خوشبینها با طبع سرخوششان و حتی بیشتر بهدلیل نگرش مثبتشان درهر موقعیتی که برایشان پیش میآید، شناخته شده هستند، نگرشی که ممکن است بعضیها آنرا مورد انتقاد قرارداده و بگویند این نگرش، ریشه در واقعیت ندارد.
به گزارش آلامتو به نقل از huffingtonpost ؛اما اینکه خوشبینها نیمه پر لیوان را میبینند معنیش این نیست که کلا چیز بدی باشد. مثل هر کس دیگری، آنها هم روشی برای تطبیق شخصیتشان با دنیای اطرافشان دارند. در اینجا چند چیزی را که این افراد مایلند هرکسی در مورد جنبه روشن ذهنشان بداند میآوریم.
میدانند که پدیدههای منفی هم رخ میدهند.
خوشبینها نسبت به حوادث منفی، سادهلوح نیستند، آنها فقط شیوهای متفاوت در نگاه به این حوادث دارند. بهعبارتی دیگر، بعضی از افراد باران را میبینند، خوشبینها هم رنگین کمان را.
مطمئنا چالشهای فراوانی وجود دارند که همه ما تجربهشان میکنیم. افراد خوشبین، با نگرش ” این هم میگذرد “ به این چالشها نگاه میکنند و با این ایده آنها را پشت سر میگذارند.
امیدواریشان زیاد است.
خوشبینها انتظار بهترینها را دارند اما لزوما برای بدترین خود را آماده نمیکنند. این روش، بهعنوان خوشبینی استراتژیک هم شناخته میشود و زمانی کاربرد دارد که خودشان را برای یک نمایش بزرگ یا موقعیتی که میدانند فشار زیادی به آنها وارد خواهد کرد آماده میکنند. اگر پیامدهای احتمالی را در ذهنشان مرور کنند، اضطرابشان واقعا زیاد شده و به عملکردشان آسیب میزند.
زیاد خیالپردازی میکنند.
خوشبینها در مورد چیزهایی که برایشان روی میدهد زیاد خیالپردازی میکنند، چه موفقیت شغلی باشد، چه پیشرفت در روابط رومانتیکشان و یا حتی برنده شدن در لاتری. اما دلتان برای گم شدن آنها در اعماق ذهنشان نسوزد. تحقیقات ثابت کرده خیالپردازی فواید زیادی برای مغز دارد که شامل افزایش خلاقیت میشود.
احتمال دیرکردنشان زیاد است.
ممکن است خوشبینها را ” بیزار از زمان “ بدانید. آنها بهطرز عجیبی فکر میکنند ترافیک زیاد نیست یا عقیده دارند میتوانند پیش از رفتن چند کار دیگر هم انجام دهند که روی برداشتشان از زمان تاثیر میگذارد.
نظرات منفی واقعا ناتوانشان میکند.
خوشبینها و از همه مهمتر خوشبینهای استراتژیک، وقتی توسط افرادی که به بلا و مصیبت فکر میکنند احاطه میشوند، تحلیل میروند چون “بدترین نتیجه ممکنی “ که در ذهنشان از آن اجتناب میکنند، برایشان مجسم میشود.
چارهجو هستند.
خیلی از موفقترین کارآفرینان در دنیا همان رویکردی را دارند که خوشبینها دارند. مثلا استیو جابز که به خودش لقب خوشبین داده است، بااینکه پیش از اینکه رویای اپل را به واقعیت تبدیل کند، بارها شکست خورده بود. چرا؟ چون برای کارش زمان زیادی صرف کرده و راهکارهای وقوعش را پیدا کرده بود.
میدانند که همیشه واقعگرا نیستند.
البته هر شرایطی قرار نیست مثبت پیش برود یا طبق برنامه باشد چون بههر حال این ویژگی زندگیست. قطعا اگر همه چیز درست بود، اسب تک شاخ وجود داشت و بردپیت همچنان مجرد و با دسته گل منتظر ما بود، عالی بود اما فکرش هم خندهدار است، درست است؟
قهرمان فرصتهای دوباره هستند.
خوشبینها در هرچیزی دنبال بهترین میگردند که شامل افرادی هم میشود که اجازه میدهند به زندگیشان وارد شوند. این یعنی، اشتباهات معمولا بخشیده میشوند چون وقتی افراد میگویند تغییر خواهند کرد یا نیتشان خیر بوده، خوشبینها دوست دارند باورشان کنند. اما فکر نکنید به روابط مضر و منفی رضایت خواهند داد. معمولا خوشبینها اطرافشان را با آنهایی پر میکنند که مثبتها را انجام میدهند.
تمایل به ریسک کردن دارند.
آنهایی که نیمه پر لیوان را میبینند، خیلی راحت دست به عمل میزنند زیرا امید به بهترین دارند اما این همیشه هم بهترین حالت نیست. محققان عقیده دارند افراد خیلی خوشبین، سرمایهگزاریهای ریسکپذیر انجام میدهند و در نتیجه پول کمتری نسبت به بقیه پسانداز میکنند. احتمالا همه چیز در حالت اعتدال، بهترین است.
سالمترند.
پژوهشها نشان میدهد عادت به خوشبینی منجر به طول عمر بیشتر، قلب سالمتر و کلسترول بهتر میشود. کافی بود؟
به شکست فکر نمیکنند.
خوشبینها، انعطافپذیرند. از اینرو شکست را بهعنوان فرصتی برای تلاش دوباره میبینند یا حداقل چیز جدیدی را امتحان میکنند. این رویکرد شدیدا نتایج خوبی دارد: تحقیقات نشان داده ارتباط چشمگیری بین انعطافپذیری روانی و احساسات مثبت وجود دارد. همانطور که میگویند “اگر هفت بار افتادی، برای هشتمین بار بلند شو”، زندگی از جنبههای مثبتش چندان هم بد نیست.