چگونه سخنران خوبی شویم؟

9 نکته ساده که سخنگویان بزرگ همیشه رعایت می‌کنند

چگونه سخنران خوبی باشیم

کارهای آسانی هستند که با انجام آنها تاثیر صحبت‌های شما بروی دیگران بسیار بیشتر می‌شود. با وجود سادگی این موارد، بسیاری افراد توجه چندانی به آنها ندارند و شما با دقت به آنها به راحتی خود را از دیگران متمایز خواهید کرد. پس بدون صحبتی دیگر، به سراغ این موارد می‌رویم:


  1. بر اینکه چه کسی هستید تائید کنید.

در اغلب کنفرانس‌ها، شما به مخاطبان معرفی می‌شود و این معرفی می‌بایست آنها را مشتاق شنیدن صحبت‌هایتان بکند.

با وجود اینکه ممکن است مخاطبان در مورد شما بدانند، باز هم منطقی است که کمی بیشتر در مورد خود بگوئید. دیگران را با اطلاعات بیش‌از حد گیج نکنید. تنها در یک یا دو جمله از سوابق مرتبط خود و دلیل مناسب بودن شما برای صحبت در مورد موضوع، برای آنها بگوئید.

معمولا ارائه یک پیش‌زمینه برای مفهوم‌تر کردن مسائل نادیده گرفته می‌شود.


  1. به همه کمک کنید شما را پیدا کنند.

معمولا در انتهای یک سخنرانی آدرس وب‌سایت، ایمیل و دیگر اطلاعات تماس به مخاطبان ارائه می شود. اما این اطلاعات بسیار سریع داده می شوند و مخاطبان حتی یادداشت کردن آنها را پیدا نمی کنند.

اطلاعات خود را در همان ابتدا ارائه کنید و به مخاطبان خود وقت کافی برای برداشتن آنها بدهید. (بعضی افراد در پاورقی تمام اسلاید‌های پاورپوینت خود اسم و آدرس ایمیل خود را می‌نویسند. اما ممکن است احساس کنید این زیاده‌روی است. همچنین خوب است اگر اطلاعات خود را در ابتدا و انتها به مخاطبان بدهید.


  1. داستان‌هایی واقعی به اشتراک بگذارید.

آدم‌ها عاشق داستان هستند. بهترین ارائه‌هایی که من دیده‌ام، اصلا حس یک سخنرانی را به انسان القا نمی‌کردند – بلکه داستان‌هایی بودند که افراد در مورد تجارب هیجان‌انگیز خود تعریف می کردند.

وقتی می‌خواهید چیزی را به مخاطبان توضیح دهید، ببینید که آیا می توان آن را در قالب یک داستان، یک حکایت یا حتی یک جوک انتقال داد؟ بهتر می شود اگر که این داستان برای خود شما اتفاق افتاده باشد. حتی بهتر از آن اگر که داستان شما بامزه باشد.


  1. همراه با دادن اطلاعات سرگرم‌کننده هم باشید.

یک نکته که اغلب فراموش می‌شود: وظیفه شما، حداقل تا حدی، این است که افراد حاضر را سرگرم کنید. آنها لپ‌تاپ‌های خود را بسته‌اند و به شما گوش می‌دهند.

چرا با یک مساله جذاب یا بامزه از آنها قدردانی نکنید؟ لازم نیست تمام صحبت شما حول موضوع بحث باشد. ایرادی ندارد اگر با حرفی خارج از بحث شروع کنید، البته به شرطی که این حرف جذاب باشد.

هیچوقت فراموش نکنید که وقتی به آدم‌ها خوش می گذرد، به صحبت‌های شما دقیقتر گوش می‌کنند.


  1. زمان‌بندی دقیق داشته باشید.

وقتی صحبت می‌کنید، در واقع دارید زمان مخاطبان خود را می‌گیرید. آنها روی شما سرمایه گذاری می‌کنند – به این سرمایه‌گذاری احترام گذاشته و از اعتماد آنها سوء استفاده نکنید.

اگر 30 دقیقه زمان به شما داده شده است، لازم نیست حتما از تمام آن استفاده کنید. هدف اصلی شما سرگرم کردن، مطلع کردن و پاسخ دادن به سرمایه‌گذاری آنها است. نه اینکه از هر دقیقه از وقت خود استفاده کنید.

من در گذشته نگران مقداری زمانی بودم که برای صحبت کردن داشتم؛ بزرگترین ترس من این بود که موضوع برای صحبت تمام کنم. اکنون تنها دغدغه من ارائه یک سخنرانی عالی است.

