قبلاً در مورد شادی مطالبی را برای آماده سازی موضوع انشاء منتشر کرده ایم، در این مقاله قصد داریم شما را برای یک انشاء در مورد رازهای شاد زیستن آماده کنیم.
شادی واقعی چیست و چگونه به آن برسیم؟
بسیاری از محققان معتقدند که با استفاده از شش عادت زیر، ما این قدرت را داریم که خوشحال باشیم. یک خوشحالی واقعی!
شما این قدرت را دارید که امروز واقعا شاد باشید. این گفتهی گروه بسیاری از پژوهشگران، روانشناسان و مربیان زندگی است که رازهای شادی را آشکار میکند.
آنها میگویند شادی واقعی، خیلی بیشتر از یک لبخند بر روی صورت است. در واقع روشی است که ما به دنیا نگاه میکنیم. افراد شاد، روی پیروزیها و معجزات کوچک، بیشتر از مشکلات تمرکز میکنند و به جای گرفتار شدن در ترس و نگرانی، در هر موقعیتی احتمالات خوب را میبینند.
آنها در مقابله با مشکلات، اعتماد بنفس دارند و با هدف زندگی میکنند. شما هم میتوانید این حالت ذهنی را داشته باشید، حتی اگر در حال حاضر در زندگیتان، نا امید هستید. اگر معمولا بدبین هستید یا بمدت طولانی بدبین بودهاید، شش عادت زیر را بپذیرید و آنها را بکار ببرید:
آمال و آرزوهایتان را به بخت آزمایی ربط ندهید
اگر از بسیاری از ما پرسیده شود که چه چیزی ما را خوشحال میکند و چه شانسهایی باعث تغییر شرایط ما میشود، میگوییم وقتی خوشحال خواهیم بود که در قرعه کشی برنده شویم، شغل بهتری داشته باشیم یا وزنمان کاهش یابد.
ویلیام فیلیسون، دکتر و روانشناس دانشگاه ویک فارست در وینستون که در مورد شادی مطالعه میکند میگوید: در جامعه، باور داریم که شادی، چیزی است که از بیرون میآید و برای ما اتفاق میافتد. اما در واقع، شادی از درون میآید و بستگی به این دارد که در مورد زندگیتان چگونه فکر میکنید.
مطمئنا رویدادهای بیرونی و اشیاء مادی مانند یک ماشین جدید، یا حقوق بیشتر میتوانند به شما احساس خوشبختی دهند؛ اما آن احساسات، دائمی نیستند. شما میتوانید دیدگاهتان را طوری تغییر دهید که چه کاهش وزن، برنده شدن در قرعه کشی یا افزایش حقوق داشته باشید یا نه، احساس آرامش و اعتماد بنفس کنید.
به دنبال آرامش باشید
با قبول این عادت شروع کنید: چند دقیقه در روز را در تنهایی و سکوت بگذرانید. سوزان ویلیس، دکتر و مربی زندگی میگوید: واقعیتهای زندگی مدرن، معمولا ما را مجبور به فکر کردن در مورد مسائل نگران کننده میکند. مثلا شما دربارهی این چیزها فکر میکنید: امروز چه کاری باید انجام دهید، ۵ دقیقه پیش، چه چیزی گفتهاید یا در مورد تماس تلفنی فردا که نگرانش هستید فکر میکنید.
یک زمان ساکت و آرام به شما این امکان را میدهد که آن سر و صداها را قطع کنید و متوجه شوید که واقعا چه چیزی برایتان مهم است. سوزان پیشنهاد میکند که ساعتتان را ۱۰ دقیقه زودتر از وقت بیداری معمولتان تنظیم کنید (قبل از بیدار شدن اعضای خانواده یا زنگ خوردن تلفن) و به یک اتاق ساکت بروید.
در دفتر وقایع روزانهتان چیزی بنویسید، تمرینات تنفسی پاکسازی ذهن انجام دهید یا فقط یک شمع روشن کنید و آرام بنشینید. این تمرین، به شما کمک میکند که به دو روش شادی را پیدا کنید.
اول، جلوی ترشح هورمونهای استرس مانند آدرنالین و کورتیزول را میگیرد. اگر این هورمونها تولید شوند، شما مضطرب، تحریک پذیر و ناراضی میشوید.
