چگونه انگیزه کار داشته باشیم؟

وقتی در کاری ناکام و ناکارامد مانده اید ؟؟

افزایش انگیزه کاری

اگر تا به حال داستان‌ های بسیاری از کارآفرینان معروف و یا افراد با استعداد را خوانده باشید، متوجه شده اید که برخی از آن ‌ها یک ویژگی مشترک دارند:

آن‌ ها در کار بسیار ناکارآمد بودند و لازم بود برای قرار گرفتن در مسیر شغلی که در آن شور و اشتیاق داشتند، تغییراتی ایجاد کنند.

به گزارش آلامتو به نقل از lifehack؛ برای برخی از آن ها بهتر بود که فورا کارشان را ترک کنند و شغلی را پیدا کنند که برایشان بهتر عمل کند. با این حال، هر کسی ثبات مالی لازم برای انجام این کار را ندارد و ممکن است شما برای پرداخت هزینه های زندگی تان، هنوز نیاز به فعالیت در شغل فعلی خود را داشته باشید.

صرف نظر از اهداف شغلی آینده شما، ممکن است انگیزه و حضور در شغل فعلی تان زمانی که می دانید که این چیزی نیست که شما می خواهید انجام دهید، کمی سخت باشد.

ما در این مقاله قصد داریم به چند نکته بپردازیم که به شما در یافتن انگیزه کاری زمانی که در آن ناموفق و ناکارآمد هستید کمک می کند. با ما همراه باشید.


  1. ذهن تان را روی هدفی که دارید نگاه دارید

بهترین راه برای باانگیزه ماندن در کار این است که هدفتان (کاری که باید انجام دهید) کاملا روشن باشد.

اگر هدف واقعی تان از کار کردن را نمی دانید و یا از آن مطمئن نیستید، شما تنها نیستید، این مقاله به شما کمک می ‌کند هدفتان را پیدا کنید:

زمانی که هر روز از خواب بیدار می شوید، چگونه شاد و باانگیزه می شوید؟

حتی اگر فکر می کنید که کسب درآمد و پول درآوردن دلیل اینکه شما این کار را انجام می دهید است، باید عمیق تر فکر کنید و از خودتان بپرسید چرا؟

چرا پول بیشتر برای شما مهم است؟ آیا به خاطر خانواده ‌ای است که از آن‌ حمایت می‌ کنید؟ یا این به این دلیل است که شما سعی دارید پول بیشتری برای ایجاد کسب ‌و کار خود به دست آورید؟

ریشه چیزی که واقعا می ‌خواهید را بیابید و این هدف محرک شما برای کار خواهد بود.


  1. نکات مثبت شغل تان را پیدا کنید

مهم نیست که حرفه شما چیست، همیشه نکات مثبتی در شغلی که شما دارید وجود دارد. چه برای کمک به دیگران با ایجاد ارزش در کسب و کارتان و چه برقراری ارتباط با افراد هوشمند، شما را تضمین می کنند که چیزی را که در مورد شغل تان دوست دارید پیدا کنید.

چیزی که از شما می خواهم این است که بنشینید و سه مورد از چیزهایی که در حال حاضر از کارتان لذت می‌ برید را بنویسید. اگر می توانید به چیزهای بیشتری فکر کنید، شگفت ‌انگیز است!

از شما می خواهم زمانی که لیست خود را تمام کردید، آن را با خود به محل کار ببرید و آن را در جایی قرار دهید که بتوانید به طور مرتب به آن نگاه کنید.

زمانی که احساس ناراحتی می‌ کنید و یا ناراضی هستید، به این لیست نگاه کنید و به چیزهایی که حس خوبی از کار به شما می دهد تمرکز کنید.

زمانی که می ‌توانید نکات مثبت کاری که انجام می ‌دهید را مشخص کنید، بهتر است به ارزش موقعیت خود تمرکز کنید، حتی اگر شما کاملا از انجام این کار خوشحال نباشید.


  1. بر روی اهداف و نحوه رسیدن به آن با استفاده از شغل تان تمرکز کنید

اگر در کار خود احساس ناراحتی و ناکارآمدی می کنید، موضع بعدی خود را پیدا کرده و نقشه جاده ای را برای چگونگی رسیدن به آنجا ایجاد کنید.

تمرکز بر روی این کار علاوه بر کمک به شما برای حرکت بعدی ، اهداف و برنامه های دیگری را دنبال می کند: انگیزه به شما در شغل فعلی تان با یادآوری این که برای هدف کلی تان تلاش می‌ کنید.

در صورت لزوم یک لیست از این اهداف و یا یادآور هدف فعلی تان در نزدیکی خود داشته باشید تا همیشه اهداف تان را به شما گوشزد کند.

علاوه بر این می توانید با استفاده از یک تقویم روز شمار انگیزه کاری تان را افزایش داده و در این راه موفق تر عمل کنید.


