ضرب المثلهای ایرانی همیشه درس های بزرگی برای ما دارند. در این پست مجموعه ضرب المثل های ایرانی قدیمی و جدید، کوتاه و بلند همراه با معنی آن گردآوری شده است.
مجموعه ضرب المثل های ایرانی قدیمی و جدید همراه با معنی
- ادب از که آموختی از بی ادبان: با دیدن زشتی رفتار بی ادبان آن کارها را انجام ندادن.
- آفتاب عمرش لب بومه: چیزی از عمرش باقی نمانده.
- از این ستون به آن ستون فرجی است: گذشت زمان ممکن است به حل مشکل کمک کند.
- اسب تازی گر ضعیف بود همچنان از طویله ی خر بِه: انتقاد از بی اهمیت ها.
- ای که پنجاه رفت و در خوابی مگر این پنج روز را دریابی: استفاده از اندک فرصت مانده.
- با زبان خوش مار را از سوراخ بیرون می کشد: باچرب زبانی کارهای خویش راپیش می برد.
- باد آورده را باد می برد: هر چیزی که آسان بدست می آید آسان هم از دست می رود.
- به نطق آدمی بهتر است از دواب ، دواب از تو به گر نگویی صواب : استفاده از سخنان خوب در حرف زدن.
- برای همه مادر است برای من زن بابا: با همه مهربان است با من نا مهربان است.
- پنجه با شیر انداختن و مشت با شمشیر زدن کار خردمندان نیست: کار خطرناک کردن کار انسانهای عاقل نیست.
- پی تقدیر رفتن از کوری است: در نکوهش سستی وتنبلی ویا استفاده نکردن از عقل وفکر خود.
- پرتو نیکان نگیرد هر که بنیادش بد است تربیت نا اهل را چون گردوگان بر گنبد است: کسی که ذات بدی دارد حتی با تربیت تغییر پذیر نیست.
- پایان شب سیه سپید است: مثل از پی هر گریه آخر خنده ای است.
- تا تریاق از عراق آرند مار گزیده مرده باشد: به تاخیر انداختن کاری که اهمیت فوری و بسیار دارد.
- تو را خواهند پرسید که عملت چیست نگویند پدرت کیست: باز خواست آخرت. نه نسب و منصب.
- توانگری به قناعت به از توانگری به بضاعت: کسی که قانع است قدرتمند است.
ضرب المثل های ایرانی قدیمی و کوتاه با معنی
- جانماز آب کشیدن: در ظاهر خود را خوب نشان دادن.
- جنگ دو سردارد: یعنی پایان جنگ گاهی پیروزیست و گاهی شکست است.
- جای که نمک خوردی نکمدان مشکن : در نکوهش خیانت به افرادی که در حق آدم خوبی کرده اند.
- جوانمردی که بخورد و بدهد به از عابری که نخورد و بنهد: جوانمردی که به دیگران کمک می کند بهتر از پارسایی است که نمی خورد و به دیگران هم کمک نمی کنند.
- چو فردا شود فکر فردا کنیم: از حالا جوش فردا را نزنیم.
- چغندر به هرات زیره به کرمون: هر چیزی به جای خودش.
- چوب به لانه زنبور کردن: کارهای خطرناک انجام دادن
- حق به حقدار می رسد: کار شایسته سزای آدم دستکار است.
- حالا که ماست نشد شیر بده: مقصودی معین ندارد فقط قصد سوء استفاده دارد.
- حاجی، حاجی را در مکه می بیند: وقتی کسی وعده ای می دهد و می رود و مدتی از او خبری نمی شود چون او را می بینند چنین می گویند.
- خر بیار و باقالی بار کن: در موردی گفته می شود که آشوب و معرکه بر سر موضوعی باشد.
- خاموشی، به که جواب سخت: وقتی جواب درستی وجود ندارد بهتر است ساکت بود.
- در دوازه رو می شه بست ولی در دهان مردم را نمی شود بست: هر کاری بکنی مردم درباره ات حرف می زنند.
- دشمن دانا به از دوست نادان: دانایی و فهمیدگی حتی اگر در دشمن باشد، خوب است.
- درخت هرچه بارش بیشتر می شود سر فروتر می رود: در ستایش فروتنی افراد دارای مقام ویا ثروت.
- داشتم فایده نداره از داریم بگو: از آنچه داشتی نگو بگو اکنون چه داری.
بهترین ضرب المثل های ایرانی
- رفتم ثواب کنم کباب شدم: در برابر خوبی، بدی دیدم.