دوم، پزشکانی که در زمینهی بودیسم و یوگا فعالیت میکنند معتقدند هنگامی که یاد بگیرید این نداهای درونی را ساکت کنید، چیز جالبی اتفاق میافتد. استفان کوپ، محقق مرکز یوگا و سلامت در لنوکس میگوید: هنگامیکه شما آرام و ساکت هستید، پاسخ سوال «چه چیزی مرا خوشحال میکند؟» خود بخود مشخص میشود.
در زندگیتان، بدنبال خیر و خوبی باشید
کارشناسان میگویند اگر میخواهید واقعا خوشحال باشید، عادت کنید که در زندگیتان بدنبال خوبی باشید. هر روز لیستی از پنج چیزی که دوست دارید و از آن لذت میبرید تهیه کنید. شاید از چرت زدن روی نیمکت یا در آغوش گرفتن فرزندتان لذت میبرید یا از اینکه وقت دارید تا با همسرتان شام بخورید، خوشحال و سپاسگزارید.
اینکه چطور این قدردانی را انجام میدهید به خودتان بستگی دارد. برخی از کارشناسان توصیه میکنند که آن ۵ چیز را قبل از خواب بنویسید. بنابراین بطور ناخوداگاه با یک احساس مثبت به خواب میروید. بعضی دیگر پیشنهاد میکنند که قبل از هر وعدهی غذایی، در ذهنتان آنها را بررسی کنید. میتوانید هر روز روی ۵ چیز ثابت تمرکز کنید یا هر روز یک لیست جدید تهیه کنید.
مانند یک دوست، با خودتان رفتار کنید
اگر به روشهای منفی با خودتان صحبت کنید، نمیتوانید خوشحال باشید. سوزان میگوید: چیزهایی که به خودتان میگویید، روی اخلاق و بدنتان تاثیر میگذارد.
افکار منفی باعث ترشح هورمونهای استرس میشود و در نتیجه احساس بدتری پیدا میکنید. بسیاری از ما، یکسری انتقادات تند و خشن داریم که بی وقفه در ذهنمان در جریانند. اگر شما با این نوع صحبت کردن، شانس خود را برای رضایت و آرامش درونی از بین میبرید، تصمیم بگیرید که با خودتان مانند یک دوست خوب صحبت کنید.
قول دهید که به افکارتان توجه کنید و وقتی متوجه افکار منفی شدید، آنها را با افکار مثبت جایگزین کنید.
کسی را به شام دعوت کنید
عادت دیگری که میتواند شما را به خوشبختی واقعی برساند، بخشنده بودن است. استفان کوپ میگوید: «بودا میگفت اگر ما قدرت بخشندگی را برای ایجاد شادی درک میکردیم، هرگز به تنهایی غذا نمیخوردیم.» او توصیه میکند که بیشتر کارهای سخاوتمندانه انجام دهید.
همهی ما انگیزههای طبیعی برای بخشندگی داریم. مثلا ممکن است به ذهنتان خطور کند که یک دوست تنها را به شام دعوت کنید، به عمهی پیرتان زنگ بزنید یا برای همکارتان قهوه بگیرید.
شاید بهانه بیاورید که وقت ندارید یا نمیخواهید پول خرج کنید. اما دفعهی بعد که یکی از این افکار به ذهنتان رسید، به آن عمل کنید. بخشش، باعث ایجاد شادی میشود، هم در کسی که میبخشد و هم در گیرنده. آن احساسات خوب میتوانند بمدت طولانی باقی بمانند.
یک لیست از لحظات شاد تهیه کنید
در نهایت برای شاد بودن، شما باید استعدادهای خود را بشناسید و هر روز از آنها استفاده کنید. بسیاری از مردم، زندگیشان را صرف تلاش برای رفع نقاط ضعفشان میکنند (صفاتی مانند بی نظمی، زود عصبانی شدن یا کمرویی شدید).
بجای اینکه روی نقاط ضعفتان تمرکز کنید، برای نقاط قوتتان، بیشتر انرژی بگذارید. توجه کنید که وقتی لبخند میزنید، در حال انجام چه کاری هستید. حداقل یک هفته، لیستی از این لحظات شاد تهیه کنید و در روز بعد، آنها را مطالعه کنید. تعدادی از لحظات شاد خود را انتخاب کنید و با خودتان قرار بگذارید تا جایی که میتوانید، آنها را تکرار کنید.
