انشا در مورد موفقیت

انشاء درباره موفق شدن در زندگی

در مورد موفقیت

در مورد موفقیت و شکست چه میدانید؟ برای موفق شدن در آینده چه برنامه هایی دارید؟ در این بخش مقالاتی را برای آماده کردن موضوع انشاء در مورد موفقیت برای شما عزیزان آماده کرده ایم.

سعی کنید با مطالعه مقالات زیر به یک جمع بندی مناسب برای انشای خود برسید و یک انشاء کامل را آماده کنید.


چرا و چگونه؟ برای موفقیت بدنبال راهکار باشید

موفقیت

بعضی مواقع در زندگی ، احساس می‌کنیم جایی گیر کرده‌ایم : جایی هستیم و دوست داریم جای دیگری باشیم . مثلا دوست داریم حرفه دیگر یا شریک دیگری داشته باشیم و یا در آب و هوای دیگری زندگی کنیم ، همه ما در مورد این‌که زندگی می‌توانست جور دیگری باشد ، خیال‌پردازی‌هایی می‌کنیم ؛ … فقط اگر کمی همه چیز فرق می‌کرد …

برای بیشتر ما ، رویا ، نهایت همه چیز است و در مورد وضعیت کنونی امور زندگی احساس نارضایتی و ناراحتی می‌کنیم . انگار در تفکر مانده‌ایم به جای اینکه حرکت کنیم . ولی برای عده کمی هم رویا انگیزه‌ای برای ایجاد تغییرات است . بنابراین چه چیزی باعث می‌شود در باتلاق دست و پا بزنیم در حالی که دیگران با انگیزه و به راحتی وارد عمل می‌شوند ؟

آنهایی که دست به عمل می‌زنند قادرند موقعیت‌شان را دوباره شکل دهند . به جای ” چرا ” می‌پرسند ” چگونه ” .

گاهی ما عصبانی می‌شویم که چرا کارها آن‌جوری که می‌خواهیم پیش نمی‌روند ، یعنی روی ” چرا ” متمرکز می‌شویم : چرا بیشتر حقوق نمی‌گیرم ؟ چرا همسرم در کارهای خانه به من کمک نمی‌کند ؟ چرا …؟

این معقول است ، دانستن ” چرا ” مثل راهی بزرگ است که مارا به دلیل واقعی و نهفته می‌رساند تا بتوانیم درستش کنیم . اما هرکسی که درگرداب ” چرا ” مانده باشد می‌داند که ” چرا ” مثل این است که در گل گیر کرده یا سردرگم باشید . ” چرا ” اغلب سرزنش برانگیز است و به ندرت چیزی را تغییر می‌دهد .

اما ” چگونه ” ، پویشگرا ، مدبرانه و توان بخش است . چگونه فرصت‌هایی برای کسب درآمد بیشتر خلق کنم ؟ چگونه همسرم را تشویق کنم تا به من در کارها کمک کند ؟

پرسش ” چگونه ” به ما توانایی این را می‌دهد تا به نقشی که در خلق موقعیت‌های مان داریم نگاه کنیم . مطمئنا بیشتر مایلیم دیگران را مقصر بدانیم اما این فقط ما را از مسیر درست دورتر می‌کند . تا زمانی‌که از خودتان نپرسید ” چگونه چنین شرایطی برای خودم ایجاد کردم ” ، در همان جایی که هستید خواهید ماند .

” چگونه ” چگونه عمل می‌کند ؟

در نهایت هر اتفاقی در زندگی‌تان بیفتد ، چه بیرونی و چه درونی ، خودتان ایجادش می‌کنید ، خود به خود خلق نمی‌شود . وقتی ” چگونگی ” چیزی را بفهمید ، زندگی‌تان را خلق می‌کنید و می‌توانید تغییرش دهید . مثلا ، به جای تجزیه و تحلیل اینکه ” چرا ” رابطه موفق و شادی ندارید ، از خودتان بپرسید ” چگونه ” می‌توانید بازهم رابطه‌ای برقرار کنید که شاد و موفق نباشد ؟

دانستن اینکه چگونه می‌توانید این موقعیت را ایجاد کنید ، کلید تغییر آن است .

