✔ تفسیر فال حافظ شما؛ غزل حافظ شماره 430
به نعمت ها و لذت های زودگذر دنیا دل مبند. بیهوده خود را برای آرزو های نا ممکن دچار دردسر و زحمت نکن. به آنچه که داری قناعت کن و به لطف خداوند توکل داشته باش. آنچه خیر و صلاح تو در آن است، پیش می آید.
برای تکرار فال حافظ، نیت کرده و مجدداً بر روی تصویر زیر کلیک کنید
غزل شماره 430 حافظ شیرازی
به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می
علاج کی کنمت آخرالدواء الکی
ذخیرهای بنه از رنگ و بوی فصل بهار
که میرسند ز پی رهزنان بهمن و دی
چو گل نقاب برافکند و مرغ زد هوهو
منه ز دست پیاله چه میکنی هی هی
شکوه سلطنت و حسن کی ثباتی داد
ز تخت جم سخنی مانده است و افسر کی
خزینه داری میراث خوارگان کفر است
به قول مطرب و ساقی به فتوی دف و نی
زمانه هیچ نبخشد که بازنستاند
مجو ز سفله مروت که شیئه لا شی
نوشتهاند بر ایوان جنه الماوی
که هر که عشوه دنیی خرید وای به وی
سخا نماند سخن طی کنم شراب کجاست
بده به شادی روح و روان حاتم طی
بخیل بوی خدا نشنود بیا حافظ
پیاله گیر و کرم ورز و الضمان علی