مجموعه ای از چند متن کوتاه عاشقانه ویژه استاتوس زمستانی
پشت پنجره اولین برف زمستانی را نگاه میکنم
خانه گرم گرم است اما بدنم از سرما میلرزد
نمیدانم از برف است یا از تنهایی
برای خود چای میریزم پتو را بدورم میپیچم شاید کمی گرم شوم
بی فایده است دستانم پاهایم چون تکه ای از یخ سرد سردند
به تو فکر میکنم آه میکشم بخود میگویم
یکی باید باشد
یکی که دستانش
آغوشش
نگاهش
احساسش
گرمابخش زندگیت باشد
یکی مثل تو
تویی که ندارمت . . .
همچنین بخوانید: شعر عاشقانه حافظ
متن عاشقانه غمگین برفی
من عاشق زمستانم
عاشق اینکه ببینمت در زمستان آرام راه می روی که سُر نخوری
که گونه هایت از سرما سرخ شده است
سر خود را تا حد ممکن در یقه ات فرو کرده ای
دست هایت در جیبت به هم مچاله شده
معصومانه به زمین خیره ای
چه قدر دوست داشتنی شده ای
حرفم را پس میگیرم
من عاشق زمستان نیستم
عاشق تــوام !
متن کوتاه عاشقانه زمستونی
سرد است هوا
بیرون اگر میروی
دستهای مرا هم با خودت ببر!
برف ببارد یا باران
برای باور زمستان همین جای نبودنت کافی ست !
همچنین بخوانید: شعر عاشقانه کُردی
برای من زمستانی را آرزو کن که کوچه هایش پربرف باشد
مردمانش ساده
و خانه هایش گرم و بی ریا . . .
استاتوس های عاشقانه زمستانی
نــــه حوصله ی دوســت داشتن را دارم
نــــه میخواهم کسی دوستم داشته باشد
ایـــن روزها ســـردم مثل دی… مثل بهمن… مثل اسفند… مثل زمـــستان
احــساسم یـــخ زده… آرزوهایم قــندیل بسته…
امیــدم زیر بهمن ســرد احساسم دفن شده…
نـــه به آمـــدنی دلخوشم و نـــه از رفـــتن کسی غمگین…
ایـــن روزها پـــر از “ســکوتم”
تلخ چون من…
آهای زمستان
حواست جمع باشد که دور تو و تمام عاشقانه هایت را خط خواهم کشید
اگر با آمدنت او حتی یک سرفه کند . . .