متن روضه در مراسم ختم مادر
از دست دادن مادر غم بزرگی است که بسیار جانگداز است. متن روضه در رابطه با مادر از دست رفته می تواند کمی سبب تسکین غم افراد شود. بنابراین متن روضه در مراسم ختم مادر در مورد فراق از دست دادن آن را در ادامه این مطلب جمع آوری کرده ایم تا شما عزیزان از آنها استفاده نمایید و اندکی جان و روح شما که غمگین شده از از دست دادن مادر است آرام گیرد.
متن روضه اول :
ای مادر عزیز که جانم فدای تو
قربان مهربانی و لطف و صفای تو
هرگز نشد محبت یاران و دوستان
هم پایه محبت و لطف و وفای تو
مهرت برون نمیرود از سینهام که هست
این سینه خانه تو و این دل سرای تو
تو گوهر یگانه دریای خلقتی
که اندر جهان کسی نشناسد بهای تو
مدح تو واجب است ولی کیست آن کسی
کاید برون ز عهده مدح و ثنای تو
ای مادر عزیز که جان دادهای مرا
سهل است گر که جان بنمایم فدای تو
خشنودی تو مایه خشنودی خداست
زیرا بود رضای خدا در رضای تو
هر بهرهای که بردهام از حُسن تربیت
باشد ز فیض کوشش بیمنتهای تو
تنها همان تویی که چو برخیزی از میان
هرگز کسی دگر ننشیند به جای تو
گر جان خویش هم ز برایت فدا کنم
کاری بزرگ نیست که باشد سزای تو
گر بود اختیار دو عالم به دست من
میریختم تمام جهان را به پای تو
متن روضه دوم :
محرم اسرار غمها مادر است
همصدا باگفته ما ،مادر است
همچو خورشیدجهانتاب است او
بهترازخورشید رخشا مادر است
در بر فرزند خود از جان ودل
انکه بیداراست شبهامادراست
انکه باصبرو توانی بی شمار
میکند با ما مدارا مادراست
همچنان دریای عرفان است او
قبله حاجات دلها مادراست
متن روضه سوم:
پرورش دادی عزیزت رابه مانند گلی
با هزاران عشق همچون باغبان ای مادرم
کی ز خاطر میرود آن مهربانی های تو
ای عزیز با صفای کاردان ای مادرم
من چگونه میتوان حق تورا سازم ادا
اجر تو با کردگار مهربان ای مادرم
گفت :پیغمبرکه جنت زیرپای مادر است
چون توئی رمزبهشت جاودان ای مادرم
جای دارد خون ببارد دیده ام درسوگ تو
همچو ابر نوبهاری زین خزان ای مادرم
روز و شب باشددعای “کربلایی” بهرتو
شاد روحت ازخدای مهربان ای مادرم
همچنین بخوانید: متن دلتنگی و دوری غمگین و کوتاه برای مادر و پدر، عشق و همسر
متن روضه چهارم :
کسی که ناز مرا می کشید مادر بود
کسی که حرف مرا می شنید مادر بو د
کسی که گنج بدستم سپرد بود پدر
کسی که که رنج به پایم کشید مادر بود
کسی که شیره جان می مکید من بودم
کسی که روح به تنم می دمید مادر بود
کسی که در دل شب از صدای گریه من
سپند وار ز جا می جهید مادر بود
کسی که خاری اگر پیش پای من می دمید
چو غنچه جامه به تن می درید مادر بود
کسی که دور اگر می شدم ز دامانش
پا ز پیم می دوید مادر بود
ز دشمن هستی در این سیه بازار
کسی که جان مرا می خرید مادر بود
کنار بستر بیماریم پرستاری که
تا به صبح نمی ارمید مادر بود
بروزگار جوانی کسی که قامت او
به زیر بار محبت خمید مادر بود
کسی که در غم واندوه و در پریشانی
به دردهای دلم می رسید مادر بود
غرض کسی که ز دنیا و آزوهایش
برای خاطر من دل برید مادر بود
کشید رنج ز آغاز زندگی تا مرد
کسی که خیر ز عمرش ندید مادر بود
متن روضه پنجم:
بنال ای دل که قلبم بی شکیب است
دلم محتاج درمان طبیب است
بنال ای دل که جانم بی قرار است
درون سینه ام غم آشکار است
خداوندا چه آمد بر سر من
ز کف رفت آن گرامی مادر من
تو مادر رفتی و از ما بریدی
به سوی آسمان ها پر کشیدی
بریده رشته ی عشق و امیدم
نگاه آخرینت را ندیدم
چه آسان دشت شستی از عزیزان
رها کردی تمام آشنایان
تو رفتی رشته ی امید بگسست
صفای زندگانی رخت بربست
تو رفتی عشق خالی شد ز معنا
به غارت رفت باغ آرزوها
به یاد آرم دعای صبح و شامت
تن بسیار و آن رنج مدامت
در این خانه ز تو هر جانشانی است