  1. از طریق دستیابی به موفقیت با وظایف کوچک، نیروی حرکت ایجاد کنید

به آخرین باری که در موقعیت فعلی خود به چیزی دست یافته ‌اید فکر کنید. حس خوبی داشت، درسته؟

مهم نیست که این شغل چقدر از کارهای مورد علاقه تان دور هستیید، هنگامی که شما وظایف مربوط به کار را انجام می ‌دهید و برای آن‌ ها مورد تقدیر و تحسین قرار می‌ گیرید حس خوبی دارید. هنوز هم دستیابی به موفقیت چیزی است که شما را به وجد می آورد.

زمانی که فرد احساس ناموفق و ناکارامد بودن در شغلش را دارد، بسیار بعید است که بر روی موفقیت و دستیابی به کارهای زیاد تمرکز کند و این چیزی است که تمایل شما برای خوب انجام دادن کارها را بسیار کاهش می دهد.

برای انجام کارها با انگیزه بیشتر، حرکت خود را با دست یابی به کارهای ساده شروع کنید.

زمانی که شما می ‌بینید که توانایی موفقیت در شل تان را دارید، اشتیاق برای رسیدن به موفقیت بزرگ خواهد شد و شما قادر خواهید بود کارهای سخت تر را با راحتی و با تمایل به انجام این کار انجام دهید.

موفقیت و پیروزی، میل به رسیدن به موفقیت های بیشتر و بالاتر را افزایش می دهد.


  1. کیفیت احساسی تان را بالا ببرید

اگر کیفیت عاطفیتان به شکل خوبی نباشد نمی توانید خوب عمل کنید؛ حتی اگر شغلی دارید که از آن لذت می برید.

خستگی بیش از حد شما، نداشتن سرگرمی کافی در زندگی شخصی، و یا سر و کار داشتن با مشکلات داخل یا خارج از محیط کار، همه و همه به طور منفی بر تمام جنبه‌ های کار شما تاثیر منفی می ‌گذارند.

پیش از رفتن به محل کار و حتی در طول روز خود، سعی کنید کیفیت عاطفی خود را بالا نگاه دارید.

برقراری ارتباط با همکارانی که دوستشان دارید و یا کمک به آن ها و یا حتی صحبت کردن با یک دوست می تواند کیفیت عاطفی شما را تا حد زیادی افزایش دهد.


اگر خوشحال باشی، خوب عمل خواهی کرد. به همین سادگی!

در حالی که همیشه عاشق شغل خود نخواهید بود، همیشه می ‌توانید انگیزه لازم برای قدرت را از طریق وظایف مرتبط با شغل خود پیدا کنید.

اگر شما احساس ناموفق بودن در موقعیت فعلی خود را احساس می کنید و در پیدا کردن این انگیزه مشکل دارید، از پنج نکته بالا استفاده کنید تا به شما در پرورش این انگیزه کاری کمک کند.


چگونه با انگیزه کار کنیم؟

8 روش برای معنا دادن به ساعات کاری

find-meaning-at-work

آیا زمانی که سر کار خود می گذرانید برای شما مفهوم دارد – یا اینکه پوچ و توخالی است؟

زمانی که ما برای شغل خود می گذاریم، احتمالا از زمانی که در کنار بچه های خود هستیم هم بیشتر است. برای مثال، مشخص شده که در آمریکا، مردم به طور متوسط 35 تا 40 ساعت از هفتۀ خود را در سر کار می گذرانند. اما شغل شما به جز حقوق چه چیزی برایتان دارد؟ سوال های کمی هستند که چنین اهمیتی داشته باشند.

این خیلی ناراحت کننده است که تمام طول زندگی تان، شغل شما تو خالی، وحشتناک و خسته کننده باشد – که شغل شما فقط از بدن و روح شما انرژی بگیرد. و متاسفانه، اکثر کارکنان واقعا چنین احساسی دارند، دلیل اثبات این موضوع هم مطالعه ای است که نشان داده تنها 31 درصد از کارکنان با کار خود احساس درگیری می کنند.

البته، آدم های مختلف به دنبال معناهای مختلفی هستند – و به علاوه، محیط های کاری مختلف معنا های مختلفی ارائه می دهند.

عبارت “معنا در سر کار” به این اشاره دارد که شغل به فرد تجربۀ معناداری را ارائه دهد – چیزی که برای وی ارزش داشته باشد. این موضوع با “کار معنادار” فرق می کند.

عبارت دوم در مورد خود شغل است و کاری که باید انجام داد، اما در اولی منظور کلیت محیط کاری و رویکردی است که نسبت به آن داریم.

یعنی حتی اگر کار برای شما خسته کننده و یکنواخت باشد، می تواند با انجام فعالیت های جانبی و تغییر محیط کار از آن لذت بیشتری ببرید. مثلا اگر می توانید از جوانب دیگر کار مثل دوست شدن با همکاران لذت ببرید.

ما در اینجا لیستی از روش هایی جمع آوری کرده ایم که به شما کمک می کند تجربه معنادارتری در محیط کاری خود داشته باشید. این لیست بر اساس تحقیقات ما در زمینۀ رفتار و روانشناسی آن در محیط های کاری به دست آمده است.