وقتی واقعا ببینید که چگونه نتایج را خلق می‌کنید ( نه فقط از روی عقل و منطق ، بلکه با آگاهی واقعی ) ، قادر خواهید بود اعمالی را انتخاب کنید که نتایج دلخواه‌تان را در بر داشته باشد .

نتیجه چه خواهد بود ؟

شما رفتارتان را تغییر می‌دهید ، و چیزی جدید را امتحان می‌کنید و آدم‌ها ، جاها و چیزهایی را که دیگر هم راستا با چیزی که واقعا می‌خواهید نیستند کنار می‌گذارید و زندگی که دوست دارید می‌سازید .

نگاه کنید و بررسی کنید که شرایط‌‌ تان در موقعیتی که دارید چیست ، سپس چیزی را که برای‌تان مفید نیست تغییر دهید ، بله به همین سادگی !


5 حقیقت سخت درباره موفقیت

شغل‌های رویایی به سرعت در حال ناپدید شدن هستند. خلق فرصت‌های ایده‌آل برای خود طبیعی است. بسیاری از مردم در حال وارد شدن به کارآفرینی اما با یک چشم انداز مبهم هستند. آن‌ها فکر می‌کنند تمام چیزی که نیاز دارند شور و شوق و اخلاق در کار است. این افراد در یک راه سخت قدم می‌گذارند و باید بتوانند این پنج حقیقت قدرتمند را درک کنند.

شما می توانید یا آن را ایمن بازی کنید و یا موفق شوید، اما شما نمی توانید هر دو را با هم داشته باشید.

1. شکست تنها چیزی است که تضمین شده است. مایکل جردن، مظهر موفقیت گفته است: «من بارها و بارها شکست خوردم اما به همین دلیل موفق شدم.» اینکه چگونه به شکست پاسخ می‌دهید موفقیت شما را تعیین می‌کند. کارآفرینان موفق دستمزد خود را برای تحمل استرس و درد می‌گیرند.

افراد موفق شکست را متفاوت از اکثریت مردم می بینند. هنگام شکست به خودتان وفادار بمانید. به جای شخصی در نظر گرفتن شکست، از آن برای بهتر شدن چشم انداز و تقویت تعهد خود استفاده کنید. اکثر کارآفرینان جدید خود را ضرب و شتم می‌کنند اما برای به دست آوردن مزیت رقابت شما باید از اهرم شکست برای موفقیت بیشتر استفاده کنید .

2. عادت‌ها الهام ‌گرفتن را مغلوب می‌سازند. الهام گرفتن برای ایجاد عمل مداوم مورد نیاز است اما در نهایت عادت‌ها هستند که موفقیت یا عدم موفقیت شما را تعریف می‌کنند.

مردم در واقع تنها 5 درصد از آنچه که آموخته‌اند را استفاده می‌کنند، به این دلیل که الهام گرفتن کوتاه مدت است، الهام گرفتن احساس خوبی در لحظه است، اما در فعالیت تولید پایدار نیست.

بزرگ‌ترین الهام‌بخش، دیدن پیشرفت و نتایجی است که از عادت‌های جدید می‌آید. وقتی که شما شروع به شکل‌گیری یک عادت جدید در خود می‌کنید، به آن پایبند باشید تا تغییر پایدار پیدا شده در زندگی جدید خود را ببینید. کارآفرینان بزرگ بر رفتار و عادات بیشتر از افکار تمرکز می‌کنند. فکر کردن مهم است، اما انجام کار بسیار مهم‌تر است.

3. ابتکار منبع نهایی است. اکثر مردم می گویند که منابع ندارند. این ساختارِباور منابع، بیشتر مردم را قادر به ساخت کسب و کار در سطح جهانی نگه می‌دارد.

کارآفرینان بزرگ یک راه پیدا می‌کنند تا منابع خود را به هر اندازه که باشد را به حداکثر برسانند. آن‌ها منابع محدود را باور ندارند چرا که آنها درک کرده‌اند که منابع نهایی احساسات و عواطف است که آنها را مبتکر می‌کند.

شاید شما پول نداشته باشید، اما اگر به اندازه کافی خلاق باشید می توانید پول پیدا کنید.با عزم و تعهد به اندازه کافی می‌توانید با منابع کم آن را کار بیندازید. کلید نهایی احساسات درونی است.