همه یاد آور رنج نهانی است
بیا این مهر و این هم جانمازت
بیا تا سر دهی راز و نیازت
بخوان مانند وردی یا سرودی
دعایی که از بر کرده بودی
به خاطر دارمت من دائم اوقات
فراموشت کنم هیهات هیهات
متن روضه ششم:
ای باغ و بهار من بی تو چه کنم مادر
ای دارو ندار من بی توچه کنم مادر
می سوزم و می سازم درآتش هجرانت
بین سوز شرار من بی توچه کنم مادر
تو شمع شب افروزم شب تا به سحر سوزم
ای صبر و قرار من بی تو چه کنم مادر
چشمم به رهت مانده شاید که ز درآیی
باخنده کنار من بی تو چه کنم مادر
امّید منی مادر خورشید منی مادر
ای لالهٌ یاس من بی تو چه کنم مادر
بعد ازتو پریشانم درناله و افغانم
گریه شده کار من بی توچه کنم مادر
ای محرم وهمرازم مادر به تو می نازم
ای عطربهارمن بی توچه کنم مادر
ازخانه مرو مادر بیگانه مرو مادر
بین فلب فکار من بی توچه کنم مادر
شد خسته دلم مادر بشکسته دلم مادر
فرخنده نگار من بی توچه کنم مادر
هم پای توام مادر شیدای توام مادر
ماه شب تار من بی توچه کنم مادر
متن روضه هفتم :
سلام ای خفته در خاک جدایی
عزیز جان من مادر کجایی
سلام ای شاهکار آفرینش
سلام ای مادر ای نور خدایی
چه شبهایی که بر بالینم ای یار
نخوابیدی و کردی لای لایی
کجایی مادر غم پرور من (ما)
چرا از تونمی آید صدایی
قرار جان ما برگرد مادر
ندارد خانه بی رویت صفایی
دلم بیمار عشق روی ماهت
نمیخواهم به جز رویت دوایی
سه چند روز است مادر رفته ای تو
فغان و ناله از این بینوایی
متن روضه هشتم:
ای صفای زندگانی مادر نیکو سرشتم
اولین بیت را زشعرم نام پاک تو نوشتم
هست من از هستی توست ای یگانه یاور من
ای تمام عشق پاکم نیست جز این باور من
جان گرفتم من زجانت روزی ام گشته زخوانت
تا دو سال باعشق وایمان داد ه ای شیرم زجانت
باتب من تب نمودی تا که بهبودی بیابم
شب نخوابیدی کنارم گریه کردم دادی آبم
ذکر خوابم نغمهٔ خواندی تا سحرگه لای و لایم
هردمی نازم نمودی شد جوانیت فدایم
تاکه کم کم پا گرفتم پا بپای من دویدی
رشد من دیدی تو مادر حیف و خیر از من ندیدی
گاه که دیر می آمدم من درب خانه می نشستی
تا که شادیم ببینی تو به شادی دل نبستی
شد زسویم برتو آزار کرده ایی یک عمر ایثار
شستی رخت وپختی اطعام مادرا مثل پرستار
هرچه گویم از وفایت نیست تکمیل از ثنایت
بهترین مدح ترا گفته پیمبر از خدایت
اینچنین فرموده آنکه خاتم پیغمبران است
تا بدانید که بهشت در زیر پای مادران است
سایهٔ مادر چو داری برسرت قدرش تو میدان
بعد مادر میشوی مثل (صفا) تو زارو گریان
همچنین بخوانید: دلنوشته زیبا در مورد مادر عزیزم، مادر بودن، مادر بیمار و مادر فوت شده
متن روضه نهم :
اخر دنیا یعنی
ببینی مادر از پیشت میره
دل غریبش از زمونه سیره
دلش میخواد که دیگه بمیره
اخر دنیا یعنی
ببینی خواهرت دیگه تاب نداره
سرش رو روی عکس مادر میزاره
بارون غم داره ز چشماش میباره
اخر دنیا یعنی
میام کنار قبر تو میشینم
از این زمونه مادرم دلگیرم
میخوام بگم بدون تو میمیرم
مادرمن ای مادر
حرفم رو از چشای خیسم بخون
فقط یه شب دیگه پیشم بمون
برام مادر بشین لالایی بخون
متن روضه دهم :
مادرم فرشته ای بود
که نموندو پر کشید زود
مادری غمگین وخسته
مادری که مهربون بود
روزی که مادرمون و
داشتیم ازخونه می بردیم
روزی که ماتن خسته
مادرو به خاک سپردیم
گریه میکردیم میگفتیم
کاش بجات ماها میمردیم
کاشکی تنها نمیرفتی
کاش همه باهم میموندیم
کاش به جای تو من بزیر خاک بودم
کاش که مادرم من براتو میمردم
غم از این بدتر نداریم
غمش وباور نداریم
مادرم هنوز همین جاست
کی میگه مادر نداریم
هنوزم میبینم اون و
گوشه حیاط خونه
دم اون باغچه نشسته
ذکر یا حسین میخونه
کاش به جای تو من بزیر خاک بودم
کاشکی مادرم من براتو میمردم
متن روضه یازدهم :
کیست مادر، بهترین عبد خدا.