اگر که باید یک برنامۀ 30 دقیقه‌ای را بعد از 15 دقیقه به پایان رسانم، مساله‌ای نیست – شما همیشه می‌توانید به سوال‌های مخاطبان خود پاسخ دهید.

هر چه ارائه شما بهتر باشد، سوال‌های بیشتری از شما پرسیده می‌شود و حاضران هم احساس می‌کنند شما احترام بیشتری به سرمایه‌گذاری آنها گذاشته‌اید.

مقاله مرتبط: چگونه سخنرانی خوبی داشته باشیم؟

  1. چیزی به آنها بدهید تا با خود به خانه ببرند.

من همیشه سعی می‌کنم به چیزی فکر کنم که می توانم به آنها ارائه دهم – منظور کلمات است، نه اشیا – چیزی که افراد بتوانند به محض بازگشتن به سر کار خود عملی کنند. این را از فردی یاد گرفتم که داستانی بسیار جذاب برای تعریف کردن داشت، اما در میان آن حرف خود را قطع کرده و چیزی شبیه به این گفت “اما شما می‌توانید به راحتی این نکته را از فردا عملی کنید، کافی است…”

همۀ حضار یک نفس راحت کشیدند و دفترچه‌های خود را برای یادداشت این نکته باز کردند. الهام بخشیدن جالب و موثر است، اما خوب است که موردی قابل لمس به مخاطبان ارائه دهید که بتوانند از آن استفاده کنند.


speech

چگونه یک سخنران موفق باشیم؟

  1. ایراد ندارد اگر صحبت‌های خود را تکرار کنید.

طبیعی است که فرض کنید همه به تمام صحبت‌های شما گوش می کنند. اما در واقعیت، آدم‌ها تنها 30 درصد از آنچه شما می گوئید را می شنوند و البته مرتباً آن را تعبیر می‌‌کنند تا با نگاه یا برنامه‌ریزی آنها همخوانی داشته باشد. به علاوه، ممکن است آن مسائلی که فکر می‌کنید منطقی یا حتی بدیهی هستند بلافاصله برای مخاطبان قابل درک نباشند.

برای همین ضرر ندارد اگر چند بار حرف خود را تکرار کنید. اگر می‌خواهید یک اصل مشخص را توضیح دهید، ابتدا آن را تشریح کنید. سپس دو مثال از کاربرد این اصل بدهید. در انتهای صحبت خود نیز دوباره این اصول را مرور کرده و توضیحی کوتاه در مورد هر یک بدهید.

به این ترتیب هر اصل را چهار بار توضیح داده‌اید و این تعداد بار احتمالا کافی است.


  1. به مخاطب کمک کنید حداقل یک چیز را به خاطر بیاورد.

گیج کردن مخاطب با اطلاعات زیاد راحت است. با خود فکر می ‌کنید “من 30 دقیقه وقت دارم… باید این 30 دقیقه را پر از محتوا کنم.” اما اکثر افراد واقعا نمی‌توانند اطلاعات زیاد را هضم کنند، به علاوه احتمالا شما یکی از چند سخنران در آن روز هستید.

اینگونه به آن فکر کنید: اگر 10 درصد از افراد حاضر واقعا به داستان شما گوش داده و یک یا دو نکته کلیدی را در خاطر نگاه داشته و در زندگی خود استفاده کند، واقعا خوب عمل کرده‌اید.

تمرکز خود را بر ارائۀ چیزی بگذارید که افراد بتوانند به خاطر آورند و در زندگی آنها هم موثر باشد. البته این یعنی که داستان شما می‌بایست ساده و واضح باشد.


  1. واقعا با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید.

مهم نیست که با چه تعداد آدم روبرو هستید. هدف شما این است که به هر مخاطب خود این احساس را بدهید که شخصا با او صحبت می‌کنید.

جدای از محتوای داستانی که بازگو می‌کنید، ترفندهای سادۀ دیگری هم برای این کار وجود دارد. وقتی من به عنوان سخنران معرفی می‌شوم، می‌ایستم و نه فقط برای چند ثانیه، که تا وقتی بتوانم به جمعیت نگاه می‌کنم.

من سخت تلاش می‌کنم که با تعدادی از افراد حاضر تماس چشمی برقرار کنم. به چشمان هر چند تا از آنها که بتوانم نگاه می کنم، و حتی لبخند زده و برایشان دست تکان می‌دهم.

این به دو دلیل نتیجه خوبی دارد. در یک سالن بزرگتر، مخاطبان واقعا نمی‌فهمند که شما به چه یا که نگاه می‌کنید. اگر که به فرد میانی در بین 50 نفر نگاه کنید، تمام آنها این احساس را می‌کنند که شما شخصا با آنها صحبت می‌کنید.