- روده تنگ به یک نان تهی پر گردد نعمت روی زمین پر نکند و بهره ننگ: قناعت
- رفت که ریش در بیاورد، سبیلش را هم باخت: خواست وضع بهتری پیدا کند، آنچه داشت از دست داد.
- ز تعارف کم کن و بر مبلغ افزا: هنگامی گفته می شود که تعارف بی فایده و باعث رنجش دیگران می شود .
- زیر آب کسی را زدن : کسی را نزد دیگری بی اعتبار کردن.
- زردآلو را می خورد برای هسته اش: هر کاری را برای نتیجه اش انجام می دهد.
- زیر رنج بود گنج های پنهانی: نتیجه دادن زحمات
- سرش به تنش زیادی کرده است: از جانش سیر شده است.
- سبیلش را چرب کردن: یعنی به کسی رشوه دادن.
- سخن را سر است ای خردمند و بن میاور سخن در میان سخن: دوری کردن از میان حرف دیگران پریدن
- شتر بابارش گم می شه: نشان دهنده نا امن بودن مکانی.
- شام و ناهار هیچ چیز ،آفتاب به لگن هفت دست: خوراکی هیچ ،اسباب و ظروف و سفره بیار: اصل هیچ و فروع بسیاراست.
- شاهنامه آخرش خوش است: همیشه در اول کار نباید قضاوت کرد.
- صابونش به جامهی کسی خوردن: یعنی ضرور و زیان به او هم رسیده.
- صیاد بی روزی در دجله نگیرد و ماهی بی اجل بر خشک نمیرد: روزی
- ضامن روزی بود روزی رسان. اعتقاد به روزی دهندگی خدا
- طبل توخالیست: فقط داد و فریاد می زند و گرنه چیزی بارش نیست.
- طلب کردم زدانایی به یک پند مرا فرمود با نادان مپیوند.
ضرب المثل های ایرانی معروف
- عاقبت حق به حقدار رسید: همیشه در سرانجام هر کار کسی که حق دارد برنده است.
- عطای او را بلقای او بخشیدم: در مورد افردای که خیر و شر آنها یکی است.
- عالم نا پرهیزگار کور شعله دارست: در نکوهش دانشمند بی تقوا ونترس از خدا
- عاقلان را یک اشارت بس بود.
- فکر نان کن که خربزه آب است: دل به چیزهای بیهوده نبستن
- فرو مایه هزار سنگ بر می دارد و طاقت سختی نمی آورد. بی تحمل و طاقتبودن افراد بدکار
- فهم سخن چون نکند مستمع قوت طبع از متلکم بجوی: فهمیدن سخنان گوینده در هنر سخن گفتنش نهفته است
- فکر نان کن که خربزه آب است: دل به چیزهای بیهوده نبستن
- قصاص در این دنیاست: یعنی هر کس نتیجه اعمال خود را در زندگی می بیند.
- قاشق نداره آش بخورد: کنایه از شخص بینهایت تهیدست است و وسیله لازم را دراختیار ندارد.
ضرب المثل های ایرانی با جواب
- کارها به صبر برآید و مستعجل به سر در آید: صبر.
- کند همجنس با همنجنس پرواز: هر کسی با مثل خودش رابطه دارد.
- گاومون زائیده: دردسر به سراغ آدم آمدن.
- گر دست فتاده ای بگیری مردی ور بر کسی خرده نگیری مردی.
- گرگ که پیر می شود ، رقاص شغال می شود: هر آدم شروری، در روزگار پیری دست آموز دیگرانست.
- لگد به بخت خود زدن: در مقابل خود ایستادن
- دایه مهربانتر از مادر: تملق کردن
- ماست را کیسه کردن: گول زدن
- مار خورده و افعی شده: شرارت کسی
- مال از بهر آسایش عمر است نه عمر از بهر گرد کردن مال: آسایش
- نا بینا به کار خویش بیناست: هر کسی در انجام کاری مهارت دارد
- نان خود خوردن و نشستن به که کمر زرین بستن و به خدمت ایستادن: قناعت و راضی بودن به حق خود بهتر از آماده به خدمت بودن برای دیگری است
- وجود یکی است ولی شکم دوتاست: یعنی دو نفر هر چقدر به یکدیگر نزدیک باشند باز هم از هم جدا هستند.
- وفاداری مدار از بلبلان چشم که هردم بر گلی دیگر سرآیند: بی وفایی
سخن آخر
در این پست بهترین مجموعه ضرب المثل های ایرانی قدیمی و جدید، کوتاه و بلند همراه با معنی ارائه شده است. اگر این مطلب مورد پسند شماست میتوانید آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.