چگونه شاد زندگی کنیم؟
چطوری یک زندگی شاد و زیبا داشته باشیم؟ آیا زیبا بودن زندگی را خودمان مشخص میکنیم؟
جک لندن گفته است، «درستترین عملکرد انسان زندگی کردن است، نه وجود داشتن.» خیلی وقتها اجازه میدهیم زندگی هر طور که دوست دارد بگذرد، هرچه که برایمان پیش میآورد را میپذیریم و امروزمان تفاوتی با دیروزمان ندارد. این نسبتاً طبیعی و راحت به نظر میرسد، به جز آن ندای همیشگی در مغزتان که میگوید، «وقتش رسیده کمی تغییر ایجاد کنی.»
برای آندسته از شما که دوست دارید از یکنواختی همیشگی نجات پیدا کنید، در زیر ۱۵ پیشنهاد ساده آوردهایم که کمکتان میکند استفاده بیشتری از زندگیتان ببرید — زندگی را با تمام وجود تجربه کنید و از آن لذت ببرید.
ادامه مقاله: چگونه شاد زندگی کنیم؟
چرا من شاد نیستم؟
همه آدمها در سرتاسر جهان یک میل مشترک دارند و آن تمایل به شاد زیستن است. مفهوم مشخصی از شادی وجود ندارد به همین دلیل است که مردم به روشهای مختلف به دنبال آن می روند.
هر شخصی از دید خود به شادی نگاه می کند و آنرا تعریف می کند. به نظر من همه افراد دارای عادتهایی هستند که می تواند باعث شاد شدنشان شود و یا شادی را از آنها دور کند.
بدبختانه بسیاری از مردم دارای عادتهایی هستند که شادی را از انها دور کرده و باعث می شود احساس بدبختی به آنها دست بدهد. اگر هیچ کاری برای درست کردن این عادتها و رفتارها انجام ندهید آنها بر روی احساساتتان تاثیر می گذارند.
ادامه مقاله: چرا من شاد نیستم؟
رازهای شاد زیستن
بیشتر افراد کل زندگی خود را به دنبال شادی و خوشحالی هستند و تنها منتظر آن میمانند.آنها به این موضوع فکر میکنند که اگر شغلی به دست آورند، عاشق شوند یا پول کافی کسب نمایند خوشحال و راضی خواهند بود. اما واقعیت این است که خوشبختی و خوشحالی از درون انسانها سرچشمه میگیرد و نیازی به بهانههای مادی نیست.
این یک خبر خوب برای همه افرادی است که به دنبال شادی و خوشحالی در زندگی خود هستند زیرا با چند تغییر کوچک در عادتهای روزمره میتوان به شادی بی نهایتی دست پیدا کرد.
برای موفق بودن در این مسیر نیازی به انجام کارهای سخت و دشوار نیست. در این مقاله قصد داریم چند تغییر ساده را بیان کنیم که استفاده از آن میتواند شما را در جاده خوشحالی قرار دهد. پس همراه ما باشید.
ادامه مقاله: چگونه خوشحال و راضی باشیم؟
چگونه شادترین انسانی شدم که میشناسم؟
طی این سالها، خیلیها از من پرسیدهاند چطور میتوانم همیشه شاد و خوشحال باشم. بعداز فوت پدرم وقتی که 19 سال داشتم، و زمانیکه در22 سالگی درآستانه طلاق بودم، اطرافیانم میگفتند هرگز حدس نمیزدند که زندگیم چگونه است، چون همیشه لبخند میزدم.
چیزی را که میخواهید، به وضوح مجسم کنید و تغییر فوری در احساستان را ببینید. من فهمیدم، متکی به نفس بودن و به دیگران یاد دادن اینکه چطور در هر شرایطی متکی به نفس باشند، یکی از بزرگترین استعدادهای من است.
برای همین دوست دارم از من بپرسند که چگونه تا این حد سرزنده و بشاش هستم. چون جواب خیلی کوتاه آن این است : بشاش نیستم! بعضی از روزها آنقدر احساس ناتوانی و سراسیمگی میکنم که فقط میخواهم دست از همه چیز بکشم.
