لیست نام های دخترانه با حرف خ
اگر به دنبال اسمی خاص و دخترانه هستید که با حرف «خ» شروع شود این بخش از گالری اسم های دخترانه را بررسی کنید تا بهترین اسم مورد نظرتان را بیابید.
اسم دختر خ
لیست اسامی منتخب دخترانه با حرف خ انتخاب شده توسط کاربران آلامتو.
خاتون | لقب زنان اشرافی، لقب همسر خاقان چین که انوشیروان دختر او را به همسری برگزید، به صورت پسوند همراه بعضی نامها میآید و نام جدید میسازد مانند نرگس خاتون. |
خجسته | (فارسی اوستایی) به معنی مبارک، فرخنده؛ در موسیقی ایرانی، گوشهای در دستگاه نوا، سعادتمند، کامروا، خوشبخت، گل همیشه بهار. |
خجسته | (فارسی اوستایی) به معنی مبارک، فرخنده؛ در موسیقی ایرانی، گوشهای در دستگاه نوا، سعادتمند، کامروا، خوشبخت، گل همیشه بهار. |
خدیجه | مولودِ پیش از اتمام ماههاd باردارd، ولادت قبل از موعِد، نام همسر پیامبر اسلام(ص) و مادر حضرت فاطمه(س) |
اسم دختر فارسی با حرف خ
خوشیار: دوست و یار شاد و شادمان.
خوشین: خوش و زیبا
خوشه: تعدادی دانه، میوه یا گل که به محور متصل باشند، دستهای از ستارگان که به نظر میرسد خواص مشترکی دارند، نام ششمین صورت فلکی که به شکل دوشیزهای که خوشه گندم به دست است.
خوشاب: میوهای که با محلول آب و شکر میپزند، روشن و شفاف، آبدار و ترو تازه، جواهر تابان و درخشان
خوروش: خورشیدوش، تابان و درخشان چون خورشید
خورشید: جرم مرکزی منظومه شمسی به نام کره خورشید، آفتابِ درخشان؛ (به مجاز)آفتاب و زیبارو.
خوب چهر: دارای سیمای زیبا، زیبا.
خورسان: مانند خورشید
خرمه: نام همسر مزدک، گیاهی است مانند لوبیا
خزان: نام سومین فصل سال، پس از تابستان و پیش از زمستان، پاییز
خرمن: توده غله درو شده، توده و مقدار انبوه از هر چیز
خرمدخت: دختر شاد و با طراوت
خوردیس: مانند خورشید، درخشان
خرم چهر: آن که چهره ای شاداب و با طراوت دارد.
خُرّم: سرسبز و با طراوت؛ شاد، خوشحال، خوب، خوش؛ فرخنده، مبارک.
خرشید: خورشید، آفتاب، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر خراد از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی
خرامان: دارای حالت خرامیدن، در حال خرامیدن، به آهستگی و با ناز.
خارا: نوعی سنگ آذرین، نام یکی از گوشههای موسیقی ایرانی
خاور: (مخففِ خاوران) هم به معنی مشرق و هم به معنای مغرب است.
خاتَم: (در صنایع دستی) نقوش و طرحهای تزیینی روی چوب؛ انگشتر، مهر تایید، نگینِ انگشتر؛ فرمان، حکم و پایان؛ نام شهرستانی در جنوب استان یزد.
خاتون: لقب زنان اشرافی، لقب همسر خاقان چین که انوشیروان دختر او را به همسری برگزید، به صورت پسوند همراه بعضی نامها میآید و نام جدید میسازد مانند نرگس خاتون.
خارک: نوعی خرمای زرد و خشک
خجسته: (فارسی اوستایی) به معنی مبارک، فرخنده؛ در موسیقی ایرانی، گوشهای در دستگاه نوا، سعادتمند، کامروا، خوشبخت، گل همیشه بهار.
خداآفرید: آفریده خداوند
نام های دخترانه ترکی با خ
- خانم : کلمه خطاب به زنان و دختران، زن بزرگ زاده و شریف، خاتون، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی نامها میآید و نام جدید میسازد مانند ماه خانم، خانم گل
- خانم گل : خانم (ترکی) + گل (فارسی) خانمی که از زیبایی و لطافت چون گل است.
- خانوم : خانم، کلمه خطاب به زنان و دختران، زن بزرگ زاده و شریف، خاتون، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی نامها میآید و نام جدید میسازد مانند ماه خانم، خانم گل
اسم دختر عربی با حرف خ
خوش لقا: خوش (فارسی) + لقا (عربی) خوش صورت، زیبا
خیرالنسا: بهترینِ زنان؛ عنوانی برای حضرت فاطمه(س) دختر پیامبر اسلام(ص).
خیزران: نوعی نی مغزدار با ساقهای محکم و بلند؛ نام مادر امام محمّد تقی(ع).
خَضرا: (مؤنث اخضر) به معنی سبز، کبود، نیلگون، و آبی و سبز؛ سبزهزار، چمنزار.
خزال: با ناز راه رونده، کسی که با ناز راه میرود.
خدیجه: مولودِ پیش از اتمام ماههاd باردارd، ولادت قبل از موعِد، نام همسر پیامبر اسلام(ص) و مادر حضرت فاطمه(س)
ختمی: گیاهی علفی، پایا، و زینتی از خانواده پنیرک که گلهای درشت دارد.
خزر: فتان، دختر که عشوه هایی زیرکانه میریزد.
خالِده: مؤنث خالد
خاطِره: یادبود، یاد، ذهن، حافظه، خاطر.
خاطرنواز: خاطر (عربی) + نواز (فارسی) دلکش، مطبوع
خاطرافروز: خاطر (عربی) + افروز (فارسی) شادی بخش
خاطرآسا: خاطر (عربی) + آسا (فارسی) آسایش دهنده خاطر