اسم پسر با حرف ب شروع شود

لیست نام های پسرانه با حرف ب

اگر به دنبال اسمی خاص و پسرانه هستید که با حرف ب شروع شود این بخش از گالری اسم های پسرانه را بررسی کنید تا بهترین اسم مورد نظرتان را بیابید.

اسم های مقبول پسرانه با ب


لیست اسم های پسرانه زیبا با حرف ب:

 باربدپسوند محافظ یا مسئول، خداوندِ بار (بارگاه)، پرده‌دار؛ نوازنده و موسیقی دان معروف دربار خسرو پرویز.
بامشادنام یکی از موسیقیدانان معروف در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی
بامدادمدت زمانی از هنگام روشن شدن هوا تا طلوع آفتاب و یک یا دو ساعت بعد از آن، صبح، صبا؛ اسم پدر مزدک
بَردیادومین پسر کورش بزرگ و برادر کمبوجه (سومین پادشاه هخامنشی) است که در اوستایی به معنای بلند پایه است.
برناجوان؛ شاب، ظریف، خوب، نیک، دلاور.
بهبودسلامت، تندرستی؛ درست شدن، درستی، اصلاح.
بِهداددر کمال عدل و داد.
بِهروزسعادتمند، خوشبخت؛ همراه با سعادت و خوشبختی

پرطرفدارترین اسم های پسرانه با ب:

  • بنیامین : پسر دستِ راست من – پسر دست راست، نام کوچکترین پسر یعقوب و راحیل
  • برهان: بینه، حجت، دلیل، فرنود

℁ اسم دخترانه بر اساس الفبا
℁ اسم پسرانه بر اساس الفبا

لیست اسم پسر با حرف ب شروع شود

بهمن

معنی اسم بهمن: (تلفظ: bahman) (پهلوی) نیک اندیش، (در گاه شماری) ماه یازدهم از سال…

براندون

براندون (Brandon): این نام از انگلیسی قدیمی گرفته شده است. براندون به نظر از نام…

برایان

معنی اسم برایان (Brian): این نام به احتمال زیاد از یک کلمه سلتیک قدیمی به…

باراد

باراد یکی از محبوب ترین اسم های فارسی پسرانه است که علاوه بر اینکه معنی…

بهنام

بهنام یکی از نام‌ های ایرانی است و به معنی “شخصی که از او به…

بهداد

بهداد: آفریده خوب – بهترین دادهی ایزد. نیک آفرید. بهترین هدیه  

بهشاد

معنی بهشاد: مرکب از به ( بهتر یا خوب) + شاد

بهزاد

بِهزاد : 1- نيك نژاد، نيكو تبار، نيكو زاده؛ 2- (اَعلام) 1) بهزاد نقاش و…

بهروز

بِهروز : 1- سعادتمند، خوشبخت؛ 2- همراه با سعادت و خوشبختي؛ 3- (اَعلام) نویسنده، شاعر…

بهرام

بَهرام :  1- به معنای «در هم شکننده مقاومت»؛ 2- (در گزارش پهلوی اوستا، varhrān،varhrām،vahrām)…

بهراد

انتخاب یک اسم با معنی و آوای زیبا کار سختی است ، بهراد یکی از…

بهامین

بَهامين : فصل بهار، بهار. اسم های مشابه با بهامین بَها : 1- قيمت، ارزش؛…

بهادر

بَهادر : (شکل فارسی و اردوی واژه‌ي ترکی مفعولیِ «بغاتور» یا «باغاتور») 1- (در قديم)…

بنیامین

بِنيامين : (عبري) 1- یعنی پسر دست راستِ من؛ 2- (اَعلام) آخرين پسر حضرت يعقوب…

بکتاش

بَكتاش :  (تركي) (در قديم) 1- فرمانده‌ي يگ گروه، بزرگ ايل؛ 2- هر يك از…

بریر

بُرَير : (عربي) (اَعلام) 1) يكي از شهداي كربلا به روز عاشورا در ركاب امام…

برهان

بُرهان : (عربي) 1- دليل، حجت، حجت روشن، دليل قاطع؛ 2- از واژه‌هاي قرآني؛ 3-…

برسام

برسام از اسامی اصیل ایرانی است که طرفداران بسیاری دارد. بَرسام : (اَعلام) 1) از…

برزین

بَرزين : (پهلوي) 1- بالنده (بالنده مهر) فشرده‌ي آذر برزين مهر؛ 2- (اَعلام) نام يكي…

بردیا

بَرديا : 1- (در يوناني، smeydis)؛ 2- (در اوستايي) به معناي «بلند پايه»؛ 3- (اَعلام)…

بدیع

بدیع : (عربي) 1- جدید، تازه، نوآیین؛ 2- زیبا؛ 3- جالب، شگفت انگیز، نادر؛ 4-…

بختیار

بختيار : داراي بخت، با اقبال، آن كه بختش مساعد باشد، نيكبخت، كامروا.

بامداد

بامداد :  (در پهلوی، bāmdāt) 1- مدت زماني از هنگام روشن شدن هوا تا طلوع…

باقر

باقر: (عربي) 1- (در قديم) شكافنده، گشاينده؛ 2- (اَعلام) 1) لقب محمّد ابن علي امام…

بارمان

بارمان : 1- شخص محترم و لايقِ داراي روح بزرگ؛ 2- (اَعلام) 1) از سرداران…

باربد

باربد : [(بار = رخصت، اجازه + بد/ badـ/ و/ bodـ/ (پسوند محافظ يا مسئول)]،…

بابک

بابك : 1- پرورنده و پدر را گويند؛ 2- (در قديم) خطاب فرزند به پدر…

⚑ جستجو در بانک اسامی آلامتو