با از نظر گذراندن آهسته جمعیت و لبخند زدن به چند نفر، بسیاری این حس را می‌گیرند که شما مستقیما به آنها نگاه می‌کنید.

به علاوه این یادآوری خوبی برای خود شما هم هست: شاید با یک جمعیت صحبت بکنید، اما واقعیت این است که با افراد جداگانه‌ای حرف می‌زنید. به اینکار در طول صحبت خود ادامه دهید؛ این نه تنها در آگاهی از موقعیت به شما کمک می‌کند، که باعث حفظ ارتباط شما با تماشاچی‌ها می‌شود.


تقویت مهارت حرف زدن با رفع 5 اشتباه رایج

عادات بد در گفتگو

مهارت حرف زدن و گفتگوی موثر یکی از مهمترین مهارت هایی است که هرکسی برای موفقیت باید داشته باشد.

به گزارش آلامتو به نقل از success؛ عادات گفتگوی‌تان می‌تواند باعث پیروزی یا شکست در حرفه‌تان شود ، بنابراین عادات بدتان را اصلاح کنید. آیا هر روز سعی می‌کنید در کارتان خودی نشان دهید و با تمام توان‌تان کار می‌کنید و همیشه تلاش می‌کنید بهتر از قبل باشید ؟ این عالیست ! اما کافی نیست ، چون عادات حرف زدن و مکالمه‌تان می‌تواند از نیروی‌تان برای موفقیت شغلی بکاهد ، حتی اگر عملکردتان بی عیب و نقص باشد.

مثلا شما رزومه فوق العاده قوی دارید و دارید در یک شرکت جدید برای داشتن شغل و مقامی بهتر مصاحبه می‌شوید. از نظر مدارک و سوابق ، شما نامزد ایده‌آلی هستید و نسبت به رقبای‌تان مهارت‌ها و تجربیات بیشتری دارید.

اما در طول مصاحبه ، نوع گفتگوی‌تان به تاثیر بدی روی شخص مصاحبه کننده می‌گذارد و مجبور می‌شود سراغ نامزد دیگری برود.

چه در حال مصاحبه برای یک شغل جدید باشید، چه در حال جذب و متقاعد کردن یک مشتری جدید، چه تشویق و ترغیب کارمندان‌تان و چه در حال تعریف و توجیه کردن برای تامین بودجه برای کسب و کارتان، طرز صحبت کردن و ادامه مکالمه‌تان می‎‌تواند باعث شکست یا پیروزی شما شود ، بدون توجه به این‌که در سایر زمینه‌ها ، چه‌قدر مهارت یا استعداد دارید.

این 5 عادت را از گفتگوهای‌تان حذف کنید پیش از آن‌که تخریب‌تان کنند :

  1. استفاده از کلمات اضافه

کلمات اضافه در الگوهای کلامی محاوره‌ای ما آن‌قدر رایج شده‌اند که حتی به‌ندرت توجه می‌کنیم که آنها را بکار می‌بریم.جملات‌مان را با کلمات ” بنابراین ” ، ” چون ” و… آغاز می‌کنیم بدون آن‌که ارادی و با آگاهی باشد.

کلمه “مثلا” را در جملات‌مان به‌کار می‌بریم بدون آن‌که به پیامدهای لغوی استفاده از آن فکر کنیم و در هر مکث بین کلامی‌مان از “اممم” یا “آ آ آ” به‌عنوان یک واکنش غیر ارادی استفاده می‌کنیم.

این کلمات اضافی و بی‌خود ، به‌نظر کوچک و بی‌گناه می آیند اما اگر در فضاهای خالی صحبت‌تان جولان دهند ، باعث عدم تمرکز شده و شما را به‌عنوان یک سخن‌گو ، ضعیف جلوه می‌دهند.

خوشبختانه می‌توانید یاد بگیرید با آگاه کردن خودتان از کاربرد شان ، از آنها اجتناب کنید و هر بار یک بخش از آن را اصلاح کنید تا الگوی طبیعی کلامی‌تان از این کلمات رها شود.

  1. استفاده از تن صدای تکراری و یکنواخت

آهنگ صدای ما درست به اندازه کلماتی که با کمک همین آهنگ‌ها ادایشان می‌کنیم مهم است. این جمله را در نظر بگیرید : “من آن ماشین را ندزدیدم” ، با تاکید و فشار روی هر کلمه در این جمله ، معانی بسیار متفاوتی ایجاد می‌شود.

اغلب تن صدای ما تکراری است و معنا و قدرت جملات ما را تحریف کرده و باعث می‌شود برای شنونده جالب نباشد. مثلا بعضی از افراد ، طرز حرف زدن‌شان تک آهنگ و تقریبا تک واکه است و بخش‌های مختلف کلمات را عین هم ادا می‌کنند.