مهربانیش بود حد خدا.
کیست مادر، بعد حق او بهترین.
گر بفهمی او بود نیکوترین.
کیست مادر ،هاله ای از نور حق .
رهنمای ما و هم منشور حق.
کیست مادر، جانفدایی میکند.
بهر ما خود را فدایی میکند.
کیست مادر ،آنکه با عشق وصفا .
شیره ی جانش خوراند او به ما.
کیست مادر ، روشنی زندگی.
میدهد گرمی به کل زندگی.
کیست مادر ،گفته ات لالا بسی .
کرده جانش را به قربانت بسی.
کیست مادر ، در نایاب خدا .
از تو در سختی نمی گردد جدا.
کیست مادر ، میکشد بی ادعا.
رنج عالم را تمامی بهر ما.
کیست مادر ،آنکه با لبخند خود .
میشود دلگرمی فرزند خود.
کیست مادر ، گوهر فرزانه ای.
ارزش او گر ندانی کاملا دیوانه ای.
کیست مادر ،آنکه با ایثار وعشق.
جانفدایی میکند باجان و عشق.
کیست مادر، ای( غلام )رو سیه.
آنکه عمرش بهر تو گشته تبه.
متن روضه دوازدهم :
تویی زیبا رخ فرزانه مادر
تویی روشنگر هرخانه مادر
تویی سرحلقه بزم محبت
صفا و گرمی کاشانه مادر
فتاده نام پاکت بر زبانها
بود عشق توجاویدانه مادر
حدیثی خوشتراز مهرت نباشد
تویی زیباترین افسانه مادر
درون سینه ام تا روز محشر
نموده عشق پاکت خانه مادر
به ایثارتو عالم مات وحیران
زجان خویشتن بیگانه مادر
چو ،می افتم به یادخاطراتت
زغصه می شوم دیوانه مادر
متن روضه سیزدهم:
مادر ای معنی ایثار به کل عالم
جان من باد فدای تو و آن احسانت
همه ی زندگی من ز تو مهر است و وفا
من به قربان تو و جود و سخایت مادر
چه شبی را که به پایم به سحر طی کردی
چون پرستار به بالین سرم ای مادر
چون که خاری برود دست من ای ماه جهان
آنکه از جا پی امداد برآید مادر
آنکه لالایی او نای خوش هرشب بود
ذکر مظلوم حسین از نفس مادر بود
آنکه شیرمن و ما از نفس روضه بداد
من حسینی شده ام شکر خدا مادر بود
ساقی ام نوکر تو مدح تو بر لب دارم
به فدایت که همه هستی ام از تو دارم
همچنین بخوانید: عکس نوشته پنجشنبه و دلتنگی برای اموات و پدر و مادر برای پروفایل
متن روضه چهاردهم :
اولین آموزگار بر آدمیزاد مادر است
آنکه در تدریس الفاظ گشته استاد مادر است
آن دمی طفل قادر از دفع مگس از خود نبود
آنکه روز وشب ترا میکرد و امداد مادر است
آنکه داد از شیرهٔ جان قوت تو از راه شیر
تو مکیدی شیر و او از این عمل شاد مادر است
عاشقان شیرین و فرهاد را مثل سازند زمانه
آنکه عاشقتر به توبود است زفرهاد مادر است
پاسداران روز وشب بیدار از حفظ وحراست
او برای کشور و این بهر نوزاد مادر است
آنکه گرداند دعایش با پیمبر همنشین
حق به فرزند از برایش اجر آن داد مادر است
اینچنین کرده پیمبر دخترش زهرا خطاب
بضعه وجان تن و دیگر لقب داد مادر است
گر صفا امروز شدی صاحب سخن در روزگار
اینهمه از لطف و خدمت هم زِ یاد مادر است
متن روضه پانزدهم:
بلبلی بودی به بوستان حقیقت مادرم
روز و شب محو جمال دل ربایت مادرم