4. دایره نفوذ شما باعث شکستن و یا ساختن شما می‌شود. باز گذاشتن ذهن برای گرفتن تاثیر منفی از انسان‌ها شایع‌ترین ضعف کارآفرینان جدید است. انتخاب‌های ضعیف ناشی از نفوذ، در صدر فهرست دلایل ترک گفتن پیش از موعد کارآفرینان است.

رشد، یادگیری و تبدیل شدن به شخصی که به موفقیت بزرگ دست یافته است نیازمند به یک شبکه حمایت استثنایی است. کارآفرینان موفق خود را با یک دایره نفوذ قدرتمند محصور می‌کنند که آن‌ها را راهنمایی می‌کنند، رقابت می‌کنند و به آنها کمک می‌کنند که بزرگتر فکر کنند.

موفقیت بر اساس آن کسی که شما با او شریک می‌شوید بالا و پایین می‌رود. از محیط اطراف خود آگاه بمانید. شما می توانید بسیاری از مسائل نظام‌مند کنید اما زمان یکی از آن مسائل نیست، بنابراین مطمئن شوید که شما آن را با آدم‌های درست میگذرانید.

5. آسان نیست، اما ارزش آن را دارد. اهداف بزرگتر، چالش‌های بزرگتر دارد. و لازمه‌ی پاداش بزرگتر، سفر سخت‌تر است.

اگر تبدیل شدن به یک کارآفرین آسان بود، همه می توانستند آن را انجام دهند و ارزش بسیاری نمی‌داشت. از لحظه‌ای که کارآفرینی را دنبال می‌کنید، موانع خود را نشان خواهد داد. اگر تصمیم شما در مورد تبدیل شدن به یک کارآفرین واقعا جدی است، شخصیت و ایمان خود را آزمایش کنید و نتیجه آن را ببینید.


برای رسیدن به موفقیت چه چیزی لازم است؟

موفقیت کلمه ای است که غالبا دارای تعاریف گوناگونی می باشد. در بعضی موارد، این کلمه پر معنا، معنای واقعی خود را از دست داده است چرا که همه ما آن را می خواهیم و تعریف موفقیت برای هر یک از ما متفاوت است.

بعضی از ما می خواهیم خانواده بزرگی داشته باشیم. برخی از ما یک کسب و کار موفق می خواهیم. برخی از ما پول زیاد می خواهیم تا بتوانیم چیزهای لوکس بخریم و تمام این ها سبب می شوند موفقیت برای هر یک از ما ریشه در چیزی متفاوت داشته باشد.

شما ممکن است تصور کنید کنار گذاشتن کارهایی که دوستان بازنده تان انجام می دهند دشوار است. متاسفانه، چه بپذیرید یا نه، کسب موفقیت بسیار سخت است و محقق نخواهد شد مگر اینکه شما آن را جدی بگیرید و در راه رسیدن بدان تلاش کنید و هرگز برای رسیدن به جایگاهی که می خواهید، از پا ننشینید بنابراین اگر واقعا می خواهید به موفقیت دست یابید هم اکنون وقت آن است که به پیاده سازی الزامات مورد نیاز برای دریافت آنچه که می خواهید بپردازید.

ادامه مقاله: رسیدن به موفقیت

راه های پرورش ذهن برای دستیابی به موفقیت

داشتن یک ذهن خلاق و آماده برای رسیدن به موفقیت ضروری است اما چگونه ذهن خود را به این شرایط ایده آل برسانیم؟

به گزارش آلامتو به نقل از زومیت؛ اکثر مقالاتی که در مورد راه‌های توسعه شخصیت نوشته می‌شوند، فراموش می‌کنند در مورد اهمیت طرز تفکر سخن بگویند.

