنرانی سعی کنید با فرد تماس چشمی مستقیم بر قرار کنید. این کار به شما اجازه می دهد تا بر کلماتی که شخص می گوید و همچنین اشارات و حرکات صورت فرد تمرکز نمایید. من به شما قول می دهم، وقتی که در سخنرانی هایتان، تماس چشمی مستقیمی را با افراد برقرار کنید هیچ چیز را از قلم نخواهید انداخت.
لم دادن
قبل از مطالعه ی کتاب شیلل سندبرگ در مورد لم دادن، من فکر می کردم که این کار یک روش عالی برای نشان دادن این امر به سخنران است که من به آنچه که می گویید گوش می دهم. چرا که برای برقراری ارتباط با معلمان، همکاران و مشاورانی که به آنها گوش می دادم، یاد گرفته ام از هر دو گوش و بدنم استفاده کنم. علاوه بر این من یاد گرفتم که اگر خسته شدم و یا نتوانستم به خوبی بر حال حاضر تمرکز نمایم، لم دادن، انرژی لازم برای شنوایی بهتر را به من خواهد داد.
بنابراین این کار را به همه کسانی که با آن ها صحبت می کنم توصیه می نمایم. وقتی که من در حال انجام یک گفتگو هستم و به ویژه در شرایطی که به آنچه فرد طرف مقابلم می گویم علاقه مندم و یا هنگامی که مخاطب در رو به رو یا طرف مقابل من نشسته از این روش استفاده می کنم.
اما اگر در کنار سخنران ایستاده باشم، به اندازه کافی به او نزدیک می شوم تا او دریابد که، من علاقه مند به گفتگو با وی هستم.
از پرسش های روشن استفاده کنید
برای اطمینان از شنیدن آنچه شخص دیگری گفته، از عبارات و سوالاتی روشن مانند « آیا آنچه من شنیدم درست بود» یا «بر اساس آنچه شما گفته اید، آیا درست است که فرض کنیم… ” و غیره استفاده نمایید. علاوه بر این، شما ممکن است از شخص بپرسید: «از کجا می توانم در مورد چیزهایی که گفتید مطالب بیشتری یاد بگیرم؟».
همچنین اگر پس از شنیدن سخنان یک فرد به طور کامل متوجه منظورش نشدید و نمی دانید دقیقا چه گفته، نگران نباشید تنها کافی است بگوئید «من نمی فهمم آیا می توانی دوباره برایم این موضوع را توضیح بدهی؟
کنجکاو باشید
بعضی از بهترین و کاربردی ترین اکتشافاتی که امروزه نقش حیاتی را در زندگی ما ایفا می کنند تنها به این دلیل کشف شده اند که کاشف کنجکاو بوده است. نه تنها کنجکاوی باعث نوآوری می شود، بلکه در گوش دادن به سخنان مخاطب نیز مفید است. هنگامی که شما کنجکاو باشید، اطلاعات بیشتری را به دست خواهید آورد. شما به ظرافت و پیام های محرک توجه می کنید. حتی زمانی که مکالمه به پایان می رسد، ذهن کنجکاو همچنان روند شنیده شدن را ادامه می دهد.
خودتان را به جای دیگری قرار دهید
درست است که قرار دادن خود به جای دیگری و دیدن همه چیز از چشمان او کاری بسیار دشوار است، اما گاهی لازم است که این کار را انجام دهید. اگر می خواهید یک شنونده فعال باشید باید این کار را انجام دهید. برای تبدیل شدن به یک شنونده ی فعال، باید تصور کنید که در حال پیمودن مسیری هستید که مخاطب پیموده و احساسات آن فرد را درک می کنید. گوش دادن فعال به همدلی با شخص طرف مقابل کمک می کند.