شمع بودی ما چو پروانه به دورت مادرم
سوختی و آب گشتی از محبت مادرم
گل بودی و عطر تو اندر مشامم مادرم
تو شدی پرپر به عشق کودکانت مادرم
ای گلستان خوش عطر آرزوها مادرم
رفتی و آتش زدی قلب من و ما مادرم
چون قناری در غمت اندر نوایم مادرم
آرزوی وصلت است شعر و نوایم مادرم
ای بلا گردان تو دار و ندارم مادرم
کاش یک لحظه ببینم روی ماهت مادرم
روز ما تاریک شد چون شام تار از دوریت
کاش بودی آفتاب مهربان ای مادرم
مرحم زخم من و درمان درد من تویی
ای طبیب و ای حبیب و ای شفایم مادرم
گوهر یکدانۂ لطف و وفا و مرحمت
تا تو بودی گرمی عشقت به پا بود مادرم
رفتی و خانه خرابم بی قرارم مادرم
اشگ ماتم شد روان در دیدگانم مادرم
کن دعا ساقی نظر دارد به مهرت مادرم
کن شفاعت چون که محتاج دعایم مادرم
متن روضه شانزدهم:
زندگی گاه روز وگاه شب است
گاه غم گاه شادی وطرب است
گاه تلخ است وگه بود شیرین
گاه چون حنظل است وگه رطب است
ای خوش آن بنده ای که درهمه حال
روز وشب شکر خالقش بلب است
دل به دنیا مبند کاین دنیا
همه رنج و مصیبت وتعب است
آبروی کسی مده بر باد
که خدا زین گناه درغضب است
اگر از یک گناه دست کشی
بهتر از سالها نماز شب است
روز حشر از کسی نمی پرسند
تو که هستی واز که ات نسب است
بشر است ونتیجه عملش
چه تفاوت که فارس یا عرب است
خالق وان همه عنایت و لطف
بنده واین همه خطا عجب است
پیش روی تو حرص و آز و طمع
درکمین تو مرگ از عقب است
گنه و محضر خدا ایوای
آدمیزاده بین چه بی ادب است
حبه آتش ار ز دوست بود
بهر میثم نیکوتر از عنب است
متن روضه هفدهم:
رونق کاشانۀ ما از صفای مادر است
قوّت بازوی من هم از قوای مادر است
در کلاس عشق و ایثار و فداکاری و صبر
شمع و پروانه کلاس ابتدای مادر است
شیرۀ جانش به جانم جوهر رنگین بود
هر چه دارم از وجود بی ریای مادر است
خود شنیدم مرشدی در مکتبش گفت اینچنین
بر هدف آنچه نشنید آن هم دعای مادر است
گر قدم خواهی زنی برباغ فردوس برین
بوسه بر پایش بزن در زیر پای مادر است
حرمتش از حضرت باری نباشد کمترین
چون رضای خالقت هم از رضای مادر است
بانی هفت خط شعر من حسن بدری است
شعر و جان ومال صبری هم فدای مادر است
همچنین بخوانید: متن تبریک سال نو به پدر و مادر فوت شده + تبریک سال نو به خانواده داغدار
متن روضه هجدهم:
فرشته زیر خاک! این باورم نیست
که دیگر سایهی او بر سرم نیست
نمیبینم به غیر از غصّه و غم
به دنیایی که در آن، مادرم نیست
متن روضه نوزدهم:
ز سر شد سایهات کوتاه، مادر!
جهانم شد مصیبتگاه، مادر!
سخن آموختی، رفتی، نمانده ست
مرا جز وای مادر! آه مادر!
متن روضه بیستم :
مرا آن روز شادی بود در سر
که سر میبود بر زانوی مادر
چراغ خانهی ما گشته خاموش
که مادر نیست اندر خانه دیگرمتن شعر فوت مادر
به نال ای نی که ما مادر نداریم
برجای خالیش سر میگذاریم