احتمالا شما هم بارها شنیده‌اید که افراد موفق طرز تفکر متفاوت دارند و واقعیت این است که اگر مانند یک برنده فکر کنید، می‌توانید در تمام مراحل زندگی خود به موفقیت برسید. اما سؤال مهم این است که چگونه می‌توان موفقیت را از نظر ذهنی پرورش داد؟

ادامه مقاله: پرورش ذهن برای موفقیت

چگونه در مقابل مشکلات زندگی موفق شویم؟

«امروز روی تخت بیمارستان نشسته‌ام و منتظرم که هر دو سینه‌ام را درآورند. اما به طریق عجیبی احساس می‌کنم فوق‌العاده آدم خوش‌شانسی هستم. تا قبل از این هیچ مشکل جسمی نداشته‌ام.

من زنی ۶۹ ساله در آخرین اتاق این راهرو قبل از بخش کودکان این بیمارستان هستم. طی چند سال گذشته ده‌ها بیمار سرطانی را دیده‌ام که با ویلچر یا تخت اینطرف و آنطرف برده می‌شوند. هیچکدام از این بیماران بیشتر از ۱۷ سال سن نداشتند.»

این جملات اولین سطرهای دفترچه خاطرات مادربزرگم بودند. ده سال پیش این صفحه را کپی گرفتم و آن را به دیوار اتاقم چسباندم تا یادم باشد همیشه چیزی هست که برای آن شکرگزار باشیم. و اینکه زندگی‌ام خوب بگذرد یا بد، هر روز باید شکرگزار از این زندگی از خواب بیدار شوم چون یک نفر جایی بخاطر زنده‌ماندنش شدیداً در کشاکش است.

حقیقت این است که خوشبختی، نداشتن مشکل نیست، توانایی کنار آمدن با آنهاست. اگر ذهن شما مسئله‌ای برای متمرکز شدن روی آن نداشت، می‌دانید چقدر سرگردان می‌شد؟ همیشه نگاهتان به چیزهایی باشد که دارید نه چیزهایی که از دست داده‌اید.

چون چیزهایی که زندگی از شما می‌گیرد مهم نیستند، آنچه اهمیت دارد این است که با چیزهایی که برایتان باقی مانده است چه می‌کنید.

ادامه مقاله: چگونه در برابر مشکلات زندگی قوی باشیم؟

چگونه از شکست به موفقیت برسیم؟

برای رسیدن به بالاترین حد موفقیت، باید شکست را در آغوش بگیرید.

شیرین‌ترین پیروزی آنی است که دشوارتر بوده باشد. آن پیروزی که عمیقاً به آن دست یابید و به خاطرش با هر آنچه که دارید بجنگید و بخواهید همه چیز را تا لحظه نزدیک شدن به موفقیت در میدان نبرد رها کنید.

جامعه به شکست پاداش نمی‌دهد و شکست‌های زیادی را هم پیدا نمی‌کنیم که در کتاب‌های تاریخی ثبت شده باشند. استثناها آن شکست‌هایی هستند که پُلی برای موفقیت‌های آتی شده باشند.

داستان توماس ادیسون هم یکی از آنهاست که یکی از مهمترین کشفیات او اختراع لامپ برق بوده است که قبل از رسیدن به نمونه موفق، ۱۰۰۰ مرتبه امتحان کرد.

یک گزارشگر از ادیسون می‌پرسد، «۱۰۰۰ مرتبه شکست خوردن چه حسی دارد؟» و ادیسون اینطور پاسخ می‌دهد، «من ۱۰۰۰ بار شکست نخوردم، لامپ برق اختراعی بود که ۱۰۰۰ مرحله داشت.»

خیلی از ما برخلاف ادیسون از شکست خوردن دوری می‌کنیم. درواقع، آنقدر درگیر این هستیم که مبادا شکست بخوریم که دیگر هدفمان پیروز شدن نیست.

وقتی قدم‌های اشتباه برمی‌داریم، تفسیرشان می‌کنیم، به انتخاب خودمان آنهایی که به نظرمان اشتباه بوده را در زندگی‌مان اصلاح می‌کنیم.

برای خیلی‌ها شکست یک کمبود به شمار می‌رود. این طرز تفکر مثل خیلی چیزهای دیگری که درمورد آنها اشتباه فکر می‌کنیم، نادرست است. اشتباه کردن نه تنها یک حقارت فکری نیست بلکه ظرفیت اشتباه کردن برای شناخت انسان الزامی است.