اما یکی از دلایلی که بهطور کلی خیلی شاد و سرحالم این است که به افکار منفیام اجازه نمیدهم مدت طولانی مرا تحت کنترل بگیرند. دراعماق وجودم میدانم هرچیزی که زجرم میدهد درنهایت آن را پشت سر خواهم گذاشت.
همچنین چند ترفند هم بلدم که به من اطمینان میدهد مسیر احساساتم درست است. این ترفندها من را با کیفیت بالایی از لذت و عشقی که میخواهم بخشی از دنیا باشد، هماهنگ و موافق نگه میدارد.
مطمئن میشوم که وقت آزادم با کارهایی که عاشقشان هستم پُر میشود
ذهنی که به اندازه کافی از آن کار نکشیده شده باشد، ذهن شادی نیست. من هر روز به خودم اطمینان میدهم که همیشه درحال کارکردن روی پروژههای متعددی هستم که به من انگیزه و رشد میدهد. به جز روزهای با ارزش تعطیلی، سرم بسیار شلوغ است و همین فرصت کمی برای زیاد فکر کردن به من میدهد.
تاجایی که میتوانم به دیگران انرژی میدهم
قدرشناسی و ارادت به دیگران، لذت فراوانی به من میدهد، باعث میشود دیگران احساس خاصی داشته باشند ، محبت را هرجایی که میروم منتشر میکنم. امتحان کنید! تا به حال نشده که اینکار به من روحیه ندهد، ما هرچیزی را که میدهیم، به دست میآوریم.
چیزی را که میخواهم تجسم میکنم و رویش متمرکز میشوم
ذهن من به آسانی میتواند به “بدترین حالت ممکن” تغییر پیدا کند مگر اینکه باهشیاری افکار منفی را برانم. من دائم به خودم دلیل کارهایم و چیزی را که به دنبالش هستم یادآوری میکنم. چیزی را که در جستجویش هستید به روشنی تجسم کنید و تغییر فوری در احساستان را ببینید. تصور و تجسم همچنین به شما خلاقیت شگفتانگیزی میدهد تا دست به عمل زده و رویاهایتان را به واقعیت تبدیل کنید.
خواستهام را میگویم و احساس گناه هم نمیکنم
خواستهام چه یک میز بهتر در رستوران سنترال پارک باشد و چه میزان درخواستی برای کارهای مختلف، مطرح کردن چیزی که میخواهم، به من این اطمینان را میدهد که جرات، آزادی و اعتبار را حس کنم.
فرونشاندن خواستههایتان مانند مصرف داروی ضعیف کننده است. تنها راهش، شناخت و تعیین چیزهایی هستند که برایتان اهمیت دارند، به خودتان اجازه دهید تا بدانید لایقش هستنید و به خودتان بابت خواستن خواستههایتان افتخار کنید. من مرتبا از خودم میپرسم ” من واقعا چه میخواهم؟ ” و اجازه میدهم قلبم هدایتم کند.
به این فکر میکنم که در گذشته بابت زندگی که الان دارم چقدر میتوانستم شاد باشم
5 یا 10 سال پیش اگر کسی به من میگفت، زندگی که الان دارم را خواهم داشت، بی نهایت خوشحال میشدم. مطمئنم خیلی از شما همیم احساس را نسبت به جایی که الان هستید دارید. مرتب به خودم یادآوری میکنم حین اینکه همیشه برای رسیدن به اهداف جدید تلاش خواهم کرد، درزمان حال هم به بهترین شکل ممکن عمل میکنم.
هر روز ، از چیز جدیدی برای انگیزه گرفتن استفاده میکنم
اگر روزی را از دست بدهم، برایم مهم است. موزیک گوش میدهم، کتاب میخوانم، و به وب سایتهای الهام بخش سر میزنم. الهام بخشی و انگیزه بیرونی، الهام درونی را تا حد فراوانی تغذیه و تقویت میکند. من نمیتوانم بدون آن زندگی کنم.
لیست سادهای است اما برای من کاربرد دارد، شما برای شاد ماندن چه میکنید؟ دوست دارم توصیههای شما را بشنوم!