هدف

  1. مشارکت فرای وظیفه و نیاز فردی.

اینکه بخواهید به دیگران کمک کنید زندگی بهتری داشته باشند کاری از سوی شماست که فرای نیاز شخصی خودتان می رود. برای مثال کسانی که در شرکت Kiva کار می کنند به افراد فقیر وام ناچیزی می دهند تا بتوانند تجارت خود را راه بیندازند و زندگی خود را بهبود بخشند.

مشخصا شغل آنها هدف بزرگتری را دنبال می کند – کمک به افرادی که نیازمند هستند. ولی، مشکل اینجاست که اکثر کارها چنین هدف والایی ندارند، یا بخاطر اینکه نفس کار یکنواخت است یا اینکه شرکت موردنظر هدفی اجتماعی را دنبال نمی کند.


تحققِ شخصی

  1. یادگیری.

کار به شما این فرصت را ارائه می دهد که چیزهای جدید بیاموزید، افق دید خود را گسترش دهید و خود را بهتر بشناسید. اینگونه از رشد شخصی می تواند به کار شما معنا بخشد.

  1. دستاورد.

محل کار جایی است که کارها را به نتیجه برسانید و برای این شما را تشویق می‌کنند تا باعث رضایت، اعتماد به نفس و ارزش شخصی شود. در مستندی به نام “رویاهای جیرو از سوشی”، ما بزرگترین سرآشپز سوشی ژاپن را می بینیم که زندگی خود را وقف ساختن سوشی کامل کرده است.

شاید بعضی ها بگویند که در این مثال، یک هدف اجتماعی دنبال نمی شود، اما در فیلم می بینیم که چطور این تلاش برای رسیدن به کمال – که همیشه سوشی های بهتری درست کند – به زندگی او یک معنای عمیق می دهد.

البته در مورد جیرو، خود کار نیز یک احساس رضایت عمیق و ذاتی به او می دهد.


قدر و منزلت

  1. موقعیت اجتماعی.

برای بعضی ها، آن لحظه که می گویند پزشک هستند و موقعیت والایی در ذهن مخاطب پیدا می کنند به تمام شب های شیفت می ارزد.

یک شرکت مهم می تواند به کارمندان خود احساس احترام، شناخته شدن و ارزش داشتن بدهد که باعث می شود کار آنها معنای بیشتری پیدا کند.

  1. قدرت.

برای کسانی که به دنبال قدرت هستند، محل کار جایی است که می‌توانند قدرت بدست آورده و از آن استفاده کنند. شاید شما یکی از این افراد نباشید، اما اگر بودید، کار برای شما معنادار خواهد بود چرا که به دنبال داشتن و استفاده از قدرت هستید.


تحرک داشتن

معنا بخشیدن به شغل و کار با انگیزه بیشتر

اجتماع

  1. تعلق داشتن به یک مجموعه.

شرکت هایی هستند که واقعا تلاش می کنند به کارکنان خود احساس تعلق داشتن را بدهند. مردم به دنبال جایی هستند که بتوانند دوستی هایی را ایجاد کنند و عضوی از مجموعه بودن را تجربه کنند.

این حس مجموعه بودن می تواند به کارکنان احساس معنادار بودن کار را بدهد.

  1. تاثیرگذاری.

وقتی که کار اعضا واقعا برای یک شرکت اهمیت دارد، آنها احساس معنا می کنند – وقتی که به ایده های آنها گوش داده می شود و وقتی که می بینند که کار آنها بر کلیت کار شرکت تاثیر می گذارد. این احساس که واقعا درگیر با کار هستند به مردم معنا می دهد.

  1. استقلال.

داشتن استقلال یک انگیزه ذاتی و بزرگ برای انسان ها است. بعضی از مردم به سمت کارهایی کشیده می شوند که مقدار زیادی از استقلال را به آنها ارائه می دهد – نبود افراد دیگری که قرار باشد به شما بگویند چکار بکنید و آزادی در اینکه کار را به سلیقه خود انجام دهید و با تلاش فردی بر آن تسلط یابید.

به عنوان مثال، موسسان و سرمایه گذاران معمولا به تنهایی یک تجارت راه می اندازند تا بتوانند رئیس خود باشند. این گونه از آزادی در تصمیم می تواند به کار معنا دهد.

شکی نیست که روش های دیگری نیز برای بدست آوردن معنا در محیط کار وجود دارند، اما تحقیقات نشان می دهد که این هشت مورد از اهمیت بالایی برخوردار هستند.

توجه داشته باشید که مساله مهم کیفیت بکارگیری هر کدام از این روش ها است و کمیت چندان اهمیتی ندارد. این یعنی تجربۀ عمیق هر کدام از این موارد می تواند برای معنادادن به کار شما کافی باشد.

حال اگر که شما وجود هیچ یک از این موارد را در محیط کاری خود احساس نمی کنید، شاید بهتر باشد همین الان یکی از آنها را انتخاب کرده و سعی کنید با کمک همکاران و رئیس خود در جهت ایجاد آن حرکت کنید.


نظر خود را بیان کنید