برای موفق شدن چه باید کرد؟

راز موفقیت

اگر میخواهید فردی موفق باشید و طعم شیرین زندگی را بچشید باید مقداری از افرادی عادی و یکنواخت فاصله بگیرید و شروع کنید با انجام کارهایی که شاید تا امروز به نظرتان احمقانه بوده است، شما می‌بایست با کارهای سخت روبرو شوید و آنها را انجام دهید حتی اگر احمقانه و دشوار باشند.

یقیناً با تامل در متن جملات به حقایق نهفته در آنها پی خواهید برد.

  1. شما می‌بایست تماسی که از آن می ترسید را بگیرید.
  2. شما می‌بایست زودتر از موقعی بیدار شوید که خودتان می خواهید.
  3. شما می‌بایست بلافاصله بیشتر از چیزی که بدست آورده‌اید به دیگران بدهید.
  4. شما می‌بایست بیشتر از آنچه دیگر به شما اهمیت می‌دهند به آنها اهمیت بدهید.
  5. شما می‌بایست زمانی که زخمی، خونی و خسته هستید هم به مبارزه ادامه دهید.
  6. شما می‌بایست با احساس عدم اطمینان و اعتماد به نفس روبرو شوید، وقتی که راه راحت به نظر هوشمندانه‌تر می‌آید. (راحت‌طلب نباشید)
  7. شما می‌بایست پیشتاز و هدایتگر باشید، حتی با وجود اینکه کسی هنوز شما را دنبال نمی‌کند.
  8. شما می‌بایست روی خود سرمایه گذاری کنید هر چند هیچکس دیگر این کار را نکند.
  9. شما می‌بایست قبول کنید که مثل یک احمق به نظر آیید، وقتی که به دنبال جواب‌هایی هستید که هنوز آنها را ندارید.
  10. شما می‌بایست در جزئیات دقیقتر شوید وقتی که راحتتر است که کلا آنها را فراموش کنید.
  11. شما می‌بایست نتایج مثبتی را بدست آورید وقتی که بهانه آوردن هم ممکن است.
  12. شما می‌بایست به دنبال توضیحات خود باشید حتی وقتی که به شما می گویند که “حقایق” را قبول کنید.
  13. شما می‌بایست اشتباه کنید و شبیه یک احمق به نظر بیایید.
  14. شما می‌بایست تلاش کنید و شکست بخورید و دوباره تلاش کنید.
  15. شما می‌بایست سریعتر بدوید، حتی وقتی که نفستان تمام شده است.
  16. شما می‌بایست با مردمی که نسبت به شما ظالم بوده اند مهربان باشید.
  17. شما می‌بایست در مدت تعیین شده کار را تحویل دهید، حتی وقتی که به طرزی غیر منطقی زمان کمی دارید و نتایج کار شما بی همتا باشد.
  18. شما می‌بایست مسئولیت اعمال خود را قبول کنید حتی وقتی همه چیز خراب می شود.
  19. شما می‌بایست به سمت چیزی که می خواهید حرکت کنید. مهم نیست چه چیزی جلوی شما قرار گرفته است.

شما می‌بایست کارهای سخت را انجام دهید. آن کارهایی که هیچکس دیگری انجام نمی دهد. آن کارهایی که شما را می ترسانند. آن چیزهایی که باعث می شوند به این فکر کنید که چقدر دیگر می توانید تحمل کنید.

این چیزها هستند که شما را تعریف می کنند. این چیزها هستند که باعث تفاوت یک زندگی معمولی با یک زندگی فوق‏‌العاده موفق می شوند.

کارهای سخت راحت‌ترین مسائل برای نادیده گرفتن هستند. برای اینکه در مقابل آنها بهانه بیاورید. برای اینکه جوری رفتار کنید که انگار مشمول شما نمی شوند.

واقعیت ساده در مورد افراد عادی که دستاوردهای بی نظیر به دست می آورند ساده است. آنها کارهای سختی را انجام می دهند که آدم‌های باهوش‌تر، پولدارتر و شایسته‌تر آنقدر جرات – یا نا امیدی – ندارند که انجام دهند.

کارهای سخت را انجام دهید. از اینکه چقدر می توانید بی نظیر باشید مطمئنا شوکه می شوید.