بگذارید در مورد پنج جدال خاصی که درمورد افراد باهوش، بارز و زیاد است صحبت کنیم. پژوهشها نشان داده افرادی که آیکیوی آنها 120 است تیزهوشتر از 91درصد جمعیت باقیمانده هستند.
این یک ادعای بلندپروازانه نیست و افراد دارای آیکیوی بالا هم تقصیری ندارند. یعنی، باهوش بودن، یک بهره هیجانی نیست و اشخاص با آیکیوی بالا لزوما بهره هیجانی خوبی ندارند.
به زبان سادهتر، هیجانات و احساسات توسط بخش دیگری از مغز پردازش میشوند.
افراد باهوش میتوانند به دلایل مهم و قابل قبول زیادی برای باور خود در جدال و ستیز باشند. اگر شما نسبت به بیشتر افراد زیرکتر هستید، ممکن است این ویژگیها را داشته باشید:
برنامهریزیهای مربوط به دوران بچگی، در سر راه افراد باهوش هم قرار میگیرد
حتی اگر بسیارهم باهوش باشید، همچنان نسبت به برنامهریزیهای منفی دوران کودکی حساس و آسیبپذیرید، چیزی که درسرراه بیشتر مردم وجود دارد. بدتر اینکه، ممکن است راههای زیرکانهای پیدا کنید تا خودتان را برای پایبندماندن به این منفیها گول بزنید.
ممکن است در دوران کودکی، عقاید خودمحدودکنندهای برای خود ساخته باشید یعنی زمانیکه ظرفیت و توانایی دفاع از خودتان را نداشتهاید. حالا، این ظرفیت و توانایی را دارید، اما هنوز هم از هوشتان برای دفاع از این عقاید محدودکننده در جایی که الان هستید استفاده میکنید!
جور شدن و هماهنگ بودن برایتان دشوار است
اگر شما باهوشتر از 90 درصد افراد پیرامونتان هستید، پس جور شدن برایتان سخت است. آنهایی که هوششان بیشتر از حدمتوسط است اغلب احساس میکنند نیاز دارند برای جور شدن با اجتماع، خاموش و احمق بمانند. این کمکی به حل مسئله نمیکند، بااین حال شما اینکار را میکنید.
افراد خیلی باهوش معمولا احساس میکنند مجبورند درهرصورت، هوششان را مخفی کنند چون فکر میکنند اگر آزادنه افکارشان را بروز دهند و بیخیال باشند معلوم نیست چه اتفاقی بیفتد. معمولا ترسشان از این است که دیگران درکشان نکنند.
بنابراین، خودشان را سرزنش میکنند یا عقیده دارند بهگونهای ضعیف و معیوب و واخوردهاند.
احساس، احساس است
باهوش بودن از شما دربرابر احساس بد محافظت نمیکند، خیلی از افراد باهوش عقیده دارند نباید جدال احساسی داشته باشند. بههرحال آنها واقعا زرنگند! و همیشه عادت کردهاند که بتوانند مسائل را حل و فصل کنند. با این حال، مشکلات احساسی ذات متفاوتی دارند و ممکن است با تفکر تحلیلگرایانه حل نشوند.
بهره هوشی هیجانی مربوط به ناحیهای متفاوت در سیستم مغز است که به راحتی با هوش و ذکاوت هماهنگ و همزمان نمیشود. زندگی هیجانی تلفیقی با هوش خودآگاه اغلب سخت است و افراد باهوش مستعد این هستند که مکانیسمهای پیچیده دفاعی را ابداع کنند.
نگرانیها زیاد و گستردهاند
آیا باهوشها بیشتر نگران میشوند؟ شواهد نشان میدهد هوش زیاد، نگرانی مربوط به اختلال اضطراب عمومی را تغذیه میکند.
افراد باهوش مستعد این هستند که تمام رفتارهای مربوط به سناریوهای درونی را جوری خلق کنند که همهچیز بدتمام شود. وقتی ذهنتان درگیر فجایع بالقوه درآینده باشد، آرامش در زمان حال بسیار سخت میشود، مثلا رسیدن به حالت باور و پذیرش.
شاید کمخواب باشید
آیا افراد باهوش برای خواب هم میجنگند؟ شواهد نشان داده میتواند چنین باشد. افراد با ایکیو بالا بیشتر در معرض شبفعالی هستند. و این لزوما چیز خوبی نیست. آنهایی که تادیروقت بیدار میمانند بیشتر مستعد افسردگی هستند، تزلزل احساسی دارند و حتی ممکن است مستعد ابتلا به بیماریهای جسمی مانند بیماریهای قلبی شوند. اصلا خوب نیست!
چالش احساسی دارید، نگرانید، خوابتان خوب نیست و درموارد اجتماعی اضطراب دارید؟ این احتمالا محصول هوش بالای شماست! حالا چه باید بکنید؟
اول، باید بدانید که شما به درمان تلفیقی و پذیرش احساساتتان نیاز دارید. ممکن است به درمان یا راهنمایی توسط یک فرد باهوش نیاز داشته باشید که این تجربیات را از سر گذرانده.
بیشتر از همه، درک کنید که هوش بالای شما میتواند امتیازی برای سلامت عاطفیتان محسوب شود فقط اگر یادبگیرید که احساسات چگونه عمل میکنند، که این موضوع جزو آموزشهای رایج و متداول نیست.