بعضی هم عادت دارند هر جمله را با تن بالا تمام کنند ، مثل جملات سوالی. به تن و آهنگ صدای‌تان تنوع و مفهوم بدهید.

  1. تند صحبت کردن

وقتی هیجان زده می‌شوید ، یا نگران هستید تند تند حرف زدن بسیار راحت است ، چیزهای زیادی برای گفتن دارید و می‌خواهید همه را بیرون بریزید.

بنابراین کلمات به‌طور طبیعی در یک جریان یکنواخت به زبان‌تان می آیند. بعضی‌ها به‌طور ناخودآگاه از سکوت می‌ترسند و از تند حرف زدن برای جلوگیری از هرگونه توقفی که موجب نتیجه‌گیری متفاوتی شود ، استفاده می‌کنند.

بسیار عالی است که آهسته صحبت کنید ، تا وقت بیشتری برای فکر کردن و انتخاب کلمات داشته باشید ؛ می‌توانید مکث کنید تا تاثیر جملات‌تان بیشتر شود ؛ و اعتماد بنفس بهتری پیدا کنید و کنترل بیشتری داشته باشید.

  1. بی‌توجهی به ادا و اطوارهای همیشگی‌تان

هرکسی تیک‌های های کوچک مخصوص به خود دارد که در مکالمات روزمره به آن‌ها بی توجه و بی اهمیت است ، اما این اداهای کوچک می‌توانند در زمینه‌های حرفه‌ای و عمومی باعث رنجش و آزار شوند.

برای مثال ، اگر عادت دارید مدام سرو دست‌تان را تکان دهید و یا ناخودآگاه لب‌های‌تان را در انتهای هر جمله به‌هم می‌فشارید ، شنونده‌های‌تان به چشم یک ناشی یا بدتر از آن ، یک غیرحرفه‌ای نگاه می‌کنند.

با یک دوست تمرین کنید یا سخنرانی‌تان را ضبط کنید تا بعضی از اداهای‌تان را که از آنها غافلید اصلاح نمایید. ترک عادات غیر ارادی ، ممکن است و باید فرا گرفته شود تا برطرف شود ، وقتی برطرف شد دیگر برنمی‌گردد.

  1. از این شاخه به آن شاخه پریدن و چرت و پرت گفتن

حرف‌های نامربوط زدن ، نشانه عصبی بودن است و به‌ویژه در صحبت‌های دو نفره خطرناک می‌باشد. به‌طور کلی ، اگر آمادگی سخن گفتن را داشته باشید ، لازم نیست نگران از این شاخه به آن شاخه پریدن باشید ، چون مسیر صحبت‌تان دقیق و مشخص است.

در زمینه‌هایی که پس و پیش کردن بین حرف‌های‌تان لازم است ، بیشتر خطر این شاخه به آن شاخه پریدن و حاشیه رفتن وجود دارد.

مثلا در مصاحبه شغلی ، اگر فرد مصاحبه کننده یک سوال ساده بپرسد ، انتظار یک جواب ساده را دارد و اگر شما جواب مفصل بدهید ، به احتمال زیاد ضررش را خواهید دید. اگر مختصرگو نباشید ، تاثیر پیام‌تان از دست خواهد رفت.

اجازه ندهید این عادات بد ، مانعی برای شما باشند. بهترین راه اجتناب از آنها ، تمرین مداوم است. جلوی آینه یا برای یک دوست قابل اعتماد صحبت کنید و تمرین کنید تا این گرایشات و عادات را سرکوب کنید.

زمانی که به طور طبیعی از این عادات رها شوید ، دیگر نگران مکالمات بعدی‌تان نخواهید بود فرصت‌های بزرگ حرفه‌ای تان دیگر تهدید نخواهند شد.


جمع بندی: در مورد خودتان و تجربیات زندگی خود به آنها بگوئید. علاوه بر آگاهی‌دادن مخاطبان را سرگرم هم بکنید. کاربردی باشید. با حاضرین ارتباط برقرار کنید و هیچگاه فراموش نکنید که کوتاه‌همیشه از طولانی بهتر است.

هدف اصلی شما روایت یک داستان است که الهام‌بخش مخاطبان شما باشد.


4 دیدگاه

  1. marjan

    mofideh faydeh bud.sepasgozar…

  2. هستی

    ممنون استفاده کردم

  3. استخر پیش ساخته

    با تشکر از مطالب خوبتون

    • بهروز

      مطالب خوبي بود استفاده كردم و در كنفرانسم نيز بكار گرفتم

نظر خود را بیان کنید